✅اسيد بن صفوان از صحابی حضرت رسول اکرم(صلى الله عليه و آله) می گويد :
روزى كه حضرت اميرالمؤمنين(عليه السّلام) به شهادت رسید، گريه شهر را به لرزه در آورد و مردم مانند روز شهادت حضرت رسول(ص) دهشت زده بودند.
مردى گريان و شتابان «وَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» گويان پيدا شد، در حالی که مى گفت :
«خدايت رحمت كند اى ابوالحسن(ع)!
تو از همه مردم پيشتر به اسلام گرويدی و در ايمان با اخلاصترین فرد از نظر ایمان بودی و يقين تو محكمترین بود و از همه مردم باتقواتر بودی و از همه بیشتر رنج کشیدی و از حضرت رسول اکرم(ص) بیشتر محافظت نمودی و امین ترین اصحاب بودی.
مناقبت از همه برتر و سوابقت از همه شريفتر و منزلت تو از همه رفيعتر بود و به رسول اکرم(ص) از همه نزديكتر و از نظر روش و اخلاق و طريقه و كردار به آن حضرت(ع) شبيه تر بودی و مقامت از همه شريفتر بود و نزد رسول اکرم(ص) از همه گراميتر بودى.
خدا تو را از جانب اسلام و پيغمبر و مسلمين پاداش خير دهد.
توانا بودى هنگامى كه اصحاب رسول اکرم(ص) ضعیف بودند و زمانى كه خوارى و زبونى از خود نشان دادند، تو به ميدان آمدى و موقعى كه سستى ورزيدند، تو قيام كردى و آنگاه كه اصحابش به انحراف گرویدند، روش رسول اکرم(ص) را در پیش گرفتی، خليفه بر حق او بودى، بى چون و چرا و به نزاع برنخاستى و در برابر زبونى منافقان و خشم كافران و بدآمدن حسودان و خوارى فاسقان، ناتوانى نشان ندادى.
زمانى كه همه سست شدند، تو به امر خلافت قيام كردى و چون از سخن گفتن ناتوان شدند، سخن گفتى و چون توقف كردند، در پرتو نور خدا گام برداشتى، آنگاه از تو پيروى كردند و هدايت يافتند. و تو از همه خوش زبانتر و خدا را فرمانبردارتر و عاقبت انديشتر و كم سخن تر و درست گفتارتر و بلندنظرتر و دلیرتر بودی و يقين تو از همه بيشتر بود و از همه نيكوكردارتر و آشناتر به امور بودى.
تو به خدا در ابتدا و انتها رئيس و بزرگ دين بودى، براى مؤمنان پدر مهربان بودى زمانى كه تحت سرپرستى تو در آمدند، بارهاى گرانى را كه آنها از كشيدنش ناتوان شدند، به دوش گرفتى و آنچه را از امور دين تباه ساختند؛ محافظت نمودى و آنچه را از احكام و شرايع رها كردند، رعايت فرمودى و زمانى كه زبونى كردند و به گردآوردن دنيا حريص شدند دامن به كمر زدى.
زمانى كه بيتابى كردند، بلندى گرفتى و زمانى كه شتاب كردند، صبر نمودى و انتقام هر خونی را كه مي خواستند تو گرفتى و براى مسلمين از كفار خونخواهى كردى و از بركت تو به خيراتى رسيدند كه گمانش را نداشتند، بر كافران عذابى ريزان و رباينده و براى مؤمنان پشتيبان و سنگر بودى، به خدا همراه نعمتهاى الهی آفريده شدى و به عطاى الهى كامياب گشتى و سوابقش را احراز كردى و فضائلش را به دست آوردى.
شمشير حجت و دليلت كُند نبود و دلت منحرف نگشت و بصيرتت ضعيف نشد، هراسان نگشتى و سقوط نكردى.
