🔗گزیدهای از مثلهای مربوط به
واقعهی کربلا در تعزیه
۱ - امام حسین(ع) نیست؛
وگر نه، شمر بسیار است.
#کنایه از ستمگری ابنای زمانه.
.◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️.
۲ - از آب هم مضایقه کردند کوفیان.
#کنایهای است نسبت به اشخاصی که از حداقلّ همراهی و همکاری دریغ میکنند.
.◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️.
۳ - بگذار اول روضه بخوانم، بعد گریه کن.
👈در زمانی به کار میبرند که شنونده، قبل از پایان سخن شخص، آن را پاسخ گوید.
.◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️.
۴ - الهی، طفلی بی بابا نباشد.
👈در تعزیه، زبان حال دو طفل مُسلم است؛ زمانی که گرفتارند و مرگشان نزدیک است و کسی به فریادشان نمیرسد.
.◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️.
۵ - تعزیهی حُرّ شروع شد.
👈گفتوگوی کسی را گویند که چنان آغاز سخن کرده که به وضوح، روشن است به دعوا میانجامد.
.◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️.
۶ - زد به صحرای کربلا.
👈این اصطلاح را زمانی به کار میبرند که شخصی، مطلبی را پیوسته تکرار میکند. بعد از هر گفتوگو و هر سخنی در زمینههای دیگر، دوباره آن را بیان میکند؛ چون وُعّاظ و روضهخوانان که در پایان هر مجلسی، ماجرای کربلا را پیش میکشند.
.◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️.
۷ - مثل عمر بن سعد.
#کنایه از شخص عصبانی و پرخاشجو.
.◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️.
۸ - مثل صحرای کربلا.
#کنایه از محلی است که فریادرسی ندارد.
با تلخیص از عاشورا در شعر معاصر و فرهنگ عامه، ص ۴۳۱ - ۴۳۵.
#مَثَل #محرم #امامحسینع
#اَشکِ_دِل
@ashke_del