eitaa logo
عاشقان حسین🖤دوستداران حسن💚
140 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
73 فایل
اَعوذباللّٰه از تعَلقاتِ دُنیا،که ما را” دیر “به حُسین ع رِساند💚 خواستیم در این دنیایےکه از هر طرف جاذبه اےما را جذب می کند،کمے به خود بیاییم،و یاد خدا را در وجود خود تقویت کنیم https://eitaa.com/joinchat/3981049917C2c61c87e69
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با کدومش خاطره داری؟💔😭 . . میاد خاطراتم جلوی چشام ●♪♫ من اون خستگی تو راهو میخوام! ●♪♫ میخواستم مثل اهل بیت حسین با اهل و عیالم، پیاده بیام! ●♪♫ . . . @shidegomnam
• نخل ها، از سنگینی داغ تبار علی(علیه السلام) خمیده اند.
• حسین، زیباترین نامی است که در شناسنامه بشر نوشته اند.
~با آب طلا نام حسین قاب کنید° با نام حسین یادی از آب کنید... یا حسین شهــید، چه خوب درس عزت را به ما آموختی. خدایا شکرت. *
🍃🖤 خواب دیدم که پشـت پنجـره‌ها، روبروے بقیـع گریانم؛ پابه پاے کبوتـران حـرم، در پیِ آن مـزار پنهـان‌م...💔   گریه در گریه با خودم گفتم، جـان افـلاک پشـت پنجـره‌هاست🍃 آے مردم! تمام هستی ما در همیـن خاک، پشـت پنجـره‌هاست💔 صلّی‌الله‌علیک یا امام کریم...🌱   🏴 @shidegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 رهبـــر انقـلاب: وَ لَکُم فِی رَسُولِ اللهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ...🍃 زندگی و شخصیت یکتا و بی نظیر پیامبر مکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله یک نمونه و درس است❣ صلی‌الله‌علیڪ یا رسول‌الله...🖤 🌺ڪپےباذڪرصلواتـ‌براےفرج‌آقا @shidegomnam
🌱 لحنِ عجیب کلامش را یادم هست... که دائم می‌گفت، هرکس شهید نشه بازنده ست...💔 🌺ڪپےباذڪرصلواتـ‌براےفرج‌آقا @shidegomnam
🌱 چقدر این قصه آشناست❣ قصه‌ے این شهادت آخرے را هرکسی بشنود، قصه‌ے شهادت دیگرے برایش تداعی می‌شود؛ که چقـدر نقطه مشترک دارند: شب و محله‌ے تهرانپارس بی‌غیرتی و ناموس و غیـرت شجـاعت و مـردانگی و شهـادت ۹ سال پیش هم این اتفاق قصه‌ے یک شهادت مظلومانه‌ے دیگر را رقم زده بود؛ تنها تفاوتش این بود، که آنموقع نام داشت، و بعد از دوسال تحمل زخم جراحت شهید شد؛ و این‌بار نام داشت، و اعضایش را بعد شهادت اهدا کرد... اما انگار حال ما در این دو قصه هیچ تفاوتی ندارد! آخر ما هنوز شهیـد می‌دهیم، درمقابل چالش‌هاے بی غیرتی....💔 خدایا ما را هم بی‌نصیب نگذار عاقبت ما را هم ختم به شهادت بفرما... @shidegomnam
مےشـود عالـم پُـر از آوازه‌ے آقـایـےاٺ یوسفان را محو خواهے ڪرد با زیبایےاٺ مےشود تسلیم محض ذوالفقارٺ شرق وغرب سجده خواهد ڪرد پاے هیبت زهرایےاٺ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
به نام خداوند مهربان وقتی دلتنگ میشوم😔💔 برای اکثر ها که کمی سن و سال دارند این موضوع پیش آمده ... یک نفر را در زندگیشان میکنند😞 کسی که با او حرف بزنند ... کسی که شریک غم و خوشی هایشان باشند گاهی در ذهنشان تصویر سازی هم میکنند😩 الان که همه جا 📱 وجود دارد پیدا کردن یک هم صحبت کار سختی نیست ... یک نفر که از روی پر کردن وقت بخواهیم با او حرف بزنیم📱🗣 درد و دل کنیم ... رفع دلتنگیهایمان باشد👌 بعضی ها این دلتنگی را نمیکنند😑 هم صحبتی هایشان زیاد است😏 سفره دلشان نه ولی سفره ذهنشان پیش همه باز است😒 گاهی که دلتنگی و کمبود یک نفر دومی در زندگی بهم فشار می آورد به چیزایی فکر میکنم که آرام میشم ...😊 چیزایی که باعث میشود دلتنگی هایم را تحمل کنم .😊 . فکر میکنم به آن مردی که یک و چهار ی قد و نیم قد را در گذاشت و رفت🔫💣 خدا میداند چه شبها که پشت از دلتنگی نکرد😢 فکر میکنم به دامادی که یک هفته بعد از عقد راهی جبهه شد و تنها دلخوشیش یک عکس بود و خانومی که دلتنگ و نشسته بود😩😭 فکر میکنم به آن دختر خانومی که هر روز خانه را آب و جارو میکرد تا شوهرش از راه برسد چون تازه بچه دار شده بودند😍 وقتی هم که می آمد بعد از یک هفته دوباره راهی میشد و چشمان خیس خانومی که نمیتواند بگوید 😭 فکر میکنم به همسر مدافع حرمی که دخترش بهانه را میگیرد بغضش رو قورت میدهد و بادخترش بازی میکند💔 الان که فکر میکنم میبینم دلتنگی من چقدر بچگانس در برابر اینها ... انقدر بزرگ نیست که بخواهم برای پر کردنش به دوست های مجازی بشوم👌 آخر میدانی فرقش چیست؟ آنها با اختیار خودشان ، برای منو تو دلتنگی ها را تحمل کردند ، از همسر و بچه و خانواده دل کندند و رفتن در غربتی که نه تلگرام بود نه و نه ... پ‌ن : ان الله مع الصابرین @shidegomnam
✨ برادرم وقتی سوریه می رفت هیچ خبری از او نداشتیم. وقتی مطلع شدیم که خبر شهادتش را برای ما آوردند. ✨ برادرم اولین بار که رفت سال نود و دو بود، سه چهار ماهی به دنبال او گشتیم و پیدایش نکردیم تا اینکه خودش برگشت. به او گفتیم نمیگی مامان دق می کنه کجا بودی تا الان؟ فقط یک جمله گفت: بادمجون بم آفت نداره تهران بودم. ✨ ماه صفر که تمام شد دوباره عباس غیبش زد اینبار به خاطر تجربه قبلی گفتیم تهران رفته که یک دفعه خواهرم و برادرم استخوان درد شدیدی گرفتند و وسط همان بود که هفته عباس به مامانم زنگ زد گفت: من کربلام. ✨ مامانم به او گفت تو بدون اجازه من کربلا رفتی درسته؟ عباس هیچ جوابی نداد، فقط گفت مامان سلام بده روبروی حرمم. ✨ آخر هفته خبره شهادتش را به ما دادند، مادرم عصبانیتش خاموش شد و استخوان درد خواهر و برادرم خوب شد. خواهرم گفت: استخون استخونو خبر میکنه. ✍راوی: خواهر شهید ⁦🥀 https://eitaa.com/joinchat/3981049917C2c61c87e69