حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان (۱۳۹۹/۰۵/۱۰) به دههی دوم ذیحجه، دههی ولایت، اشاره کردند و روایتی از امام باقر(علیهالسّلام) قرائت کردند با این مضمون که در اسلام به هیچ چیزی مانند ولایت تأکید نشده است. بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENE.IR در این یادداشت به بررسی مفهوم این حدیث براساس اندیشه امام خمینی و رهبرانقلاب میپردازد.
* یکی از احادیث مشهور دربارهی ولایت، حدیثی است که از امام محمد باقر(علیهالسّلام) نقل شده و بیانگر اصول دین در پنج مورد (نماز، روزه، حج، زکات و ولایت) و برتری ولایت بر سایر ارکان است. در این مقاله ضمن برشمردن معنای لغوی و اصطلاحی ولایت(در سه معنا) به منبع و اعتبار حدیث اشارتی خواهد رفت و در ادامه، نظر حضرت امام خمینی(رحمهالله) دربارهی این حدیث که در روز عید غدیر خوانده و توضیح دادهاند آمده و به نظر حضرت آیتالله خامنهای هم اشارهای خواهد شد. هدف اصلی این مقاله پاسخ به این سؤال مهم است که از معانی سهگانه اصطلاحی ولایت، حدیث مذکور به کدام یک از معانی ارجاع داده میشود. به عبارت دیگر بیانگر کدام معنا از معانی سهگانه ولایت است؟ یا جمع همه آنها را مدنظر قرار داده است؟!
معنای لغوی و اصطلاحی ولایت
بیشتر لغتشناسان ولایت را به معنای سرپرستی یا دوستی دانستهاند. (رک: ابن منظور، ۱۴۱۶: ۱۵/۴۰۶)(طریحی:۱۳۷۵، ۱/۴۵۵) به عقیده برخی «سرپرستی» به معنایی است که سیاق برخی از آیات قرآن کریم به آن اشاره دارد. (طباطبایی، ۱۳۶۲، ۱۶۱۶) شهید مطهری هم در باره معنی لغوی میافزاید: این واژه از پر استعمالترین واژههای قرآن کریم است که به صورتهای مختلفی به کار رفته است. معنای اصلی آن قرار گرفتن چیزی در کنار چیزی است که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد، طبعاً این کلمه در مورد قرب و نزدیکی به کار رفته است... و باز به همین مناسبت در مورد دوستی، یاری، تصدی امر، تسلط و معانی دیگر از این قبیل استعمال شده است. (مطهری، ۱۳۶۹، ص ۱۴).
اما سه معنای اصطلاحی برای ولایت میتوان برشمرد: معنای اول تفسیر قرآن و احکام، بیان حلال و حرام، حل مشکلات فقهی و دینی، آموزش مناسک به مردم، پاسخگویی به شبهات، و در یک کلام مرجعیت و حجیت دینی است. معنای دوم ولایت، به معنای سرپرستی اجتماعی و سیاسی، حق الزام و دستور (obligation) حکومت، ریاست بر امور مسلمین، قضاوت، اعلام جنگ و صلح، وضع و اخذ مالیات، انعقاد رابطه و پیماننامه بین مسلمین و سایر دول و در یک کلام شئون حکومتی و سیاسی است. معنای اصطلاحی سوم ولایت نیز عبارت است از ولایت معنوی و عرفانی به تربیت روحی و سیرو سلوک مؤمنان، خلافت کبری یا مظهر اسماء و صفات الهی. این مقام همان واسطهی فیض است و در ادبیات عارفان با عباراتی مثل انسان کامل و ... از آن یاد میشود. (مطیع، ۱۳۹۵، ۱۵۴)
غریبه ی آشنا
معنای لغوی و اصطلاحی ولایت بیشتر لغتشناسان ولایت را به معنای سرپرستی یا دوستی دانستهاند. (رک: ابن
حال سؤال اصلی که این یادداشت به دنبال پاسخ آن است، این است که معنای ولایت با این همه خواص در حدیث مذکور از امام باقر(علیهالسّلام) به کدام یک از معنای اصطلاحی فوق اطلاق میشود؟ در اینجا لازم است ابتدا سندیت حدیث را بررسی کنیم و سپس نظر بزرگان را درباره دلالت آن بیاوریم.
