فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید زینبی، سلاااام
عزیز برادرم سلااام
سینه زن تو هیئتاااا
مدافع حرم، سلاااام
شهادتت مبارک ❤️🙂🙃
#شهید_بابک_نوری
@shidegomnam
سه دقیقه درقیامت
مجروح عملیات
قسمت پنچم
عملیات به خوبی انجام شد و با شهادت چند تن از نیروهای پاسدار، ارتفاعات و كل منطقه مرزی، از وجود عناصر گروهك تروریستی پژاك پاکسازی شد. من در آن عمليات حضور داشتم. يك نبرد نظامی واقعی را از نزديك تجربه كردم، حس خيلی خوبی بود.
آرزوی شهادت نيز مانند ديگر رفقايم داشتم، اما با خودم ميگفتم: ما كجا و توفيق شهادت؟! ديگر آن روحيات دوران جواني و عشق به شهادت، در وجود ما كمرنگ شده بود.در آن عمليات، به خاطر گرد و غبار و آلودگی خاک منطقه و...
چشمان من عفونت کرد.آلودگی محيط، باعث سوزش چشمانم شده بود. اين سوزش، حالت عادی نداشت. پزشك واحد امداد، قطرهای را در چشمان من ريخت و گفت: تا يك ساعت ديگه خوب ميشوی.
ساعتی گذشت اما همينطور درد چشم، مرا اذيت ميكرد. چند ماه از آن ماجرا گذشت. عمليات موفق رزمندگان مدافع
وطن، باعث شد كه ارتفاعات شمال غربی به كلی پاکسازی شود. نيروها به واحدهاي خود برگشتند، اما من هنوز درگير چشمهايم بودم.
بيشتر، چشم چپ من اذيت ميكرد. حدود سه سال با سختی روزگار گذراندم. در اين مدت صدها بار به دكترهای مختلف مراجعه كردم اما جواب درستیی نگرفتم. تا اينكه يك روز صبح، احساس كردم كه انگار چشم چپ من از حدقه بيرون زده! درست بود!
@shidegomnam
سه دقیقه درقیامت
قسمت ششم
در مقابل آينه كه قرار گرفتم، ديدم چشم من از مكان خودش
خارج شده! حالت عجیبی بود. از طرفی درد شدیدی داشتم.
همان روز به بيمارستان مراجعه كردم و التماس ميكردم كه مرا عمل كنيد. ديگر قابل تحمل نيست. كميسيون پزشكی تشكيل شد. عكسها و آزمايشهای متعدد از من گرفتند. در نهايت تيم پزشكی كه متشكل از يك جراح مغز و يك جراح چشم و چند متخصص بود، اعلام كردند: يك غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم تو ايجاد شده، فشار اين غده باعث جلو آمدن چشم گرديده. به علت چسبندگی اين غده به مغز، كار جداسازی آن بسيار سخت است. و اگر عمل صورت بگيرد، يا چشمان بيمار از بين ميرود و يا مغز او آسيب خواهد ديد.كميسيون پزشكی، خطر عمل جراحی را بالای 60 درصد ميدانست و موافق عمل نبود. اما با اصرار من و با حضور يك جراح از تهران، كميسيون بار ديگر تشكيل و تصميم بر اين شد كه قسمتی از ابروی من را شكافته و با برداشتن استخوان بالایی چشم، به سراغ غده در پشت چشم بروند. عمل جراحی من در اوايل ارديبهشت ماه 1394در يكی از بيمارستانهای اصفهان انجام شد. عملی كه شش ساعت
به طول انجاميد. تيم پزشكی قبل از عمل، بار ديگر به من و همراهان
اعلام كرد: به علت نزديكی محل عمل به مغز و چشم، احتمال نابينايی
و يا احتمال آسيب به مغز و مرگ وجود دارد. براي همين احتمال
موفقيت عمل، كم است و فقط با اصرار بيمار، عمل انجام ميشود.
با همه دوستان و آشنايان خداحافظی كردم. با همسرم كه باردار
بود و در اين سالها سختيهای بسيار كشيده بود وداع كردم. از همه حلالیت طلبيدم و با توكل به خدا راهی بيمارستان شدم.وارد اتاق عمل شدم. حس خاصی داشتم. احساس ميكردم كه از اين اتاق عمل ديگر بر نميگردم. تيم پزشكی با دقت بسیاری كارش را شروع كرد. من در همان اول كار بيهوش شدم
@shidegomnam
https://harfeto.timefriend.net/39354794
منتظر نظرات شما هستیم😍