#نکات_قرآنی
قرآن کریم در سوره مبارک کهف ضمن تصویر نمودن داستان موسی و خضر_علیهما السلام_، نكات متعدّدى در ادب و تواضع نسبت به استاد متذکر مى شود، از جمله:
🔹الف: موسى شاگردى خود را با اجازه آغاز كرد. «هل»
🔸ب: خود را پيرو استاد معرّفى كرد. «اتبعّك»
🔹ج: خضر را استاد معرفى كرد. «تعلّمن»
🔸د: خود را شاگرد بخشى از علوم استاد دانست. «ممّا»
🔹ه : علم استاد را به غيب پيوند داد. «علّمت»
🔸و: تعليم استاد را اثربخش دانست. «رشداً»
🔹ز: همانگونه كه خداوند به تو آموخت تونيز به من بياموز. «ممّا عُلِّمت رشداً»
🔸ح: قول داد كه نافرمانى نكند: «لا اعصى لك امراً»
🔹ط: كارها و سخنان استاد را فرمان دانست. «لا اعصى لك امراً»
🔸ى: براى آينده و پايداريش وعده نداد و گفت: «اِن شاء اللّه»
📚تفسیر نور
♥️کانال #عاشقان_ظهور ♥️
eitaa.com/Asheghanexohoor
#نکات_قرآنی
✳ جهل، بینوری است نه بیسوادی!
🔻 جهل در عرف قرآن به معنای بیسوادی، بیمعلوماتی و بیاطلاعی نیست. جهل بهمعنای تاریکی، بینوری و غلبهی نفس انسان بر انسان است.
🔸 در داستان حضرت یوسف علیه السلام در قرآن میخوانیم که آن حضرت عرض میکند:
«رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه وان لا تصرف عنی کیدهن اصب الیهن و اکن من الجاهلین»
(یوسف/۳۳)
یعنی بار خدایا زندان محبوبتر است نزد من از آنچه این زنان مرا به آن میخوانند و اگر کیدشان را تو از من برنگردانی فریفته خواهم شد و آنوقت است که من در ردیف جاهلان قرار خواهم گرفت.
🔺 یوسف علیه السلام عالم بود و از جاهلان شدنش، معنایش این نیست که علمش تبدیل به جهل میشود و از باسوادی به بیسوادی تنزل میکند، بلکه جاهل در عرف قرآن یعنی کسی که نفسش بر عقلش حاکم شود و ظلمتش بر نورش غلبه یابد.
✍آیت الله حائری شیرازی
📚 تحجرگرایی، ص ۴۹
🌹 #عاشقانظهور 🌹
@Asheghanezohoor