eitaa logo
عاشورا پژوهی
390 دنبال‌کننده
263 عکس
113 ویدیو
7 فایل
مطالب تخصصی پیرامون امام حسین علیه السلام و واقعه کربلا . اللهم سَلّم و تَمّم ارتباط با ادمین : @hoseinhamzeh313
مشاهده در ایتا
دانلود
اشکال هشتم در گزارش ۱۰ : چه فایده ای بر مخفی کردن مسلم مترتب بوده است ؟ بنابر تصریح منابع ، هانی بن عروه ، مسلم را در خانه خود مخفی کرده است در حالی که مردم کوفه نزد او رفت و آمد می کردند و با او بیعت می نمودند ، اگرتعدادی از مردم با او بیعت کرده و نزد او رفت و آمد داشتند ، چه فایده ای از مخفی کردن او وجود دارد ؟ آیا نباید مسلم بن عقیل (ع)را تنها از ابن زیاد مخفی کرد ؟ بنابر این همه ی مردم ازمکان مسلم بن عقیل(ع) آگاهی داشتندو می دانستند که مسلم بن عقیل(ع) درخانه هانی است ، پس چرا سربازان ابن زیاد بر خانه هانی هجوم نیاوردند و مسلم بن عقیل(ع) را نگرفتند ؟ جواب : اولا : مسلم بن عقیل(ع) شبانه تغییر مکان داده و از خانه مختار به خانه هانی وارد شده است ؛ بنابر این از تغییر مکان او کسی آگاهی نداشته است. ثانیا : فاصله استقرار مسلم بن عقیل(ع) در خانه هانی با ورود شریک بن اعور در این خانه و بیماری شریک و هانی زیاد نبوده تا این احتمال مطرح گردد که شیعیان با مسلم در خانه هانی دیدار می کردند. ثالثا : از منابع و گزارش های موجود چنین برداشت می شود که گرفتن بیعت ها از مردم تا هنگامی بوده که مسلم در خانه مختار حضور داشته است ، و بعد از جابجایی مسلم به خانه هانی دیگر افراد نزدیک به او از پناهگاه مسلم آگاهی داشتند ، و داستان جاسوسی معقل و فریفته شدن مسلم بن عوسجه تنها به دلیل اصرار زیاد معقل بوده و گرنه در خانه هانی بیعتی از مردم گرفته نشده و مردم با واسطه ها در ارتباط بودنند، بلکه بنابر برخی گزارش ها مسلم بن عقیل(ع) هنگامی که تغییر مکان داد و به خانه هانی بن عروه وارد شد و بیعت هجده هزار نفر را داشت به امام حسین(ع) نامه نوشت و او را به کوفه دعوت کرد(تاریخ طبری ج۵ص۳۷۵) https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال نهم در گزارش ۱۰ : چرا کوفه را تصرف نکردند ؟ بنابر برخی گزارش ها عبیدالله بن زیاد فردی ترسو بوده است( سیراعلام النبلا ج۳ص۵۴۵) و زیارت عبیدالله بن زیاد از هانی در اوائل ورودش به شهر کوفه واقع شده است و به زعم مورخان تمام کوفه در اختیار مسلم قرار داشته و ابن زیاد نیز انزوای در قصر را برگزیده بود و دراطراف خود افراد معدودی را به همراه داشت ، در چنین شرایطی چرا اقدامی از سوی مسلم بن عقیل(ع) برای تصرف کوفه انجام نشده است ؟ جواب : اولا : اینکه تمام شهر کوفه در اختیار مسلم بن عقیل(ع) بوده باشد ، ثابت نیست چرا که با مقایسه میان تعداد کسانی که با مسلم بن عقیل(ع)بیعت کرده اند و با جمعیت کوفه فهمیده می شود که تعدادکسانی که با مسلم بیعت کرده اند به نسبت با جمعیت کلی شهر کوفه کمتر از نصف را تشکیل می داده است و عبارت ((ان لک ها هنا مائه الف سیف ))( الارشاد ج۲ص۶۹) مبالغه و اشتباه تاریخی است که به احتمال قوی اشاره به تعداد احتمالی دارد که در صورت حضور امام حسین(ع) در شهر کوفه به او اقبال می نمایند. ثانیا : با پیشینه سیاه زیاد بن ابیه در شهر کوفه و قلع و قمع مردم این شهر در زمان حکمرانی خود وقتی مردم کوفه فهمیدند عبیدالله ابن زیاد برای حکمرانی بر آنها تعیین شده است به شدت ناراحت شدند( تاریخ طبری ج۵ص۳۵۸) و بر روحیه آنها بشدت تاثیر منفی گذاشته است ، مردم کوفه از شدت عمل ابن زیاد آگاهی داشتند و همین گونه نیز شد ، چنان جو خفقان و ترسی را در کوفه ایجاد نمود که هانی بن عروه که بزرگ قبیله مرادی بشمار می آمد را با دست بسته در بازار کوفه آورد و گردن زد و تعصب های قبیلگی نیز نتوانستند کاری از پیش ببرد ، با این اوصاف موازنه قدرت به گونه ای نبود که مسلم بن عقیل(ع) بتواند در برابر مردم کوفه که نصف آنها هنوز گرایش اموی داشتند و یا بی طرف بودند و همچنین مدیریت قوی شهری ابن زیاد تاب بیاورند و شهر را به تصرف خود در آورند. https://eitaa.com/Ashuraresearch
