🔰 حق رأی اکثریت سرپوشی بر جهل جهانی
✍شهید #سید_مرتضی_آوینی
🔸 مجموع آیات قرآن درباره «اكثریت» حكایت از این دارد كه تمایلات اكثریت نه تنها با حقّ سازش ندارد، بلكه غالباً متناقض آن است. در جلد هفتم "المیزان" صفحات ۱٧٢ و ۱٧٣ آمده است:
🔸 و اینكه گفتیم روش اسلام به پیروى از حقّ است، نه سازش با تمایلات مردم، از روشن ترین مطالبى است كه از قرآن مجید بدست مى آید. خدا میفرماید: "هُوَ الَّذى اَرْسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى و دینِ الْحق ِّ(توبه ٣٣) و در توصیف مؤمنین چنین میفرماید:"وَتَواصَوا بِالْحَق" (عصر٣) و مى فرماید: "لَقَد جِئناكُم بِالْحقّ وَلكنَّ اَكْثَرَكُم لِلْحقّ كارِهونَ"(زخرف ٧٨)
🔸 در این آیه اعتراف كرده است كه "حقّ" سازشى با تمایلات اكثریت و هوى و هوسهاى ایشان ندارد و سپس لزوم موافقت با اكثریت و هواهاى ایشان را به نام اینكه موجب فساد است بیان نموده و در آیات ٧۰ و ٧۱ سوره مؤمنون مى فرماید : "لَوِ اتَّبَعَ الْحقُّ اًهْوائَهُم لَفَسَدَت السّمواتِ والْاَرضُ" و اگر حقّ تابع هواى نفس آنان شود، همانا آسمان و زمین و هرچه در آنهاست فاسد خواهد شد. و ما مى بینیم كه جریان حوادث و روزافزون شدن حجم فساد، مفادّ این آیه را تصدیق مى كند.
🔸 بیان حضرت علاّمه در این زمینه ناظر بدین معناى بسیار ظریف است كه این انسان است كه علم و ادراك و اعمال خود را با میزان حقّ مى سنجد، نه اینكه حقّ تابع علم و ادراك و اعمال انسان باشد. حال آنكه در تمدّن امروز بشرى، "تمایلات اكثریت" و "قوانین مدنى" میزان و معیار حقّ است.
📚 مقدمه کتاب حکومت فرزانگان؛ مقاله رأی اکثریت شهید آوینی
🆔 @ashora_karbala
✍ #حرف_دل
▪️ جامعهای که اکثریت آن مطالعه را یک نیاز ضروری و اساسی نمیداند،
▪️ جامعهای که اگر بپرسید، از صد نفر، ٩٩ نفر شخصیتی به نام علامه طباطبایی و علامه محمدتقی جعفری و شهید مطهری و استاد صفایی حائری و شهید آوینی و ... را نمیشناسند،
▪️ جامعه ای که بی سوادها و شومن ها و ملیجک ها و سلبریتی هایش جریان ساز باشند
▪️ جامعهای که با پول سیگار و نوشابه و قلیان و لوازم آرایش و دورریز مواد غذاییاش میتوان هزاران کتابخانه ساخت،
▪️چنین جامعهای روی خوش نخواهد دید، چه این جناح روی کار بیاید چه آن جناح، چه این حکومت باشد چه هر حکومت دیگری ،
▫️ بهسوی آینده، یک راه بیشتر نداریم،
راهی دور و دراز و دشوار، بدون میانبر.
▫️ تنها راه نجات این است:
هر کس اصلاح را از خودش آغاز کند.
