✍ استاد #علی_صفایی_حائری در پاسخ به نامه یک جوان که گرفتار مشکلات جنسی بود، نوشتند :
🔻من به خاطر تجربههاى زيادى كه دارم براى تو چند نكته را بازگو مىكنم؛
1⃣ اين فراز و نشيبها تمام شدنى نيست. مادام كه راه نيفتادهاى مشكل برخورد و تصادف ندارى، فقط مشكل ماندن و گنديدن هست. با شروع حركت درگيرى شروع مىشود و با تصميم و انتخاب تو، مبارزه شدت مىيابد. هر چه قدر ارزش تو و انتخاب تو و عمل تو بيشتر شود، هجوم وسوسهها و شيطنتها زيادتر خواهد بود.
🔸 من از هجوم وسوسهها و درگيرىها مىفهمم كه ارزش بيشترى به دست آوردهام. از هجوم راهزنها بايد بفهمى كه متاع و كالاى ارزشمندى دارى، پس براى مبارزه آماده باش! اين مبارزه در سه جبهه شكل مىگيرد :
▫️در مرحله ذهن و شناخت،
▫️در مرحله قلب و ايمان و عشق
▫️و در مرحله عمل و تمامى زندگى.
هجوم وسوسه و شك عامل شناخت عميقتر و بينشتر است.
🔸 تو به جاى اين فرار و پنهان كردن، به شك؛ جواب مناسبتر بده. سؤالاتت را جمع بندى كن و از شكها و وسوسههاى مهاجم سؤال كن و آنها را مرتب و منظّم بساز. در مورد انسان و جهان و خدا و بهشت و جهنّم و دين و مذهب، برخوردهاى ريشهاى و بنيادى را آغاز كن، ولى اين تمام كار نيست. با عقب نشينى شيطانِ اين جبهه، تازه شهوات و جاذبههاى ديگر شكل مىگيرد. بعد شبهات و جاذبهها سر بر مىدارند. و هر روز يك جور شهوت؛ از شهوت جنسى و زن گرفته تا شهوت مال و ثروت و قدرت و رياست. شهوات را نمىتوان با حرف كنترل كرد.
🔸 احساس را با احساس بزرگتر و عشق را با عشق نيرومندتر بايد مهار كرد. و اين جبهه دوم مبارزه است. و تازه علم و عشق براى مبارزه كافى نيست، كه با وجود ايمان باز هم انحراف و گرفتارى و وسوسه هست و اين است كه بايد در مبارزه توجّه داشت كه زمينه فساد را فراهم نكرد؛ مثل همان داستان ويدئو و حتّى براى تأمين نيازها و شهوات اقدام عقلايى كرد و براى انتخاب همسر از بستگان و اقوام، به صورت عقد بسته برنامه گذاشت و يا با ورزش و دوستان مناسب و دير به رختخواب رفتن، مبارزه را دنبال كرد.
🔸 و تازه با اين همه شناخت و عشق و تمرين و واكسيناسيون، باز ممكن است كه انسان در عمل بلغزد و به فسادى مبتلا بشود، پس سعى كن كه زود باز گردى و توبه كن و نااميد نباش. گناهى كه به توبه متصل شود و تو را به خدا تسليم كند از طاعتى كه تو را مغرور سازد بهتر است.
✍با انتظار رشد بيشتر.
على صفائى حائرى- ۷۵/۸/۲۵
♻️ ادامه دارد.....
📚 رد پای نور در خاطرات من، ص ٧۴
🆔 @ashora_karbala
🔰 آنچه را میدانیم زیر پا نگذاریم تمام سلوک همین است.
📜 دستور العملی که آیتالله #بهجت در نامه خود در مرداد ماه سال ٧۵ نوشتند:
✍ بسمه تعالی
آقایانی که طالب مواعظ هستند، از ایشان سؤال می شود: آیا به مواعظی که تا حال شنیده اید، عمل کرده اید، یا نه؟
آیا می دانید که: «هر که عمل کرد به معلومات خودش، خداوند مجهولات او را معلوم می فرماید»؟
آیا اگر عمل به معلومات - اختیاراً ـ ننماید، شایسته است توقع زیادتی معلومات؟
آیا باید دعوت به حق، از طریق لسان باشد؟ آیا نفرموده: «با اعمال خودتان، دعوت به حق بنماید»؟
آیا طریق تعلیم را باید یاد بدهیم، یا آنکه یاد بگیریم؟
آیا جواب این سؤالها از قرآن کریم:
"والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا" ، و از کلام معصوم: «من عمل بما علم، ورثه الله علم ما لم یعلم» و «من عمل بما علم، کفی ما لم یعلم»، روشن نمی شود؟
خداوند توفیق مرحمت فرماید که آنچه را می دانیم، زیر پا نگذاریم و در آنچه نمی دانیم، توقف و احتیاط نمائیم تا معلوم شود. نباشیم از آنها که گفته اند:
پی مصلحت مجلس آراستند
نشستند و گفتند و برخاستند!
