eitaa logo
عــشــ♥️ــق جـانـم امـام زمـانـم..🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
7هزار ویدیو
57 فایل
به کانال امام زمانی خوش اُومدید اقا براتون دعوت نامه فرستاده مبادا رد کنی ها....... سلام امام زمانم...♥ ♡بـــه خــاطـــر دل مـــهــدی فـاطــمــه گـــنـاه نـکـــنـــیم♡ ارتباط با ادمین 👇 @AghilehBaniHashem_69
مشاهده در ایتا
دانلود
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزهایم با شما پربرکت می شود. در روز جمعه عرض ارادتی داریم به حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف . @ashgjanam_amamzamanam 💠💌💠💌💠💌💠💌💠💌💠
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزهایم با شما پربرکت می شود. در روز جمعه عرض ارادتی داریم به حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف . @ashgjanam_amamzamanam 💠💌💠💌💠💌💠💌💠💌💠
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزهایم با شما پربرکت می شود. در روز جمعه عرض ارادتی داریم به حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف . @ashgjanam_amamzamanam 💠💌💠💌💠💌💠💌💠💌💠
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزهایم با شما پربرکت می شود. در روز جمعه عرض ارادتی داریم به حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف . @ashgjanam_amamzamanam 💠💌💠💌💠💌💠💌💠💌💠
‍ ❤️دلت کجاست؟! ▪️از کوفه آمده بود مدینه، تمام تنش درد می‌کرد. می‌خواست برود دیدن امامش، اما تاب راه رفتن نداشت. خدمتکار امام از راه رسید. در دستش شربتی عطرآگین؛ گفت: «مولا فرموده: این را بنوش و پیش من بیا». شربت را که نوشید اثری از درد و بیماری نماند. راه افتاد. به خانه‌ی امام که رسید گریه امانش نمی‌داد. امام باقر علیه السلام پرسید: «محمد بن مسلم! چرا گریه می‌کنی؟!» گفت: «... گریه‌ام از دوری شماست؛ راهم دور است؛ نمی‌توانم زیاد پیش شما بمانم و شما را سیر ببینم.» فرمود: « ...همین که دوست داری نزدیک ما باشی؛ همین که دوست داری ما را ببینی و نمی‌توانی؛ ❤️ بدان که خدا از حال دلت خبر دارد پاداش این حسرت با خود اوست.» 📚برگرفته از کامل الزیارات، باب۹۱، حدیث۷. ✋ مهم نیست الان پاهایت کجای دنیا و کجای تاریخ ایستاده؛ ببین پای دلت کجاست. خدا به دلت نگاه میکند دلت هرجا باشد خدا تو را همانجا می‌بیند! @ashgjanam_amamzamanam 🏮🏴🏮🏴🏮🏴🏮🏴🏮
💥مراقب کربلاهایمان باشیم... آیت الله : 🔸مرحوم حاج شیخ رجبعلی خیاط با عده ای به مشرف شده بودند. در میان آنها یک زن و شوهری بودند. یک روز که پس از از حرم بیرون آمده و برمی گشتند، این زن و شوهر با فاصله زیادی از شیخ و در پشت سر ایشان راه می رفتند، در میان راه در ضمن صحبتی که بین آنها می شود، آن خانم یک نیشی به شوهرش زده و سخنی آزاردهنده به وی می گوید. هنگامی که همه وارد منزل و محل استراحت می شوند و آقا شیخ رجبعلی به افراد زیارت قبول می گوید، به آن خانم که می رسد، می فرماید: تو که هیچ، همه را ریختی زمین! آن خانم می گوید: ای آقا! چطور؟ من این همه راه آمده ام کربلا، مگر من چکار کرده ام؟! فرمود: از آمدیم بیرون، نیشی که زدی، همه اش رفت! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@ashgjanam_amamzamanam 🏮🏴🏮🏴🏮🏴🏮🏴🏮