منبع و اعتبار حدیث
این روایت از طریق شیعه و سنی نقل شده و به صحت آن بیشتر بزرگان اعتماد دارند. امام باقر(علیهالسّلام): «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ» اسلام بر پنج چیز استوار و بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت» (کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸ ح۱، ۳ و ۵) در روایتی ولایت رکن اول ذکر شده است. (کلینی، همان، ص ۲۱، ح ۷) در بعضی از روایات شیعی «بُنِیَ الاسلام»، افزودههایی در تأکید بر ولایت آمده است؛ از جمله: «... وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکوا هَذِهِ یَعْنِی الْوَلَایَةَ؛ آنگونه که به ولایت ندا شده، به چیزی ندا داده نشده است. اما مردم به چهار رکن اخذ کردند ولی این ولایت را رها کردند. (کلینی، همان، ح۱ و ۳)
«قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَیُّ شَیْءٍ مِنْ ذَلِک أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَایَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِی هُوَ الدَّلِیلُ عَلَیْهِن» زراره گوید گفتم کدام یک از ارکان پنجگانه افضل و برتر است؟ فرمود ولایت، چون ولایت کلید آنها است و والی راهنمای آنهاست. (کلینی، همان، ح۵) «وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ مَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ یَوْمَ الْغَدِیرِ» (کلینی ، همان، ح۸) در برخی روایات «بنی الاسلام»، به ولایت امام علی و ائمه (علیهمالسّلام) تصریح شده و «وِلایَةِ أمیرِ المُؤمِنینَ وَالأَئِمَّةِ مِن وُلدِهِ» آمده است. (صدوق، ۱۳۷۶، ص ۲۶۸، ح۱۴)
برخی از روایات ترتیب ارکان پنجگانه به لحاظ اهمیت اینگونه بیان شده است: ولایت برترین رکن است؛ چون ولایت کلید سایر ارکان است. بعد از ولایت، نماز برتر از بقیه است؛ زیرا عمود دین است. سپس زکات به جهت همراه بودن نماز در آیات قرآن و نیز به سبب اینکه گناهان را ا زبین میبرد، برتر از دو رکن دیگر است. حج و روزه در مرتبههای بعدی قرار دارند. (کلینی، همان، ح۵)
راویان حدیث
روایات بنی الاسلام از راویانی چون ابوحمزه ثمالی: (صدوق، ۱۳۶۲، ج۱، ص ۲۷۸ ، ح ۲۱) فضیل بن یسار(کلینی، همان، ح۳) زرارة بن اعین (کلینی، همان، ح۶) و عبدالله بن عجلان از امام باقر(علیهالسّلام) (همان، ح۷) و عیسی بن السری (همان، ص۱۹ و ۲۱، ح۶ و ۹) و مفضل بن عمر از امام صادق(علیهالسّلام) (صدوق، ۱۳۷۶، ص۲۶۸) و عبدالله بن عمر (بخاری، ۱۴۱۲، ج۱،ص۱۱) (مسلم، بی تا، ج۱، ص۴۵) از پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) نقل شده است.
اعتبار حدیث
علامه مجلسی سند برخی از روایات بنی الاسلام مانند روایت عیسی بن سری، زراره و فضیل بن یسار را صحیح دانسته است. (مجلسی، ۱۴۰۴، ج۷ ص ۱۰۰) در میان علمای اهل سنت، روایت عبدالله بن عمر افزون بر اینکه در صحیح بخاری(بخاری، همان، ح۸ و ج۶ ص ۲۶) و صحیح مسلم(مسلم، همان) آمده است، برخی مانند ترمذی و نسایی به صحت آن تصریح کردهاند. (ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۵) (نسایی، ۱۴۰۶ق ، ج۷،ص۱۰۷)
نظر امام خمینی؛ ولایت یعنی حکومت سیاسی
امام خمینی (ره) در سخنرانی خود در روز عید غدیر در شرح این حدیث میفرمایند:
«اینکه در روایات هست که بنی الاسلام علی خمس این ولایت کلی امامت نیست، حکومت است... حکومت که دعا خواندن نیست، حکومت که نماز نیست، حکومت روزه نیست، حکومت، حکومت عدل، اسباب این میشود که اینها اقامه بشود. آن که میگوید دین از سیاست جداست، تکذیب خدا را کرده است. تکذیب رسول خدا را کرده است، تکذیب ائمه هدی را کرده است...
