eitaa logo
عاشقان حسین🖤دوستداران حسن💚
142 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
73 فایل
اَعوذباللّٰه از تعَلقاتِ دُنیا،که ما را” دیر “به حُسین ع رِساند💚 خواستیم در این دنیایےکه از هر طرف جاذبه اےما را جذب می کند،کمے به خود بیاییم،و یاد خدا را در وجود خود تقویت کنیم https://eitaa.com/joinchat/3981049917C2c61c87e69
مشاهده در ایتا
دانلود
°\💕/° °/ \‌° . . ‍ ‌ از اول نامزدیمون💍 با خودم کنار اومده بودم که من ، اینو تا ابد ڪنارم نخواهم داشت💔 یه روزے از دستش میدم😞 اونم با ... وقتی كه گفت میخواد بره🚶 انگار ته دلم ، آخرین بند پاره شد💔 انگار میدونستم ڪہ دیگه برنمیگرده ... اونقد ناراحت بودم ... نمیتونستم گریه کنم ... چون میترسیدم اگه گریه ڪنم ، بعداً پیش ائمه(ع) شمـ 😞 يه سمت بود و يه سمت ... احساسم ميگفت جلوش وایسا نذار بره❌ ولی ایمانم اجازه نمیداد ... یعنی همش به این فکر میکردم که ... چطور میتونم تو چشماے (ع)نگاه کنم و ... انتظار شفاعت داشته باشم😕 در حالےکه هیچ کاری تو این دنیا نکردم اشکامو که دید😢😭 دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت😭 " دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونیـــــا "😭 راحت کلمه ی ❤... دوستت دارم ...❤ 💕... عاشقتم ...💕 رو بیان میڪرد ... روزی که میخواست بره … گفت : "من جلو دوستام ، پشت تلفن نمیتونم بگم ❤ ❤ میتونم بگم ... دلم برات تنگ شده ...💔 ولی نمیتونم بگم ... چیکار کنم ...؟!" گفتم ... " تو بگو یادت باشه ، من یادم میفته ...☺️ از پله ها که میرفت پایین ... بلند بلند داد میزد ... ❣یادت باشـه ... ❣یادت باشـه ... منم میخندیدم و میگفتم : 💕یادم هسسست ... 💕یادم هسسست ...😭 . . °/🕊\° بازآۍ دلبرا کھ دلم بۍقرار توست @shidegomnam
°\💕/° °/ \‌° . . دو دل شده بودم ؛🙄 از طرفے پیشنهاد نصرالله ذهنم رو آروم نمیذاشت😕 و از طرفے ، عدم آشنایے کافے باهاش ؛ جواب دادن رو برام سخت کرده بود !😣 تا اینکه یکے از استادام درباره ش با من صحبت کرد و همون صحبتها ، آرامش رو به قلبم هدیه کرد😌 استادم گفت : آقای شیخ بهایے از نظر خیلی قویه و به خدا نزدیک !😇 به و مستحبات هم توجه خاصے داره😌 اگر می خواے به خدا تقرب پیدا کنے ، درخواستش رو بےجواب نذار ! با این حرفها دیگه مشکلے برای پاسخ دادن نداشتم😍☺️ @shidegomnam
/ \‌. . هروقت از میومد هیچ چیزی باخودش نمےآورد میگفت: من از بازارشام هیچ چیزی نمیخرم. بازاری که درآن حضرت زینب(س)رو چرخونده باشن خرید نداره😭💔 @shidegomnam
. . محمدحسیـن را مے‌شناختم😊 می‌دانـسـتم که سرباز مطیع امر ولایت است💚👌🏻 مے‌دانستم پا توی راهی نمی‌گذارد که ذره‌ای نارضایتی حضرت آقا در آن باشد😇 ایمان ، عشق و معرفتش به اهل‌بیت💚 را هم از نزدیک دیده بودم☺️ می‌دیدم که چطور براے برگزاری هر چه باشکوه‌تر مراسم اهل‌بیت و شهـدا دست و پا می‌زند😌 به خاطر همین چیزها دلم قرص بود و بله را گفتم💍☺️ خودش هم مے‌دانست که من پایه کارهایش هستم😉✌️🏻 @shidegomnam
🍃❤️ . . بنده دو روز قبل از شهادت باهاشون صحبت کردم و از اونجایی که ایشون همیشه دل منو قرص میکردن که برمیگردن😊 من اصلا احتمال شهادت رو نمیدادم😞 البته میدونستم یه روز شهید میشن ولے فکر نمیکردم به این زودی باشه!! یکے از اقوام ۴شنبه شبــ با پدرم تماس گرفتن و خبر شهادت رو دادن💔 دیگه برادرمم متوجه شد و به مادرم گفت ولے به من چیزی نگفتن من صبح بلند شدم یه کم متوجه جو سنگین خونه شدم ولے اصلا به فکرم نمیرفت🙄 حالم یه مقدار بد بود تا خود سرڪار صلوات میفرستادم و و برای همسرم حدیث کسا میخوندم😢📿 نزدیک ساعت ۹ بود پدرشوهرم تماس گرفت با من و گفت میگن روح الله زخمی شده دیگه من سریع گوشے رو قطع کردم با پدرم تماس گرفتم پدرم گفتن مجروح شده داریم هی بهش میگیم بیا عقب ولے قبول نمیکنه🙁 پدرم گفتن شما مرخصے بگیر من الان میام دنبالت من بازم باورم نمیشد دیگه برادرم اومد دنبالم بازم تا خونه بهم نگفت دیگه توی پارگینگ خونه که رفتم همه فامیل اونجا بودن مادرم بغلم کرد و گفت روح الله ت شهید شد💔😭 و خیلے سخت بود اون لحظه.... 🍃🌸 🌹 @shidegomnam