✍وما توفیقی إلا بالله، علیه توکلت و إلیه انیب. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته الاقل محمد تقی البهجة
مشهد مقدس؛ یکشنبه مرداد ماه ۱٣٧۵ هـ.ش. مطابق با ربیع الاول ۱۴۱٧ هـ.ق.
🆔 @ashora_karbala
🔰 در راه راست از کمی روندگان نهراسید..
💠 راه روشن حق
🔻 ای مردم! در راه راست، از کمی، روندگان نهراسید، زیرا اکثریت مردم بر گرد سفره ای جمع شدند که سیری آن کوتاه، و گرسنگی آن طولانی است.
🔻 ای مردم! همه افراد جامعه در خشنودی و خشم شریک می باشند، چنان که شتر مادّه ثمود را، یک نفر دست و پا برید، اما عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگی آن را پسندیدند. خداوند سبحان می فرماید: «ماده شتر را پی کردند و سرانجام پشیمان شدند.» "آیه۱۵٧ سوره شعراء" سرزمین آنان، چونان آهن گداخته ای که در زمین نرم فرو رود، فریادی زد و فرو ریخت.
🔻 ای مردم! آن کس که از راه آشکار برود، به آب می رسد و هرکس از راه راست منحرف شود، سرگردان می ماند.
📚 ترجمه خطبه ٢۰۱ نهج البلاغه
#حدیث
#نهج_البلاغه
🆔 @ashora_karbala
🔰 تبعیت از اکثریت...
✍استاد متفکر #شهید_مطهری
🔹 اولین لغزشگاه از دید قرآن این است که گمان جایگزین یقیین شود. البته برای مسائل ظنّی و احتمالی، در مواردی که نمیتوان یقین حاصل نمود، باید همان ظن و احتمال را در نظر گرفت. اما نکته این است که باید ظن را به عنوان ظن و احتمال پذیرفت؛ وگرنه این منشأ خطا میشود.
🔹 خداوند متعال در آیه ۱۱۶ سوره انعام خطاب به پیامبر میفرماید: "وَ اِنْ تُطِعْ اَکْثَرَ مَنْ فِی الْاَرْضِ یُضِلّوکَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ اِنْ یَتَّبِعونَ اِلَّا الظَّنَّ وَ اِنْ هُمْ اِلّا یَخْرُصونَ" و اگر از اکثریت مردم روی زمین اطاعت کنی، تو را از پیمودن راه خدا باز میدارند و گمراه میکنند. آنها تنها از گمان های خود پیروی میکنند و افکار خود را تنها بر حدس و تخمین پایهگذاری می نمایند»
🔹 بسیاری از مردم این گونه اند که چیزهای مورد باور اجتماع؛ باورشان میشود. یعنی چیزی که در اجتماع مورد قبول قرار گرفته است و یا نسلهای گذشته آن را پذیرفته اند، صرفاً به دلیل اینکه نسلهای گذشته آن را قبول کرده اند می پذیرند. قرآن تأکید میکند که قدمت یک اندیشه نه دلیل کهنگی و غلط بودن آن است و نه موجب صحت و درستی آن.
🔹 باید با سلاح عقل و اندیشه با مسائل روبرو شد؛ نباید عقیده ای درست را به دلیل آنکه دیگران اَنگ و برچسب به انسان می زنند رها کرد و نباید عقیده ای را به صرف تعلق داشتن به این یا آن و شخصیت بزرگ و معروف و یا به دلیل کهنگی و قِدمت آن پذیرفت. در هر زمینه ای باید خود به تحقیق و بررسی در مورد مسائل پرداخت.
