eitaa logo
❤عاشقان ولایت❤
83 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
143 فایل
خواهران مسجد امام حسن مجتبی‌(علیه‌السلام)
مشاهده در ایتا
دانلود
لبیک یا فاطمه زهرا س ❤️ لبیک یا زینب س❤️اللهم صل علی محمدوآل محمد وعجل فرجهم 🍃🍃🍃🍃🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🌷🌷🌷🌷🌷 سلام صبح آدینتون بخیروعافیت وشهادت در رکاب امام زمان عج ان شاءالله 🤲 به امیدروزظهور 😭فقط 8روز مانده به تولد مادرمون حضرت زهرا سلام الله علیها 🌹 ۱۴🌷 صلوات امروزبه نیت سلامتی وتعجیل درظهورآقاصاحب الزمان عجل الله تعالی ،تقدیم بمحضرنورانی خانم نرجس خاتون سلام الله علیها 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🌷🌷🍃🌷🍃🌷🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 اللهم عجل لولیک الفرج بحق مادر سادات 🤲 😭😭😭😭😭 السلام علیک یا اباعبدالله 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۷ بهمن ۱۳۵۷ هفتم بهمن «بخش اول» 🔸 از مهمترین اتفاقات این روز مصادف شدن آن با ۲۸ ماه صفر و رحلت پیامبر اکرم (ص) بود.... راهپیمایی عظیم میلیونی به مناسبت این روز در شهرهای مختلف کشور برگزار شد. بختیار تلاش زیادی کرد تا جلوی این راهپیمایی‌ها را بگیرد اما موفق نشد.... تظاهرات گسترده‌ای که به تعبیری بعد از تظاهرات اربعین سال ۵۷، آخرین میخ بر تابوت رژیم پهلوی بود. تظاهرات در تبریز، گردهمایی بزرگ مردم مشهد در حرم امام رضا(ع)، حضور اقشار مختلف مردم شهر شیراز، راهپیمایی وسیع مردم آبادان، تظاهرات خونین رشت، گرگان، کرمانشاه..... و جای جای ایران عزیز . 🔸 از سوی ستاد استقبال بهشت زهرا و مدرسه رفاه برای ورود امام به کشور آماده شده بود و مقصد راهپیمایی‌های مردم به سمت بهشت زهرا تغییر کرد. 🔸 جوانان بسیاری در حالی که بازوبند سبز با نوشته‌ی سفید «انتظامات استقبال از امام» را به بازو داشتند، حفظ نظم این راهپیمایی‌ها را به عهده گرفتند. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 💚 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ اگه امام زمان(عج) همین هفته ظهور کند! 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💚 🔆کارهایی که نوجوانان می‌توانند با انجام آن امام زمان (عج) را خوشحال کنند 😍😍😍 👌حتما ببینید.. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ 🎙 آیه الله مجتهدی (ره) 💠 خشن نباش! 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
فاطمه دوم حیدر شدی مادر یک ماه و سه اختر شدی ماه تو از ماه فلک خوبتر پیش علی از همه محبوب تر 🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷
🥀 جاے زهرا ، بعد زهرا ، مثل زهرا مادرے هر چہ مادر هست ، قربان چنین نامادرے (س)🥀 🥀 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۷ بهمن ۱۳۵۷ هفتم بهمن «بخش دوم» و اما .... 🔸 دسیسه‌ی بختیار در غروب این روز... اعلامیه ای از سوی بختیار از رادیو و تلویزیون پخش شد: « ...من به عنوان يك ايرانی وطن دوست كه خود را جزء كوچكی از نهضت و قيام عظيم ملی و اسلامی میدانم و اعتقاد صادقانه دارم كه رهبری و زعامت آيت الله العظمی خمينی و رأی ايشان می تواند راهگشای مشكلات امروزی ما و ضامن ثبات و امنيت كشور باشد، تصميم گرفته ام ظرف 48 ساعت آينده شخصاً به پاريس سفر كرده ، به زيارت معظم له نايل آيم و با گزارش اوضاع فعلی كشور و اقدامات خود ضمن درك فيض، درباره آينده كشور كسب تكليف كنم.»