جملهشان از خوف غم در عین غم
در پی هستی دویده در عدم
🆔 @ashora_karbala
🔰چقدر مخلوق ضعیف و بی مایه ای هستی؛ ای انسان؟
✍ #امام_خمینی (ره)
🔹قلب ما انسانها بسیار ضعیف و سخت بی ثبات است، به مجرد فی الجمله امتیاز و تعیّنی می لغزد و از اعتدال منحرف می شود. چه بسا باشد انسانِ بیچاره ی ضعیفی که از تمام مراحل شرف و انسانیت و عزت نفس و کمال آدمیت عاری و بری است به واسطه دو سه زرع پارچه ابریشمی و یا پشمی که در بُرش و دوخت آن تقلید از اجانب کرده یا آنکه با چندین ننگ و شرف فروشی آن را تحصیل نموده بر بندگان خدا به نظر حقارت و کبر و ناز نگاه و هیچ موجودی را به چیزی نشمرد.
🔹 و این نیست جز از کمال ضعف نفس و کوچکی ظرفیت که فضلات کرم و لباس گوسفند را مایه اعتبار و شرف خود پندارد. ای بیچاره انسان، چقدر مخلوق ضعیف بی مایه ای هستی؛ تو باید فخر عالم امکان و خلاصه کون و مکان باشی؛ تو آدم زاده ای، باید معلم اسماء و صفات باشی؛ تو خلیفه زاده ای، باید از آیات باهرات باشی؛ "تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر".
🔹 بدبخت ناخلف، یک مشت فضلات و ملبوسات حیوانات بیچاره را غصب نموده و با آن افتخار فروشی می کند؛ این افتخار از کرم ابریشم و گوسفند و شتر و سنجاب و روباه است، چرا با لباس دیگران فخریه می کنی و با افتخار دیگران؛ ناز و تکبر می نمائی.
📚 آداب الصلاة؛ ص ٨٨
🆔 @ashora_karbala
💠 شرط ضمانت بهشت؛ عدم درخواست از غیر خدا
🔸 در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است: گروهی از انصار به پیامبر (ص) عرض کردند: ای رسول خدا! برای حاجتی نزد شما آمده ایم. حاجت ما این است که در پیشگاه پروردگارت، بهشت را برای ما ضمانت کنی. پیامبر (ص) سرش را به زیر افکند، سپس عصایش را چند بار به زمین زد و سرش را بلند کرد و فرمود: «ضمانت می کنم به شرطی که از هیچ کس جز خدا چیزی را تقاضا نکنید».
🔸 امام صادق (ع) در ادامه فرمود: آنان تعهد دادند در زندگی از احدی تقاضا نکنند، تا آن جا که اگر یکی از آنان در سفر بود و سواره حرکت می کرد و تازیانه اش به زمین می افتاد، خوش نداشت به کسی بگوید تازیانه را به من بده، بلکه خودش پیاده می شد و تازیانه اش را برمی داشت؛ یا اگر یکی از آنان در کنار سفره دستش به آب نمی رسید، به کسی نمی گفت آب را به من بده، بلکه خودش برمی خاست و ظرف آب را برمی داشت.
🔻 در این حدیث پیامبر (ص) شرط ضمانت بهشت را عدم درخواست از غیر می داند. تحقق این امر مستلزم توجه به توانمندی های خداداد خویش و توکل بر خدا و استعانت از او به جای استعانت از بندگان خداست. نتیجه اش این است که انسان با عزّت نفس بالا، عقل خویش را در حد کمال به کار می گیرد، در کسب علم و دانش می کوشد و با رعایت تقوا و پرهیزکاری و توکل به خدای متعال، از تمام توان خود برای اهداف خویش بهره می جوید و نیز خفّت و خواری ناشی از اظهار نیاز به هم نوعان را نمی پذیرد.