تو مانند كوه بودى كه طوفانش نجنباند و همچنان بودى كه رسول اکرم(ص) فرمود :
«در رفاقت و دارائى خويش امانت نگهدارترين مردم است.»
در روى زمين بزرگ و نزد مؤمنين شريف بودى، هيچ كس را درباره تو راه عيبجوئى نبود و هيچ کس نمی توانست بر تو خرده بگيرد.
و براى هيچ كس نرمى و مجامله نمی کردى، هر ناتوان و زبونى نزد تو توانا و عزيز بود تا حقش را برايش بستانى و هر تواناى عزيز، نزدت ناتوان و زبون بود تا حق را از او بستانى و در اين موضوع، خويش و بيگانه نزدت برابر بود، شأن و شخصيت تو بر اساس حق و راستى و مدارا بود.
در هر کاری گفتارت حكم و ثابت و فرمانت با خويشتن دارى و دور انديشى همراه بود و رأی تو با علم و عزم راسخ بود.
و هر آينه راه راست روشن گشت و امر مشكل آسان شد و آتشها خاموش گشت و دين به وسيله تو راست شد و اسلام قوت يافت و امر خدا ظاهر شد، اگر چه كافران دوست نداشتند و اسلام و اهل ايمان از بركت تو پا بر جا شدند و بسيار بسيار پيشى گرفتى و پس از تو هر کس هر چه بکوشد به درجه تو نرسد.
تو بزرگتر از آنى كه مصيبت تو با گريه جبران شود، مرگ تو در آسمان بزرگ جلوه كرد و مصيبت تو مردم را خرد كرد «فإنا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» ما به قضاء خدا راضى و نسبت به فرمانش تسليم هستيم، به خدا سوگند مسلمين هرگز كسى را مانند تو از دست ندهند، تو براى مؤمنين پناه و سنگر و مانند كوهى پا برجا و بر كافران خشونت و خشم بودى، خدا ترا به پيغمبرش برساند و ما را از اجرت محروم نسازد و بعد از تو گمراه نگرداند، مردم همه خاموش بودند تا سخنش تمام شد.»(۱)
او گريست و اصحاب گريستند، سپس هر چه جستند او را نيافتند.
مرحوم ابن شهر آشوب می نویسد :
📋《فَالْتَفَتُوا فَلَمْ يَرَوْا أَحَداً فَسُئِلَ الْحَسَنُ(ع) مَنْ كَانَ الرَّجُلُ؟》
♦️هر چه گشتند او را نيافتند، سپس از امام حسن(ع) پرسیدند؛ آن مرد که بود؟
ایشان فرمود : او خضر بود.(۲)
📚منابع :
۱)ترجمه أصول الكافي، ج۲، ص۳۵۰
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۴۷
@AsnadolMasaeb
9️⃣1️⃣ #امام_حسن_علیه_السلام بعد از شهادت #امام_علی_علیه_السلام در مسجد کوفه خطبه خواندند و مردم کوفه نیز با امام حسن(علیه السلام) بیعت کردند!👇
#روز_شمار_شهادت_امیرالمومنین
@AsnadolMasaeb
✅صبح روز شهادت حضرت امیرالمؤمنین(ع) امام حسن مجتبی(ع) خطبه خواندند و پس از حمد و ثناء و صلوات فرمودند :
📋《لَقَدْ قُبِضَ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ رَجُلٌ لَمْ يَسْبِقْهُ الْأَوَّلُونَ بِعَمَلٍ وَ لَا يُدْرِكُهُ الْآخِرُونَ بِعَمَلٍ لَقَدْ كَانَ يُجَاهِدُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَيَقِيهِ بِنَفْسِهِ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) يُوَجِّهُهُ بِرَايَتِهِ فَيَكْنُفُهُ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِهِ وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِهِ فَلَا يَرْجِعُ حَتَّى يَفْتَحَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْهِ وَ لَقَدْ تُوُفِّيَ فِي اللَّيْلَةِ الَّتِي عُرِجَ فِيهَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ(ع) وَ فِيهَا قُبِضَ يُوشَعُ بْنُ نُونٍ وَصِيُّ مُوسَى(ع) وَ مَا خَلَّفَ صَفْرَاءَ وَ لَا بَيْضَاءَ إِلَّا سَبْعَمِائَةِ دِرْهَمٍ فَضَلَتْ مِنْ عَطَائِهِ أَرَادَ أَنْ يَبْتَاعَ بِهَا خَادِماً لِأَهْلِهِ ثُمَّ خَنَقَتْهُ الْعَبْرَةُ فَبَكَى وَ بَكَى النَّاسُ مَعَهُ》
♦️دیشب مردی از دنیا رفت که گذشتگان با هیچ کاری بر او پیشی نگرفتند و آیندگان نیز با هیچ عملی به او نخواهند رسید.