غدیر آمده است که بفهماند که سیاست به همه مربوط است. در هر عصری باید حکومتی باشد با سیاست، منتها سیاست عادلانه که بتواند به واسطه آن سیاست اقامه صلوه کند. اقامه صوم کند، اقامه حج کند، اقامه همه معارف را بکند... بنابراین، اینطور نیست که ما خیال کنیم که ولایتی که در اینجا میگویند، آن امامت است و امامت هم در عرض فروع دین است، نخیر؛ این ولایت عبارت از حکومت است، حکومت مجری اینهاست، در عرض هم به آن معنا نیست. مجری این مسائل دیگر است.» (صحیفه امام؛ ۱۳۹۰، ج۲۰، ۱۱۶)
پس به نظرامام خمینی (رحمهالله) معنای ولایت در این حدیث ناظر به معنای دوم مطرح شده در این یادداشت است یعنی رهبری سیاسی و اجتماعی که نافی سکولاریسم است. اینکه بعضی یا اکثر ائمه هنوز نتوانستهاند چنین وظیفهای را عمل کنند، نافی معنای آن نیست.
نظر حضرت آیتالله خامنهای؛ ولایت ضامن همه احکام الهی
حضرت آیتالله خامنهای در آغاز سخنان در روز عید قربان (۱۳۹۹/۵/۱۰) به این حدیث اشاره کردند و فرمودند: «در روایت هست که «ما نودیَ اَحَدٌ بِشَیءٍ مِثلُ ما نودیَ بِوِلایة»؛ از همهی احکام الهی، این ولایت جایگاه برتری دارد، چون تأمینکننده و تضمینکنندهی همهی احکام الهی است که خب ماجرای غدیر و آن داستان بسیار مهم [بیانگر آن است].»
ایشان در شرح حدیث دیگری از امام باقر (علیهالسّلام) با همین مضمون میفرمایند: «لَو أنَّ رَجُلاً قامَ لَیلَهُ وَ صامَ نَهارَهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمیعِ مالِهِ وَ حَجَّ ... [کلینی، همان، ح ۵] اگر کسی تمام عمر را روزه بگیرد، نه فقط ماه رمضان را، تمام شبها را تا به صبح بیدار بماند، تمام اموالش را در راه خدا بدهد، اما با ولیّ خدا ولایت نداشته باشد یا ولایت ولیّ خدا را نداشه باشد، این چنین آدمی، همهی آنچه که انجام داده است، بیهوده و بیثمر و خنثی است.» (خامنهای، ۱۳۹۷،۴۰۸)
بحث و نتیجهگیری
در سیر تاریخ اسلام بیشترین برداشت از احادیث ولایت، از طرف متکلمان شده که آنها معنی ولایت را در این حدیث و احادیث مشابه بیشتر به معنی اول یعنی مرجعیت دینی و تفسیر قرآن و احکام تعبیر کردهاند، و از طرفی گاهی عرفا و اهل باطن معنایی باطنی و تأویلی از آن لحاظ کردهاند و عبارت «ولی» را به مثابهی خلیفة الله و انسان کامل و ... برداشت کردهاند و سعی در عبور از آن ظاهر کلامی به این باطن عرفانی داشتهاند.