📚الکافی، ج ۴، ص ٢۱، ح ۵
🆔 @ashora_karbala
🔰 اعتماد به نفس یا اعتماد به خدا؟
✍ آیت الله #جوادی_آملی
🔹 یكی از افكاری كه از مغرب زمین به حریم اندیشه ناب توحیدی مسلمانان و موحدان نفوذ كرده، این است كه اعتماد به نفس از فضایل است و باید دیگران را به آن ترغیب كرد؛ در حالی كه اسلام هرگز اعتماد به نفس را تأیید نكرده است؛ زیرا انسانی كه مالك هیچ شأنی از شئون خود نیست: "لا یملك لنفسه نفعاً ولا ضرا ولا موتاً ولا حیاةً ولا نشوراً" چگونه می تواند بر خود تكیه كند؟
🔹 آنچه از نظر اسلام فضیلت به شمار می رود و دین به آن بها می دهد اعتماد و توكل بر خداست، چنانكه حضرت امام جواد (ع) فرمودند: "الثقة بالله تعالی ثمن لكل غال وسُلَّم إلی كل عال" اعتماد به خدا بهای هر كالای گرانبها و نردبان صعود به هر درجه بلندی است. تكیه گاه مؤمن، قدرت بی كران و مستقل خدای سبحان است، نه قدرت خودش و نه قدرت دیگران.
🔹 اما اعتماد به نفس یا اعتماد به دیگران از نظر اسلام رذیلت است؛ زیرا معنای اعتماد به نفس آن است كه انسان به حول و قوّه خود اعتماد كند، در حالی كه خدای سبحان در معرفی مؤمنان می فرماید: آنان در برابر تهاجم بیگانگان می گفتند: "حسبنا الله ونعم الوكیل" آنان نمی گفتند قدرت نظامی و توان رزمی ما كافی است. انسانی كه در برابر خدا عاجز است و مالك چیزی نیست، باید بر خدا توكل كند نه بر نفس خود.
📚 مراحل اخلاق در قران کریم ص٣۶٧ تا ٣۶٩
🆔 @ashora_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ببینید| عزت نفس
🎬 استاد متفکر #شهید_مطهری
▫️ این مسأله به اصطلاح امروز «اعتماد به نفس» در مقابل اعتماد به انسانهاى دیگر، حرف درستى است، البته نه در مقابل اعتماد به خدا. اعتماد به نفس سخن بسیار درستى است؛ یعنى اتّکال به انسان دیگر نداشتن، کار خود را تا جایى که ممکن است خود انجام دادن و از احدى تقاضا نکردن. حتی اگر شما مجبور شدی از دیگران چیزی در خواست کنی؛ چطور باید بخواهی؟
▫️پیغمبر اکرم (ص) فرمود: "اطْلُبُوا الْحَوائِجَ بِعِزَّةِ الْانْفُسِ" بشر به بشر حاجت پیدا مىكند. فرمود: اگر حاجتى دارید هیچ وقت پیش كسى با ذلت حاجت نخواهید، با عزت نفس بخواهید؛ یعنى عزت خودتان را لكه دار نكنید، نگویید از نظر جهاد با نفس و مبارزه با هواى نفس بهتر است كه به شكل یك گدا از كسى چیزى بخواهم؛ نه، اسلام اجازه نمىدهد...
🆔 @ashora_karbala
راهحلِ مشکلات زندگی .mp3
7.93M
🎧 بشنوید | صوت سخنرانی
🎙استاد سید محمدمهدی #میر_باقری
🔰موضوع: "نقش تقوا و توکل در عبور از بنبستهای زندگی"
☑️ خدای متعال برای انسان و جامعه یک بن بست هایی قرار می دهد و اساس تکلیف هم در همین ها است؛ چون انسان هرچه به حسب ظاهر محاسبه می کند می بیند راهی برای عمل به وظیفه و تکلیف وجود ندارد زیرا به بن بست برخورد می کند؛ حال در این شرایط اگر انسان ترسید و تسلیم شرایط شد و پا روی تکلیف الهی خودش گذاشت همیشه در محدودیت باقی می ماند، اما اگر نترسید و طرف خدای متعال را گرفت خدای متعال راه عبور از این تنگنا را برای او باز می کند.
