#فیلم_سینمایی 《قصر شیرین》
🔖روایت پدری شرور که حاضر نیست پس از سال ها فرزندان خود را ببیند...
قصر شیرین ، رابطه میان پدر یک خانواده با فرزندانش را بررسی میکند که دچار یک چالش جدید شده اند.
ابتدای قصه کارگردان در تلاش است مخاطب را با یک واقعه روبه رو کند که البته جذاب نیست اما با گذشت دقایقی از فیلم و دور شدن از روستا همه چیز تغییر میکند.
چند اتفاق پیاپی مخاطب را بشدت کنجکاو کرده که ناگهان فیلم را درگیر یک دعوای خانوادگی میبیند.
میرکریمی در نقش کارگردان تلاش کرده است از همه عناصر به بهترین نحو بهره ببرد و موفق هم بوده است...
خلق اثر تنها با یک چهره سرشناس ، گذاشتن بخشی از بار قصه به دوشی فردی که در فیلم غایب است ، بازی گرفتن از کودکانی که موفقیت فیلم را رقم زده اند ، سادگی روایت و دوری از صحنه های پر زرق و برق زندگی...
میشود گفت تمام فیلم در جاده سپری میشود هرچند جاده ای که به مقصد نمیرسد ولی طبیعتش توازن خوبی با روایت سوژه ها دارد.
فیلم ایرادهایی هم دارد که میشود چشم پوشی کرد مانند پایان بندی دلسرد کننده که لذت تماشا را کمی از بین میبرد و یا نگرش سطحی به روایت های فرعی داستان که زود آمده و زود هم سپری میشوند.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشته های انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab
#فیلم_سینمایی 《ماجرای نیم روز_ردخون》
🔖رد خون، قصه همان گروه اطلاعاتی_عملیاتی «ماجرای نیمروز» است که بعد ۷ سال و در بحبوحه آتش بس متوجه تحرکاتی در نیروهای منافقین میشود...
با حمله منافقین به خاک ایران و شروع عملیات مرصاد، باقیمانده این گروه وارد معرکه جدیدی میشوند.
فیلم شلوغ است و پر از شخصیت و اتفاق، اواخر جنگ شروع میشود و تا حمله مجاهدین بعد از قبول قطعنامه ادامه دارد. آدمها با یکی دوتا بالا و پایین همان آدمهای «ماجرای نیمروز» هستند.
مهدویان اینبار سعی کرده روایتگر این واقعه در تاریخ جنگ باشد و البته خلاف قسمت قبل، تصمیم گرفته تا دوربین را به درون تشکیلات سازمان مجاهدین هم ببرد و بخشی از تفکرات آنها را به تصویر بکشد.
در «رد خون»با رازها و اسرار زندگی خود آدمها سر و کار داریم بدون اینکه مقیاسش همهگیر و عمومی شود، اینجا قضیه تسویه حسابهای شخصی است نه دولتی و حکومتی و جدا شدن «رد خون» از متن تاریخ و ورود فانتزی و داستان و شخصیتهای خیالی به تاریخ هم نقطه تاکیدی بر این شخصی بودنهای فیلم است.
با تمام ایرادتی که می توان به فیلمنامه « ماجرای نیمروز 2 : رد خون » وارد دانست، ذکر این نکته نیز ضروری است که فیلم از منظر فنی یکی از شایسته ترین آثار سینمای ایران محسوب می شود.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشته های انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab
#فیلم_سینمایی 《مطرب》
🔖 فیلمنامه ای فاجعه بار با ساختاری ویران و تعدادی شوخی جنسی سخیف که حتی لبخند کمرنگی نیز به لب نمی آورد...
کیایی کارگردان این فیلم یک تیم عظیم را بی هیچ دلیلی با هزینهای میلیاردی در ترکیه چرخانده و نتیجهاش شده «مطرب»
فیلم در همان ابتدا با مقدمه ای مجهول، ماجرای خواننده ای را روایت می کند که نتوانسته پس از انقلاب بخواند و در پایان نیز با اتفاقی مواجه هستیم که از فرط تکراری بودن اعصاب خورد کن شده...