عاقبت جنایتکاران کربلا قسمت ۲: عبیدالله بن زیاد در سال ۳۳ ق به دنیا آمد. در سال ۵۵ق در ۲۲سالگی حاکم بصره شد صورتی زیبا داشت و مادرش مرجانه از دختران پادشاهان ایران بود( سیراعلام النبلاءج ۳ص۵۴۵) در سن ۲۸سالگی واقعه عاشورا را فرماندهی کرد و در سال ۶۷ق در منطقه به نام خازر در پنج فرسخی موصل توسط ابراهیم بن مالک اشتر نخعی کشته شد (البدایه و النهایه ج ۸ص۲۸۱) ترمذی نقل می کند که وقتی سر عبیدالله بن زیاد و یارانش را نزد مختار آوردند و در ایوان مسجد بر روی هم چیدند ناگهان ماری آمد و داخل بینی ابن زیاد شد ( سنن الترمذی ج۵ص۶۶۰شماره ۳۷۸۰) مختار سر را برای امام سجاد (ع) فرستاد و امام آن را برای عبدالله بن زبیر فرستاد و ابن زبیر دستور داد آن را بر سر نیزه کنند و بعد از آن دستور داد تا آن را به یکی از دره های مکه پرتاب نمایند. (امالی طوسی ص۲۴۱حدیث ۴۲۴) و ابن عساکر نقل کرده است که ابراهیم بن اشتر جسد ابن زیاد را سوزاند.( تاریخ دمشق ج۱۴ص۳۸۸) https://eitaa.com/Ashuraresearch
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قاضی نعمان مغربی به اسنادش از امام صادق (ع) نقل می کند: برای حسین در طول یک سالِ کامل، شبانه روزی،نوحه سرایی شد و سه سال هم روزانه از همان روزی که در آن کشته شد. مسور بن مخرمه ،ابوهریره و بزرگانی از صحابیان رسول خدا ( ص) به صورت پنهانی و پوشیده می آمدند و به نوحه ها گوش می دادند و می گریستند. دعائم الاسلام ج۱ص۲۲۷ https://eitaa.com/Ashuraresearch
اشکال آخر در گزارش ۱۰:چرا ابن زیاد جرم هانی را بازگو نکرد ؟ در جریان بازداشت هانی ، چرا عبیدالله بن زیاد هنگام بر شمردن جرائم هانی ، سخن از طرح ترور آنها در هنگام بیماری شریک به میان نیاورده است ؟ همین دلیلی بر ساختگی بودن این واقعه است. جواب : این اشکال نیز وارد نیست ، چرا که در جریان بازداشت هانی بن عروه توسط عبیدالله بن زیاد ، در منابع گزارش شده است که وقتی هانی به عبید الله بن زیاد نزدیک شد ، عبیدالله رو به هانی کرد و این شعر را خواند : ارید حباءه و یرید قتلی عذیرک من خلیلک من مراد (من خیر او را می خواهم و او قصد جان من می کند ، عذر تو نسبت به دوستت از قبیله مراد مقبول است )( تاریخ طبری ج۵ص۳۵۴/ الارشاد ج۲ص۴۶/ اخبارالطوال ص۲۳۰) مصرع اول این بیت شعر دقیقا اشاره به طرح تروری دارد که در خانه هانی طرح ریزی شد اما به سرانجام نرسید ، اما اگر کسی قائل شود که این بیت شعر به این واقعه اشاره ندارد بلکه مرادش وقایع کوفه و بیعت گرفتن مسلم بن عقیل (ع)از مردم است ، در جواب گفته می شود که صرف بیعت گرفتن از مردم را که اراده قتل نمی توان دانست ، چرا که ابن زیاد با ادبیاتی هانی را مخاطب خود قرار داده است که این واقعه اتفاق افتاده و او از یک توطئه قتل ، جان سالم بدر برده است . ثانیا : در نقل دیگری از عیسی بن یزید کنانی گزارش شده است که عبیدالله بن زیاد به هانی گفت : آیا جزای من ، آن است که مردی را در خانه ات پنهان کنی تا مرا بکشد ؟( تاریخ طبری ج۵ص۳۶۰) https://eitaa.com/Ashuraresearch
