تحلیل دوم در گزارش ۱۱: چرا به معقل اطمینان پیدا کردند ؟
برخی از محققان بر این عقیده اند که دلیل مشخصی برای اعتماد به معقل وجود نداشت ، چرا که اولا : او از اهل شام بود و اهل این سرزمین نیز به بغض و کراهت داشتن به اهل بیت(ع) معروف می باشند، ثانیا : هنگامی که پول هارا به مسلم بن عوسجه تسلیم نمود ، معقل شروع به گریه کردن نمود یا خودش را به گریه زد ، آیا در چنین حالتی نباید در راستگویی مدعایش شک می شد ؟ ثالثا : بعد از آنکه با مسلم ملاقات کرد ، اولین فردی که برآنها داخل می شد و آخرین فردی بود که از نزد آنها خارج می گردید، آیا این چنین رفتاری شک بر انگیز نیست ؟ بنابر این بهتر بود که آنها از معقل دوری می گزیدند اما معقل نیز در جاسوسی بسیار ماهر و زرنگ بود و نقش خود را به درستی ایفا کرد.( الصحیح من سیره الامام الحسین (ع) ج۱۱ص۸۱)
اشکال :
اولا : اعرابی که در سرزمین شامات زندگی می کردند ب ه دلیل مجاورت و همسایگی که با رو میان داشتند و قبل از فتح آن در زمان خلافت عمر بن خطاب ، تحت سلطه امپراطوری روم شرقی بود ، عمدتا به کیش مسیحیت در آمده بودند و تا حدود زیادی آداب و رسوم عربی خود را فراموش کردند و حتی زبان عربی با زبان سریانی آمیخته گردید و این آمیختگی تا به آن حد رسید که سپاه روم ترکیب ی از سربازان رومی و افرادی از قبائل عربی شام بود ، بنابر این در آغاز مردم شام بر دین مسحیت بودند ، اما بعد از پذیرش اسلام و حاکمیت یزید بن ابی سفیان و سپس معاویه بن ابی سفیان براین شهرها ، نتیجه ی جز بسط قرائت اسلام اموی در میان مردم این سرزمین ها نداشته است ، هر چه بود در وهله اول حضور معقل آن هم از شام نزد مسلم بن عوسجه شک بر انگیز بود ، اما چرا خود معقل ، نام شام را به میان آورد ؟ او که در صدد جاسوسی بود به راحتی می توانست نام مکان دیگری که گرایشات شیعی دارند را به مسلم بن عوسجه بگوید ، شاید به این دلیل نام شهر ی از شام را آورد تا مسلم بن عو سجه نتواند پیرامون آن تحقیق کند و از افراد هم قبیله ای او درباره شخصیتش سوال نماید، اما صرف اهالی شام بودن نیز دلیلی بر این نبوده که مسلم بن عوسجه بخواهد در او تردید نموده و از کمک های او ممانعت نماید ، بلکه عقلا این احتمال وجود داشته است که افرادی از اهالی شام گرایشات شیعی داشته باشند ، هر چند غالب آنها با بنی امیه بودند ، بنابر این می بینیم که مسلم بن عوسجه در آغاز امر با مانع تراشی های فراوان و گرفتن قسم های زیاد سعی نمود تا از طرف م عقل آسوده خاطر گردد.
ثانیا : گریه معقل در هنگام دادن پول به مسلم بن عوسجه همانگونه که می توانست محملی برای شک و ریا باشد ، می توانست نشانه ی دلدادگی و شیدایی او نسبت به اهل بیت (ع) نیز باشد ، بنابر این نمی توان با این رفتار به افراد سوء ظن پیدا نمود یا آنها را به حاشیه برد.
