eitaa logo
اختران علم و عمل
11.5هزار دنبال‌کننده
671 عکس
193 ویدیو
0 فایل
کانال مذهبی وسیاسی کپی آزاد و بلا مانع است. ایدی حقیر👇👇 @darmahzareolama کانال تبلیغات👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1707606947C7df93ecd6d
مشاهده در ایتا
دانلود
10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوش مصنوعی لحظه شهادت شهید یحیی السنوار را شبیه سازی کرد. https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
مسؤولین نظام ایران انقلابی باید بدانند که عده ای از خدا بی خبر برای از بین بردن انقلاب،هر کس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فوراً او را کمونیست و التقاطی می خوانند. از این اتهامات نباید ترسید، باید خدا را در نظر داشت و تمام هم و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید ..... ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد. امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی رونق و زرق و برق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد، امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشکهای دشمنان باز کرده است، و همچون همه عاشقان شهادت، برای درک شهادت روز شماری میکند. منبع:مهر و قهر ص۲۵۸ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
یکی از روزها که در منزل آقا بودم، آقا مقداری پول به من دادند و گفتند: مش حیدر، این پول را ببر بده به فلان کس، پول را گرفتم و رفتم. آن شخص را پیدا کردم و تا آمدم پول را به او بدهم گفتگوی مختصری بین ما در گرفت و او به آقا نسبتهای بدی داد. بهت زده شدم، نکند من اشتباه می کنم،نکند آقا پول را برای کس دیگری فرستاده بود و من اشتباه کرده ام! ولی نه، آقا گفت که به ایشان بدهم، پس چرا او به آقا تهمت می زند و پشت سر آقا ناروا می گوید! چیزی نگفتم و برگشتم و حتی به او نگفتم که پول را چه کسی داده است. پیش آقا آمدم و گفتم:آقا این پول را شما به کسی می دهید که پشت سر شما تهمت میزند و ناروا میگوید! بعد آنچه را که دیده وشنیده بودم برایش گفتم. آقا گفت: «اشکالی ندارد، نشنیده حساب کن» و کریمانه از این واقعه گذشتند و گویی به نفس خویش خطاب می کردند که من کی ام تا برای اینکه کسی مرا ناسزاگوید، یا تعریف کند! خشم گیرم، کسی که خودرا بنده بداند برایش تفاوتی ندارد که درود بر او گویند یا مرگ. نه ازمهرشان شوق زده میشود و نه از قهرشان رمیده و رنجور. ماهها و سالها میگذشت و آقا تا آخر عمر هرگز ماهیانه آن شخص را قطع نکرد. منبع:دیدار با ابرار،شهید دستغیب ،ص۱۴۶ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آية الله خامنه ای در سفرها، برنامه های متعدد و متنوعی دارند. یکی از برنامه های ایشان در سفری که در مرداد ماه ۱۳۷۹ به استان اردبیل داشتند،جلسه با استان بود. در جلسه مذکور تعدادی از نویسندگان، هنرمندان، شاعران و ... حضور داشتند. شاعران استان اردبیل سروده های خود را در مدح آقاخواندند. سروده ها بسیار جالب و انصافاً شایسته رهبر فرزانه و بزرگوار انقلاب اسلامی بود. در پایان جلسه آیة الله خامنه ای از همه شاعران تشکر کردند و فرمودند: اشعار بسیار زیبایی بودند اما یک عیب داشتند که؛ در مدح بنده بودند! این سخن نشانگر عظمت معنوی، اخلاص و تواضع مقام معظم رهبری است. منبع:پرتوی از خورشید ص۸۵ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازش میپرسه چرا تو این سرما بیرونی ؟ جوابش قلب ادمو آتیش میزنه 💔 https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله حجتی میانجی در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۳۷ ش، در شهرستان میانه، وقتی عازم تبلیغ بودند به یکی از بازاریان که متصدی رسیدگی به امور خانه ایشان بود، می گوید: من عازم تبلیغ هستم، در این ماه خداوند فرزندی به من عطا خواهد نمود. اسم او را محمد ابراهیم بگذارید و او شهید خواهد شد، وی بسیار متعجب شد و این مساله را به چند نفر از روحانیون میگوید که با خنده و تمسخر آنان روبرو می گردد. چون در آن زمان مسأله شهید و شهادت مطرح نبوده است. بعد از شهادت فرزندش، در جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران آقایان با ناباوری در مجلس ترحیم شرکت کردند و حلالیت خواستند. منبع:عارفان کوی دوست ص۸۹ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله بهجت فرمودند: سید محمد رضا خراسانی از علمای اصفهان بوده و با آخوند کاشی در یک مدرسه زندگی می کرده اند وی نقل کرده که :دیدم مدرسه می لرزید. مبدأ لرزش را دنبال کردم و ملاحظه کردم این لرزش به اتاق آخوند کاشی مرتبط است پیش او رفتم که ببینم جریان چیست. و معلوم شد که ایشان مشغول این ذکر است: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبِّ المَلائِكَةِ والرُّوحِ». ایشان فرمود: «هر کس این ذکر را خوب بگوید همه اشیا با او ذکر]می گویند. منبع:زمزم عرفان ص۱۶۱ https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea
آیت الله بهجت فرمودند: از مرحوم شیخ عبدالنبی اراکی نقل شده که در اراک، شبی در مدرسه بودیم، زنی پشت در آمد و اظهار داشت، بی پناهم و جایی ندارم و نمی توانم در این وقت شب به جایی بروم، هوا هم سرد بود،لذا به ناچار گفتم: بیایید داخل. پس از ورود،گفتم : سفره ام آن جاست باز کنید و نان بخورید و در داخل حجره، کرسی هم داشتم، به او گفتم آن طرف بخوابید و من مطالعه دارم. رفت، خورد و خوابید من هم مطالعه کردم، نان خوردم و در طرف دیگر کرسی خوابیدم. یک یا دو بار با فاصله، پای آن زن با پای من برخورد کرد، دیدم صلاح نیست زیر کرسی باشم، از جا برخاستم و بیرون حجره رفتم و تا صبح در هوای سرد در حیاط مدرسه ماندم و دور حیاط می گشتم تا این که صبح شد. از کارهای دیگر آن زن مثل نماز و..... اطلاع ندارم.هوا که روشن شد زن از اطاق بیرون آمد و رفت. علم تعبیرخواب من از ماجرای آن شب شروع شد. https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea