فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحلیل سوم گزارش ۳۱:
چرا امام حسین علیه السلام به مخالفت ها اعتنایی نکرد؟
قسمت دوم
۲:نامه های کوفیان:
با مرگ معاویه بن ابی سفیان و بیعت نکردن امام حسین(ع) با یزید، مردم کوفه نامه هایی متعددی را به امام گسیل داشتند، نامه ها در اغلب موارد متعلق به دو یا چهار نفر بود، تعداد نامه ها در منابع مختلف درج شده است برخی صد و پنجاه نامه( الارشاد ج۲ص۳۸) طبری پنجاه و سه نامه(تاریخ طبری ج۵ص۳۵۲) بلاذری پنجاه نامه( انساب الاشراف ج۳ص۳۷۰) دینوری صد نامه ( اخبارالطوال ص۲۲۹) که در دو خورجین جای می شدند نقل کرده اند، در این میان تنها سید بن طاووس رقم دوازده هزار نامه را نقل کرده، که گاهی در یک روز ششصد نامه از کوفه به مکه ارسال می شده است( الملهوف ص۱۵)همچنین تعداد افرادی که با مسلم بن عقیل(ع) بیعت کرده اند را منابع معتبر بین دوازده هزار نفر ( تاریخ طبری ج۵ص۳۴۷)تا هیجده هزار نفر( مروج الذهب ج۳ص۶۴) ذکر کرده اند ، البته گزارشهای دیگری چون بیست هزار نفر( شرح نهج البلاغه ج۱۱ص۴۳) بیست و پنج هزار نفر( مناقب آل ابی طالب ج۴ص۹۹) وحتی سی هزار نفر( الامامه و السیاسه ج۲ص۸) و چهل هزار نفر( البدایه و النهایه ج۸ص۱۷۴) نیز در برخی موارد ذکر شده است، با این اوصاف آیا شایسته بود که امام حسین(ع)به این شوق و ذوق مردم توجه ننماید و حجت را بر آنها تمام نکند؟ به راستی اگر امام حسین(ع) به این نامه ها و بیعت ها پاسخ مثبت نمی داد و به سوی آنها حرکت نمی کرد و در مکه می ماند، اکنون ما درباره این عملکرد چه قضاوتی می کردیم؟ آیا عدم پاسخ گویی به کوفیان را، حرکتی غیر منطقی و غیر عاقلانه تحلیل نمی کردیم؛ این رویداد را باید فارغ از نتیجه ای که به وقوع پیوست تحلیل نمود و آن را واکاوی کرد که در آن برهه چه تصمیمی درست و صحیح بوده است، از دیگر سو، امام حسین(ع) تمامی جوانب کار را به صورت دقیق و کاملا عاقلانه پی ریزی کرد، اعزام مسلم بن عقیل (ع)، مطمئن شدن مسلم از ارادت کوفیان، نامه او به امام(ع) مبنی بر مساعد بودن شرایط کوفه، همگی نشان دهنده سنجیده عمل کردن حرکت امام (ع) دارد ؛ در واقع اگر برخی سخنان ابن عباس ، محمد بن حنفیه و دیگران را عاقلانه بدانند، حقیقتا درباره این تعداد نامه و بیعت انجام شده چه قضاوتی می کنند؟ اما درباره سوابق مردم کوفه که بارها در این گفتگوها به آن یاد آوری شده است، باید گفت که امام به عنوان امام و پیشوا برای شیعیان و به عنوان فرزند رسول خدا (ص) و یک فرد اثر گذار در اجتماع آن روز مسلمین برای غیر شیعیان ،در حاکمیت و خلافت ظاهری ، مورد اقبال عمومی مردم قرار گرفته بود، درست است که کوفیان در برهه هایی نسبت به امامان پیشین بی وفایی کرده اند. اما این خاطره تلخ تاریخی بدین معنا نیست که این بی وفایی از جانب شیعیان کوفه واقع گردید بلکه کوفه شهر هزار مذهب و اندیشه بوده است ، با این وصف، اقبال عمومی آن هم از شیعیان و غیر شیعیان ، امری نبود که امام حسین(ع) از کنار آن بگذرد و به این رویکرد اعتنایی ننماید.
