🌾💦🌾
الــــٰــــهی ...🙏🌺
نصیرمان باش تا بصیرگردیم ؛
بصیرمان کن تا ازمسیر برنگردیم ؛
الــــٰـــــهی ،🙏🌺
ای نام تو شیرین ؛
ای ذات تو دیرین ؛
خوشم که معبودم تویی ؛
خرسندم که مقصودم تویی ؛
نه دوری که نخوانمت ؛
نه مجهولی که نشناسمت ؛
الــــٰـــهی ،🙏🌺
کینه را از سینه ام بزدای ؛
زبانم را از دروغ و تهمت نگه دار ؛
اگر نعمتم بخشیدی، شاکرم کن ؛
اگر به بلا افکندی، صابرم کن ؛
اگر آزمودی پیروزم کن ....
از دست نوشته های #شهید_محمدحسین_محمدخانی :
یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی
یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)
به نام حضرت عشق که موجودیت کل
کونین را وابسته ومتصل به موجودیت
عاشق ترین کرد و او را نقطه پرگار وسبب خلقت حبیب و ولی و زمین وآسمان وکونین گردانید.
هم او که عاشق عاشق بود ودر راهش از ازل تا ابد پایدار ومستدام ماند.
پا به هستی چو نهادم همه ی هستی من وقف دلبر شد وخود نقطه ی پرگار شد از خدا می خواهم که این عبد حقیر سر تا پا تقصیر را در روز حشر از متصلان به رشتهی #چادرش قرار دهد.
#یازهرا
#فاطمیه
هدایت شده از کانال ܝوܢܚ݅ܝ̇ߺܭَـــܝܨ و ܢ̣صــــیܝࡅ߳ߺߺܙ
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام:
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃
💎 آمریکای واقعی🚩
▪️این تصاویر کارگران یا نیازمندان نیست،
اینها کارمندان آمریکایی هستند که به دلیل تعطیلی یک ماهه دولت آمریکا در صف غذای خیریه ایستاده اند! این آمریکای واقعی است❗️
💠دولت آمریکا یک ماه است که تعطیل است اما غربزدگان ایران، بهتر از دولت آمریکا در پی استعمار ایرانند✅
#لوایح_استعماری
#افول_آمریکا
📝 #رمان_غروب_غفلت
✍ سمانه رحمان نژاد از اعضای انجمن ادواردو آنیلی
💌سارا بعد از طلاق از همسرش که از طریق چت با هم دوست شده بودند، با یک گروه تازه مسلمان در چت آشنا می شه و آنها برایش حجاب را توضیح می دهند بعدها خودش در چتهایی که با این گروه میکند اقرار میکند که می خواهم محجبه بشوم اما نمی تونم! آنها او را راهنمایی میکنند و بعد خود سارا ......
📣تا دقایقی دیگر این رمان را در کانال #محبان_حضرت_زهرا بخونید
🌷 #غروب_غفلت🌷
#قسمت_اول
دوباره برگها دارن جوونه می زنن و سبز می شن و هوای سرد و بی روح زمستون داره جایش رو با هوای پر از احساس و امید بهار عوض میکنه.
انگار دارن میگن شما هم شروع کنید، از خواب بیدار شید و دوباره جوونه بزنید.
چقدر زود دیر می شه و زندگی امتحانش رو می گیره و یه نمره دقیق و حساب شده بهت می ده، نمره ای که هیچ ارفاقی در کارش نیست و تو فقط می تونی افسوس بخوری و هزاران شاید و باید برای خودت ردیف کنی.
همه مون می دونیم بین هزاران دیروز و میلیونها فردا فقط یه دونه امروز، پس از دستش ندهیم.
می خواهم براتون قصه بگم ، قصه یکی یک دونه خدا که نمی دونست خدا توی بنده هایش فقط یک سارا با این خصوصیات داره.
نمی دونست لحظه لحظه زندگی اش واسه خدا مهمه
من واقعا نمی دونستم خدا از قبل برای تمام مشکلاتم نسخه داده. شاید اگر هم می دونستم، کودکی بودم که حاضر به خوردن دارو نبودم.
اما همین دارو نخوردن ها مسیر زندگیم رو عوض کرد و روحم را بیمار کرد و هنوز هم به سلامتی کامل نرسیده ام و دوران نقاهت رو طی می کنم.
واسه همین دلم می خواد از دردم و درمانم برای شما بگم. شاید خیلی از شماها هم به دنبال درمان باشید.