☑️ مانند اینکه جامعه ای را خدای متعال در شرایط سخت قرار می دهد و دشمن آن ها تهدید می کند؛ به حسب ظاهر همه اسباب در اختیار دشمن است و براساس قرائن ظاهری چاره ای جز تسلیم شدن و پذیرفتن دشمن نیست، اما خدای متعال این اجازه را به جامعه نمی دهد، حال اگر این جامعه ترسیدند و جانب خدا و تکلیف را رها کردند و جانب اسباب را گرفتند همیشه در بن بست اسباب و شرایط می و همیشه باید با این شرایط زندگی کنند، ولی اگر نترسیدند و جانب خدای متعال را گرفتند خدای متعال شرایط را به نفع آنها تغییر می دهد و آنها را از اسارت شرایط بیرون می آورد، در این هنگام خداوند آن تعلقات و نیازمندی هایی که موجب می شد انسان بار تکلیف را زمین بگذارد تأمین می کند، از جایی هم تأمین می کند که انسان محاسبه آن را نمی کرد
⏰ مدت: ۵٨:۵۰ دقیقه
📶 حجم: ٧ مگابایت
🗓 ۶ مرداد ماه ٩٢ در شهر شاهرود
🆔 @ashora_karbala
🔰به چه چیز خود میبالیم؟
✍ #امام_موسی_صدر
♦️ این "اعتماد به نفس" که اصطلاح رایجی نیز می باشد؛ یعنی چه؟ می گویند فلانی اعتماد به نفس دارد، بیباک و شجاع است. اعتماد به نفس با غرور متفاوت است. توکل و اعتماد به خدا نوعی کمال است، یعنی وقتی من با تعارضی روبهرو میشوم، وقتی وارد نبردی میشوم، وقتی دچار بلا و گرفتاری میشوم، وقتی مشغول زندگی و کار هستم، اگر به خدا تکیه داشته باشم، قوی و نیرومندم. به واسطۀ توکل به خدا قوی هستم، ولی فروتنی و تواضع دارم به این نکته و به این نتیجه توجه دارید؟
♦️ انسان به چه چیزی میخواهد خود را بزرگ بشمارد؟ به چه چیزی میبالیم و خود را بزرگ میشماریم؟ من موجودی هستم که اختیار سود و زیان و مرگ و زندگی و رستاخیز خود را ندارم. هیچ چیز ندارم. نگویید ثروت من، افتخار من، دانش من، بزرگواری من. من و شما که هستیم که چیزی از خود داشته باشیم؟ برهنه به دنیا آمدیم و چیزی نداشتیم و برهنه میمیریم و چیزی با خود نمیبریم بنابراین، این شکوه و قدرت و حرکت و تفکر و اقتدار و زکات و ثروت و دانش در دست ما امانت است و برای خودمان نیست. ما امانتدار آنها هستیم.
♦️ لذا اگر انسان به خودش تکیه داشته باشد، یعنی مغرور باشد، میان حق و باطل فرق نمیگذارد وگاه به راه حق میرود وگاه به راه باطل، زیرا تنها بر خودش تکیه دارد. اما اگر به خدا تکیه داشته باشد، فروتن است نه خودبین و جز در راه حق قدم نمیگذارد، زیرا میداند که خدا او را در راه باطل یاری نمیکند و تنها در صورتی بر باطل غالب می شود که با خدا باشد.
📚 کتاب مسیرة الامام السید موسی الصدر ص ۶٨
🆔 @ashora_karbala
🔰 این، منطق قرآن است...
