#تقویم_شیعه
🔴 وقایع روز ۲۴ ماه #ذی_الحجه ( روز #فضائل_اهلبیت علیهم صلوات الله )
۱. روز #مباهله با مسیحیان نجران
۲. روز خاتم بخشی #امیرالمومنین سلام الله علیه در رکوع
۳. روز نزول سوره هل اتی ( #انسان )
📚تقویم شیعه / ماه ذی الحجه
📚زادالمعاد ص۳۰۱
📚تفسیر البرهان ج ۱ ص۲۸۷
#تاریخ_مستند
#فضائل_اهلبیت
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
#محرم_الحرام
🔴 رسيدن #سیدالشهدا سلام الله علیه به #كربلا
🔻شيخ صدوق در كتاب امالي ـ به نقل از عبد اللّه بن منصور، از امام صادق از پدرش امام باقر از جدّش امام زين العابدين عليهم السلام ـ :
حسين عليه السلام حركت كرد تا در كربلا فرود آمد و پرسيد:
«نام اين سرزمين چيست ؟» .
گفتند: اى فرزند پيامبر خدا! اين جا كربلاست.
حسين عليه السلام فرمود: «به خدا سوگند، اين، روزِ كرب و بلاست و اين جا، همان جايى است كه خون هاى ما در آن ريخته و حرمت ما شكسته مى شود» .
▪️ #امالي شيخ صدوق : ص ٢١٩ ح ٢٣٩ ،
▪️ #بحار_الانوار علامه مجلسي: ج ٤٤ ص ٣١٥ ح ١
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تاریخ_مستند
🔻در روز #چهارم محرم چه گذشت
🎙استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#محرم
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
#مقتل_مستند
🔴 ریشه جنایت عاشورا در کینه های جنگ بدر است ...
▪️قال حاجب عبيد الله بن زياد لعنهم الله لما جاء برأس الحسين ع أمر فوضع بين يديه في طشت من ذهب و جعل يضرب بقضيب في يده على ثناياه و يقول لقد أسرع الشيب إليك يا أبا عبد الله فقال رجل من القوم مه فإني رأيت رسول الله ص يلثم حيث تضع قضيبك فقال يوم بيوم بدر
🔸پرده دار عبيد الله بن زياد (لعنهم الله) چنين مىگويد كه چون سر امام حسين (علیه السلام) را آوردند، ابن زياد دستور داد در طشتى طلا پيش او نهند و با چوبدستى كه در دست داشت شروع به زدن بر دندانهاى پيشين آن حضرت كرد و مىگفت: اى ابا عبد الله! چه زود پيرى به سراغ تو آمده و موهايت سپيد شده است. مردى از آن ميان گفت: بس كن كه من خودم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ديدم كه همين جا را كه تو چوب مى زنى مى بوسيد و مى مكيد. ابن زياد گفت: امروز در مقابل جنگ بدر.
📚روضة الواعظين (ط - القديمة)/ج1/ص190
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
#تقویم_شیعه
🔴 چهاردهم #ربیع_الاول ، روز به درک واصل شدن یزید ملعون
💢در سال ۶۴ هجری قمری در شب چهاردهم ربیع الأول یزید بن معاویة بن ابی سفیان در سن ۳۵ یا ۳۹ یا ۳۷ سالگی به درکات جحیم شتافت . (۱)
مادر یزید ، میسون دختر بجدل کلبی است و او کسی است که غلام پدر خود را بر خود متمکن ساخت و به یزید ملعون باردار شد .
از همینجاست که طبق فرمایش ائمه علیهم السّلام قاتل سیدالشهداء علیه السّلام ولد الزنا است ، که این کلام شامل شمر ، عمر سعد ، ابن زیاد و غیر آنها نیز می شود .
یزید شارب الخمر ، قمارباز ، میمون باز ، ناکح محارم ، صاحب اشعار کفرآمیز ، و تارک الصلوة بود .
دمیری در حیاة الحیوان ، و مسعودی در مروج الذّهب نوشته اند ؛
او میمون های زیادی داشت که لباس حریر و دیبا بر آنها پوشانیده ، طوق های طلا بر آنها نموده ، سوار بر اسب ها می نمود ، همچنین سگ های بسیاری طوق به گردن داشت که با دست خود آنها را شست و شو می داد و سپس نیم خورده آنها را خودش می خورد و در اثر اعتیاد به مشروبات الکلی مست و مخمور بود .(۲)
او بود که واقعه جانسوز کربلا را به وجود آورد و سیدالشهداء علیه السّلام و اصحاب آن حضرت را به شهادت رساند و امام زین العابدین علیه السّلام و عمه سادات ، زینب کبری سلام الله علیها و دیگر علویات و فاطمیات را با آن وضع در کوچه و بازار به اسارت برد .
