🖤💚
#مناجات_شبانه🤲
[اللّهم انّی أعوذ بِکَ مِن عَین لا تَدمَع ]
خدایا!
به تو پناه میبرم ...
از چشمان آلودهای که
برای حسین علیهالسلام
اشک نریزند! ...😔🥀
💚🖤
@asmaolhosnaa🥀
🕊🕊 🕊 🕊 🕊 🌱
🕊🕊 🕊 🌱
🕊 🌱
🌱
🌟#سلام_بر_ابراهیم🌟
💫 قسمت چهل و دوم
حاجات مردم و نعمت خدا (۲)🌾
دوران دبیرستان بود. ابراهیم عصر ها در بازار مشغول به کار میشد و برای خودش درآمد داشت.
متوجه شد یکی از همسایهها مشکل مالی شدیدی دارد. آنها علیرغم از دست دادن مرد خانواده، کسی را برای تامین هزینهها نداشتند.
ابراهیم به کسی چیزی نگفت. هر ماه وقتی حقوق میگرفت، بیشتر هزینه آن خانواده را تامین میکرد! هر وقت در خانه زیاد غذا پخته میشد، حتماً برای آن خانواده میفرستاد.
این ماجرا تا سالها و تا زمان شهادت ابراهیم ادامه داشت و تقریباً کسی بهجز مادرش از آن اطلاعی نداشت.
شخصی به سراغ ابراهیم آمده بود. قبلاً آبدارچی بوده و حالا بیکار شده بود. تقاضای کمک مالی داشت. ابراهیم بهجای کمک مالی، با مراجعه به چند نفر از دوستان، شغل مناسبی را برای او مهیا کرد.
او برای حل مشکل مردم هر کاری که میتوانست انجام میداد. اگر هم خودش نمیتوانست به سراغ دوستانش میرفت. از آنها کمک میگرفت. اما در این کار یک موضوع را رعایت میکرد؛ با کمک کردن به افراد، گدا پروری نکند.
ابراهیم همیشه به دوستانش میگفت: قبل از اینکه آدم محتاج به شما رو بیندازد و دستش را دراز کند، شما مشکلش را برطرف کنید.
او هر یک از رفقا که گرفتاری داشت، یا هر کسی را حدس میزد مشکل مالی داشته باشد کمک میکرد. آنهم مخفیانه، قبل از اینکه طرف مقابل حرفی بزند.
بعد هم میگفت: من فعلا احتیاجی ندارم. این را به شما قرض میدهم. هروقت داشتی برگردان. این پول قرضالحسنه است. ابراهیم هیچ حسابی روی این پولها نمیکرد. او در این کمکها و آبروی افراد خیلی توجه میکرد.
همیشه طوری برخورد میکرد که طرف مقابل شرمنده نشود. بزرگان دین توصیه میکنند برای رفع مشکلات خودتان، تا میتوانید مشکل مردم را حل کنید.
همچنین توصیه میکنند تا میتوانید به مردم اطعام کنید و اینگونه بسیاری از گرفتاری هایتان را برطرف سازید.
غروب ماه رمضان بود. ابراهیم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسی یک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کلهپزی رفت.
به دنبالش آمدم گفتم: ابرام جون کلهپاچه برای افطاری! عجب حالی میده؟!
گفت: راست میگی، ولی برای من نیست. یکدست کامل کلهپاچه و چند تا نان سنگک گرفت. وقتی بیرون آمد ایرج با موتور رسید. ابراهیم هم سوار شد و خداحافظی کرد.
با خودم گفتم: لابد چند تا رفیق جمع شدند و با هم افطاری میخورند. از اینکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شدم.
فردای آن روز ایرج را دیدم و پرسیدم: دیروز کجا رفتید!؟ گفت: پشت پارک چهلتن، انتهای کوچه، منزل کوچکی بود که در زدیم و کلهپاچه را به آنها دادیم. چند تا بچه و پیرمردی که دم در آمدند خیلی تشکر کردند. ابراهیم را کامل میشناختند. آنها خانوادهای بسیار مستحق بودند. بعد هم ابراهیم را رساندم خانه خودشان.
بیست و شش سال از شهادت ابراهیم گذشت. در عالم رؤیا ابراهیم را دیدم. سوار بر یک خودروی نظامی به تهران آمده بود! از شوق نمیدانستم چه کنم. چهره ابراهیم بسیار نورانی بود. جلو رفتم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. از خوشحالی فریاد میزدم و میگفتم: بچهها بیایید، آقا ابراهیم برگشته!
ابراهیم گفت: بیا سوار شو، خیلی کار داریم. به همراه هم به کنار یک ساختمان مرتفع رفتیم. مهندسین و صاحب ساختمان همگی با آقا ابراهیم سلام و احوالپرسی کردند. همه او را خوب میشناختند.
ابراهیم رو به صاحب ساختمان کرد و گفت: من آمدهام سفارش این آقا سید را بکنم. یکی از این واحدها را به نامش کن. بعد شخصی که دورتر از ما ایستاده بود را نشان داد.
صاحب ساختمان گفت: آقا ابرام، این بابا نه پول داره نه میتونه وام بگیره. من چهجوری یک واحد به او بدم؟!
من هم حرفش را تأیید کردم و گفتم: ابرام جون، دوران این کارها تمام شد، الان همه اسکناس رو میشناسند!
ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: من اگر برگشتم بهخاطر این بود که مشکل چند نفر مثل ایشان را حل کنم، وگرنه من اینجا کاری ندارم!
بعد به سمت ماشین حرکت کرد. من هم به دنبالش راه افتادم که یکدفعه تلفن همراه من به صدا درآمد و از خواب پریدم!
🕊
https://eitaa.com/joinchat/2919104556Cdc5d47421e
@asmaolhosnaa🧕🌱
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ🥀✨
#من_حسينى_ام
#سلام_امام_مهربانم
ايام شهادت مظلومانه جد غريبتون رو تسليت عرض ميكنيم
به اميد روز ظهور شما و انتقام از دشمنان اسلام
#لبيك_يا_حسين
#لبيك_يا_مهدى
🖤💔🖤💔🖤
@asmaolhosnaa
♨ اهمیت نماز اول وقت
🌷#شهید_حججی
💖دنبال کار بود، یه روز اومد قنادی بهم گفت: کار جایی سراغ نداری⁉️
بهش گفتم: اتفاقا اینجا یه شاگرد نیاز داره...
میرم صحبت میکنم بیا این جا کار کنی...
یه دفعه گفت:(موقع نماز میزاره برم نماز بخونم یا نه).⁉️
به کلی جا خوردم، من فکر کردم الان میاد میگه حقوقش چقدره، بیمه میکنه یا نه⁉️ ساعت کاریش چقدره و....
دختــرونهاسماءالحسنے🖤
❤️https://eitaa.com/joinchat/2919104556Cdc5d47421e
مراقب زیبایی هامون باشیم🦋
#حجاب_برتر ☘
دختــرونهاسماءالحسنے🥀
https://eitaa.com/joinchat/2919104556Cdc5d47421e