گزارش ۱۱: جاسوسی معقل و شناسایی مکان مسلم بن عقیل علیه السلام
ابن زیاد برای شکار مسلم بن عقیل(ع) و آرام کردن اوضاع کوفه به این شهر آمده بود ، تا مسلم بن عقیل(ع) را به چنگ بیاورد ، هر روز اوضاع کوفه آشفته تر می شد ، بنابر این تصمیم گرفت برای پیدا کردن مخفی گاه مسلم بن عقیل(ع) از غلامش معقل که از اهالی شام بود استفاده نماید ، او را احضار کرد و به او سه هزار درهم داد و به او گفت : مسلم و یارانش را پیدا کن و این سه هزار درهم را به آنها بده و بگو با این پول با دشمنانتان بجنگید و خود را یکی از آنها نشان بده تا به تو اعتماد کنند تا از اسرار شان آگاه شوی و برای این کار صبح و شب با آنان رفت و آمد کن ، معقل پول را برداشت و به مسجد جامع کوفه وارد شد ، در آنجا چشمش به پیر مردی افتاد که بسیار نماز می خواند ، و از مردم نیز شنید که او برای امام حسین(ع) بیعت می گیرد ، نزد او آمد و منتظر ماند تا از نماز فارغ شد، و به او گفت : جانم فدایت ! من مردی شامی هستم ، هم پیمان قبیله ذو کلاع ، خداوند نعمت دوستی خاندان رسول خدا رابه من عنایت کرده است ، سه هزار درهم به همراه دارم و دوست دارم آن را به مردی از این خانواده برسانم ، با خبر شدم که آن مرد وارد این شهر شده و برای حسین بن علی (ع) بیعت می گیرد ، آیا می توانی مرا نزد او ببری تا این پول ها را به او بدهم تا برای کارهایش از آن استفاده نماید ، پیر مرد از معقل سوال کرد : در مسجد چطور به سراغ من آمده ای ؟ معقل در جواب گفت : از چهره ات نشان خوبی دیدم پس امید داشتم که جزء کسانی باشی که از دوست داران خاندان رسول خدا (ص) هستند ؛ پیرمرد گفت : من مسلم بن عوسجه نام دارم و از ملاقات با تو هم خوشحالم و هم ناراحت ، خوشحالم که به آنچه می خواهی می رسی و امید دارم که خداوند به وسیله تو خاندان رسول خدا (ص) را یاری رساند واندوهناکم که هنوز کارها محکم واستوار نشده است و تو مرا شناختی و من از شیعیان اهل بیت هستم و از ابن زیاد هراس دارم ، مسلم بن عوسجه برای اینکه از این مرد شامی خیالش آسوده باشد از او پیمان و قسم های سختی گرفت تا امور را پنهان نماید ، سپس به او گفت : امروز از نزد من برو تا در این باره بیندیشم و فردا به منزل من بیا ، معقل چند روز به خانه مسلم بن عوسجه رفت و آمد می کرد تا اینکه مسلم بن عوسجه به او اعتماد نمود اما با مرگ شریک بن اعور باز ملاقات میان معقل و مسلم بن عقیل به تاخیر افتاد ، معقل روزی به سراغ مسلم بن عوسجه امد و به او گفت : تو به من وعده دادی که مرا نزد مسلم بن عقیل ببری تا پول ها را به او بدهم ، پس چرا تصمیمت عوض شد ؟مسلم بن عوسجه درجواب گفت : گرفتار مرگ شریک بن عبدالله که از خوبان شیعه و دوست دار اهل بیت (ع) است ، شدیم ، معقل گفت : آیا مسلم بن عقیل در خانه هانی بن عروه سکونت دارد ؟ مسلم بن عوسجه گفت : آری معقل گفت: برخیز و مرا نزد او ببر تا مال را به او بدهم ، مسلم بن عوسجه ، معقل را نزد مسلم بن عقیل برد و از او بیعت گرفت و اموال را به ابوثمامه صاعدی داد که مسئول جمع آوری اموال و خرید سلاح بود ، معقل چند روز نزد مسلم بن عقیل رفت و آمد می کرد و پیش از همه به خانه هانی می رفت و بعد از همه از آن جا خارج می شد و اخبار را می شنید و آخر شب آنها را برای ابن زیاد باز گو می کرد. تاریخ طبری ج۵ص۳۶۲ الارشاد ج۲ص۴۵ انساب الاشراف ج۲ص۳۳۶ مروج الذهب ج۳ص۶۷ تهذیب التهذیب ج۱ص۵۹۱ الاصابه ج۲ص۷۰ اخبارالطوال ص۲۳۵ https://eitaa.com/Ashuraresearch
