⚜ عزاداریِ خالص!
▪️ آن چیزی که در روایات ما درمورد عزاداری حضرت امام حسین (علیه السّلام) آمده است این است که اگر پلکت تر شود، گناهانت آمرزیده میشود. اما شرط اولش این است که خالص باشد و هیچ چیز در آن نباشد.
▪️ اگر شما به قصد درستی نیامده باشی و فقط یک لباس سیاه پوشیدی و به مجلس امام حسین (علیه السّلام) آمدی فقط یک سیاهی لشکری.
▪️ اما اگر میخواهی همه چیز حساب شود، قصد درست میخواهد. اگر قصدت درست باشد آن وقت عزاداریِ مقبول، اثر دارد.
🎤 آیةاللّه جاودان، خبرگزاری مهر
#نکته_اخلاقی
@askdin_com
13.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹جمله ای که بر انگشتر امام حسین علیه السلام نقش بسته بود
▪️حجت الاسلام #بهشتی
#سخنرانی_کوتاه
@askdin_com
▪️سؤال:
آیا چاپ و نوشتن آیات قرآن و اسامی معصومین (علیهم السلام) روی لباس، مخصوصاً لباس مشکی، با توجه به این که دست و بدن به آن برخورد می کند، جایز است؟ استفاده از این لباس ها چه حکمی دارد؟
▪️ جواب:
اشکال ندارد، ولی واجب است احکام شرعی در مورد آن رعایت شود و از بی احترامی و نجس کردن و دست زدن بدون وضو به نوشته های آن خودداری شود.
کانال فقه و احکام رهبری
#پرسش_و_پاسخ
#احکام
@askdin_com
karimi (2).mp3
3.05M
🌴به قولت عمل کن دوباره...
▪️حاج محمود کریمی
@askdin_com
روضه شب سوم محرم (حضرت رقیه سلام الله علیها)
مقتل بخونم برات ،منتخب طُریحی،حدائق الانس مرحوم بیرجندی از این مقاتل،كاملاً دقیق هیچ چیز از خودم نمیگم،فقط برات ترجمه كنم،بزرگان من و ببخشن،: فجاؤا بالرأس الشریف و هو مغطى بمندیل سر رو گذاشتن جلوش،یه پارچه رو سر،پارچه رو زدن كنار،دید یه سر بریده جلوش گذاشتن،با تعجب نگاه كرد، ما هذا الرأس این سر كیه؟نامرد گفت:قال رأسُ اَبوك ،این سر بابات ِ،تا نگاش به سر باباش افتاد،تا فهمید سر باباش ِ، فانكبت علیه تقبله و تبكى و تضرب على راسها و وجهها حتى امتلاء فمها بالدم دیدن محكم با دست میكوبه تو صورتش،رو لباش میزنه،دو دستی میزد رو سرش، تو بابای منی. اینقدر زد،صورتش ،دهانش خونی شد،سر رو نگاه كرد،گذاشت تو بغلش،یه نگاه به محاسن كرد، كلما مسحت الدم من شیبه احمر الشیب كما كان اول مرة هر چی خونها رو پاك میكرد با دستش،میدید دوباره محاسن خونی میشه،این خون تازه چیه،هرچی محاسنت رو پاك میكنم،....وای......حسین......،تازه اینجا اولین جمله ی بی بی است،تازه اولین خطاب به باباست، مقتل اینجا یه جمله آورده، یا ابه من جز رأسك...... یا ابى و من ارتقى من فوق صدرك قابضا لحیتك،بابا چه كسی جرأت كرده رو سینه ات بشینه،محاسنت رو تو دست بگیره،از این جمله ی رقیه میشه برداشت كرد،این دختر بالای گودال دیده،دیده والشمر جالسٌ علی صدره،داد بزن حسین......یه جمله از دردای خودش نگفته،ببین به بابا چی میگه، یا ابتاه من لنساء الثاكلات، بابا با این زنهای جوون مرده چه كنیم؟ یا ابتاه من للعیون الباكیات با این چشم های پر از اشك چه كنیم؟ یا ابتاه من للشعور المنشورات، با این موهای پریشون چه كنیم؟بعد یه نگاه كرد جمله اخری آدم و میكشه،صدا زد : یا ابتاه لیتنى كنت قبل هذا الیوم عمیاء ای كاش دخترت كور می شد،نمی دید،سرت رو این طوری جلوم بذارن، حالا فرج امام زمان(عج) بگو حسین....
@askdin_com
⚜ وظیفه ما امر به معروف و نهی از منکر است!
▪️ هرکس که خود مهتدی(هدایتیافته) است، میتواند یکی را مهتدی کند، و تدریجاً این یکییکیها جماعت را تشکیل میدهند.
▪️ وظیفهی ما همین است که در صورت امکان امر به معروف و نهی از منکر کنیم. اما اینکه چطور نتیجه بدهد، مقدرات دست ما نیست.
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص۲۱۴
#نکته_اخلاقی
@askdin_com
▪️سؤال:
آیا می توان از وسائل تکیه، حسینیّه و هیأت در محل دیگر ـ اعم از حسینیه و هیأت یا غیر آن ـ استفاده کرد؟
▪️جواب:
تابع کیفیت وقف و قصد اهدا کنندگان است، اگر برای استفاده در هیأت یا حسینیه خاص وقف یا اهدا شده است، نباید به جای دیگر ببرند.
کانال فقه و احکام رهبری
#پرسش_و_پاسخ
#احکام
@askdin_com
karimishab398.mp3
3.06M
🌴خدا مرگم بده چه لبهای پُر از خونی
▪️شب سوم محرم 98
@askdin_com
روضه شب چهارم محرم (طفلان حضرت زینب سلام الله علیها)
بچه ها اومدند مقابل ابی عبدالله حضرت یه نگاه کرد به سرو پاشون یه دفعه حسین گریه کرد .. فرمود: برگردین پیش مادرتون . اومدن مقابلِ مادر هی پا به زمین میکوبیدند .. مادر چه عیبی در ما دیده حسین .. تو سفارش کن .. کفن به تنشون کرد .. خودش براشون شمشیر حمایل کرد .. گفت یه رمزی بهتون میگم ، یه قسمی .. اگر رفتید خواست برتون گردونه ، بگید مادرمون گفته به حق مادرت ..
اذن گرفتند رفتند "نحن ابنا الزینب" گفتند جنگ کردند ، این دو تا آقازاده رو سنگ باران و تیر باران ، بدن هاشون افتاد .. اما زینب بیرون نیامد .. بچه ها رو تو خیمه ی دار الحرب آوردن .. گذشت قافله اومد مدینه ، عبدالله صدا کرد خانم چرا نرفتی استقبالشون ؟! صدا زد عبدالله از گوشه ی خیمه نگاه میکردم .. دیدم با یه خجالتی بچه هارو داره میاره ...*
ای حسین ....
@askdin_com