#خاطرات_شهدا
وقتی به منزل ابراهیم رفتیم
بعد از تعارف معمول ، ابراهیم شروع به صحبت کرد و گفت ،
استاد ( علامه جعفری ) ما توی جبهه به خیلی از مسائل یقین پیدا می کنیم !!
بعد دستش را شبیه یک دایره کرد و گفت ،
اگر دنیا مثل کُره باشد ، امام زمان (عج) مانند این دست های من به دنیا احاطه دارد.
خداوند نیز بر تمام دنیا شاهد و ناظر است...
#شهیدابراهیم_هادی
📕 سلام بر ابراهیم۲
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
صبحتان متبرک به نگاه #شهید
#خاطرات_شهدا
بنای گمنام
با اینکه شغلش نظامی بود و جایگاهی برای خودش داشت ؛اوقات فراغتش را برای مردم بی بضاعت بنایی می کرد.
هر مقدار که میتوانست خانه شان را تعمیر می کرد.
بدون اینکه اجرتی برای کارش طلب کند.
تمام این کارها را طوری انجام می دادکه کمتر کسی متوجه شود واخلاص و گمنامی برایش باقی بماند.
شاید به همین خاطر بود که به همسرش سفارش کرده بود: بعد از شهادت نبینم جایی بری و از من تعریف کنی ....
#شهیدمدافع_حرم🥀
#محمود_رادمهر🌱
@asheghanzahra
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
🌟جعبه شیرینی رو گرفتم جلوش، یکی برداشت و گفت: میتونم یکی دیگه بردارم؟ گفتم: البته سید جون، این چه حرفیه؟ برداشت، ولی هیچ کدام را نخورد. کار همیشگیاش بود، هر جا غذای خوشمزه، شیرینی یا شکلات تعارف میکردند، برمیداشت اما نمیخورد. میگفت: میبرم با خانوم و بچههام میخورم. شما هم این کار رو انجام بدین. اینکه آدم شیرینیهای زندگیاش رو با زن و بچهاش تقسیم کنه، خیلی توی زندگیاش تأثیر میذاره...شهید سید مرتضی آوینی
📚 کتاب دانشجویی شهید آوینی، صفحه ۲۱
@صالحان المهدی عج.ری
@asheghanzahra
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
🌟خیلی به خانواده شهدا احترام میگذاشت مادران شهدا که روز ختمش آمده بودند، میگفتند: احمد چقدر به ما احترام میگذاشت، میگفتند تا کمر برای ما خم میشد، خیلی محترمانه با خانواده شهدا برخورد میکرد، حاجاحمد دغدغهمند بود؛ همیشه در حال جمعکردن خاطرات از خانواده شهدا بود.
💠روز شهادتش، وقتی که حاجاحمد از ناحیه پهلو تیر میخورد، حدود یک کیلومتر خودش رو عقب میکشونه، چندروز تو بیمارستان حلب بستری میشه و کلیههاش رو از دست میده، شب آخری میگفت: قربون حضرت زهـرا (س) برم چه دردی کشیدی مـادرجان، تا لحظه آخر داشت زیارت عاشورا میخوند، احمد و برادر شهیدش امیر به فاصله ۳۰سال، هر دو شب شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها شهـید شدند.
🌷شهید احمد اسماعیلی🌷
➕ @ راهیاننور
@asheghanzahra
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
💠همیشه با دو سه نفر میرفت گلزار شهدا
قدم به قدم که میرفت جلو، دلتنگ تر از قبل میشد، دلتنگ شهادت، دلتنگ رفقای شهیدش....
کنار قبور می ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش میگفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید. نجواهایی از جنس دلتنگی، جاماندگی و دلواپسی .حاجی بین قبر ها راه میرفت مینشست و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و میگفت:《قرآن همراهتون هست؟》
اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند..
@asheghanzahra
❣ #خــاطــرات_شهــدا
⚪️ خدا عاشقش شد
اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا میکرد ، می دیدم که بعد از نمـاز از خدا طلب شهادت میکند. نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند، نماز شبش ترک نمیشد، دیگر تحمل نکردم ، یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم، به او گفتم: تو این خونه حق نداری نماز شب بخونی، شهیــد می شی! حتی جلوی نماز اولوقت او را میگرفتم! اما چیزی نمیگفت . دیگر هم نماز شب نخواند.! پرسیدم : چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟
خندیــد و گفت: کاریو که باعث ناراحتی تو بشه در این خونه انجام نمیدم، رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره، اینجوری امام زمان هم راضی تره.
بعداز مدتی برای شهادت هم دعا نمیکرد، پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟ گفت: چرا ، ولی براش دعا نمیکنم! چون خودِ خدا باید عاشقم بشه
تا به شهـــــــادت برسم . گفتم : حالا اگه تو جوونی عاشقــت بشه چیکار کنیم؟ لبخندی زد و گفت: مگه عشق پیر و جوون میشناسه؟!
#شهید_مرتضی_حسینپور
راوی: همســر شهیــــد
#یادشهداباذکرصلوات
#همراه_شهدا
#حاج_قاسم
#جان_فدا
💌#خاطرات_شهدا
#شهید_مدافع_حرم_هادی_کجباف
♨️بهخاطرِاینهادرایننبردحاضرشدهاید؟
🌻همسر شهید روایت میکند: زمانی که به سوریه رفته بودیم، تکفیریها خیلی به حرم نزدیک شده بودند و صدای تیراندازی آنها به راحتی به گوش ما میرسید. یکبار حاج هادی ما را به بازار سوریه بُرد تا کمی روحیهی ما عوض شود؛ وقتی آنجا رفتیم، من زنانِ بیحجابِ زیادی دیدم؛ واقعاً از دیدنِ این صحنهها ناراحت شدم. به همسرم گفتم: «شما به خاطر اینها در این نبرد حاضر شدهاید؟ من راضی نیستم تو یک لحظه دیگر اینجا باشی و خودت را به خطر بیندازی!»
🌻شهید کجباف بعداً برایم توضیح داد که ماندنش در سوریه برای دفاع از حریم اهلبیت علیهمالسلام و به ویژه حرم مطهر حضرت زینب علیهاالسلام است و اینکه این چندنفر بیحجاب که همهی مردم سوریه نیستند. او قانعم کرد که حضور رزمندگان اسلام برای مقابل با دسیسههای صهیونیسم و استکبار است و امروز سنگر اسلام در سوریه و عراق است.
#همراه_شهدا
#خاطرات_شهدا
🌷 آقا مهدی بعد از اینکه خوب به حرف هایم گوش کرد، گفت: تو چقدر قرآن میخونی؟
گفتم: اگه وقتی بشه میخونم؛ ولی وقت نمیشه. بیست و چهار ساعته دارم میدوم.
گفت: نهج البلاغه چی؟ نهج البلاغه چقدر میخونی؟ باز همان جواب را دادم.
چند تا کتاب دیگر را اسم برد و وقتی جوابم برای همه منفی بود، با عصبانیت دستش را بالا برد و گفت: بدبخت! بگو ورشکست شدم دیگه! گفتم: چطور آقا مهدی؟
گفت: تو با همون ایمان سنتیای که داشتی اومدی جبهه. اونو خرج کردی، حالا دیگه اندوختهای نداری؛ نه مطالعهای داری، نه قرآن میخونی، نه نهج البلاغه. اون سرمایهای که داشتی رو خرج کردی، اما چیزی بهش اضافه نکردی؛ این یعنی ورشکستگی!
من میگم روزی یک ساعت درِ اتاقت رو ببند و مطالعه کن؛ ولو این که دشمن بیاد.
#شهید_مهدی_باکری
@همراه_شهدا