همیشه فکر می کردم دین یه سری دستورالعمل های قدیمی و سنتی ست که با علم و زندگی جدید مخالفه و برای همون 1400 سال پیش خوب بوده و بس، و نمی توان در قرن اتم و فضا و اینترنت از قوانین و احکامی استفاده کرد که 14 قرن پیش برای انسانهایی عقب مانده آمده، و این قوانین نمی تونه حلال مشکلات قرن 21 با این همه پیشرفت تکنولوژی باشه.🤓
به همین دلیل همیشه دنبال بهانه ای می گشتم که دین رو رد کنم.
مثلا حجاب، واسه من معضلی بود. آخه چرا اینقدر آدم خودش رو بپوشونه؟!
اگر همه آزاد باشن که هر جوری دلشون می خواهد بیان توی جامعه ، دیگه همه چیز عادی می شه و اینقدر چشم چرونی و ناامنی و ... پیش نمی آید .
از بس که سخت گرفتند مردم حریص شدند.
خلاصه حریصترین آدم هم وقتی آزادی باشه و حجاب نباشه دیگه از نگاه کردن سیر می شه. 😶
اگر محدودیت های بین زنان و مردان برداشته بشه و لازم نباشه زنان اینقدر خودشون را بپوشانند، به تدریج نگاه هوس آلود مرد و زن از بین می ره و یک رابطه دوستی و پاک بین مرد و زن به وجود می آید مثل دوستی دو مرد یا دو زن با هم. بدون اینکه هیچ قصد و غرض و مرضی بینشون باشه.
اگر روابط آزاد باشه و جامعه نسبت به آن، دید منفی نداشته باشد، دخترها و پسرها و یا مردها و زنها آزادانه مدتی حریصانه با هم برخورد می کنند؛ ولی به تدریج میل و علاقه شان به این روابط کم می شه و نسبت به هم بی تفاوت می شن؛👌👌
اما حجاب و این محدودیت های دست و پاگیر، هیزی و ولع را بیشتر می کنه و آخر جامعه را به قهقرا میکشونه و پایه و اساس همه خانواده ها رو از بین می بره. 🤔🤔🤔
به مامانم می گفتم: "به خدا من توی دلم هیچی نیست، نه می خواهم کسی رو منحرف کنم و نه می خواهم خودم رو نشون بدهم و نه...
فقط می خواهم شیک باشم ، به روز باشم. اصل نیت، اینها همه حرفه.
اگر مردی اینقدر سست اراده ست و احساس می کنه با دیدن من به گناه میافته و به انحراف کشیده میشه، خدا روی چشمهایش پلک گذاشته ، چشمهایش رو ببنده تا خدایی نکرده، زبونم لال منحرف نشه." 😏😏
ادامه دارد....
🌷 #غروب_غفلت🌷
#قسمت_دوم
یک دفعه سر کلاس به دبیر معارفمون گفتم : شما که اینقدر از اسلام تعریف می کنید چرا مردها باید اینقدر آزاد باشند و زن باید خودش رو توی یک کیسه سیاه بپیچه و فقط صورتش پیدا باشه اون هم چون بتونه نفس بکشه و خفه نشه و جلوی پایش رو ببینه؟!😕🤔
بیچاره معلم مون تا آخر کلاس از حجاب گفت. آخر حرفهایش بهم گفت: «خودت یه روزی وقتی که وارد زندگی و اجتماع شدی حرفهای من را می فهمی. احکام خدا بی علت نیست، حتما منفعت انسان در این پوشش بوده است.»🌹
اما من گوشم به این حرفها بدهکار نبود و شاید بهتر است بگم اصلا درک نمی کردم.😣😖
روزها بعد از مدرسه می نشستم پای کامپیوتر و با دوستهای مدرسه چت می کردیم، گاهی اوقات یکی دوتا پسر نا آشنا هم به اکیپمون اضافه می شد و حسابی می خندیدیم .😆😆😂
تمام فکر و ذکرمون شده بود اینترنت و چت.
مامانم اینا هم کاری نداشتند که من ساعتها پای کامپیوتر چه کار می کنم. فکر می کردند درس می خونم و تحقیقات علمی عالیه انجام می دهم .😊
یکی از دوستام می گفت: «چت فارسی که حال نمی ده ، انگلیسی یه چیز دیگه است از سرتاسر جهان میان خیلی خوب !»😈
سری به سایت های انگلیسی زدم؛ اما چون به زبان مسلط نبودم، نمی تونستم خوب ارتباط برقرار کنم.😪😪
راسته که می گن باید برای هر کاری انگیزه داشته باشی تا بتونی موفق بشی.
✍ همین برام انگیزه شد انگلیسی یاد بگیرم.
اسمم رو کلاس زبان نوشتم و شروع کردم به خواندن زبان، مامانم😌😌 هم ذوق می کرد که دخترش اینقدر پشتکار داره و داره خوب پیش میره . بیچاره خبر نداشت که انگیزه و هدف من از یاد گرفتن زبان چیه!! 😊😈
ادامه دارد.....