ثالثا : این گونه رفتارها ، برای انسان هایی که هزار سال پس از وقوع واقعه در حال تحلیل این رخداد مهم هستند، امری مشکوک و ریا کارانه است اما در شرایط پیچیده و خفقان آن زمان و احتیاط هایی که از سوی مسلم بن عوسجه انجام می گردید ، درست و منطقی بوده است ، بنابراین نمی توانیم وقایع آن زمان را با اندیشه های امروزی تحلیل کنیم و بستر زمانی وقوع رویدادها را نادیده بگیریم.
رابعا : ورود و خروج معقل از نزد مسلم بن عقیل بعد از پیمان ها و امتحاناتی است که توسط مسلم بن عوسجه از معقل گرفته شده بود تا میزان وفاداری معقل را بسنجد ، با این حال و بعد از گرفتن این گونه پیمان ها، دیگر شک و تردید داشتن هم خلاف شیوه مسلمانی بوده و هم اینکه بررسی و واکاوی آن عقلا امکان نداشته است .
https://eitaa.com/Ashuraresearch
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قال رسول الله (صلّیاللهعلیهوآله): حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً
رسول خدا (ص) فرمودند:
حسین از من است و من از حسین هستم. خدا دوست دارد كسی را كه حسین را دوست بدارد.
الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۱۲۷
https://eitaa.com/Ashuraresearch
تاریخچه حرم در قرن ششم هجری:
از نیمه دوم قرن پنجم تا نیمه نخست قرن هفتم ،کثرت شیعیان در عراق ،از یک سو، و حضور برخی از وزیران و امیران شیعی در مناطقی از عراق،مانند آل مزید در حله ،از سوی دیگر سبب توجه خاص به عتبات بود. در این میان، گاه مشکلاتی هم پدید می آمد، برای نمونه گفته شده است که مسترشد عباسی در سال ۵۲۹ق اموال خزانه حرم امام حسین (ع) را تصرف کرد و گفت : قبر گنجینه لازم ندارد! وی ،این اموال را صرف سپاهیانش کرد که عاقبت به خیر هم نشد.
المناقب ج ۲ص۳۴۸
دانشنامه امام حسین (ع) ج ۱۲ص۳۶۸
https://eitaa.com/Ashuraresearch
1.11M
پادکست فرهنگ عاشورایی .... قسمت نهم .... جهانبخش کردی زاده(بخشو)
https://eitaa.com/Ashuraresearch
تحلیل سوم گزارش ۱۱: تشیع سلوکی :
در کنار تعاریف و تقسیم بندی های مختلفی که برای تشیع و شیعه توسط محققان انجام گرفته است ، همچون تشیع عراقی ، تشیع حبی ، تشیع امامتی ، تشیع غالی و همچنین تشیع معتزلی ، می توان یک تقسیم بندی دیگری نیز به این تقسیم بندی اضافه نمود و آن تشیع سلوکی است ، در این تشیع ، افراد فراتر از باورهای اعتقادی و کلامی به ولایت امیر المومنین (ع)و اولاد پاکش ، در عمل و سلوک رفتاری نیز به گونه ای عمل کنند که سفارش ها و درخواست های امامان (ع) در عمل و نوع سلوک آنها متبلور گردد ، در حقیقت می توان تشیع سلوکی را یک مرتبه از تشیع های دیگر فراتر دانست و دایره آن نسبت به دیگر انواع تشیع محدود تر وتنها در افراد معدودی متبلور است ، دراین نوع تشیع ، عمل و عمل گرا بودن بعد از شیعه اعتقادی بودن از اهمیت ویژه ای بر خوردار است ، در منابع ذکر شده است که امیر المومنین (ع)در یک شب هزار رکعت نماز می گذارد( المناقب ابن شهرآشوب ج۲ص۱۲۳) و نافله شب را حتی در لیله الهریر که سخت