تو را ..
بریده بریده ...
ندیده بودم و...
دیدم !
مرا ...
خمیده خمیده
ندیده بودی و...
دیدی !
تو را ...
به خاک فتاده
ندیده بودم و...
دیدم !
مرا ...
به خاک نشسته
ندیده بودی و...
دیدی !
بدون تو...
به سفر من
نرفته بودم و..
رفتم !
بدون من...
به سفر تو
نرفته بودی و...
رفتی !
نگاه کردم و
دیدم ...
به نی نشسته سرِ تو !
نگاه کردی و
دیدی ...
ز غم شکسته سر من !
شنیدهام...
به کلیسا
تو رفتهای تنها !
شنیدهای
که به بازار
رفتهام... تنها ؟!
به زلف درهمِ تو
دست من
نمیرسد و...
چهها گذشت...
بماند
نفس نمیرسد و ...
هزار شکر
نشستهست خاک...
رویِ تنَت !
هزار حیف
عزیزم ...
که رفت پیرُهَنَت !
کشاکش و ..
سرِ تو ..
آه ..
مادرت آمد !
رقیه خواست بیاید..
نشد ... غمش
آمد !
میانِ خاطرههایم
چه سهمِ باد
زیاد است ..!
میانِ خاطرههای تو
سهمِ باده
زیاد است ..!
#به_قلم_غریب
شهادت حضرت زینب (سلاماللهعلیها) رومحضر
حضرت بقیةاللہ تسلیت عرض میڪنیم...
اللهم عجل الولیک الفرج بحق الزینب سلام الله علیها
🇮🇷 @AsheghaneRuhollah