📚 آشنایی با قرآن؛ مجموعه آثار؛ ج٢۶، ص، ۶۵ و ۶۶
🆔 @ashora_karbala
92-8-8.mp3
5.99M
🎧 بشنوید | صوت سخنرانی
🎙استاد آیت الله #مصباح_یزدی
🔰 موضوع: " از موانع شناخت حق؛ پيروي کورکورانه از اکثریت است؛ حق را باید جستجو کنیم و بیابیم"
☑️ در اينجا پرسشی مطرح است که آیا عدم قبول گفته اکثريت به معنای حجیت نظر اقليت نيست؟ وقتي پيروي از اکثريت درست نيست ناچار بايد از اقليت پيروي کنيم، آیا اين درست است که بگوييم بايد در هر موضوعي به گفته اقليت عمل کنيم؟! اين سخن يک مغالطه بسیار بچهگانه است. در اين بحث مفروض ما اين نيست که ما يک نظر اکثريت داریم و یک نظر اقليت؛ و هيچ چيز ديگر نيست و در ديگر جهات مشترک و مساويند. در این جا که دو گروه اکثريت و اقليت، في حد نفسه صلاحيت اظهارنظر در مسألهاي را دارند، و افراد نیز هيچ امتيازي بر یکديگر ندارند، قبول نظر اقلیت مذموم است و ما هم این را قبول داریم.
☑️ مفروض اين است که ما دنبال حق هستيم و کساني ـ هرچند در اقليتاندـ حق را يافتهاند و بر اعتبار نظر خود دليل دارند. در مقابل، اکثريت قرار دارند که یا به دنبال حق نرفته و فقط به ظن اکتفا کردهاند و يا به دلايلي اصلا دنبال حرفهاي باطل رفتهاند. در چنين شرایطی است که پیروی از اکثريت مذموم است.
☑️ حرف ما نیز همين است که از ابتدا در مقابل حکم شرع، عقل و استدلالهاي متخصصان، ملاک را نظر و رأي اکثريت قرار بدهيم و به آن عمل کنيم. اگر اکثريت بيسوادي در مقابل چند دانشمند و محقق نظري داشتند، عقل کدام نظر را معتبر ميداند؟؟؟
⏰ مدت: ۴٩:۵٧ دقیقه
📶 حجم: ۵ مگابایت
🗓 جلسه در دفتر مقام معظم رهبری به تاريخ ٩٢/٨/٨ برگزار شده است.
🆔 @ashora_karbala
13484-fa-demokrasi-va-etebare-raye-aksariyat-dar-eslam.pdf
1.45M
📚 پیشنهاد دانلود و #مطالعه_کتاب
"دموکراسی و اعتبار رأی اکثریت در اسلام
"
✍مؤلف: دکتر محمد جواد صالحی
📘 در نظام اسلامی، ولایت فقیه، نماد برجسته اسلامیت نظام وحاکمیت ارزش های دینی است وحضور مردم نیز نماد اهمیت
دادن به مشارکت و آزادي در چارچوب اندیشه های اسلامی به شمار می رود. مقبولیت اکثریت در آموزه های دینی، به رعایت و اهتمام به ارزش های اسلامی بستگی دارد و پیروي از آن، در صورتی مجاز است که با باورهای دینی مغایر نباشد. در غیر این صورت، نه تنها دنباله روی از اکثریت جایز نیست، بلکه پی
آمدهای منفی زیادي را نیز در پی خواهد داشت.
📘 در قاموس دینی، اکثریت، اعتبار ذاتی ندارد، بلکه تنها ابزار و وسیله حل و فصل منازعات اجتماعی است. بنابراین، تا زمانی اعتبار دارد که نقش مثبت و سازنده اي
در جامعه داشته باشد، ولی درصورتی که کار ویژه منفی، مانند تجاوز به حقوق الهی به خود گیرد، اعتبار نخواهد داشت و
پیروي از آن روا نخواهد بود
📘 نگارنده کوشیده است با تکیه بر منابع دینی و اندیشههای برخی اندیشمندان معاصر دینی، جایگاه و نقش مردم را در حکومت اسلامی تبیین کند. "روش پژوهش، ترکیبی از تحلیل و توصیف است. در آغاز، واژهی دموکراسی و عناصر اساسی این واژه تحلیل شده و بخشهای کتاب به اجزا و مولفههای آن اختصاص یافته است. در هر بخش، ویژگیها، پیشینه، اهمیت و کار ویژهی این عناصر، بررسی و با تکیه بر منابع دینی و آرای اندیشمندان دینی معاصر، نسبت آنان با مفاهیم دینی ارزیابی شده است. بخش پایانی کتاب نیر دربارهی شیوههای تعمیق و گسترش مردمسالاری دینی است.