همراه رسول خدا(ص) جهاد می کرد و او را به جان خویش، حفظ می نمود.
رسول خدا(ص) او را با پرچم خویش روانه می ساخت؛ پس جبرئیل او را از راست در بر می گرفت و میکائیل از چپ!
باز نمی گشت تا خداوند به دست او فتح کند.
در شبی از دنیا رفت که عیسی بن مریم(ع) به آسمان رفت و یوشع بن نون وصی موسی(ع) در گذشت.
هیچ دینار و درهمی باقی نگذاشت مگر هفتصد درهم که از سهمش از بیت المالش آمده بود و می خواست با آن خادمی برای خانواده اش بخرد.
سپس بسیار گریست و مردم نیز با او گریستند.
سپس حضرت(ع) فرمود :
📋《أَنَا ابْنُ الْبَشِيرِ! أَنَا ابْنُ النَّذِيرِ! أَنَا ابْنُ الدَّاعِي إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ! أَنَا ابْنُ السِّرَاجِ الْمُنِيرِ! أَنَا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً!
أَنَا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ افْتَرَضَ اللَّهُ حُبَّهُمْ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً فَالْحَسَنَةُ مَوَدَّتُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ(ع)》
♦️منم پسر بشارت دهنده،منم پسر انذار کننده،منم پسر آن کسی که به اذن خدا مردم را به سوی خدا می خواند.
منم پسر چراغ فروزان و روشنی بخش.
من از خاندانی هستم که خداوند ناپاکی را از آنان برده و آنان را پاک نموده است.
من از خاندانی هستم که خداوند محبت آنان را در کتاب خود واجب گردانده است.
خداوند فرموده است :
📋《قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً》
♦️بگو به ازاى آن رسالت، پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى درباره خويشاوندان و هر كس نيكى به کند و طاعتى را به جای آورد، براى او در ثواب آن خواهيم افزود.(شوری۲۳)(۱)
سپس پس از شهادت حضرت امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) در روز بیست و یکم ماه رمضان سال چهل هجری قمری، امام حسن مجتبی(علیه السلام) به امامت رسید و در همان روز، بیش از هزاران نفر با ایشان برای خلافت بیعت کردند.
امام حسن(علیه السلام) خطاب به آنان فرمود :
📋《إِنَّكُمْ سَامِعُونَ مُطِيعُونَ، تُسَالِمُونَ مَنْ سَالَمْتُ، وَتُحَارِبُونَ مَنْ حَارَبْتُ》
♦️همانا شما گوش به فرمان و فرمانبردار و مطیع خواهید بود و با هرکس در که صلح بودم، شما نیز در صلح باشید و با هرکس که جنگیدم شما نیز بجنگید.
مردم وقتی این سخنان را شنیدند تردید کردند و ابتدا بسیاری از آنان از بیعت خوداری کردند، امام حسن(علیه السلام) نیز دست نگه داشت.