این فیلم را میتوان یک کپی ناشیانه از یک سری فیلمهای کمدی سالهای اخیر دانست که هیچ چیزی از خودش ندارد.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشته های انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab
#فیلم_سینمایی 《خروج》
🔖 در « خروج » ابداً شخصیتی ساخته نمیشود و حتی شخصیت اصلی داستان نیز پرداختی نامفهوم دارد و تنها ویژگیاش که در تمامی آثار حاتمی کیا مشترک بوده، این است که مردِ جنگ بوده و اعتقادی به سازش و کارهای امروز جامعه ندارد...
یک شخصیت منزوی و سازشناپذیر به دلیلی از دخمه خود بیرون میآید و مقابل تعدادی آدم بد قرار میگیرد، هرچند که بازی چشمنواز و هنرمندی فرامرز قریبیان تاثیر زیادی در اجرای این نقش دارد.
همه چیز به عادیترین شکل ممکن جلو میرود و تمام میشود، نقشها و داستانهای فرعی بدون پردازش و عمق بهشی رها میشوند و حضور بازیگرانی از جنس تلویزیون سطح کیفی فیلم را بهشدت کاهش میدهد
پایان فیلم اما یک سرخوردگی بزرگ است... فیلمی که همه داراییاش را بر نقطه پایان قمار کرده است مخاطب را دست خالی میگذارد.
گویا قواره فیلم فقط براساس ایده نسبتا جذاب آن شکل گرفته و هیج توجهی به فیلمنامه نداشته است
شواهد نشان میدهد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فیلم «خروج» اولین فیلم اعتراضی است که مهمترین سوژههای سیاسی را مورد عتاب و خطاب قرار داده است.
با علم به همهی ضعفهای فیلم خروج، میبایست آنرا آغاز کننده مسیری مهم و حیاتی بدانیم که فعلا خاکی است و قطعا آسفالتکشی نیاز دارد.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشته های انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab
#فیلم_سینمایی 《زیرنظر》
🔖 زیرنظر اثری ضداخلاقیات و درباره استعمال مواد مخدر، مسائل جنسی و ترویج بی بندوباری در جامعه است.
اولین و مهمترین ایرادی که باید به فیلم جدید مجید صالحی گرفت، مبتذل بودن و رد شد از خطوط قرمز در به تصویر کشیدن مسائل جنسی میباشد به قدری که نمیتوان بعضی از سکانس های فیلم را تماشا کرد.
کارگردان حساب ویژه ای روی رضا عطاران و امیر جعفری باز کرده است تا موفقیت کار را تضمین کند حال آن که بازی خاص و ویژه ای از آنها نمیبینیم...
فیلمنامهای که کاملا روی هواست و براساس ایدهای خام نوشته شده است
قصه، انسجام ندارد و هرچه جلوتر میرود بیشتر خراب میشود و پایان بندی افتضاح فیلم را هیچکس نمیبخشد
شخصا امیدوارم روزی برسد هنرمندانی که در مقام کارگردان و بازیگر فعالیت میکنند حداقل به شعور خودشان احترام گذاشته و درهر فیلمی حضور نداشته باشند.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشته های انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab
#فیلم_سینمایی 《کشتارگاه》
🔖 کشتارگاه، فیلمی که شروع خوبی دارد اما در ادامه کند پیش میرود و گاهی گیرایی خود را از دست میدهد.
«کشتارگاه» فیلمی بهروز محسوب میشود و میتوانست فیلمی بهتر و درخشانتر باشد اگر مانند دیگر فیلمهای به اصطلاح اجتماعی اخیر در سطح طرح مسئله باقی نمانده و به پس زمینهها و ریشهها سرک میکشید...
این اثر به کارگردانی جوان مستندساز ابادانی، یعنی عباس امینی دارای حس و اتمسفری است که ناخودآگاه گرفتارتان میکند، گاهی با موسیقی پراضطراب جنوبی و گاهی با فیلمبرداری پرتنش...
فیلم با صحنه قتل 3 نفر در یک کشتارگاه آغاز میشود و این اتفاق خبر از یک حادثه هولناک در دل یک فیلم میدهد
پرداختن به سوژه ی قاچاق گوشت و در کنار آن، قاچاق ارز اتفاقی است که بخش عمدهی فیلم با آن مواجه است.
کارگردان با به تصویر کشیدن زندگی و مرگ حیوانات و پیوند آن با زندگی آدم های قصه، روایت ناقص از مردم و جغرافیای جنوب و حتی قاچاق ارز با صحنه های آشفته سعی دارد انسان گرفتار به پول را به نمایش بگذارد.