اما واقعیت این است که عبارت ولایت در حدیث شریف هیچ محدودیتی ندارد و واجد هر سه معنای پیش گفته از ولایت است. اولاً منظور از آن دربارهی تفسیر قرآن و احکام و بیانگر حلال و حرام فقهی و دفاع در مقابل شبهات و ... است، ثانیاً ناظر به مسائل سیاسی، اجتماعی و حکومتی است چه آنکه برای اجرای بهتر و کاملتر احکام فقهی اسلام ناچار به برپایی حکومت دینی و حفظ و تقویت آن است (همانطور که امام خمینی اشاره کردهاند) و از همین رو اسلام ذاتاً سکولار نیست و با سکولاریسم غیرقابل جمع است. ثالثاً با حفظ معانی اول و دوم، به معنای ولایت معنوی و عرفانی و ارشاد سالکان و طی طریق و مقام خلیفه الهی انسان کامل و در یک کلمه واسطه فیض هم هست، یعنی وجه جامع همه معانی بوده و تخصیص و حصر به یکی از آنها مخالف اطلاق و جامعیت حدیث معصوم است.
در بعضی احادیث، قلهی رفیع اسلام، کلید و درب همهی چیزها و مایه رضایت خدای رحمان را اطاعت از امام بعد از شناخت او دانستهاند. (کلینی، همان، ح۵) این ولایت با معنای جامع سهگانه است که کلید قبول و رد همه اعمال بوده. با شناخت آن، اقرار به آن، دوست داشتن آن و عمل بر طبق آن، به ارکان دیگر اسلام نیز عمل خواهد شد (مثلت معرفت، محبت، اطاعت از ولایت).
ولایت؛ برترین حکم الهی - ديگران
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=46204
راه پیشرفت کشور ، راه خداست...
رهبر انقلاب در سخنرانی امروز
در رابطه با یاد و خاطره شهدای خدمت
ابتدا از لفظ مرحوم ، برای آقای امیر عبدالهیان و رییس جمهور استفاده کردن
بعد در ادامه آیه ۱۵۴ سوره بقره
رو خاطر نشان کردند و گفتن راه پیشرفت کشور ، راه خداست ، هر کسی در این راه کشته بشه ، شهید به حساب میاد..
و گفتند ایشان را اموات خطاب نکنید
ایشان بل احیا هستن زنده هستند و حضور دارند.
و خاطر نشان کردند این واقعیت از دل مردم جوشید و خود مردم هم ایشان را شهید جمهور و شهید خدمت دانستند و این خیلی با ارزش است.
مانع ریزش این گریه نمیدانم چیست
که جگر بر مژه میآید و بر میگردد
👤#طالب_آملی
متن کامل این شعر بدین شرح است:
ای گل نه همین معرکه ٔ من بتو گرم است
هنگامه ٔ صد سوخته خرمن بتو گرم است
ترک تو نگویم اگرم بهرتوسوزم
چون شمع سرم تا دم مردن به تو گرم است
گرم است به هم پشت رقیبان پی قتلم
ای عشق دل افروز دل من به تو گرم است
سرحلقه ٔ ماتمزدگانی تو فصیحی
بخروش که هنگامه شیون بتو گرم است
مرحوم علامه رحمة الله:
با خلق خدا مهربان باش. از سخنان ناهنجار گرچه به مزاح باشد بر حذر باش. خلاف مگو گرچه به مطایبت باشد. از قسم خوردن هم اگر چه به راست، احتراز کن. چه ایستاده ای دست افتاده گیر و تا می توانی نماز را در اول وقت به جای آر.
آید آن روز که من هجرت از این خانه کُنم!
از جهان پر زده، در شاخ عدم لانه کُنم؟
رسد آن حال که در شمعِ وجود دلدار
بال و پر سوخته، کارِ شب پروانه کُنم
روی از خانقه و صومعه برگردانم
سجده بر خاک در ساقی میخانه کُنم
حال، حاصِل نشد از موعظهی صوفی و، شیخ
رو به کوی صنمی واله و دیوانه کُنم
گیسو و خال لبت دانه و دامند، چسان
مرغ دل فارغ از این دام و، از این دانه کُنم؟
شود آیا که از این بُتکده بر بندم رخت
پر زنان پُشت بر این خانهی بیگانه کُنم؟
- سید روح الله خمینی (ره)
در ره عشق وطن از سرو جان خاسته ایم
تا در این ره چه کند همت مردانه ما
رهی معیری