پس از قرائت اين اعلاميه از راديو، در ساعت چهار صبح ، آيت الله شهيد دكتر بهشتی با روزنامه‌های صبح تماس گرفته و متن پيام امام را در اين باره برای چاپ در اختيار آنان گذاردند: « آنچه ذكر شده است كه شاپور بختيار را با سمت نخست وزيری، من می‌پذیرم دروغ است بلكه تا استعفا ندهد او را نمی‌پذیریم چون او را قانونی نمیدانم. من با بختيار تفاهمی نکرده‌ام و آنچه سابق گفته است گفت‌وگو بين من او بوده، دروغ محض است.» 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 💚 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
داروساز کوچک سجاد کاسه را پر از آب کرد و توی سینی گذاشت، چندتا لیوان و پوست نارنگی هم کنارش گذاشت، مادر با چشمان گرد پرسید:«این ها را برای چه می آوری پسرم؟» سجاد در حالی که پوست نارنگی را توی کاسه می ریخت گفت:«دارم آزمایش می کنم، من یک مرد آزمایش کن هستم» مادر لبخند زد و گفت:«فقط مواظب باش آب روی فرش نریزی» سجاد چندبار پوست نارنگی را توی آب فشار داد رنگ آب زرد شد از جا پرید و گفت:«مادر ببین من یک دارو ساختم!» مادر لبخند زد و گفت:«من مطمئنم یک روز داروساز خوبی می شوی عزیزم» سجاد دارویی که ساخته بود توی بطری ریخت و کناری گذاشت. بابا از سرکار برگشت. سجاد دوید، خودش را توی بغل بابا انداخت و گفت:«سلام بابای خوبم برای پا دردت دارو ساختم تا بخوری و زودتر خوب شوی» بابا لبخند زد دستانش را شست سجاد را بغل گرفت و گفت:«سلام پسر مهربانم ممنونم که به فکر من بودی» بعد از شام سجاد بطری را آورد گفت:«بابا لطفا این دارو را بخور تا پایت خوب شود» بابا دستی سر سجاد کشید و گفت:« داروی پادرد را روی پا می مالند دارو را بده تا روی زانویم بمالم» سجاد کمی فکر کرد و گفت:«اما، من داروی خوردنی درست کردم» مادر گفت:«سجادم می دانی دکترها چطوری دارو می سازند؟» سجاد سرش را بالا گرفت و پرسید:«چطوری؟» مادر گفت:«با دستکش و در ظرف های تمیز با موادی که فایده های مختلف دارند» کنار سجاد نشست و ادامه داد:«می خواهی باهم یک داروی خوب برای بابا درست کنیم؟» سجاد با خوشحالی گفت:«بله می خواهم» مادر دست سجاد را گرفت و به آشپزخانه برد، قوری را به دستش داد گفت:«من چندتا گیاه دارویی می دهم توی قوری بریز» سجاد چَشمی گفت و منتظر ماند، مادر کمی چای کوهی، پونه و اویشن به سجاد داد، سجاد از هرکدام مقداری داخل قوری ریخت. با کمک مادر دو لیوان آب اضافه کرد. مادر قوری را روی گاز گذاشت و زیرش را روشن کرد، ده دقیقه بعد داروی گیاهی سجاد آماده بود. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃
🌱♥️ بیا خیال کنیم دستان من بین ضریح تو گره خورده‌اند...♥️ بیا خیال کنیم کفش‌هایم را از کفش‌داری گرفته‌ام و عقب عقب قدم بر می‌دارم و می‌گویم: و لا جَعَلَهُ الله آخِرَ العَهدِ مِنّی لِزیارَتِکُم! بیا خیال کنیم امروز کربلاییم...! رو به روی ایوان طلا ایستاده ایم و از عمق جان فریاد میزنیم: «حُبُّ الحُسین هُویَّتُنا...❤️» شبتون حسینی . السلام علیک یا اباعبدالله 💚 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌷@asheghanvlaiat🌷🍃