فیلمبردای و موسیقی فیلم را میتوان از نکات مثبت ارزیابی کرد؛ نکات منفی نیز شامل بازی ناموزون باران کوثری و همچنین طولانی شدن روایت با پایان بندی نسبتا ضعیف است.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشته های انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab
#فیلم_سینمایی 《سال دوم دانشکده من》
🔖 مهتاب و آوا دانشجویان سال دوم دانشکده معماری هستند که به اتفاق تعدادی دیگر از همکلاسیهایشان برای یک سفر چند روزه دانشجویی از تهران به اصفهان میروند و دچار مشکلاتی می شوند، این دو خط خلاصهای است از معرفی تازهترین فیلم رسول صدرعاملی یعنی «سال دوم دانشکده من»؛ فیلمسازی که عمده شهرتش به دلیل توجهی است که به مسائل دختران و زنان جوان دارد.
صدرعاملی که همواره نگاهی دغدغه مند به مسائل و مشکلات دختران جوان داشته است، در این فیلم به همراه پرویز شهبازی در مقام نویسنده نشان میدهند با وجود تفاوت سنی که با نسل کنونی دارند، به خوبی حال و هوا و فضای عجیب و غریب حاکم بر احساسات آنها را میشناسند.
سال دوم دانشکده من علیرغم داشتن یک قصه جذاب که حرف های زیادی برای گفتن دارد، در بیان مسئله گنگ و نامفهوم است. فیلم بسیار دیر شروع میشود و همه چیز در سطح میگذرد، نبود داستانک های فرعی و تمرکز برقصه باعث شده فیلم کند روایت شود.
روایت فیلم اول شخص است، یعنی ما یک شخصیت اصلی داریم که هراتفاق مهمی را که در فیلم برایش بیافتد باید ببینیم...
هرچند که فیلم به مخاطب پند و موعظه نمیدهد اما در پردازش مسائلی همچون حسادت، خیانت، تنهایی و انزوا ناموفق است.
پایانبندی فیلم نیز مرثیهای است بر رویای ساخت فیلمی که میتوانست اثری جدی و قدرتمند از آب در بیاید اما یک گرهگشایی اغراقآمیز و فیلمهندیوار تمام تلاشهای فیلمساز را تباه میکند.
صدرعاملی در این فیلم هم از بازیگران تازهکار برای نقشهای اصلی استفاده کرده که نقطه قوت اثر اوست و شاید موفق شود یکبار دیگر چهره تازهای را به سینمای ایران معرفی کند.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشته های انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab
#فیلم_سینمایی 《جاندار》
🔖 قتلی ناخواسته اتفاق اُفتاده و خواه ناخواه موضوع قصاص پیش میآید، داستانی که در سینمای ایران تازگی ندارد.
جاندار یک حُسن بزرگ دارد و آن آغاز خوبش است؛ فیلم با مراسم عروسی دختر خانواده آغاز میشود و مسئله ای درظاهر کم اهمیت منجر به فاجعه ای غیرمنتظره و جبران ناپذیر میشود که مسیر فیلم را در همان ابتدا تغییر داده و فضای شاد و مفرح را به شدت ملتهب میکند.
فیلمنامه لایههای متفاوتی دارد، کاراکترهای گوناگونی به نمایش میگذارد که مرحلهبهمرحله همهچیز را سختتر و به جای تلاش برای حل کردن خصومتهای به وجود آمده، جسورانه گرههای داستانی را کورتر میکند تا بیننده نیز دچار اضطراب سرانجام این ماجرا بشود.
در ادامه فیلم در نمایش تبعات ماجرا بسیار خوب جلو میرود و از خرده روایتها و تزریق قطرهچکانی اطلاعات، بیشترین بهره را میبرد. اعطای قطرهای اطلاعات باعث شده که مدت زمان طولانی فیلم نسبت به سوژه نخنمای آن، چندان به نظر نیاید و کششی در مخاطب ایجاد شود.
در سالهای اخیر کم نداشتیم از این فیلمهایی که به بهانه نمایش مشکلات اجتماعی به خودشان اجازه دادهاند چشم و گوش مخاطب را با پلانهای زشت، گریه و زاری و ضجهها آزار بدهند. جاندار با وجودی که کار اول سازندگانش به حساب میآید، یک سروگردن بالاتر از کار فیلمسازان حرفهای است.