🔹 #امام_خامنه_ای
🔸 در منطق قرآن، عزت واقعی و کامل متعلق به خداوند و متعلق به هر کسی است که در جبههی خدائی قرار میگیرد. در مصاف بین حق و باطل، بین جبههی خدا و جبههی شیطان، عزت متعلق به کسانی است که در جبههی خدائی قرار میگیرند. این، منطق قرآن است. در سورهی فاطر میفرماید: "من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعا"
🔸 همّت امام (ره) بر این گماشته شد که روح عزت را در این مردم احیاء کند؛ عزت آنها را به آنها برگرداند. امام بزرگوار فرهنگ "ما میتوانیم" را به دهان مردم انداخت و در دل آنها جایگزین کرد؛ این همان فرهنگ قرآنی است که فرمود: "و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین"
🔸 عزت عبارت است از اینکه یک ملت در خود و از خود احساس حقارت نکند. نقطهی مقابل احساس عزت، احساس حقارت است؛ یک ملت وقتی به درون خود؛ به سرمایههای خود، به تاریخ خود، به مواریث تاریخی خود، به موجودی انسانی و فکری خود؛ نگاه میکند، احساس عزت و غرور کند، احساس حقارت و ذلت نکند
🔸 آن کسانی که منتظرند ملت ایران از خود ضعف نشان بدهد، بدانند که ملت ایران در مسیر عزت و اقتدار ملی و استقلالِ خود، در مقابل هیچ تهدیدی ضعف نشان نخواهد داد. اگر مسؤولانی بر سر کار باشند که نتوانند اقتدار ملی و عزت این ملت را نشان بدهند، نمایندهی این ملت نیستند.
🔸 انقلاب؛ پرچم عزت این ملت است و ملّت؛ این پرچم را در دست استوار خود محکم نگه خواهد داشت و به فضل پروردگار تسلیم امام زمان (ارواحنا فداه) خواهد کرد.
۱۳۸۱/۱۱/۲۸
🆔 @ashora_karbala
🔰 با تهذیب نفس علم به بار می نشیند
✍ آیت الله #بهاءالدینی
🔹 مفاسد و تاریکی جهل؛ از تاریکی شب زیادتر است. اسلام می خواهد بشر آگاه شود؛ از این رو می گوید: " طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه " آگاهی بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. انسان تا فهم انسانی پیدا نکند؛ قرآن به درد او نمی خورد؛ نصایح و مواعظ به کار او نمی آید. باید اول با تزکیه و تقوا انسان شود تا بفهمد این حرف ها درست است. ولی تا زمانی که انسان نشده است مثل حیوان است. همانطور که اگر به حیوان بگویند: [داخل مردم نشو؛ خیانت نکن] درک نمی کند. انسان بدون تزکیه نیز چنین است. اگر تزکیه پیدا کرد آن وقت کار درست می شود.
🔹 مرحله ی اول اخلاق اسلامی؛ تهذیبِ نفسِ خود است؛ که انسان به واسطه ی آن آتش را از خود دور می کند. انسان باید قبل از اینکه در اجتماع قبول مسئولیتی بکند خودش را بسازد. همراه با داشتن پست و مقام؛ خودسازی بسیار مشکل است. شخص غیر خود ساخته هم به درد اجتماع نمی خورد. تا انسان مراحلی از سازندگی را طی نکرده است نباید در کارهای اجتماعی وارد شود.
🔹 اگر اراده کنی انسان شوی؛ اراده کنی خوب شوی؛ راهش راه انبیاست. با این حرکت؛ انسان ولیّ درگاه الهی می شود. این حرکت اختیاری است؛ تا اراده نکنی به مقصد نمی رسی. باید درس را با حوصله و دقت خواند؛ از محضر استاد استفاده برد؛ با او بود و حرکاتش را دید تا در نفس انسان تأثیر کند. . اگر از خود غفلت کنیم عاقبت خوبی نخواهیم داشت. با تهذیب نفس است که علم به بار می نشیند و قدرت مفید می شود و خدمت ارزش می یابد.
