eitaa logo
یک جرعه عشق🫀
7.6هزار دنبال‌کننده
687 عکس
777 ویدیو
2 فایل
«پروردگارا... قلب مرا به آن‌چه برای من نیست وابسته مگردان.» «روزانه پارت‌داریم» تبلیغات @Tab_Eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿 🌿🌿 ۹۸ بوسه ای به موهایم زد _ پاشو به آبی به دست و صورتت بزن. ایستادم و موهایم را از روی صورتم کنار زدم _ بابا اومد؟؟ مادر که کنار در ایستاده بود گفت _ آره منتظر چاییشه ، اگه کار داری با چای برو که به حرفت گوش بده لبخندی زد و از اتاق رفت . پدر عاشق چای با طعم بهار نارنج بود. چای به دست پشت در اتاق پدر بودم. چند تقه به در زدم. _ بفرمایید _ چای آوردم قربان _ بیا تو ، سرباز در باز کردم و با خنده خودم را به میزش رساندم.چای را روی میزش گذاشتم و احترام نظامی زدم. _ چی میخوای فاطمه که این همه تشریفات داشت متعجب گفتم _ خیلی تابلوئه؟؟ صندلی را نشان داد. که بنشینم بعد جرعه ای از چای نوشید _ می شنوم خلاصه ای از اتفاقات امروز و تهدید مرد را گفتم _ فکر کنم سلیمانی ازشون مدرک داره _ مطمئنی؟ _ نمی‌دونم ،خودش چیزی نگفت اما فکر کنم داره _ از طریق اداره اش اقدامی نکرده کلافه گفتم _ اینارو نمی‌دونم بابا _ با این اطلاعات ناقص چه توقعی از من داری؟؟ _ کمک کنید دیگه _ باید با خودش حرف بزنم فردا بشه که خوبه ایستادم _ پس من بهش خبر میدم ┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄ ✍ به قلم کپی حرام است،حتی با نام نویسنده 🙅‍♂ پارت اول 🌿🌿 🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿 🌿🌿 -چجوری؟ -با وسیله ای بنام تلفن همراه ابرو به هم گره زد -شماره‌ش؟ لب گزیدم -بخاطر موسسه دارم شماره‌شو نگاهش جدی شد: _ سریعتر خبرم کن از اتاق بیرون آمدم،دست را روی قلبم گذاشتم و نفسم را بیرون دادم،سریع به طرف همراهم رفتم و شماره گرفتم بعد از چند بوق بالاخره پاسخ داد: -بله بفرمایید -سلام آقای سلیمانی گلویی صاف کرد: -خانم سلامی شمایید؟ مثلا خواست بگوید که شماره‌ام را ندارد -بله خوبید؟پاتون بهتره؟ -سلام،بهترم،چیزی شده؟ -پدرم میخواد فردا شمارو ببینه -پدرتون؟چرا؟ -بخاطر مسئله‌ی امروز سکوت برقرار شد: ...الو... -امروز مسئله‌ای نبوده روی صندلی نشستم: -مسئله ای نبوده؟مرده داشت شمارو میکشت،من موضوع رو به پدرم گفتم،ان‌شاءالله میتونه کمکتون کنه -من یذره نمیفهمم چی میگی فاطمه خانم اخم در هم کرد،چه زود پسرخاله شد -پدرم مامور نیروی انتظامیه -واقعا راست میگی؟ -فردا چه ساعتی وقت آزاد دارید؟ -پسرخاله‌م گفت نمیخواد شر میشه _ جنگلبان شدید باید پی همه چیو به تنتون بمالید.‌این چیزا رو هم داره دیگه دوباره خندید: _ چشم امر دیگه؟ ┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄ ✍ به قلم کپی حرام است،حتی با نام نویسنده 🙅‍♂ پارت اول 🌿🌿 🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
.‌ نوش نگاهتون یه پارت صلواتی صلوات یادتون نره ☺️ .‌
.‌ 🍀🍀🍀🍀🍀 الان قیمتش ۴۵۰۰۰ هست با کامل شدن رمان قیمتش افزایش داره دل دل نکنید و دست بجنبونید 😉 .‌🌿🌿🌿🌿🌿
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچی مثل نگاهت به من آرامش نمیده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧❥‌‌˙⁠❥⁠˙@panaaheman˙⁠❥⁠˙❥‌
.‌ بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت وا نشد بدتر از آن بـــال و پـرم را بـــاد بـرد.. .‌
. یا نمی‌آید به چشمِ باغبان، پاییزِ ما یا زمستان و بهارِ کاج‌ها معلوم نیست - فاضل نظری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃✨🍃 وَيَسْتَنبِئُونَكَ أَحَقٌّ هُوَ ۖ قُلْ إِي وَرَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ ۖ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ ﴿یونس/٥٣﴾ کافران از تو می‌پرسند که آیا این (وعده عذاب) حق است؟ بگو: آری قسم به خدای من که البته حق است و شما از آن هیچ مفرّی ندارید. 🍃✨🍃
.‌ اللهم عجل لولیک فرج 🤲🌿 .‌
🌱دعا برای ظـــــهورش چه لذتــی دارد غلام درگه مهـــــدی چه عزتـــی دارد... 🌱بمان همیشه منتظر و بیقرار دیدارش که انتظـار ظــهورش چه قیمتی دارد... 🌱🌱🌱🌱🌱 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا