eitaa logo
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
599 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
276 فایل
✅ ارتباط با مدیر کانال: @a_m_k_m_d جلسات هفتگی:شب های پنج شنبه،اصفهان،درچه،خیابان جانبازان،کوی سیدمرتضی،مسجد سید مرتضی رحمه الله علیه هیئت عاشقان روح الله تاسیس ۱۳۷۷
مشاهده در ایتا
دانلود
|♥️| آرزوهایم فقط یک جل خلاصه می‌شوند کربلا رویای قصر آرزوهای من است... •اللهم‌ارزقنا کربلا•
🔻حاج‌آقا : در ماه رجب بلند شو، داد بزن...! هر کس درِ خانه‌ی خدا داد و ناله بزند، در بر رویش باز می‌شود. ✅ @asheghaneruhollah
مناجات لیلة الرغائب.mp3
5.27M
مناجات 🌜 وقتی اسیر دست دنیایی از زندگی دلخور شدن خوبه بین مناجات شب جمعه تو کنج هیئت حُر شدن خوبه 🎤 حاج 👈 این جا صحبت از است ...❤️👇 ✅ @asheghaneruhollah
💢 امشب را از دست ندهید شب جمعه، شب مناجات در ایام شریف لیله الرغائب با خواندن دعای همه ی مومنین و ارادتمندان اهل بیت علیهم السلام را دعا کنید.
- ازخـدابخواهیدرغبت‌ھاےیڪ‌سال شماراهدایت‌واصلاح‌ڪند!فاستبقوا الخیرات‌شویـم‌ڪه‌بالاتریـن‌خیرات زمینه‌سازےظهورمـولاست‌ڪھ‌باید بـه‌سمتـــش‌سبقـت‌بگیریـــــم...! +آیت‌اللّٰه‌جوادےآملے ✅ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌺🍃رمـــان #از_من_تا_فاطمه.. 🌺🍃 #قسمت_چهلم #هوالعشق دیگر وقتش بود: گفتم: _سلام علی! خوبی عزیزم؟
🌺🍃رمـــان .. 🌺🍃 قسمت #۵سال_بعد 📢خانم دکتر پایدار به بخش سی سی یو.... _ژاله به خانم مهدوی بگو بیاد سریع. - باشه در راهرو بیمارستان🏥 میدویدم تا به بخش سی سی یو برسم، این بیمار کودکی بود به سن من، خیلی دلم برایش میتپید. سر راه به اتاق سپیده رفتم - سپیده بدو لعیا حالش بد شده - وای باشه برو اومدم.. به اتاق که رسیدم لعیا چشمانش بسته بود و صدای گوش خراش توقف نبض در مغزم میپیچید، نه ... سریع همه را کنار زدم، سی پی آر را شروع کردم، تنفس دستگاه مهم جواب نداد خودم با آن نفس دادم، گریه میکردم😢 و دستم را روی قفسه سینه اش میفشردم، تمنا میکردم زنده بماند، نبضش بر نمیگشت، لحظه ای به یاد دخترم افتادم، علی را واسطه کردم این دختر بماند اگر میشود... یک، دو، سه شوک... برگشت... حضور علی را احساس کردم که میگوید: 👣😊خسته نباشی خانوم دکتر و با لبخند دور میشود....، همیشه بعد از هر عمل که انجام میدهم این صحنه را میبینم... شکر.. همه متعجب این معجزه نگاه میکردند.. واقعا معجزه ای بود از سمت خدا.. الحمدالله... با لبخند😊 به طرف سپیده برگشتم، همدیگر را در آغوش گرفتیم... من از سر شوق گریه میکردم، دست لعیا را بوسیدم و از اتاق بیرون امدم، همیشه احساست میکنم... هستی همینجا... تلفن همراهم زنگ خورد، نرگسم بود - الو ، مامانی - جان دلم نرگسم! خوبی عشق مامان؟ غذاتو خوردی؟ - اره مُمانی. عمه جون بهم داد - عه مگه عمه اومده؟ - اله مامانی اینجاست، اما عمو نهومده، نالاحتم قرار بوت بیات.نیستش - اشکال نداره مامانی حتما کار داشته،شما برو با عمه بازی کن منم میام. باشه نفسم؟ - باشه خوشچل خانوم😍 - چیییییییی؟؟ - خوشچل خانوم دیه! عمه میگه بابا میتفته خوشچل خانوم منم خو موخوام بگم مته چیه؟☺️ - الهی دورت بگردم عزیز مامان ، بگو .. فقط عمرو اذیت نکنی ها خب؟ خدافظ عزیز دلم😊 - باشه خوشچل. اودابظ خخ شیطون.. علی... سپیده کنارم امد، با لبخند گفت: _نرگس بود؟ گوشی را در جیبم گذاشتم و گفتم: _کی جز نرگس میتونه لبخندو به لبم بیاره سپیده؟☺️ با ملایمت نگاهم کرد و گفت: _ان شاءالله وقتی بشه عروس خودم بهت میگم .. – اووو فکر کردی، شرایط داره خخ.😉 داخل اتاقم رفتم، لباس فرمم را در اوردم و چادرم را پوشیدم،قران روی میزم را بوسیدم و صلواتی فرستادم، عادت بعد از اتمام شیفتم بود،از راهرو که رد شدم مادر لعیا را دیدم که داشت به همه شیرینی میداد تا مرا دید به سمتم دوید : - سلام خانم دکتر، خوبید؟ واقعا نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم، شما دخترمو بهم برگردونید ممنونم ازتون واقعا ممنونم😢😍☺️ خانمی جوان با حجابی متوسط که مادر لعیا بود، در این چند وقت فهمیده بودم عقایدی به مذهب و دین ندارد و فقط خدارا در حد اسمش قبول دارد، امسال از ونکوور امده بودند برای عید به ایران که همینجا لعیا قلبش درد شدیدی میگرد و مجبور میشود دوره درمانش را همینجا بگذراند،من هم دکترش شده بودم، اول اجتناب کرد از اینکه خانمی چادری دکتر دخترش باشد اما خداروشکر رضایت داد. - سلام گیسو جان،😊 من که کاری نکردم عزیزم، این یه معجزه بود از طرف خدا برای تو و دخترت، باید از خدا تشکر کنی برای برگشت دوباره لعیا به تو. وقتی من اومدم نبض نداشت اما به طور ناگهانی نبضش بعد 5 دقیقه برگشت که این یه معجزه تو پزشکی به حساب می آید. الانم تو ریکاوریه و حالش خیلی خوبه، کنارش باش و خداروشکر کن خانوم.☺️ گیسو همانطور نگاهم میکرد اشک در چشمانش حلقه زده بود که گفت: -خداروشکر. لبخندی از رضایت زدم و خداحافظی کردم، سوار ماشین شدم و به سمت خانه حرکت کردم،سر راه 4 تا بستنی شکلاتی خریدم🍦🍦🍦🍦 تا با زینب بخوریم، یک ماهی میشود ندیدمش، مشغول زندگی خودش است و جالب تر اینکه دوقولو باردار است؛ بعد گذشت سال علی در دانشگاه تهران برای ادامه دوره ام ثبت نام کردم و ازمون تخصص دادم، علاقه شدیدی به قلب داشتم و ان تیر که به قلب علی خورد قدمم را محکم تر کرد، همان اول یکضرب قلب و عروق قبول شدم و ادامه دادم، بعد 8 ماه نرگسم به دنیا امد، 🌷نرگس سادات نیایش دختر شهید سید علی نیایش... 🌷 دخترم حال بزرگ ترین امید زندگیم شده و پدرش خاطره ای که هروز برایم تکرار میشود، به خوابم می اید، حسش میکنم کنارم هر لحظه... 🌺🍃ادامه دارد... نویسنده؛ نهال سلطانی ....😔 منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 👈 این جا صحبت از است ...❤️👇 ✅ @asheghaneruhollah
🌺🍃رمـــان .. 🌺🍃 قسمت آخر به خانه که میرسم، در را باز میکنم زینب به سمتم می اید و با لبخند😃 در اغوشش میگیرم ، 👧نرگس با دو به بغلم میپرد و بوسه بارانم میکند. موهایش را نوازش میکنم و نوک بینی اش را میگیرم، - نرگس خانوم من چطورره؟؟ نیگا بستنی شکلاتی گرفتم بخوریم خانوم کوچولو من😍☺️ -مُمانی من اوچولو نیسم، بزرت شدم دیه. نیگا، عمه میگه من از نی نیش بزرت ترم، دیدی حالا! 😌 امان از دست تووووو روبه مامان ملیحه میکنم و میگویم: _سلام مامانی گل خودم، چه بو برنگی را انداختیا. – سلام دختر برو زود لباساتو عوض کن بیا غذا تو بخور سرد نشه. _چششششششششششششششم ملیحه خاتون. 😉🙈 با زبان درازی برای زینب به طبقه بالا میروم، خانه من و علی هنوز همانطور مانده، دست به وسایلی که تزیین کرده بود نزدم،چادرم را در میاورم، به عکسمان نگاه میکنم، 5 سال است که ندارمت عزیز دل. هنوز هم عاشقم 😊.... عاشق. بعد 5 سال زندگی تازه روی روال عادیش افتاده، هنوز شب ها با تصویر علی میخوابم و برای 🌷نرگس سادات🌷 از بابای قهرمانش میگویم، پدری که از همه عشقش کذشت تا دین بماند تا نرگسی که ندید راحت بخوابد، موقعی که نرگس به دنیا آمد در کنار خودم احساسش کردم، بود اما در میان ما نبود... تمام سعیم را کردم که نرگسمان کمبود نبیند، اما هرچه باشد دلش برای پدرش تنگ میشود، 📝در نامه ات نوشته بودی: 👣 اگر نبودم تو باش، تو زینب گونه زندگی کن، صبور باش، من بدون تو به بهشت هم نمیروم... 👣 💖از اولش هم گفته بودم که سری از من 💖دیدی که من حق داشتم؟! عاشق تری از من 💖دلبسته‌ات بودم من و دلبسته ام بودی 💖اما رهایت کرد عشق دیگری از من 💖آتش شدی، رفتی و گفتی: «عشق سوزان است 💖باقی نماند کاش جز خاکستری از من» 💖رفتی و جا مانده فقط مُشت پَری از تو 💖رفتی و باقیمانده چشمان تری از من 💖فالله خیر حافظا خواندم که برگردی 💖برگشته ای با حال و روز بهتری از من 💖من عاشق لبخندهایت بودم و حالا... 💖با خنده های زخمی‌ات دل می بری از من 💖عاشق ترینم! من کجا و حضرت زینب؟!😭😭 نویسنده؛ نهال سلطانی حق داشتی اینقدر راحت بگذری از من 😭😭😊 😊 🎈 منتظر نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 👈 این جا صحبت از است ...❤️👇 ✅ @asheghaneruhollah
💖این رمان هم ب پایان رسید.... بزودی منتظر رمان بعدی باشین 😍😊 🍃رمـــان .. 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰امام جواد علیه‌السلام می‌فرمایند: 📛توبه، بر چهار ستونْ استوار است: 👈پشیمانى در دل 👈آمرزش‌خواهى به زبان 👈تحقّق بخشیدن [به آن‌] در عمل 👈و تصمیم گرفتن به تكرار نكردن [گناه‌] 📚ارشاد القلوب دیلمی، ص ۱۶۰ ✅ @asheghaneruhollah
🌼 رهبر معظم انقلاب: درس بزرگ امام جواد(ع) به ما این است که در مقابل قدرت‌های منافق و ریاکار، باید همت کنیم که هوشیاری ‌مردم را برای مقابله‌ی با این قدرت‌ها برانگیزیم. @asheghaneruhollah
دلبرِ كوچكِ حسين آمدى تا طعم خوشبختى را به ما بچشانى، تا با دستان كوچكت كور ترين گره هاى زندگى ما را باز كنى مبارك است آمدنت براى ما، دردانه ى ارباب😍 ولادت با سعادت دردانه امام حسین ، حضرت علی اصغر (ع) مبارک @asheghaneruhollah
reuhaneh v e javad03.mp3
8.87M
🌺شادمانه ولادت امام جواد(ع) و حضرت علی اصغر(ع) 🌺 ای سیب نوبر ای علی اکبر رضا ای اصغر اربابم ای محشر 🎤حاج 👏👏سرود @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 اسلام ساخت سلاح هسته‌ای را ممنوع میداند و کشتار غیرنظامیان روش آمریکاست + واکنش رهبر انقلاب، به حرفهای 🔺 در این میان آن دلقک صهیونیست بین‌المللی دائم می‌گوید ما نمی‌گذاریم ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، در حالی که باید به او گفت اگر جمهوری اسلامی تصمیم به دستیابی به سلاح هسته‌ای داشت، او و بزرگ‌تر از او هم نمی‌توانستند مانع شوند. آنچه مانع جمهوری اسلامی برای ساخت سلاح هسته‌ای است، فکر و مبانی اسلامی است که ساخت هر سلاحی اعم از هسته‌ای یا شیمیایی را که موجب کشتار مردم عادی می‌شود، ممنوع می‌داند. کشتار غیرنظامیان و مردم بی‌گناه روش آمریکایی‌ها و غربی‌ها است و جمهوری اسلامی این روش را قبول ندارد و بر همین اساس به سلاح هسته‌ای فکر هم نمی‌کند. ۹۹/۱۲/۴ @asheghaneruhollah
🔰 اگر لازم باشد برای مصارف غیرنظامی غنی‌سازی را به ۶۰ درصد هم می‌رسانیم 🔺 رهبر انقلاب، ،عصر امروز: ما برای کسب توانایی‌های هسته‌ای متناسب با نیازهای کشور مصمم هستیم و به همین علت، حد غنی‌سازی ایران ۲۰ درصد نخواهد بود و تا هرجا که لازم و نیاز کشور باشد اقدام خواهد کرد مثلاً برای پیشران هسته‌ای یا کارهای دیگر ممکن است غنی‌سازی را به ۶۰ درصد هم برسانیم. البته یک قرارداد چندساله‌ای گذاشته شده که اگر آنها عمل کنند ما هم تا همان چند سال عمل خواهیم کرد اما غربی‌ها به‌خوبی می‌دانند که ما به‌دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم. موضوع سلاح هسته‌ای بهانه است، آنها حتی با دستیابی ما به سلاح‌های متعارف هم مخالفند چون می‌خواهند مؤلفه‌های قدرت را از ایران بگیرند. غربی‌ها می‌خواهند در روزی که ایران به انرژی هسته‌ای نیاز پیدا می‌کند، محتاج آنها باشد و آنها این نیاز ما را وسیله‌ای برای تحمیل، زورگویی و باج‌خواهی‌های خود قرار دهند. جمهوری اسلامی در قضیه هسته‌ای نیز همانند سایر قضایا عقب‌نشینی نخواهد کرد و با قدرت پیش خواهد رفت. ۹۹/۱۲/۴ @asheghaneruhollah
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌙 دعای هر روز #ماه‌رجب 🌙 🤲 خاب الوافدون علی غیرک 🎤حاج #میثم_مطیعی #این_الرجبیون ✅ @asheghaneruho
🌱جهت آمرزش گناهان سفارش رسول الله صلی الله علیه وآله به امیرالمومنین علیه السلام: یاعلی؛ خداوند خوش دارد که بنده بگوید: 🍃ربِّ اغفِرلِی فَاِنَّهُ لایَغفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنت. (پروردگارا ؛ گناه مرابیامرز که جز تو آمرزنده ای نیست.) آنگاه از جانب خداوند خطاب شود؛ فرشتگانم ، این بنده ی من دانسته که جز من آمرزنده ای نیست شاهدباشید گناهانش را آمرزیدم. 📗تحف العقول ؛ ص ۳۹ ✅ @asheghaneruhollah
روزے ‌ڪہ‌ سرشتنــد بھ عالَم گِل مـا را دادند همان لحظھ بہ‌ حیدر دلِ مـا را… 🌱 🌺جشن باشکوه ولادت حضرت علی علیه السلام به کلام:حجت الاسلام به نفس:کربلایی 📆چهارشنبه 6 اسفند ماه 99 🕖ساعت19/30 🏴مکان: خیابان آیت اله درچه ای کوی عرفان، ❤️دوستان لطفا اطلاع رسانی شود.