اختلاف منابع در گزارش ۱۱: -خوارزمی نقل کرده است که : ابن زیاد به معقل گفت : این سه هزار درهم را بگیر و در کوفه در جستجوی مسلم بن عقیل باش ، وقتی محل او را شناسایی کردی نزد او برو و به او بگو که شیعه و از طرفداران او هستی و درهم ها را به او بده وبگو : این پول را صرف نبرد با دشمنانتان کنید وقتی پول را به وی دادی به تو اطمینان و اعتماد پیدا می کند و چیزی را از تو پنهان نخواهد کرد. ( مقتل خوارزمی ج۱ص۲۰۱) -ابن اعثم آورده است که : مسلم بن عقیل بعد از گرفتن بیعت با معقل از خانه هانی به جای دیگری نقل مکان کرد اما معقل باسختی از مکان مسلم آگاهی پیدا کرد.( الفتوح ج۵ص۴۱) -دینوری نقل می کند : معقل به راه افتاد تا به مسجدجامع رسید و نمی دانست چگونه مسئله را دنبال کند ، چشمش به مردی افتاد که در گوشه ای از مسجد بسیار نماز می خواند، پیش خود گفت : شیعیان بسیار نماز می خوانند و گمان می کنم که این مرد ، یکی از شیعیان باشد.( اخبارالطوال ص۲۳۵) -ابن کثیر نام غلام ابن زیاد را (ابی رهم ) ذکر کرده که خود را قاصدی از سرزمین حمص معرفی کرده است. ( البدایه و النهایه ج۵ص۴۶۴) https://eitaa.com/Ashuraresearch
💠کانال تخصصی عاشورا پژوهی💠 🔍 واکاوی وقایع صدر اسلام 🔍بررسی و هدف شناسی وقایع عاشورا 🔖بستر شناسی و نو تحلیل های پژوهشی از منابع دست اول تاریخی 🔖بازخوانی آموزه های نهضت عاشورا 🔖نقد و نو تحلیل هایی از نظریه های پیشین تاریخ نگاران در سیر مقاتل 🔖پژوهش پیرامون نقش نهضت عاشورا در تداوم و اثر بخشی حیات معاصرین 🔖نظریه پردازی در اختلافات تاریخی مقاتل 🔖 جستار در اندیشه ها در باب عزاداری و شعائر در بازه های تاریخی اگر علاقه مند به مباحث تخصصی تاریخ پژوهی عاشورا هستید به جمع ما بپیوندید👇 🆔 https://eitaa.com/Ashuraresearch
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسحاق بن راهویه نقل می کند: ام سلمه آخرین نفر از همسران رسول خدا (ص) بود که در گذشت . او تا زمان کشته شدن حسین (ع) شهید زیست و از فرط اندوه برای شهادت حسین از سخن گفتن بازماند و بیهوش شد و بسیار اندوهگین گردید و پس از آن طولی نکشید که به سوی خداوند منتقل شد. مسند اسحاق بن راهویه ج۴ص۱۶/ سیر اعلام النبلا ج۲ص۲۰۲ https://eitaa.com/Ashuraresearch
ابونعیم به اسناد خود می آورد: وقتی خبر کشته شدن حسین به ام سلمه رسید در مسجد رسول خدا (ص) خیمه ای برپا کرد و در آن نشست و لباس سیاه پوشید . شرح اخبار ج۳ص۱۷۱حدیث ۱۱۱۹ https://eitaa.com/Ashuraresearch
تحلیل اول گزارش ۱۱: معقل چرا به مسجد آمد ؟ خلفا به تبعیت از رسول خدا (ص)که اقامت گاه خود را در شهر مدینه کنار مسجد قرار می دادند ، دارالاماره ها را کنار مساجد می ساختند ، دارالاماره کوفه نیز از این قاعده مستثنی نبود و بنا برگفته ماسینیون تردیدی نیست که قصر درجنوب مسجد با اندکی انحراف به سوی مشرق قرار داشته است که گزارش های محلی نیز این سخن را تایید می کند( جغرافیایی تاریخی کوفه ص۳۶) از دیگر سو در قرون اولیه اسلام، مسجد محوریت مهمی در امور اجتماعی در میان مسلمانان بر عهده داشته است و مسجد جامع کوفه نیز وسط شهر کوفه قرار داشت و بنابر نقل یعقوبی ، خانه های کوفه بر گرد مسجد ساخته شده بود( البلدان ص۷۳)بنابر این مسجد مسجد جامع به محلات شهر کوفه راه داشته و نقش محوریتی در این شهر ایفا می کرده است ، نزدیکی این مسجد به دارالاماره و راه داشتن آن به اماکن دیگر شهر ، احتمالا این گمان را در معقل تقویت کرد که اگر حرکتی بخواهد در شهر به وقوع بیانجامد باید از این مکان آغاز شود ، در نتیجه خود را در آغاز ماموریت به مسجد جامع رسانید. https://eitaa.com/Ashuraresearch