🆔 @ashora_karbala
🔰 حق رأی اکثریت سرپوشی بر جهل جهانی
✍شهید #سید_مرتضی_آوینی
🔸 مجموع آیات قرآن درباره «اكثریت» حكایت از این دارد كه تمایلات اكثریت نه تنها با حقّ سازش ندارد، بلكه غالباً متناقض آن است. در جلد هفتم "المیزان" صفحات ۱٧٢ و ۱٧٣ آمده است:
🔸 و اینكه گفتیم روش اسلام به پیروى از حقّ است، نه سازش با تمایلات مردم، از روشن ترین مطالبى است كه از قرآن مجید بدست مى آید. خدا میفرماید: "هُوَ الَّذى اَرْسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى و دینِ الْحق ِّ(توبه ٣٣) و در توصیف مؤمنین چنین میفرماید:"وَتَواصَوا بِالْحَق" (عصر٣) و مى فرماید: "لَقَد جِئناكُم بِالْحقّ وَلكنَّ اَكْثَرَكُم لِلْحقّ كارِهونَ"(زخرف ٧٨)
🔸 در این آیه اعتراف كرده است كه "حقّ" سازشى با تمایلات اكثریت و هوى و هوسهاى ایشان ندارد و سپس لزوم موافقت با اكثریت و هواهاى ایشان را به نام اینكه موجب فساد است بیان نموده و در آیات ٧۰ و ٧۱ سوره مؤمنون مى فرماید : "لَوِ اتَّبَعَ الْحقُّ اًهْوائَهُم لَفَسَدَت السّمواتِ والْاَرضُ" و اگر حقّ تابع هواى نفس آنان شود، همانا آسمان و زمین و هرچه در آنهاست فاسد خواهد شد. و ما مى بینیم كه جریان حوادث و روزافزون شدن حجم فساد، مفادّ این آیه را تصدیق مى كند.
🔸 بیان حضرت علاّمه در این زمینه ناظر بدین معناى بسیار ظریف است كه این انسان است كه علم و ادراك و اعمال خود را با میزان حقّ مى سنجد، نه اینكه حقّ تابع علم و ادراك و اعمال انسان باشد. حال آنكه در تمدّن امروز بشرى، "تمایلات اكثریت" و "قوانین مدنى" میزان و معیار حقّ است.
📚 مقدمه کتاب حکومت فرزانگان؛ مقاله رأی اکثریت شهید آوینی
🆔 @ashora_karbala
✍ #حرف_دل
▪️ جامعهای که اکثریت آن مطالعه را یک نیاز ضروری و اساسی نمیداند،
▪️ جامعهای که اگر بپرسید، از صد نفر، ٩٩ نفر شخصیتی به نام علامه طباطبایی و علامه محمدتقی جعفری و شهید مطهری و استاد صفایی حائری و شهید آوینی و ... را نمیشناسند،
▪️ جامعه ای که بی سوادها و شومن ها و ملیجک ها و سلبریتی هایش جریان ساز باشند
▪️ جامعهای که با پول سیگار و نوشابه و قلیان و لوازم آرایش و دورریز مواد غذاییاش میتوان هزاران کتابخانه ساخت،
▪️چنین جامعهای روی خوش نخواهد دید، چه این جناح روی کار بیاید چه آن جناح، چه این حکومت باشد چه هر حکومت دیگری ،
▫️ بهسوی آینده، یک راه بیشتر نداریم،
راهی دور و دراز و دشوار، بدون میانبر.
▫️ تنها راه نجات این است:
هر کس اصلاح را از خودش آغاز کند.
جملهشان از خوف غم در عین غم
در پی هستی دویده در عدم
🆔 @ashora_karbala
🔰چقدر مخلوق ضعیف و بی مایه ای هستی؛ ای انسان؟
✍ #امام_خمینی (ره)
🔹قلب ما انسانها بسیار ضعیف و سخت بی ثبات است، به مجرد فی الجمله امتیاز و تعیّنی می لغزد و از اعتدال منحرف می شود. چه بسا باشد انسانِ بیچاره ی ضعیفی که از تمام مراحل شرف و انسانیت و عزت نفس و کمال آدمیت عاری و بری است به واسطه دو سه زرع پارچه ابریشمی و یا پشمی که در بُرش و دوخت آن تقلید از اجانب کرده یا آنکه با چندین ننگ و شرف فروشی آن را تحصیل نموده بر بندگان خدا به نظر حقارت و کبر و ناز نگاه و هیچ موجودی را به چیزی نشمرد.
🔹 و این نیست جز از کمال ضعف نفس و کوچکی ظرفیت که فضلات کرم و لباس گوسفند را مایه اعتبار و شرف خود پندارد. ای بیچاره انسان، چقدر مخلوق ضعیف بی مایه ای هستی؛ تو باید فخر عالم امکان و خلاصه کون و مکان باشی؛ تو آدم زاده ای، باید معلم اسماء و صفات باشی؛ تو خلیفه زاده ای، باید از آیات باهرات باشی؛ "تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر".
🔹 بدبخت ناخلف، یک مشت فضلات و ملبوسات حیوانات بیچاره را غصب نموده و با آن افتخار فروشی می کند؛ این افتخار از کرم ابریشم و گوسفند و شتر و سنجاب و روباه است، چرا با لباس دیگران فخریه می کنی و با افتخار دیگران؛ ناز و تکبر می نمائی.
📚 آداب الصلاة؛ ص ٨٨
🆔 @ashora_karbala
💠 شرط ضمانت بهشت؛ عدم درخواست از غیر خدا
🔸 در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است: گروهی از انصار به پیامبر (ص) عرض کردند: ای رسول خدا! برای حاجتی نزد شما آمده ایم. حاجت ما این است که در پیشگاه پروردگارت، بهشت را برای ما ضمانت کنی. پیامبر (ص) سرش را به زیر افکند، سپس عصایش را چند بار به زمین زد و سرش را بلند کرد و فرمود: «ضمانت می کنم به شرطی که از هیچ کس جز خدا چیزی را تقاضا نکنید».
🔸 امام صادق (ع) در ادامه فرمود: آنان تعهد دادند در زندگی از احدی تقاضا نکنند، تا آن جا که اگر یکی از آنان در سفر بود و سواره حرکت می کرد و تازیانه اش به زمین می افتاد، خوش نداشت به کسی بگوید تازیانه را به من بده، بلکه خودش پیاده می شد و تازیانه اش را برمی داشت؛ یا اگر یکی از آنان در کنار سفره دستش به آب نمی رسید، به کسی نمی گفت آب را به من بده، بلکه خودش برمی خاست و ظرف آب را برمی داشت.
🔻 در این حدیث پیامبر (ص) شرط ضمانت بهشت را عدم درخواست از غیر می داند. تحقق این امر مستلزم توجه به توانمندی های خداداد خویش و توکل بر خدا و استعانت از او به جای استعانت از بندگان خداست. نتیجه اش این است که انسان با عزّت نفس بالا، عقل خویش را در حد کمال به کار می گیرد، در کسب علم و دانش می کوشد و با رعایت تقوا و پرهیزکاری و توکل به خدای متعال، از تمام توان خود برای اهداف خویش بهره می جوید و نیز خفّت و خواری ناشی از اظهار نیاز به هم نوعان را نمی پذیرد.
📚الکافی، ج ۴، ص ٢۱، ح ۵
🆔 @ashora_karbala
🔰 اعتماد به نفس یا اعتماد به خدا؟
✍ آیت الله #جوادی_آملی
🔹 یكی از افكاری كه از مغرب زمین به حریم اندیشه ناب توحیدی مسلمانان و موحدان نفوذ كرده، این است كه اعتماد به نفس از فضایل است و باید دیگران را به آن ترغیب كرد؛ در حالی كه اسلام هرگز اعتماد به نفس را تأیید نكرده است؛ زیرا انسانی كه مالك هیچ شأنی از شئون خود نیست: "لا یملك لنفسه نفعاً ولا ضرا ولا موتاً ولا حیاةً ولا نشوراً" چگونه می تواند بر خود تكیه كند؟
🔹 آنچه از نظر اسلام فضیلت به شمار می رود و دین به آن بها می دهد اعتماد و توكل بر خداست، چنانكه حضرت امام جواد (ع) فرمودند: "الثقة بالله تعالی ثمن لكل غال وسُلَّم إلی كل عال" اعتماد به خدا بهای هر كالای گرانبها و نردبان صعود به هر درجه بلندی است. تكیه گاه مؤمن، قدرت بی كران و مستقل خدای سبحان است، نه قدرت خودش و نه قدرت دیگران.
🔹 اما اعتماد به نفس یا اعتماد به دیگران از نظر اسلام رذیلت است؛ زیرا معنای اعتماد به نفس آن است كه انسان به حول و قوّه خود اعتماد كند، در حالی كه خدای سبحان در معرفی مؤمنان می فرماید: آنان در برابر تهاجم بیگانگان می گفتند: "حسبنا الله ونعم الوكیل" آنان نمی گفتند قدرت نظامی و توان رزمی ما كافی است. انسانی كه در برابر خدا عاجز است و مالك چیزی نیست، باید بر خدا توكل كند نه بر نفس خود.
📚 مراحل اخلاق در قران کریم ص٣۶٧ تا ٣۶٩
🆔 @ashora_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ببینید| عزت نفس
🎬 استاد متفکر #شهید_مطهری
▫️ این مسأله به اصطلاح امروز «اعتماد به نفس» در مقابل اعتماد به انسانهاى دیگر، حرف درستى است، البته نه در مقابل اعتماد به خدا. اعتماد به نفس سخن بسیار درستى است؛ یعنى اتّکال به انسان دیگر نداشتن، کار خود را تا جایى که ممکن است خود انجام دادن و از احدى تقاضا نکردن. حتی اگر شما مجبور شدی از دیگران چیزی در خواست کنی؛ چطور باید بخواهی؟
▫️پیغمبر اکرم (ص) فرمود: "اطْلُبُوا الْحَوائِجَ بِعِزَّةِ الْانْفُسِ" بشر به بشر حاجت پیدا مىكند. فرمود: اگر حاجتى دارید هیچ وقت پیش كسى با ذلت حاجت نخواهید، با عزت نفس بخواهید؛ یعنى عزت خودتان را لكه دار نكنید، نگویید از نظر جهاد با نفس و مبارزه با هواى نفس بهتر است كه به شكل یك گدا از كسى چیزى بخواهم؛ نه، اسلام اجازه نمىدهد...
🆔 @ashora_karbala
راهحلِ مشکلات زندگی .mp3
7.93M
🎧 بشنوید | صوت سخنرانی
🎙استاد سید محمدمهدی #میر_باقری
🔰موضوع: "نقش تقوا و توکل در عبور از بنبستهای زندگی"
☑️ خدای متعال برای انسان و جامعه یک بن بست هایی قرار می دهد و اساس تکلیف هم در همین ها است؛ چون انسان هرچه به حسب ظاهر محاسبه می کند می بیند راهی برای عمل به وظیفه و تکلیف وجود ندارد زیرا به بن بست برخورد می کند؛ حال در این شرایط اگر انسان ترسید و تسلیم شرایط شد و پا روی تکلیف الهی خودش گذاشت همیشه در محدودیت باقی می ماند، اما اگر نترسید و طرف خدای متعال را گرفت خدای متعال راه عبور از این تنگنا را برای او باز می کند.
☑️ مانند اینکه جامعه ای را خدای متعال در شرایط سخت قرار می دهد و دشمن آن ها تهدید می کند؛ به حسب ظاهر همه اسباب در اختیار دشمن است و براساس قرائن ظاهری چاره ای جز تسلیم شدن و پذیرفتن دشمن نیست، اما خدای متعال این اجازه را به جامعه نمی دهد، حال اگر این جامعه ترسیدند و جانب خدا و تکلیف را رها کردند و جانب اسباب را گرفتند همیشه در بن بست اسباب و شرایط می و همیشه باید با این شرایط زندگی کنند، ولی اگر نترسیدند و جانب خدای متعال را گرفتند خدای متعال شرایط را به نفع آنها تغییر می دهد و آنها را از اسارت شرایط بیرون می آورد، در این هنگام خداوند آن تعلقات و نیازمندی هایی که موجب می شد انسان بار تکلیف را زمین بگذارد تأمین می کند، از جایی هم تأمین می کند که انسان محاسبه آن را نمی کرد
⏰ مدت: ۵٨:۵۰ دقیقه
📶 حجم: ٧ مگابایت
🗓 ۶ مرداد ماه ٩٢ در شهر شاهرود
🆔 @ashora_karbala
🔰به چه چیز خود میبالیم؟
✍ #امام_موسی_صدر
♦️ این "اعتماد به نفس" که اصطلاح رایجی نیز می باشد؛ یعنی چه؟ می گویند فلانی اعتماد به نفس دارد، بیباک و شجاع است. اعتماد به نفس با غرور متفاوت است. توکل و اعتماد به خدا نوعی کمال است، یعنی وقتی من با تعارضی روبهرو میشوم، وقتی وارد نبردی میشوم، وقتی دچار بلا و گرفتاری میشوم، وقتی مشغول زندگی و کار هستم، اگر به خدا تکیه داشته باشم، قوی و نیرومندم. به واسطۀ توکل به خدا قوی هستم، ولی فروتنی و تواضع دارم به این نکته و به این نتیجه توجه دارید؟
♦️ انسان به چه چیزی میخواهد خود را بزرگ بشمارد؟ به چه چیزی میبالیم و خود را بزرگ میشماریم؟ من موجودی هستم که اختیار سود و زیان و مرگ و زندگی و رستاخیز خود را ندارم. هیچ چیز ندارم. نگویید ثروت من، افتخار من، دانش من، بزرگواری من. من و شما که هستیم که چیزی از خود داشته باشیم؟ برهنه به دنیا آمدیم و چیزی نداشتیم و برهنه میمیریم و چیزی با خود نمیبریم بنابراین، این شکوه و قدرت و حرکت و تفکر و اقتدار و زکات و ثروت و دانش در دست ما امانت است و برای خودمان نیست. ما امانتدار آنها هستیم.
♦️ لذا اگر انسان به خودش تکیه داشته باشد، یعنی مغرور باشد، میان حق و باطل فرق نمیگذارد وگاه به راه حق میرود وگاه به راه باطل، زیرا تنها بر خودش تکیه دارد. اما اگر به خدا تکیه داشته باشد، فروتن است نه خودبین و جز در راه حق قدم نمیگذارد، زیرا میداند که خدا او را در راه باطل یاری نمیکند و تنها در صورتی بر باطل غالب می شود که با خدا باشد.
📚 کتاب مسیرة الامام السید موسی الصدر ص ۶٨
🆔 @ashora_karbala
🔰 این، منطق قرآن است...
🔹 #امام_خامنه_ای
🔸 در منطق قرآن، عزت واقعی و کامل متعلق به خداوند و متعلق به هر کسی است که در جبههی خدائی قرار میگیرد. در مصاف بین حق و باطل، بین جبههی خدا و جبههی شیطان، عزت متعلق به کسانی است که در جبههی خدائی قرار میگیرند. این، منطق قرآن است. در سورهی فاطر میفرماید: "من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعا"
🔸 همّت امام (ره) بر این گماشته شد که روح عزت را در این مردم احیاء کند؛ عزت آنها را به آنها برگرداند. امام بزرگوار فرهنگ "ما میتوانیم" را به دهان مردم انداخت و در دل آنها جایگزین کرد؛ این همان فرهنگ قرآنی است که فرمود: "و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین"
🔸 عزت عبارت است از اینکه یک ملت در خود و از خود احساس حقارت نکند. نقطهی مقابل احساس عزت، احساس حقارت است؛ یک ملت وقتی به درون خود؛ به سرمایههای خود، به تاریخ خود، به مواریث تاریخی خود، به موجودی انسانی و فکری خود؛ نگاه میکند، احساس عزت و غرور کند، احساس حقارت و ذلت نکند
🔸 آن کسانی که منتظرند ملت ایران از خود ضعف نشان بدهد، بدانند که ملت ایران در مسیر عزت و اقتدار ملی و استقلالِ خود، در مقابل هیچ تهدیدی ضعف نشان نخواهد داد. اگر مسؤولانی بر سر کار باشند که نتوانند اقتدار ملی و عزت این ملت را نشان بدهند، نمایندهی این ملت نیستند.
🔸 انقلاب؛ پرچم عزت این ملت است و ملّت؛ این پرچم را در دست استوار خود محکم نگه خواهد داشت و به فضل پروردگار تسلیم امام زمان (ارواحنا فداه) خواهد کرد.
۱۳۸۱/۱۱/۲۸
🆔 @ashora_karbala
🔰 با تهذیب نفس علم به بار می نشیند
✍ آیت الله #بهاءالدینی
🔹 مفاسد و تاریکی جهل؛ از تاریکی شب زیادتر است. اسلام می خواهد بشر آگاه شود؛ از این رو می گوید: " طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه " آگاهی بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. انسان تا فهم انسانی پیدا نکند؛ قرآن به درد او نمی خورد؛ نصایح و مواعظ به کار او نمی آید. باید اول با تزکیه و تقوا انسان شود تا بفهمد این حرف ها درست است. ولی تا زمانی که انسان نشده است مثل حیوان است. همانطور که اگر به حیوان بگویند: [داخل مردم نشو؛ خیانت نکن] درک نمی کند. انسان بدون تزکیه نیز چنین است. اگر تزکیه پیدا کرد آن وقت کار درست می شود.
🔹 مرحله ی اول اخلاق اسلامی؛ تهذیبِ نفسِ خود است؛ که انسان به واسطه ی آن آتش را از خود دور می کند. انسان باید قبل از اینکه در اجتماع قبول مسئولیتی بکند خودش را بسازد. همراه با داشتن پست و مقام؛ خودسازی بسیار مشکل است. شخص غیر خود ساخته هم به درد اجتماع نمی خورد. تا انسان مراحلی از سازندگی را طی نکرده است نباید در کارهای اجتماعی وارد شود.
🔹 اگر اراده کنی انسان شوی؛ اراده کنی خوب شوی؛ راهش راه انبیاست. با این حرکت؛ انسان ولیّ درگاه الهی می شود. این حرکت اختیاری است؛ تا اراده نکنی به مقصد نمی رسی. باید درس را با حوصله و دقت خواند؛ از محضر استاد استفاده برد؛ با او بود و حرکاتش را دید تا در نفس انسان تأثیر کند. . اگر از خود غفلت کنیم عاقبت خوبی نخواهیم داشت. با تهذیب نفس است که علم به بار می نشیند و قدرت مفید می شود و خدمت ارزش می یابد.
📚 کتاب شهره ی آفاق؛ ص ٧٢
🆔 @ashora_karbala
🔰 اسیر شهوت بودن، منشأ همه اسارتها
✍ #امام_خمینی (ره)
🔸 به اندازهای که انسان اسیر شهواتش باشد در چشم دیگران ذلیل است و شخصیت او پایین میآید، به میزانی که تابع هوس باشد عبد آن میشود و دیگر آزاد نیست. فرمانده او نفس اماره است که دائم به او دستور سوء میدهد و از خیرات دور میکند، مثلاً دستور به تجسّس و غیبت و … میدهد. پس این فرد عبدِ نفس اماره میگردد عبدی که خوار، ذلیل و بیمقدار است در حالیکه اگر عبد خدای سبحان بود عزیز و مقتدر میشد: «سَخَّرَ لَکمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است براى شما مسخّر کرده. یعنی همه آسمانها و زمین را خداوند برای او سند زده است. با وجودی که عبد، مالک چیزی نیست ولی عبدِ خدا، مالک همه چیز میشود. عبدِ نفس اماره بیمقدار بودن، انسان را بیمقدار میکند و عبدِ خدای عزیز بودن، انسان را عزیز میکند.
🔸 عبدی که از همه تعلقها - غیر از تعلق به حق - رهاست، در حقیقت آزاد است گر چه ظاهراً عبد است. کسی که عبد نفس بشود برای اینکه به شهوات جنسی یا مقامی یا بطنیِ خود برسد، حاضر است در مقابل هرکس و ناکسی سر خم کرده و هر خلافی را مرتکب شود و از هیچ خلاف شرعی مضایقه نمیکند. این فرد هرچند در ظاهر ممکن است، اظهار استغنا و بینیازی کند و وانمود کند عزت نفس دارد و اهل پُست، مقام و شکم و … نیست، ولی باطناً امور نفسانی در نظرش اهمیت به سزائی دارد؛ تا حدی که این امور نفسانی او را بنده خود کرده است.
📚 اربعین حدیث؛ شرح حدیث ۱۶. #حدیث امام صادق (ع)؛ اصول کافی ج ٢ ص ٨٩
🆔 @ashora_karbala