⁉️چگونه میتوانیم امام زمان ارواحنافداه را بیشتر درک کنیم؟
🔸برای اینکه بتوانیم خود را به امام زمان نزدیکتر کرده و او را بیشتر درک کنیم، دو راه مهم را باید در نظر بگیریم:
1⃣انتظار:
🔸برای این که بتوانیم حالت انتظار را در خود ایجاد کنیم، اول باید معنای انتظار را بفهمیم.
انتظار وضعی #روحی است که باعث به وجود آمدن حالت #آمادگی میشود و ضد آن یأس است.
انتظار فرج آثاری دارد، یکی از آثار انتظار این است که انسان را از هرگونه انحراف و خطا حفظ میکند و روح و جسم منتظر را برای درک بیشتر امام آماده میکند.
یکی دیگر از آثار انتظار به دست آوردن توفیق عنایات و توجهات امام زمان است.
👌 امام دلهای بسیار آماده و منتظر را انتخاب و تربیت میکند.
2⃣محبت به حضرت ولی عصر:
🔸اگر واقعا به امام زمان محبت داریم باید آثاری داشته باشد.
بزرگترین اثر آن #تزکیه_نفس و #تقوا است و جنبهٔ دیگرش آن است که باید به #یاد محبوب بوده و به دنبال بدست آوردن رضایت او باشیم.
اثر دیگر محبت، دوست داشتن هرچیزی است که به محبوب منتسب است. انسان هرچه را که برای خود میخواهد، اول برای محبوب درخواست میکند و اگر دعا میکند اول برای محبوب دعا میکند و دائماً انتظار محبوبش را میکشد.
به طور خلاصه باید گفت برای درک بیشتر امام زمان باید رضای او را به دست آوریم و رضایت او در گِرو #ترک_گناهان و #انجام_واجبات میباشد.
📚۲۰۰پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۶
#ٵݪݪہم_عجݪ_ݪۅݪێڪ_ٵݪفࢪج
#عزادارم_به_نیت_فرج_صاحب_عزا🏴
♥️🦋♥️
@Ashghaneemamezaman313
✅ برخی از #تکالیف_منتظران
در زمان غیبت امام زمان(عج)
1⃣ #اطاعت از دستورهای دینی و پرهیز از گناهان و #تقوا را سرلوحه زندگی قرار دادن و عملی را بر خلاف رضای امام زمان(ع) انجام ندادن.
2⃣ #انتظار_فرج؛
#پیامبر اكرم(ص) فرمودند: "با فضیلت ترین اعمال امتم انتظار فرج است".
3⃣ دعا برای #سلامتی و #فرج حضرت مانند خواندن دعای فرج (الهی عظم البلا...) ، دعای سلامتی و نصرت حضرت (اللهم کن لولیک...) دعای عهد و ندبه.
4⃣ #صدقه برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت
5⃣ غمگین شدن به خاطر #غیبت آن حضرت
6⃣ ایجاد #آمادگی کامل در خود و دیگران برای پذیرش از روی شوق آن حضرت و تسلیم بودن و مطیع کامل بودن در برابر دستورات آن حضرت
پروردگارا
همه ما را از یاران حضرت مهدی(ع) قرار ده و با ظهورش چشم مستضعفان جهان را روشن گردان و ما را مطیع امر او قرار ده. الهی آمین🤲
📚منابع:
⇦بحارالانوار، ج۵۳ص۱۷۶
⇦ لطف الله صافی، منتخب الأثر، ص۶۲۹
⇦شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص۴۸۳
⇦ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص۲۶۴
♥️🦋♥️
@Ashghaneemamezaman313
🔴🔵 چرا امام زمان نمیآیند؟
🌺 پاسخ :
🔷حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی:
♦️در كتابي خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعي از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند. از آدم هاي بسيار خوب و مقدّس.
روزي با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نمي آيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم.
به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد.
جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود.
او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت.
پرسيدند چه طور شد؟
🔴 گفت: راست مطلب اين كه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد.
جلو جلو رفتم. پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است.
بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانهي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات مي خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مي فرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيدهاي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست.
ما دختر او را براي شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا.
من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام. مي فرمايند: بيا! مي خواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم.
🔺گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد.
🔺گفت: فرموده اند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نميآيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانهاي هست و نه عروسي. من هستم و صحراي نجف؛
معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواستهاند به ما بفهمانند كه ما هنوز #آمادگي براي آمدن امام زمان(ع) نداريم.
🌕 به راستی خود ما اکنون آمادگی لازم برای آمدن امام زمان را داریم ؟؟؟
♥️🦋♥️
@Ashghaneemamezaman313
♨️چرا امام زمان نمیآیند؟
🔸در كتابی خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعی از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند از آدم های بسيار خوب و مقدّس.
🔸روزى با خودشان نشستند و گفتند: "چرا امام نمی آيد"؟ در صورتی كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم.
به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد.
🔸جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود.
او هم رفت و بعد از دو سه روزی برگشت.
پرسيدند چه طور شد؟
🔸گفت: راست مطلب اين كه من وقتى از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهرى بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد.
جلو جلو رفتم پرسيدم: اينجا كجاست؟
گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است.
بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانهی امام رفتم. كسى آمد و گفتم: به امام بگو فلانى آمده و اذن ملاقات مى خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مى فرمايند: شما فعلاً خسته اى، از راه رسيدهای . برو فلان خانه (نشانى دادند) آنجا مرد بزرگى هست.
ما دختر او را براى شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا.
من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلى پذيرايی كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند.
🔸 گفتم: كيست؟
گفت: مأمور از طرف امام، می فرمايند: "بيا! مى خواهيم قيام كنيم و شما را به جايى بفرستيم."
گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد.
گفت: فرموده اند: "همين الآن بيا."
گفتم: بگو من امشب نمیآيم!
تا اين را گفتم ديدم هيچ خبرى نيست. نه شهرى هست، نه خانهاى هست و نه عروسى.
من هستم و صحراى نجف؛
🔸معلوم شد مكاشفه ای بوده و خواستهاند به ما بفهمانند كه ما هنوز #آمادگی برای آمدن امام زمان نداريم.
🖋آیت الله ضیا آبادی
┏♥️🦋♥️
@Ashghaneemamezaman313
💚عـاشقانامـامزمـان(عج)💚
♨️چرا امام زمان نمیآیند؟
🔸در كتابی خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعی از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند از آدم های بسيار خوب و مقدّس.
🔸روزى با خودشان نشستند و گفتند: "چرا امام نمی آيد"؟ در صورتی كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم.
به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد.
🔸جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود.
او هم رفت و بعد از دو سه روزی برگشت.
پرسيدند چه طور شد؟
🔸گفت: راست مطلب اين كه من وقتى از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهرى بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد.
جلو جلو رفتم پرسيدم: اينجا كجاست؟
گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است.
بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانهی امام رفتم. كسى آمد و گفتم: به امام بگو فلانى آمده و اذن ملاقات مى خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مى فرمايند: شما فعلاً خسته اى، از راه رسيدهای . برو فلان خانه (نشانى دادند) آنجا مرد بزرگى هست.
ما دختر او را براى شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا.
من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلى پذيرايی كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند.
🔸 گفتم: كيست؟
گفت: مأمور از طرف امام، می فرمايند: "بيا! مى خواهيم قيام كنيم و شما را به جايى بفرستيم."
گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد.
گفت: فرموده اند: "همين الآن بيا."
گفتم: بگو من امشب نمیآيم!
تا اين را گفتم ديدم هيچ خبرى نيست. نه شهرى هست، نه خانهاى هست و نه عروسى.
من هستم و صحراى نجف؛
🔸معلوم شد مكاشفه ای بوده و خواستهاند به ما بفهمانند كه ما هنوز #آمادگی برای آمدن امام زمان نداريم.
🖋آیت الله ضیا آبادی
♥️🦋♥️
@Ashghaneemamezaman313