📚 کتاب شهره ی آفاق؛ ص ٧٢
🆔 @ashora_karbala
🔰 اسیر شهوت بودن، منشأ همه اسارتها
✍ #امام_خمینی (ره)
🔸 به اندازهای که انسان اسیر شهواتش باشد در چشم دیگران ذلیل است و شخصیت او پایین میآید، به میزانی که تابع هوس باشد عبد آن میشود و دیگر آزاد نیست. فرمانده او نفس اماره است که دائم به او دستور سوء میدهد و از خیرات دور میکند، مثلاً دستور به تجسّس و غیبت و … میدهد. پس این فرد عبدِ نفس اماره میگردد عبدی که خوار، ذلیل و بیمقدار است در حالیکه اگر عبد خدای سبحان بود عزیز و مقتدر میشد: «سَخَّرَ لَکمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است براى شما مسخّر کرده. یعنی همه آسمانها و زمین را خداوند برای او سند زده است. با وجودی که عبد، مالک چیزی نیست ولی عبدِ خدا، مالک همه چیز میشود. عبدِ نفس اماره بیمقدار بودن، انسان را بیمقدار میکند و عبدِ خدای عزیز بودن، انسان را عزیز میکند.
🔸 عبدی که از همه تعلقها - غیر از تعلق به حق - رهاست، در حقیقت آزاد است گر چه ظاهراً عبد است. کسی که عبد نفس بشود برای اینکه به شهوات جنسی یا مقامی یا بطنیِ خود برسد، حاضر است در مقابل هرکس و ناکسی سر خم کرده و هر خلافی را مرتکب شود و از هیچ خلاف شرعی مضایقه نمیکند. این فرد هرچند در ظاهر ممکن است، اظهار استغنا و بینیازی کند و وانمود کند عزت نفس دارد و اهل پُست، مقام و شکم و … نیست، ولی باطناً امور نفسانی در نظرش اهمیت به سزائی دارد؛ تا حدی که این امور نفسانی او را بنده خود کرده است.
📚 اربعین حدیث؛ شرح حدیث ۱۶. #حدیث امام صادق (ع)؛ اصول کافی ج ٢ ص ٨٩
🆔 @ashora_karbala
🔰 عظمت مذهب در این است...
✍استاد #علی_صفایی_حائری
🔹 عظمت مذهب در همين است كه با آن روشها و آموزشها؛ انسان را به آزادى مىرساند و راكِدها را راه مىاندازد و يخها را آب مىكند و تبخير مىكند و آزاد مىنمايد و پس از رسيدن به اين آزادى و پس از دست يافتن به وسعت تبخير، به آنها شكل مىدهد و آنها را به عبوديّت مىرساند و نمىگذارد كه اين نيروىِ عظيمِ تبخير، هرز و هدر برود؛ كه آن را در توربينها مهار مىكند و به آن شكل مىدهد و جهت مىدهد؛ تا حركتى و نورى به وجود بيايد. و اين رسالت پس از رسيدن به عبوديّت عملى مىشود ...
🔹 مذهب در اين سطح عالى قرار دارد و مذهب راه انسان (صراط) و روش حركت او (نظامها و احكام) و جهت حركت اوست (توحيد) و آدمى را رهبرى مىكند (رسالت و امامت). و اين است كه از مذهب اصيل نمىشود جدا شد و آزاد شد؛ كه اين مذهب پس از رسيدن به آزادى در سطح عالى و پس از شناخت نيازهاى عظيم، بخارهاى هرزِ آزاد را شكل مىدهد و به نور و حركت تبديل مىنمايد و مسئول و رسالت شناس بار مىآورد.
📚 حرکت؛ ص ۵۱
🆔 @ashora_karbala
💠 زمان، همه چیز را کهنه می کند؛ مگر خون شهید را
🔹 #امام_خامنه_ای
🌿 اگر دهها سال دیگر هم بگذرد، آنچه باید به عنوان بالاترین ارزشها محسوب بشود، همین ارزش شهادت و فداکاری شهیدان عزیز ماست. زمان، همه چیز را کهنه می کند؛ مگر خون شهید را. ببینید از زمان شهادت سیدالشهداء (علیهالصّلاة والسّلام) قرنها گذشته است؛ اما یاد شهیدان و خون شهیدان، روزبهروز اثرش برجستهتر شده است.