پس از کشوقوسهای فراوان فیلم، پایان دادنِ «جاندار» با گفتار متنی که میکوشد برداشتی تقدیرگرایانه از داستان را به بیننده تحمیل کند، مخاطب را ناگهان رها میسازد و همین پایانبندی نامطلوب قصهای پیچیده و پرکنش را عقیم میکند.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشته های انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab
#فیلم_سینمایی 《حمال طلا》
🔖 داستان مردی که کارش حمل کردن طلا از کارگاه به طلافروشی است و روزی مورد سرقت قرار میگیرد...
دومین فیلم سینمایی تورج اصلانی که پیش از این در فیلمهای زیادی در مقام فیلمبردار و مدیر فیلمبرداری حضور داشته است.
ایده اولیه داستان توانایی همراه کردن مخاطب را دارد اما زمانی که فیلم به نیمه میرسد، مسیر خود را گم میکند و برای سرپا ماندن به هرچیز که در اطرافش باشد چنگ می زند!
هرچند که دغدغههای فیلم، دغدغههای روز جامعه هستند و به شکل مشخص با یکی از معضلات یعنی گران شدن ناگهانی قیمت طلا پیش میرود و در کنار آن معضلات دیگر طبقه کارگر را در پس زمینه خود میپروراند.
فیلمنامه ایراداتی دارد و به بدترین شکل ممکن به انتهای خط می رسد تا ضرب المثل « باد آورده را باد میبرد » را تداعی کند.
تمامی جوانب اجتماعی فیلم باورپذیرند، حداقل باورپذیرتر از فیلمهای این سالهای سینمای ایران و بازیِ بازیگران کم تعداد و ناآشنا نیز با اهداف فیلم همسو است.
البته که تلاش فیلمساز برای به هم زدن حال بیننده تمامی ندارد و باصحنه های مکرر و واژههای گوناگون، تهوع مخاطب را به حداکثر میرساند، فیلمسازی که علاقهمند به بدبخت کردن کاراکترهای خود است.
حمال طلا، پر از ایدههای ریز و درشت است که نیاز داشت با ایده بکرتری پایان بگیرد تا با فیلم کوبندهتری روبهرو بودیم، در نهایت فیلم حمال طلا یک فیلم قابل قبول بوده که نکات فنی را نیز رعایت کرده است.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشته های انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab
#فیلم_سینمایی 《آبادان یازده۶۰》
🔖 رادیو آبادان با موج ۱۱۶۰ که در دوران جنگ نقش مهمی در اطلاعرسانی به عهده داشته تبدیل به سوژه فیلم مهرداد خوشبخت شده است. کارگردانی اصالتا آبادانی که در جدیدترین ساخته خود حکایت گردانندگان رادیو نفت ملی آبادان در روزهای جنگ را نقل میکند.
فیلم روایتگر روزهایی زرین در تاریخ ایران است که به برکت خون پاک رزمندگان دلیر ایران اسلامی برای همیشه در تاریخ پرافتخار این مرز و بوم ماندگار شد...
1160 فرکانس رادیو آبادان در سال های دفاع مقدس بوده است که اهالی شهر با شنیدن صدای آن به مقاومت شهر دلگرم و با اطلاعیههای آن برای پیکار با دشمن آماده میشدند.
«آبادان یازده شصت» با مهارت مهرداد خوشبخت قالبی کمتر دیده شده از جنگ است که بهجای خط مقدم به هنر و رسانه پرداخته و همین موضوع برای مخاطب جذابیت دارد.
فهرست بازیگران فیلم به مخاطب ثابت میکند که فیلمساز با کم ادعایی فیلم خود را جلوی دوربین برده است.
هرچند ضعف فیلم در شخصیت پردازی مشهود است و شخصیتها دارای خصیصه بارزی نیستند که مخاطب بتواند با آنها ارتباط برقرار کرده و سرنوشت آنها را دنبال کند.
فیلم تلاش زیادی کرده با استفاده از صدا وتصاویر ارشیوی، فضا را به روزهای جنگ نزدیک کند، تلاشی که ناموفق بوده و تاثیری چندانی روی ذهنیت مخاطب ایجاد نمیکند.
