🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿
#رسالتِ_من
#قسمت ۹۸
بوسه ای به موهایم زد
_ پاشو به آبی به دست و صورتت بزن. ایستادم و موهایم را از روی صورتم کنار زدم
_ بابا اومد؟؟
مادر که کنار در ایستاده بود گفت
_ آره منتظر چاییشه ، اگه کار داری با چای برو که به حرفت گوش بده
لبخندی زد و از اتاق رفت . پدر عاشق چای با طعم بهار نارنج بود. چای به دست پشت در اتاق پدر بودم. چند تقه به در زدم.
_ بفرمایید
_ چای آوردم قربان
_ بیا تو ، سرباز
در باز کردم و با خنده خودم را به میزش رساندم.چای را روی میزش گذاشتم و احترام نظامی زدم.
_ چی میخوای فاطمه که این همه تشریفات داشت
متعجب گفتم
_ خیلی تابلوئه؟؟
صندلی را نشان داد. که بنشینم بعد جرعه ای از چای نوشید
_ می شنوم
خلاصه ای از اتفاقات امروز و تهدید مرد را گفتم
_ فکر کنم سلیمانی ازشون مدرک داره
_ مطمئنی؟
_ نمیدونم ،خودش چیزی نگفت اما فکر کنم داره
_ از طریق اداره اش اقدامی نکرده
کلافه گفتم
_ اینارو نمیدونم بابا
_ با این اطلاعات ناقص چه توقعی از من داری؟؟
_ کمک کنید دیگه
_ باید با خودش حرف بزنم فردا بشه که خوبه
ایستادم
_ پس من بهش خبر میدم
┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄
✍ به قلم #آلا_ناصحی
کپی حرام است،حتی با نام نویسنده 🙅♂
پارت اول
🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿
#رسالتِ_من
#قسمت۹۹
-چجوری؟
-با وسیله ای بنام تلفن همراه
ابرو به هم گره زد
-شمارهش؟
لب گزیدم
-بخاطر موسسه دارم شمارهشو
نگاهش جدی شد:
_ سریعتر خبرم کن
از اتاق بیرون آمدم،دست را روی قلبم گذاشتم و نفسم را بیرون دادم،سریع به طرف همراهم رفتم و شماره گرفتم بعد از چند بوق بالاخره پاسخ داد:
-بله بفرمایید
-سلام آقای سلیمانی
گلویی صاف کرد:
-خانم سلامی شمایید؟
مثلا خواست بگوید که شمارهام را ندارد
-بله خوبید؟پاتون بهتره؟
-سلام،بهترم،چیزی شده؟
-پدرم میخواد فردا شمارو ببینه
-پدرتون؟چرا؟
-بخاطر مسئلهی امروز
سکوت برقرار شد: ...الو...
-امروز مسئلهای نبوده
روی صندلی نشستم:
-مسئله ای نبوده؟مرده داشت شمارو میکشت،من موضوع رو به پدرم گفتم،انشاءالله میتونه کمکتون کنه
-من یذره نمیفهمم چی میگی فاطمه خانم
اخم در هم کرد،چه زود پسرخاله شد
-پدرم مامور نیروی انتظامیه
-واقعا راست میگی؟
-فردا چه ساعتی وقت آزاد دارید؟
-پسرخالهم گفت نمیخواد شر میشه
_ جنگلبان شدید باید پی همه چیو به تنتون بمالید.این چیزا رو هم داره دیگه
دوباره خندید:
_ چشم امر دیگه؟
┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄
✍ به قلم #آلا_ناصحی
کپی حرام است،حتی با نام نویسنده 🙅♂
پارت اول
🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
.
🍀🍀🍀🍀🍀
الان قیمتش ۴۵۰۰۰ هست با کامل شدن رمان قیمتش افزایش داره
دل دل نکنید و دست بجنبونید 😉
.🌿🌿🌿🌿🌿
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچی مثل نگاهت
به من آرامش نمیده
✧❥˙❥˙@panaaheman˙❥˙❥
.
بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
وا نشد بدتر از آن بـــال و پـرم را بـــاد بـرد..
#حامد_عسکری
.
.
یا نمیآید به چشمِ باغبان، پاییزِ ما
یا زمستان و بهارِ کاجها معلوم نیست
- فاضل نظری
🍃✨🍃
#رزق_امروز
وَيَسْتَنبِئُونَكَ أَحَقٌّ هُوَ ۖ قُلْ إِي وَرَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ ۖ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ ﴿یونس/٥٣﴾
کافران از تو میپرسند که آیا این (وعده عذاب) حق است؟ بگو: آری قسم به خدای من که البته حق است و شما از آن هیچ مفرّی ندارید.
🍃✨🍃
🌱دعا برای ظـــــهورش چه لذتــی دارد
غلام درگه مهـــــدی چه عزتـــی دارد...
🌱بمان همیشه منتظر و بیقرار دیدارش
که انتظـار ظــهورش چه قیمتی دارد...
🌱🌱🌱🌱🌱
#امام_زمان
#توسل_به_امامزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.