🌿 همهی شهیدان عزیزند. در همهی زمانها، شهید ذی قیمت است؛ اما بعضی از شهیدان عزیزترند. شهیدان عزیزتر چه کسانی هستند؟ آن کسانی که در مقاطع حساس به داد اسلام رسیدند و خودشان را فدا کردند. اگر این حساب درست باشد، به نظر من شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، از جملهی عزیزترین شهدای طول تاریخند. چرا؟ چون در این زمان، اسلام از همیشه غریبتر شد.
🌿 دشمنان اسلام، ابرقدرتها و مستکبران، دنیاطلبان و وحشی صفتان، در طول سالهای متمادی به جان اسلام و مسلمین افتادند؛ همهی ابزارها را برای کوبیدن اسلام به کار بردند؛ چه پولها خرج کردند، چه نقشهها کشیدند، و در طول سالهای استعمار، چه لطماتی بر ملتهای مسلمان وارد کردند. در چنین روزگار غربتی بود که انقلاب بزرگ ما و رهبر عظیمالشأن و ملت بزرگوارمان بهپاخاستند. این جوانان و فرزندان و عزیزان شما که در جبههها و پشت جبههها به شهادت رسیدند، در مقابل همهی قدرتهای ظالم عالم قد علم کرده بودند؛ این شوخی نیست.
🎙بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدای استان لرستان ۱٣٧۰/۵/٣۰
🆔 @ashora_karbala
🔰 تعریف و تفاوت رهایی، آزادی و اختیار
✍ #علامه_جعفری
🔸محققان حرفهای، اغلب در بیان سه مرحلهی رهایی، آزادی و اختیار تفاوتی نمیگذارند، در صورتی که این مراحل دارای اختلافات اساسی هستند.
▫️ رهایی، عبارت است از برداشته شدن قید و زنجیری که به نوعی پایند انسان شده است. اعم از این که آن «قید و زنجیر جسمانی» باشد، یا «تعهدی قرارداری یا روانی».
▫️ آزادی، این پدیده عبارت است از رها بودن از قید و زنجیر، به اضافهی داشتن توانایی انتخاب یکی از راههایی که انسان در مقابل خود دارد. انسان در این مرحله، که آزادی نامیده میشود، از استقلال و احساس شخصیت، بیشتر از مرحلهی رهایی برخوردار است، ولی خود این آزادی، تعیین کنندهی نیکی، بدی، عظمت، پستی، زشتی و زیبایی راهی که انسان آزاد انتخاب خواهد کرد، نیست.
▫️ اختیار، عبارت است از نظارت و سلطهی شخصیت به دو قطب مثبت و منفی کار، برای بهرهبرداری از آزادی، در راه وصول به خیر و رشد.
🔸 اگر آزادی را به عقل تشبیه کنیم، اختیار عبارت است از به دست آوردن معقول به وسیلهی فعالیت عقلانی، اختیار عبارت است از بهرهبرداری شخصیت از آزادی، در رویانیدن عوامل عظمتها و رشد انسانی. هر اندازه که یک فرد و یا یک جامعه، در بهرهبرداری از آزادی، در راه اختیار پیشرفت داشته باشد، به همان اندازه از حیات معقول بیشتر برخوردار است.
🔸 جای تردید نیست که تکاپوی اختیاری، هم در معنای سبقت نهفته است، و هم در خیرات. زیرا هدفهایی که با اجبار، در سر راه آدمی قرار میگیرد، فقط هنگامی با عنوان خیر قابل توصیف است که با اختیار به دست آید
📚 حيات معقول، ص ٨٧
🆔 @ashora_karbala