همو بود که خانه خدا را خراب کرد و پرده کعبه را سوزانید .
همچنین او بود که در واقعة حَرّة ، در مدینه ، کشف ستر زنان مهاجر و انصار کرد و ۳ روز متوالی مال و جان و ناموس مردم را بر سربازان خود حلال کرد ، بعد از این ماجرا فرزندانی به هم رسیدند که پدر معیّنی نداشتند .
بعد از آن ، قتل و غارت در مدینه واقع شد و حرمت حرم شریف نبوی هتک گردید و مردم را داخل حرم مطهر کشتند .
در علت مرگ یزید چند قول است ، از جمله اینکه به بلای ناگهانی هلاک شده است .
شیخ صدوق می فرماید ؛
یزید شب با حالت مستی خوابید و صبح او را مرده یافتند در حالیکه بدن او تغییر کرده ، مثل آنکه قیر مالیده شده باشد ، و بدن نحسش را در "باب الصغير" دمشق دفن کردند .
📚 ۱ ) تاریخ طبری ۴ / ۳۸۹ .
📚 ۲ ) شبهای پیشاور ۱ / ۲۵۷ .
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
#مقتل_مستند
⚫️ صحنهای جانسوز در عصر #تاسوعا
💢 ...و حسين جالس أمام بيته محتبيا بسيفه إذ خفق برأسه على ركبتيه و سمعت أخته زينب الصيحة فدنت من أخيها فقالت يا أخى أما تسمع الاصوات قد اقتربت قال فرفع الحسين رأسه فقال إنى رأيت رسول الله صلى الله عليه و سلم في المنام فقال لى إنك تروح إلينا قال فلطمت أخته وجهها و قالت يا ويلتا....
✍🏻 در عصر تاسوعا، امام حسین علیه السلام جلوی خیمه خود نشسته و به شمشیر تکیه زده و سر به زانو نهاده و از خستگی به خواب رفته بود. چون زینب سلام الله علیها خروش لشکر دشمن را شنید، نزدیک برادر آمده و گفت: برادر، صدای لشکر را نمی شنوی که پیوسته به ما نزدیک میشوند؟ آن حضرت سر از زانو برداشت و فرمود: هم اکنون رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم. بمن فرمود: تو به نزد ما خواهی آمد. چون زینب این خبر وحشتناک را شنید، سیلی به صورت زد و فریاد واویلاه برآورد.
📚 الإرشاد، مفید رحمه الله، ۲/۹۰
📚 تاریخ طبری، ۴/۳۱۶
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
🔴 #امام_سجاد هنگامیکه نگاهش به فرزند حضرت اباالفضل سلام الله علیهما افتاد، چنین فرمودند:
▪️نَظَرَ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیهماالسلام إِلَى عبیدالله بْنِ عَبَّاسِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَاسْتَعْبَرَ ثُمَّ قَالَ مَا مِنْ يَوْمٍ أَشَدَّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مِنْ يَوْمِ أُحُدٍ قُتِلَ فِيهِ عَمُّهُ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ بَعْدَهُ يَوْمَ مُؤْتَةَ قُتِلَ فِيهِ ابْنُ عَمِّهِ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ قَالَ علیهالسلام وَ لَا يَوْمَ كَيَوْمِ الْحُسَيْنِ علیهالسلام ازْدَلَفَ عَلَيْهِ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلٌّ يَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ وَ هُوَ بِاللَّهِ يُذَكِّرُهُمْ فَلَا يَتَّعِظُونَ حَتَّى قَتَلُوهُ بَغْياً وَ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً ثُمَّ قَالَ علیهالسلام رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّى قُطِعَتْ يَدَاهُ فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ بِهِمَا جَنَاحَيْنِ يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ فِي الْجَنَّةِ كَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛
▪️امام سجاد علیهالسلام به عبیدالله بن عباس بن على علیهالسلام نگريست و گریه کرد و فرمود: روزى دشوارتر از احد بر رسول خدا صلى الله عليه و آله نبود كه شیر خدا و رسولش، عمويش حمزه در آن جنگ به شهادت رسيد و پسازآن جنگ موته بود كه پسرعموى ايشان، جعفر بن ابیطالب شهيد شد.