@ashoora_61
اوضاع مذهبی در ایران زمان امامت امام حسین (ع) آشفته بود، حضور اندیشه فتوحات و کشورگشایی های خلیفه پیشین در ایران که تنها در مدت خلافت امیرالمومنین(ع) و امام حسن (ع) متوقف گردید، موجب نشده بود تا مردم ایران به راحتی دین اسلام را بپذیرند، نرشخی در تاریخ بخارا آورده است ، در اوائل قرن دوم نه تنها بیشتر مردم بخارا اهل ذمه بودند، اهل کرمان نیز در عهد اموی همچنان به آیین گذشته خود وفادار بودند( تاریخ بخارا ص۸۲)گزارش ابن حوقل به روشنی از گرایش های دینی مردم ایران بعد از فتوحات خبر می دهد؛ زرتشتی گری تا قرن ها پس از ورود اسلام ، در برخی مناطق ایران به ویژه نواحی مرکزی و جنوب دارای نفوذ بوده و آتشکده ها نیز فعال بوده اند( صوره الارض ص۴۳)روند اسلامی شدن ایران تا اواخر قرن اول هجری به نفع تشیع نبود بلکه اندیشه غالب با تفکر خلافت و عامه بوده است، مناطقی از ایران در این دوره زمانی یعنی غور( روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات ص۲۵۸)و خوارزم( تاریخ رویان ص۲۵)در زمان خلافت معاویه ، از لعن کردن امیرالمومنین(ع) امتناع کردند اما این به معنای نفوذ اندیشه شیعه در این مناطق نمی باشد، بلکه بنابر نقل یعقوبی، تشیع در خراسان بعد از زید بن علی رواج پیدا کرد( تاریخ یعقوبی ج۲ص۳۲۶)البته این رواج داشتن ، باز هم کمکی به گفتمان اهل بیت(ع) نمی نمود، چرا که بنی العباس اوضاع سیاسی و فضای ذهنی مردم آنجا را به خوبی در دست گرفته بودند، ابن طقطقی می نویسد: خراسان بهترین مکان برای بنی عباس بود( الفخری ص۱۰۴) و همچنین محمد بن علی بن عبدالله بن عباس که آغازگر تلاش برای بسط عباسیان در مناطق اسلامی بود، به دعات خود که راهی خراسان بودند می گفت: برشما باد به خراسان ، چرا که آنجا افراد زیادی هستند که صاحبان سینه های صاف و سالمند، در قلوب آنان، گرایش خاصی جای نگرفته و فساد بدان سرایت نکرده است( اخبار الدوله العباسیه ص۱۹۹) در واقع شهر قم را باید نخستین شهر شیعی در ایران دانست که پیشینه تشیع آن به ربع آخر قرن اول هجری و توسط سکونت اعراب اشعری باز می گردد( تاریخ تشیع در ایران ص۱۷۳)قمی ها هنگامی شیعه شدند که از واقعه عاشورا چندین سال گذشته بود؛ با این اوضاع آشفته دینی که باور عامه در آن اغلبیت داشت و ادیانی چون زردتشتی، مسیحی، یهودی و حتی خوارج نیز در برخی نقاط ایران حضور جدی داشتند، آیا می توانست گزینه مناسبی برای کاروان حسینی باشد؟ مضافا بر اینکه حرکت کاروان حسینی از مکه به سوی ایران ، قطعا با شدت عمل دستگاه خلافت مواجه می گردید و یزید بن معاویه به هیچ صورت چنین اجازه ای به حضرت نمی داد تا بتواند به مناطقی سفر نماید که از تیرس او خارج گردد ، مناطقی چون غور و خوارزم شاید مطلوب تر به نظر می رسید، اما فاصله بسیار زیادی تا مکه داشت به طوری که حتی اگر امام حسین(ع) قصد حرکت به سوی آنها را نیز داشت، طبیعتا نمی توانست به آنجا برسد و در بین راه و حتی در برخی مناطق ایران از پیشروی او ممانعت می کردند، بنابر این ایران نمی توانست گزینه مناسبی برای امام شهیدان باشد .
@ashoora_61
21.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب تاسوعا یادی کنیم از روضه خوانی مرحوم کوثری
@ashoora_61
ورود اسلام به سرزمین مصر به دهه دوم هجری و در دوره خلافت عمر بن خطاب باز می گردد، طبیعی بود که در آغاز، اندیشه عامه و دستگاه خلافت از گسترش بیشتری در این سرزمین برخوردار بوده است ، با شورش مردم بر عثمان و کشته شدن او و اقبال مردم به امیرالمومنین(ع) ، خلافت به آن حضرت رسید، امیرالمومنین(ع) فرمانداری مصر را در آغاز به قیس بن سعد بن عباده واگذار کرد، با اهتمام او ، تمام مصریان ، غیر از ساکنان قریه "فربتا"که طرفدار عثمان بودند ، پیرو علی شدند و از او اطاعت کردند( المواعظ و الاعتبار ج۴ص۹۳) این امر تنها تا بعد از شهادت امیرالمومنین(ع) ادامه داشت تا اینکه با به خلافت رسیدن معاویه ، سپاه و اشراف مصر به عثمان و معاویه گرایش پیدا نمودند و عموم مردم هنوز به علویان متمایل بودند( همان ص ۱۵۶) اما این تمایل با سیاست ارعاب و تهدید معاویه و آغاز تعقیب شیعیان به تقیه کردن آنها بدل شد( همان ص۱۵۷) در واقع اوضاع اجتماعی و سیاسی مصر به گونه ای نبود که امام احتمال حضور و اثرگذاری را بتواند در آن بدهد، چرا که بنی امیه با قدرت در این سرزمین حضورداشتند و شیعیان در حاشیه قرار بودند، مضافا بر اینکه هیچ گونه اقدام و دعوتی نیز از سوی سران مصریان برای امام حسین (ع) ارسال نگردید و به دلیل وجود فضای سیاسی سنگین مردم مصر نمی توانستند حرکتی در جهت اهداف امام حسین (ع) انجام دهند.
@ashoora_61