ترین و بحرانی ترین مرحله جنگ صفین بود ترک نکرد( همان)هزار درخت خرما بار آورد و آن را وقف کرد( همان) هزار بنده از مال شخصی خویش آزاد کرد( همان) چاه هایی را در راه مکه و کوفه حفر کرد ،املاکی مانند ابی نیرو ، بغیبغه ، ارباح ، ارینه ، رعد و رزینا را وقف مومنین کرد ، مساجدی در مدینه ، میقات ، کوفه ، بصره وآبادان ساخت(همان)و در سخنانی فرمود : برترین مردم کسی است که به عبادت عشق ورزد و در آغوشش کشد ، با قلب خود دوستش بدارد و با بدنش انجامش دهد و خود را برایش فارغ کند . چنین کسی باک ندارد که چگونه زندگی کند ، در آسانی و فراخی و یا در سختی و تنگی( مستدرک الوسائل ج۱ص۱۲۰) و در جنگ صفین امیر المومنین (ع)در برخی مواقع به خورشید نگاه می کرد و مراقب بود تا از وقت زوال نگذرد ، ابن عباس از حضرت پرسید : ای امیر المومنان چرا گاهی دست از جنگ می کشی و به آسمان می نگری ؟ فرمود : به خورشید و زوال آ ن نگاه می کنم تا وقت نماز را بدانم و نماز اول وقت را از دست ندهم ، ابن عباس با تعجب پرسید :آیا در هنگامه نبرد که مجال اندیشیدن به چیز دیگری جز جنگ نیست ، به نماز اول وقت می اندیشی ؟ فرمود : ما برای چه با آنان می جنگیم؟ آیا برای نماز نبرد نمی کنیم ؟( ارشاد القلوب ج۲ص۲۲) پیرامون کثرت عبادت امیر المومنین(ع) در منابع اهل سنت از عایشه نقل شده است که : من علی را ندیدم ، مگر این که روزه دار و نماز گزار دائم بود( سنن ترمذی ج۵ص۷۰۱/ المستدرک علی الصحیحین ج۳ص۱۵۷) ابن ابی الحدید درباره این ویژگی امیر المومنین (ع)می نویسد : علی (ع) عابد ترین مردم بود و بیش از همه نمازمی خواند و روزه می گرفت و مردم نماز شب و بر پا داشتن نماز های نافله را از او آموختند ، چه گمان می بری درباره مردی که برای محافظت بر مراسم عبادی و نیایش و اقامه نماز هنگام نبرد و در عرصه میدان جنگ به نماز شب ایستاد و در این حال ، تیر های فراوان از سوی دشمن در اطراف سجاده نماز وی فرود می آمد و از چپ و راست حضرت می گذشت و او به آنها اهمیت نمی داد واز سجاده بر نمی خاست ، مگر اینکه نماز شب خود را تمام کرده باشد و چه گمان می بری درباره مردی که پیشانی اش از طولانی بودن سجده هایش ، مانند زانوی شتر ، پینه بسته بود( شرح نهج البلاغه ج۱ص۲۷) امام سجاد (ع)که از عابدان زمان خود بشمار می آمد در باره عبادت امیرالمومنین (ع) فرمودند: عبادت من در برابر عبادت جدم امیر مومنان (ع)مانند عبادت او در برابر عبادت رسول خدا (ص) بود(همان) امام حسن(ع) نیز در عبادت دارای حالاتی خاص و ویژه بوده است ، درباره پیاده رفتن آن حضرت برای بجا آوردن اعمال حج آمده است : من شرم دارم که خداوند را ملاقات کنم در حالی که پیاده به خانه او نرفته باشم ، پس بیست بار از مدینه با پای پیاده به زیارت خدا رفت( اخبار اصفهان ج۱ص۴۴) ودر نقل سیوطی گزارش شده است که آن حضرت بیست و پنج بار با پای پیاده به سفر حج رفت( تاریخ الخلفا ص۷۳) به امام سجاد (ع)عرض شد : چه قدر فرزندان پدرت اندک اند ، فرمود : شگفت ، این که من از او به دنیا آمده ام ، او در یک شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند . پس چه وقتی برای زنان داشت ؟ ( تاریخ یعقوبی ج۲ص۲۴۷/ العقدالفرید ج۲ص۳۴۳) ابن اثیر می نویسد : حسین (ع) فاضل بود و روزه و نماز و حج و صدقه و همه کارهای خیر را فراوان انجام می داد( اسدالغابه ج۲ص۲۷)طبری نقل کرده است که بعد از به شهادت رسیدن امام حسین (ع)عبیدالله بن زبیر در میان مکیان به پا خاست و در ضمن خطبه ای گفت : عراقیان ، به جز اندکی ، خیانتکار و نابکارند و کوفیان، اشرار عراقیان هستند و آنان حسین را دعوت کردند تا یاری اش دهند ، به خدا سوگند ، کسی را کشتند که شب زنده داری اش طولانی و روزه اش در روز فراوان بود.( تاریخ طبری ج ۵ص۴۷۴)
در مجموع روایات بیشماری که از اهل بیت (ع)درباره آداب و سلوک اسلامی برای خط دهی فکری شیعیان صادر شده است ، همگی بیانگر این نکته است که اهل بیت (ع)فارغ از تاکید بر پذیرش ولایت و امامت آنها در عرصه اعتقاد و باور ، به فکر تربیت انسان های کامل و ناب در عرصه عمل نیز بودند تا مردم، حقیقت تشیع را در آن متبلور ببینند ، انسانهایی که در هر لحظه و ساعت با یادخدا روزگار بگذرانند و در ابعاد گوناگون رفتاری سر آمد و الگو قرار گیرند ، تاکید اهل بیت (ع) بر سلام کردن شیعیان به همدیگر( بحارالانوار ج۷۶باب ۹۷حدیث ۱۸) نهی نمودن از اینکه اجیر پیش از دانستن ا ُجرتش به کار گرفته شود( امالی صدوق ص۳۴۷) در روایتی از امام صادق (ع)وارد شده است که : مسلمان برادر مسلمان است و حق مسلمان بر برادر مسلمانش این است که اگر او گرسنه است ، سیر نباشد ، در حالی که وی تشنه است ، سیراب نباشد و آن گاه که برادرش عریان است ، پوشیده نباشد( اختصاص ص۲۷) امیرالمومنین(ع) فرمودند : خون و مالت را به برادرت بذل کن و عدل وانصاف را برای دشمنت و خوش رویی و احسانت را به عامه مردم ، بر مردم سلام کن و آنان نیز بر تو سلام کنند ( بحارالانوار ج ۷۸ باب ۱۶حدیث ۷۶) و همچنین فرمود : مومن کسی است که کسبش پاک ، خلقش نیک و درونش درست باشد، زیادی مالش را در راه خدا بدهد ، پر نگوید ، مردم را از شر خود نگاه دارد و با آنان به انصاف رفتار کند( خصال ص۳۵۱حدیث ۳۰۰) امام سجاد (ع) فرمودند : شناخت کمال دین مسلمان ، به ترک سخن در جایی است که به آن اعتنا نمی شود ، کمی جدل ، حلم ، شکیبایی و حسن خلق او است( الکافی ج۲ص۲۴۱حدیث ۳۶) از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند : دوست ندارم که جوانان شما را جز در دو حال ببینم :دانشمند و یا دانش آموز پس اگر چنین نکنند ، کوتاهی کرده است، و اگر کوتاهی کند نعمت خودرا تباه ساخته است و اگر نعمت خود را تباه سازد گناه نموده است و اگر گناه کند سوگند به کسی که محمد (ص) را به حق بر انگیخت در دوزخ سکنی گزیند( امالی طوسی حدیث ۶۰۴) تمامی این موارد از زمره تشیع سلوکی و هویت اصلی شیعه بشمار می آید ، هویتی که بر اخلاق مداری استوار است همانگونه که بر باور و عقیده نیز استوار می باشد ، در این موضوع روایاتی نیز هست که معیار قرار دادن زیادی انجام