آنگاه آن حضرت [با یادکرد از پدرشان] فرمود: اى حسين! روزى همانند روز [شهادت] تو نيست. روزى كه سىهزار تن كه خود را از اين امت مىپنداشتند، او را محاصره كردند و هريک در قتل ایشان به نيت تقرب به خداوند داشت. آن حضرت پروردگار را به یاد آنان مىآورد، ولی آنان هوشيار نمىگشتند تا اينكه او را به ستم و دشمنى شهيد كردند.
در اين هنگام امام سجاد علیهالسلام به فرزند حضرت اباالفضل علیهالسلام فرمود: خداوند عمویم عباس را رحمت کند كه جان باخت و خويشتن را فداى برادرش كرد تا اينكه دستان او افتاد. خداوند در برابر اين فداكارى، دو بال به او عطا كرد كه همراه فرشتگان در بهشت، پروازكنان مىگردد، همانسان كه به جعفر بن ابیطالب عطا نمود.
براى عباس [علیهالسلام]، نزد خداوند منزلتى والاست كه در رستاخيز، شهيدان تاريخ به آن غبطه مىخورند.
📚الامالی صدوق، ص 462-463، ح10
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
⚫️ سخنان جانسوز #امام_سجاد سلام الله علیه خطاب به یزید لعنه الله علیه
🔻 [الفتوح] ... ثُمَّ قالَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام: وَیلَکَ یا یَزیدُ، إنَّکَ لَو تَدری ما صَنَعتَ و مَا الَّذِی ارتَکَبتَ مِن أبی وأهلِ بَیتی وأخی وعُمومَتی، إذاً لَهَرَبتَ فِی الجِبالِ وفَرَشتَ الرَّمادَ، ودَعَوتَ بِالوَیلِ وَالثُّبورِ أن یَکونَ رَأسُ الحُسَینِ ابنِ فاطِمَةَ و عَلِیٍّ علیهما السلام مَنصوباً عَلی بابِ المَدینَةِ، وهُوَ وَدیعَةُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فیکُم، فَأَبشِر بِالخِزیِ وَالنَّدامَةِ غَداً إذا جُمِعَ النّاسُ لِیَومٍ لا رَیبَ فیهِ...
✍🏻 وای بر تو ای یزید! اگر میدانستی چه کردهای و چه جنایتی نسبت به پدرم و اهل بیت ما و برادر و عموهای من مرتکب شدهای، به طرف کوهها فرار میکردی، و خاکستر را فرش خود قرار میدادی و صدا به واویلا بلند میکردی. سر پدر من حسین که پسر فاطمه و علی علیهماالسّلام میباشد بر فراز دروازه شهر شما نصب شده، در صورتی که او در میان شما امانتی است از پیامبر!!! ای یزید! مژده باد تو را به رسوایی و پشیمانی در روز قیامت، هنگامی که خلایق همگی اجتماع خواهند کرد و شکی در آن نیست.
📚 الصحیح من مقتل سیدالشهداء و اصحابه علیهم السلام، ج ۲، ص ۵۰۷
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
⚫️ غریب یعنی امامی که زِرِه در زیر لباس میپوشید و به مسجد میرفت
▪️امام حسن سلام الله علیها زِرهی در زیر لباس میپوشید برای محافظتِ خود از شرّ منافقان و به نماز حاضر میشد. روزی در اثنای نماز، یکی از آن خارجیان تیری انداخت به جانب آن حضرت، چون زره پوشیده بود اثری در آن حضرت نکرد!
📓جلاءالعیون، مجلسی رحمه الله، ص ۴۳۱
🔻 اکثر رُؤَسای لشکرِ آن حضرت به معاویه ملعون نوشتند: ما مطیع و منقاد توئیم، پس زود متوجّه عراق شو، چون نزدیک شدی ما حسن را گرفته بتو تسلیم میکنیم!