در پایان، فیلم دچار سرگشتگی روایت میان ماجرای رادیو آبادان و کوی ذوالفقاری میشود و نوشتار پایانی این تغییر رویکرد را تصدیق مینماید.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشته های انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab
#فیلم_سینمایی 《خورشید》
🔖داستان فیلم حول محور کودک کاری به نام علی که توسط فردی به نام هاشم اجیر میشود تا گنج زیر یک آرامگاه را بیابد و تنها راه رسیدن به آن دفینه، آب انباری است که از زیر مدرسهی خورشید میگذرد.
خورشید بیشتر ساخته ذهن مجیدی برای نمادسازی از آسیبی اجتماعیست تا فیلمی کنکاشگر و تحقیقی از کودکان کار...
او در جدیدترین اثر خود تنها ژست دغدغهمندی به خود میگیرد. مسئلهای را نصفه و نیمه با داستانی از هم گسیخته شرح میدهد و بیننده را با بخشی از زندگیِ یک نوجوان کار آشنا میکند.
باید گفت حرفِ حسابِ فیلم خورشید نامشخص است و جوایزی که این اثر در جشنوارههای داخل و خارج گرفته دلیل بر این نمیشود که بخواهیم فیلم را یک اثر اجتماعی شاهکار قلمداد کنیم.
شاید مهمترین دستاورد فیلم خورشید را بتوان پدیدهای به اسم روح الله زمانی دانست؛ وی در زندگی واقعی نیز یک کودک کار بود که مجیدی توانسته استعدادهایش را شناسایی کرده و او را در مسیر بازیگری قرار دهد...
تماشاگر در خورشید با بچههایی سروکار دارد که هرکدام دارند بار زندگی خود و خانوادههایشان را بهدوش میکشند و تلاش میکنند زیر دست و پا له نشوند.
کُندی روایت، اصلیترین دلیلی است که تماشاگر را خسته میکند، بویژه در دقایق پایانی که همراه علی در تونل محبوس میشود.
در پایان فیلم خورشید از جنبهی فنی، اثری درجه یک است و روایتش را بهگونهای تعریف میکند که توی ذوق نمیزند و ترحم نمیگیرد.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشتههای انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab
#فیلم_سینمایی《منصور》
🔖فیلم منصور نخستین تجربه سیاوش سرمدی در حیطه فیلم بلند داستانی است. او تجربه زیادی در ساخت مستند دارد و در این فیلم به زندگی شهید ستاری پرداخته است.
شهید ستاری به عنوان فرمانده نیروی هوایی نمیتواند هواپیماهای مورد نیاز نیروهای ایرانی را به جبهههای جنگ برساند و از این رو جنگ وارد یک بحران شده و رزمندهها و مردم ایران با فشار زیادی مواجه هستند.
منصور فیلم میدان جنگ نیست، فیلم پشت جبهه است. جنس رشادت و سلحشوری قهرمان این فیلم با دیگر فیلمهای جنگی فرق میکند.
از قهرمان این فیلم عمل محیرالعقولی سر نمیزند. او فقط در برابر مشکلات مقاومت میکند و با تکیه بر این مقاومت است که مشکلات را حل میکند.
در واقع منصور قصد دارد مدیرانی از جنس مردم به تصویر بکشد و از ستاری بعنوان تیپ بهره گیرد.
شخصیت قهرمان از اشکالات جدی در ساخت، توسعه و پردازش شخصیت رنج میبرد. مشخص نیست کارگردان قرار است روی کدام وجه از شخصیت ستاری تمرکز کند.
خانواده و اتفاقات جاری در زندگی فردی منصور بسیار دیر و ضعیف وارد داستان میشود بهنحوی که بهنظر میرسد بدون لطمه بر داستان میتوان آن را در تدوین بیرون کشید.
فیلمنامه و رویدادهای داستان که با تحقیقات و مطالعات انجام شده از کیفیت قابل قبولی برخوردار است اما شخصیتها از عهده کار خود برنیامدهاند.
در پایان انتخاب نادرست بازیگران و یکنواخت بودن روایت یک اثر صد دقیقهای، منصور را به فیلمی متوسط تبدیل کرده است.
✍ آقای خوشنویس
#هفت_خوان
🖇شما همراهان گرامی میتوانید نوشتههای انتقادی خود را پیرامون آثار تولید شده در سینما و تلویزیون برای ما ارسال کنید که به اسم خودتان در #آشنا منتشر شود✌️
eitaa.com/Ashena_ab