دادن اعمال نهی شده است مثلا از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمودند : به بسیاری نماز ، روزه ، حج ، کارهای نیک و زمزمه های آنان در تاریکی شب ننگرید ، بلکه به راستگویی و ادای اماناتش نظر کنید( عیون اخبارالرضا ج۲ص۵۱حدیث ۱۹۷) در حقیقت میان این روایات با روایات اولی که نقل شده است، اختلاف و تناقضی وجود ندارد ، بلکه حضرت اشاره به این نکته دارند که برخی اعمال دینی را زیاد انجام می دهند اما به روح اسلام که پایبندی به اخلاق الهی و آداب معاشرت نیکو با مردم است پایبند نیست ، در نگاه تشیع سلوکی این گونه افراد نیز هرچند عبادات سنگین و طاقت فرسا انجام دهند باز جزء کسانی که از مصادیق تشیع سلوکی باشد قرار نمی گیرند ، تشیع و هویت شیعی سلوکی یعنی پایبندی به آموزه هایی که اهل بیت (ع) در تمامی عرصه های فردی و اجتماعی به همراه مداومت و دوام ذکر و یاد خداوند در ساعات روز دارند، همانگونه که از امام صادق (ع) روایت شده است که بیشتر عبادت ابوذر اندیشه و عبرت پذیری بود( خصال ص۴۲حدیث ۳۳) رسول خدا (ص)فرمودند : عبادت هفتاد جز دارد و برترینش جستجوی رزق حلال است( معانی الاخبار ج۲باب ۴۱۱ ص۳۵۹)همه ی این موارد در کنار کثرت عبادت از معیار های تشیع سلوکی بشمار می آید ، درباره محمد بن مسلم از اصحاب خاص امام محمد باقر (ع) از عبدالله بن محمد بن خالد برقی روایت شده است که : در عبادت زبان زد بود و از عباد زمان خود شمرده می شد ( اختصاص ص۵۱) اشخاصی چون محمد بن مسلم ،اویس قرنی و .....همگی تربیت شدگان مکتب اهل بیت (ع) بودندکه شیوه زندگی و معاشرت خود را با آموزه های ایشان تطبیق می دادند ،این موضوع نیاز مند تفاصیل زیاد و طرح بحث بیشتری دارد که تدوین یک کتاب مستقل در این باره ضروری به نظر می رسد . بنابر این در نقل جاسوسی معقل از شیعیان به این نکته اشاره شده است که شیعیان به کثرت نماز و عبادت معروف بوده اند.
https://eitaa.com/Ashuraresearch
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مالک بن نسیر جبه کلاهدار حسین را که از جنس خز بود غارت کرد و وقتی آن را به کوفه آورد آن را به زنش ام عبدالله داد تا بشوید ،زنش به وی گفت: آیا بُرنُس پسر دختر رسول خدا ( ص) را غنیمت گرفته ای و به خانه ی من آورده ای؟ از پیش من برو ،خدا گورت را پر از آتش کند.
دوستانش گفتند که دستان او خشکید و وضع فلاکتباری داشت تا این که مرد.
مقتل خوارزمی ج۲ص۳۵
https://eitaa.com/Ashuraresearch
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انس بن مالک نقل می کند :
نزد حسین بودم که کنیزی با دسته گلی در دست، وارد شد و به ایشان با آن، تحیت و درود گفت . حسین هم فرمود:
به خاطر خدا آزادی.
من گفتم: با یک دسته گل تحیت دادن، این قدر نمی ارزد که به خاطر آن آزادش کنی.
فرمود: خدای بزرگ ما را چنین پرورده است و بهتر از تحیت او آزادی اش بود.
نثر الدر ج۱ ص۳۳۵
کشف الغمه ج۲ص۲۴۳
الفصول المهمه ص۱۷۵
https://eitaa.com/Ashuraresearch
صل الله علیک یا ابا عبدالله الحسین.ع.