📓جلاء العیون، ص ۴۳۳
کانال معرفتی "معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#تاریخ_مستند
🔴 غربت #حضرت خدیجه سلام الله علیها در زمان وضع حمل
◾️شیخ صدوق در کتاب امالی با چند واسطه از مفضل بن عمر نقل میکند که گفت:
به حضرت امام صادق علیه السلام گفتم:
ولادت فاطمهی زهراء سلام الله علیها چگونه بود؟
فرمود:
بلی موقعی که پیامبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم با خدیجهی کبری ازدواج نمود زنان مکّه از آن بانو کناره گیری نمودند، نزد او نمیرفتند و بر او سلام نمیکردند، هیچ زنی را اجازه نمیدادند که نزد آن بانو مشرّف شود. این موضوع باعث وحشت و ناراحتی خدیجه کبری شد، غم و اندوه وی برای پیامبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم بود که مبادا آن حضرت را آسیبی برسد.
هنگامی که خدیجه به حضرت زهرا سلام الله علیها حامله شد، فاطمهی اطهر در رحم مادر با مادر گفتگو میکرد و او را امر به صبر مینمود. ولی خدیجهی کبری این موضوع را از پیامبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم پنهان میداشت تا اینکه یک روز پیامبر خدا، نزد خدیجهی کبری آمد و شنید که آن بانو با فاطمهی زهرا سخن میگوید، فرمود:
ای خدیجه با که سخن میگویی؟! خدیجه گفت:
این بچّهای که در رحم من است با من سخن میگوید و مونس من است.
پیامبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمود:
آری این جبرئیل است که به من بشارت میدهد و میگوید این فرزند دختر من است، این فرزند نسلیست طیّب و طاهر و مبارک. خدای توانا نسل مرا از این دختر برقرار و پایدار خواهد نمود. به زودی امامان را از این دختر به وجود میآورد و آنان را پس از اینکه وحی پروردگار قطع شود در زمین خلیفهی خویشتن قرار خواهد داد.
حضرت خدیجهی کبری دائماً در همین حال بود تا اینکه موقع وضع حمل وی فرا رسید، در این موقع خدیجه نزد زنان قریش و بنی هاشم فرستاد که بیایید و مرا دربارهی وضع حمل یاری نمائید. امّا آنها به او پاسخ رد دادند و در جواب گفتند:
چون تو سخن ما را نپذیرفتی و با محمّد صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم که شخص فقیر و یتیم ابوطالب بود ازدواج نمودی لذا ما نزد تو نخواهیم آمد و متصدّی هیچ گونه امر تو نخواهیم شد! ! خدیجهی کبری از شنیدن این جواب غمگین گردید، در همان حالی که وی اندوهناک بود ناگاه چهار زن گندمگون و بلند بالا که مثل زنان بنی هاشم بودند نزد او حاضر شدند هنگامی که خدیجهی کبری آنان را دید جزع و فزع کرد، یکی از آنان گفت:
ای خدیجه! محزون مباش! زیرا ما فرستادگان خداییم، ما خواهران تو هستیم، من سارهام، این بانو آسیه بنت مزاحم است که در بهشت رفیق تو میباشد. این بانو: مریم دختر عمران و آن بانوی دیگر: کلثم خواهر موسی بن عمران است خداوند ما را فرستاده تا متصدی امر وضع حمل تو باشیم، یکی از آن زنان طرف راست و دیگری سمت چپ، سوّمی آنها مقابل حضرت خدیجه سلام الله علیها و چهارمی آنها پشت سر او نشستند و حضرت خدیجه سلام الله علیها، حضرت فاطمه سلام الله علیها را در حالی که پاک و پاکیزه بود زائید.
موقعی که حضرت زهراء سلام الله علیها متولّد شدند نور آن بانو درخشید تا اینکه تمام خانههای مکّه نورانی شد، هیچ خانهای در شرق و غرب زمین باقی نماند مگر اینکه آن نور در آن تابید، آنگاه تعداد ده نفر از حورالعین نزد حضرت خدیجهی کبری آمدند که با هر کدام یک تشت و ابریق۲ بهشتی بود، ابریقها پر از آب کوثر بودند، آن زنی که در مقابل حضرت خدیجهی کبری بود ابریقها را گرفت و حضرت فاطمهی زهراء سلام الله علیها را با آب کوثر شستشو داد، بعداً دو حوله که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بودند بیرون آورد و یکی از آنها را به بدن مبارک حضرت زهراء سلام الله علیها پیچید و دیگری را برای آن حضرت مقنعه قرار داد، سپس آن زن از حضرت زهراء سلام الله علیها خواست که سخن بگوید، زهرای اطهر سلام الله علیها زبان به شهادتین گشود و فرمود:
«اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلاّ الله وَ اَنَّ اَبی رَسُولُ الله سَیِّدُ الاَنبِیاءِ وَ اَنَّ بَعلی سَیِّدُ الاَوصیاءِ وَ وُلدی سادَةُ الاَسباطِ.»
