روایت مقاومت و تلاش های تحریف
از روزی که صوت ظریف را #آشناها پخش کردند، غریبه ها خوشحال شدند که "تکرار حرف های خصمانه شان" از حنجره ای "دشمن شادکن" "تَکرار" شد.
در این باره نقل بسیار خواندید و شنیدیم، اما....
اما راستی راستی چرا جریان تحریف فکر کرد میتواند "سردار دل ها" را هدف بگیرد و اینبار "مسیرش" را ترور کند...
مسیر مقاومت مگر چه دردسری داشت برای اهل تحریف؟
تاریخ ثابت کرده بعد از شهادت پیامبر اکرم، میراثش و سنتش هدف بعدی بود، با یک فاصله ی زمانی و مکانی، پس از خمینی هم میراثش، آرمان ها و نگاهش از عمق تاریخ به افق های آینده باید دستخوش تحریف میشد...
اگرنه چه کسی و چه چیزی توان مقابله با جماعت پیروز در مقابل پادشاهی ۲۵۰۰ ساله را داشت؟
چه میتوانست از معجزه ی نبرد شن ها با هلی برد کماندوهای عمو سام فراموشی تحویل این مردم بدهد؟
چه میتوانست از اکتشاف گنجِ جَنگِ فرزندان خمینی فقط و فقط فیلم های دهه شصت تحویل مردم بدهد؟ و بعد
میبینی؟ میشود تا صفحه ها از تلاش های "جریان تحریف" برای فراموشی "روایت مقاومت" نوشت و کاغذها خراش داد و قلم ها فرسود...
اما حکمت طمع در دستکاری حافظه ی جماعت از روایت مقاومت چیست؟
صادقانه باید گفت؛ ضعف در پرداختن و ماندگار کردن روایت مقاومت از سوی راویان همیشه اصلی ترین انگیزه ی جریان تحریف برای ایجاد دوگانه های جهنمی و بهشتی بوده و هست.
دوگانه ی قرآن بر نیزه و حکمیت، دوگانه ی صلح حسن(ع) و خیانت خواص، دوگانه ی عزت در کربلا یا محو دین محمد(صلی الله علیه و آله)
و این آخری دوگانه ی "مرد میدان" و "میز مذاکره"
بیایید اینبار؛ قلم ها را تیز کنیم به روایت مقاومت و نگذاریم تحریف، مسیر مالک ها را بعد از فتنه ی حکمیت دوباره به خانه اشعری برساند...
#حسن هربان
#اشک اندیشه