فراخوان نگارش مقاله با موضوع پیراهن معظم سیدالشهدا
فصل نامه پژوهش نامه معارف حسینی به عنوان تنها نشریه تخصصی امام حسین.ع. در نظر دارد که یکی از شماره های سال ۱۴۰۳ را به موضوع پیراهن سیدالشهدا اختصاص دهد و این شماره در تیراژ گسترده منتشر و در اختیار نخبگان جهان اسلام قرار خواهد گرفت.
لذا از نویسندگان و پژوهشگران علاقه مند به پژوهش در قلمرو اباعبدالله.ع. درخواست می شود که مقالات خود را بر اساس ساختار فصلنامه معارف حسینی تا پایان خرداد۱۴۰۳ به سایت نشریه یا از طریق ایتا به شماره ۰۹۱۱۳۷۰۱۲۳۵ شورای سردبیری مجله معارف حسینی ارسال نمایند.مقالات منتخب ضمن چاپ از هدایایی ارزشمند برخوردار خواهند شد.
مواردی از موضوعات
سیر تاریخی پیراهن سیداشهدا
پیراهن سیدالشهدا در عرش الهی
پیراهن سیدالشهدا به عنوان نماد تشییع
پیراهن سیدالشهدا نماد تبیین معارف شیعی
پیراهن سیدالشهدا سند مظلومیت اباعبدالله
پیراهن سیدالشهدا پرچم قیام امام عصر.عج الله.
پیراهن سیدالشهدا در روایات معصومین.ع.
پیراهن سیدالشهدا در اشعار شاعران
پیراهن سیدالشهدا از دیدگاه عرفا
پیراهن سیدالشهدا از دیدگاه حکیمان الهی
پیراهن سیدالشهدا در ادبیات داستانی و رمان
پیراهن سیدالشهدا در ادبیات جهان
راهکارهای معرفی پیراهن سیدالشهدا به جهانیان
آثار و کتب منتشر شده پیرامون پیراهن سیدالشهدا
و هر موضوعی دیگر مرتبط با پیراهن سیدالشهدا
http://maarefehosseini.ir/
May 11
تحلیل چهارم گزارش ۱۱: خرید اسلحه توسط ابو ثمامه :
بنابر آنچه گذشت پول هایی که توسط معقل برای مسلم بن عقیل (ع)آورده شده بود ، به ابو ثمامه تحویل داده شد تا او از آنها استفاده کرده و به وسیله آنها اسلحه بخرد ، اما سوالی که مطرح می گردد این است که خرید اسلحه به چه منظوری بوده است ؟ مگر نه اینکه مسلم بن عقیل(ع) تنها سفیر امام حسین (ع)بوده تا از اوضاع کوفه آگاه گردد و امام حسین (ع) در آغاز اعزام او از مکه به او دستور داده است که امرش را مخفی نماید( انساب الاشراف ج۳ص۳۷۰/ تاریخ یعقوبی ج۲ص۲۴۲)پس این خرید اسلحه بااین مخفی کاری چگونه قابل جمع می باشد ؟ در پاسخ باید گفت که خرید اسلحه از این جهت بوده که با اقبال زیاد مردم کوفه به مسلم و بیعت کردن با او ، این احتمال تقویت می شد که امام حسین(ع) عازم کوفه گردد ، از طرف دیگر نیرو های حکومتی نیز بیکار نمی نشستند و برای دفع امام حسین(ع) دست به اقدامات نظامی می زدند ، خرید اسلحه برای این جهت بود که اگر از سوی نیرو های نظامی بنی امیه و ابن زیاد هنگام ورود امام حسین(ع) حرکتی صورت بگیرد ، اسلحه به میزان کافی داشته باشند تا بتوانند به وسیله آن از حضرت دفاع نمایند و مو قعیت شهر کوفه را برای امام تثبیت کنند .
https://eitaa.com/Ashuraresearch