آنگاه بر آن زنان سلام کرده و هر یک را با اسامی خود نام برد، آنان برای آن نوزاد مقدّس خندان شده و به یکدیگر بشارت دادند، اهل آسمان هم راجع به ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها به یکدیگر بشارت میدادند. در آسمان نور درخشندهای پیدا شد که ملائکه قبل از آن نظیر آن را ندیده بودند.
آن زنان به خدیجهی کبری گفتند:
این مولود پاک و پاکیزه را که مبارک است بگیر! خود این نوزاد و نسل وی با برکت خواهند بود، خدیجهی کبری سلام الله علیها با خوشحالی و مسرّت تمام حضرت زهراء سلام الله علیها را گرفته و پستان در دهان او نهاد و شیری در دهان وی جاری شد. پس حضرت فاطمهی اطهر سلام الله علیها در هر روزی به قدر یک ماه و هر ماه به قدر یک سال رشد میکرد.
📚 الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهرا سلام الله علیها ج۲ ص ۱۶۹ بنقل از امالی صدوق
13.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تاریخ_مستند
◼️لحظات آخر عمر شریف ام المومنین حضرت #خدیجه سلام الله علیها و روضه ای حزین.....
🎥 عالم ربانی حجت الاسلام حاج شیخ عبدالحسین #بندانی_نیشابوری
"دامت برکاته"
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#تاریخ_مستند
◾️قمر بنی هاشم علیهالسلام با جاندادنِ إمام حسن علیهالسلام، خاک بر سر و روی خود میریخت...
⚡️ گوشهای از حال و روز بنی هاشم در عزای امام حسن مجتبی علیهالسلام ...
در نقلی آمده است:
لحظات آخر عمر مبارک امام حسن مجتبی علیهالسلام بود که برادران و خواهران و عدهای از بنی هاشم دور آن حضرت را گرفته بودند، که نفس های آن حضرت به شماره افتاد،
ثمّ إنّهُ وَجَّهَ وَجهَهُ اِلَي القِبلةِ و غَمضَ عَينَيه و مَدَّ يَدَيهِ و رِجلَيه
▪️در این هنگام روی مبارکش را به سمت قبله نمود و چشمانش را بر هم گذاشت و دست و پایش را دراز نمود.
به وحدانیت خدا و رسالت جدّ و ولایت پدرش اقرار نمود و روح مقدسش از این دنیا پر کشید.
🩸سیدالشهداء علیهالسلام در این هنگام پیکر پاک برادر را در بر گرفت و صورت مبارکش را مسح مینمود و فریاد میکشید:
وا اخاه وا خَبيتاه وا حَسناه وا قلّة ناصراه مَن لي عَونٌ بعدك يا اَخي
🩸حضرت امکلثوم علیهاالسلام به صورتش لطمه میزد و فریاد سر میداد:
وا حسناه وا محمداه وا علياه وا فاطمتاه
🩸زینب کبری سلاماللّهعلیها ناله سر میداد و میفرمود:
وا اخاه وا حسناه وا سَنَداه وا لَهفاه وا قِلّة ناصراه يا اخي
... ثمّ انّها بَكتْ عَلَي اخيها و هيِ تَلثِمُ خَدَّيهِ و تَتَمرّغ عليه و تبكي عليه طويلا
▪️ آن بانوی مکرّمه، گریه کرد و خود را بر روی بدن مبارک برادر انداخت و گونه های برادر را بوسید و سخت گریه کرد.
و انّ العبّاسَ رَثّاهُ باكياً حَزيناً يَحثُو التُرابَ علَي وَجهِهِ و يَصيحُ
▪️ابالفضل العباس علیهالسلام نیز در آنجا حضور داشت و با قلبی داغدار و چشمانی اشکبار بر برادر خود مرثیهسرایی مینمود و خاک بر روی خود میریخت و فریاد میکشید.
📚معالی السبطین ص۶۵
کانال معرفتی " معارف الشیعه "
@maaref_shiaa