تو مرا صدا بزن
سبز میشوم...
بهار میشوم...
حتی اگر زمستان باشد!
🧚♀💞 ◇ ⃟◇
@Asheghanehhayman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درقطار صندلی هایمان را عوض کنیم
تو پنجره را می خواستی
و من نگاه تو را...
🧚♀💞 ◇ ⃟◇
@Asheghanehhayman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو تمام منی
تمام پیدا و پنهانم
تمام داشته و نداشته ام
تنهایت نخواهم گذاشت
تا آن سوی ابد.
🧚♀💞 ◇ ⃟◇
@Asheghanehhayman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کی ینفر مثل تو نداره دقیقا دلش به چی خوشه...!
🧚♀💞 ◇ ⃟◇
@Asheghanehhayman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کی ینفر مثل تو نداره دقیقا دلش به چی خوشه...!
🧚♀💞 ◇ ⃟◇
@Asheghanehhayman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و مارا به جز خیالت فکری دگر نباشد...❤️
🧚♀💞 ◇ ⃟◇
@Asheghanehhayman
نهال❤
✨﷽✨*▷ ◉──❥❥❥مصیبتی با شکوه ❥❥❥─ ♪. ➪پست_۳۰ ➪نویسنده _نهال هرگونه کپی پیگرد قانونی به دنبال دارد
✨﷽✨*▷ ◉──❥❥❥مصیبتی با شکوه ❥❥❥─ ♪.
➪پست_۳۱
➪نویسنده _نهال
هرگونه کپی پیگرد قانونی به دنبال دارد
به آرامی صدایش زدم و مقابلش نشستم _امیر علی
لقمه را در دهانش بالا پایینی کرد وگفت :_جونه امیرعلی
_میخوام ازت تشکر کنم. میخوام بگم قدرتو میدونم. میخوام بگم ممنون کنارمی. ممنون بابای بچمی. ممنون منو میفهمی. باور کن هیچی بهتر از این نیست که حرف نزده منو میفهمی و درکم میکنی. اما بااین که خیلی قبولت دارم باید بگم بعضی وقت ها مااسیر نا آگاهی هامون میشیم. درسته که تو پدر فوق العاده ای هستی برای اهورا اما اهورا جدیدا رفتاراش عوض شده اینو من که مادرم میفهمم.
پلکی برهم زد. تلؤلو عه نور خورشید از پس مژه های بلندش راه پیدا کرد وبه چشمانش رسید وخوشرنگی ،رنگچشمانش را بیشتر نشان داد. من دیروز با شبنم حرف زدم .....
وسط حرفم پرید وگفت :خواهش میکنم باز اسم شبنمو وسط نکش.
_نه دیگه بزار حرفموبزنم.
.دستی که تکیه گاهش میز بود را زیر چانه اش برد وگفت :_خیلی خب باشه. ولی خدا کنه چرت وپرتایی که شبنم کرده تو سر تو بدردت بخوره. یعنی به درمون بخوره.
_شکنکن بدرد میخوره جانم . بخاطر منمشده ،فقط به جلسه بروپیشش. هزینشم پیش پیش دادم.
نفس عمیقی بیرون داد و برخلاف میل باطنی اش گفت :_چشم رو سرم دیگه چی خانوم.
_خب شبنم میگفت باید برای اهورا از بابای مرحومش بگیم. این یه درخواست امیرعلی. شاید درخواست عجیبی باشه اما توصیه روانشناسِ،گفت اگه از خوبی های پدرش بگی بهتر میتونی باهاش رابطه بگیری.
_چی بگم مثلا ؟
_خب اون رفیقت بود.
_اون رفیقم بود. اما هیچوقت یادم نمیره بهترین سالهای عمر منو تو رو زهر کرد.
_باز هم زبان کینه و کدورت باز کردی. اون بدبخت الان زیر خروار ها گل وخاکه.مهم اینه که الان ما این جاییم کنار همیم.
خیره به چشم هایم با دردهایی که مدت ها بود رویشان سرپوش گذاشته بود لب زد _به چه قیمتی کنار همیم. اگه همون سالهای اول جونی مزاحم زندگی ما نشده بود. الان بجای یکسال و شش ماه ،بیست سالی میشد ازدواج کرده بودیم. دوسه تا بچه داشتیم که دیگه بزرگ شده بودن. میدونی چقدر سخته از مسیح کینه به دل داشته باشم سر تو. که چند سال حسرت دیدن تو رو به دل من گذاشت. میدونی وقتی فهمیدم تو رو از من گرفته چه بلایی سرم اومد. اگه مسیح تو رو از من نگرفته بود الان پسر خودمون هشت سالش بود. نه من داوطلبانه مجبور بودم برای پسر مردی که بهم بد کرد پدری کنم چون عاشق مادر اون پسر بچم. تو اصلا فهمیدی کجا ها عشق تو منو از پا درآورد.
می خواهمت
که خواستنی تر از هر کسی...💝
🧚♀💞 ◇ ⃟◇
@Asheghanehhayman
✧ ✧ ✧
انصاف نباشد
که منِ خسته ی رنجور
پروانه ی او باشم و
او شمعِ جماعت...!!
#حضرت_سعــــدی
🧚♀💞 ◇ ⃟◇
@Asheghanehhayman
.
رقیب گفت بر این در
چه میکنی
شب و روز؟
چه میکنم؟
دل گم کرده باز میجویم...
#سعدی
🧚♀💞 ◇ ⃟◇
@Asheghanehhayman
خروار خروار
دل را
به تجلی نگاهت
پیوند زدم
مرا از گوشه ی چشمانت
به سمفونی لحظه ای خواستن
مهمان کن
#مریم_پورقلی
🧚♀💞 ◇ ⃟◇
@Asheghanehhayman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┄┄┅┅𑁍🧡𑁍┅┅┄┄┄
شبی سرشار از آرامش
براتون آرزو می کنم
┄┄┄┅┅𑁍🧡𑁍┅┅┄┄┄