آنان نزد امام حسین(علیهالسلام) آمدند و به او گفتند :
📋《اَبسِط يَدَكَ نُبَايِعُكَ عَلَى مَا بَايَعنَا عَلَيهِ أَبَاكَ وَ عَلَى حَربِ المُحِلِّينَ الضَّالِّينَ أَهلَ الشَّامِ》
♦️دست بگشای تا با تو بر جنگیدن با گمراهان و حلال شمارندگان حرامها(شامیان) بیعت کنیم همان گونه که با پدرت این چنین بیعت کردیم.
امام حسین(علیهالسلام) فرمود :
📋《مَعَاذَ اللهِ أَن أُبَايعَكُم مَا كَانَ الحَسَنُ(ع) حَيَّاً؟!》
♦️پناه بر خدا! از این که تا هنگامی که امام حسن(ع) زنده است، با شما بیعت کنم!؟!
سپس مردم دیگر بار نزد امام حسن مجتبی(علیه السلام) بازگشتند و با ایشان بیعت کردند.
از طرفی هم معاویه بن ابی سفیان خلافت امام حسن مجتبی(ع) را نپذیرفت و با لشکری از شام به سوی عراق حرکت کرد.
امام حسن مجتبی(ع) نیز سپاهی به فرماندهی «عبیدالله بن عباس» به سمت معاویه فرستاد و خود به همراه یک گروه دیگر به ساباط رفت.(۲)(۳)(۴)(۵)
📚منابع :
۱)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۷
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۲
۳)تاريخ طبری، ج۵، ص۱۶۲
۴)تاريخ مدينة دمشق ابن عساكر، ج۱۳، ص۲۶۳
۵)الإمامة والسياسة دینوری، ج۱، ص۱۸۴
@AsnadolMasaeb
✅در این روز ابن ملجم با یک ضربت شمشیر به درک واصل می شود.
نقل است که امام علی(علیه السلام) چنین وصیت فرمود :
📋《أَلَا! لَا يُقْتَلَنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي! انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ》
♦️بدانید که غیر از قاتلم، کسی را نکشید! بنگرید که اگر من از این ضربت او مُردم، او را تنها یک ضربت بزنید.[ضربتی در مقابل ضربتی!](۱)
وقتی فرزندان امام علی(ع) از دفن ایشان فارغ شدند، امام حسن(ع) دستور داد ابن ملجم را بياورند، زمانی که او را آوردند، خطاب به آن ملعون فرمود :
📋《قَتَلْتَ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ أَعْظَمْتَ الْفَسَادَ فِي الدِّينِ!》
♦️اى دشمن خدا! اميرمؤمنان(ع) را كُشتى و تباهى بزرگی، در دين کردی!
📋《ثُمَّ أَمَرَ بِهِ فَضُرِبَتْ عُنُقُهُ》
♦️سپس امام حسن(ع) دستور داد گردنش را زدند.(۲)
سپس «امّ الهیثم دختر اسود نخعی» جنازه آن ملعون را گرفت وآن را به آتش کشید.(۳)
امام صادق(ع) فرمودند :
«ملائکه هر بامداد و شامگاه بر ابن ملجم مرادی لعنت می فرستند.»(۴)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۶
۲_۳)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۲۲
۴)بحارالانوار مجلسی، ج۱۸، ص۳۰۴
@AsnadolMasaeb
✅«ابن بطوطه» (متوفی سال ۷۷۹ هجری قمری) یکی از جهانگردان بزرگ تاریخ اسلام، در بخشی از سفرنامهاش درباره مکان قبر این ابن ملجم ملعون مینویسد :
«هنگامی که به کوفه مسافرت کردم، در طرف مغرب قبرستان کوفه، جائی را دیدم که در آن چیزی به رنگ سیاه تند در میان زمینۀ سفیدی جلب نظر میکرد.
(و چون به تحقیق مشغول شدم مردم آن دیار) گفتند :
(اینجا) قبر ابن ملجم شقی است که مردم کوفه همه ساله هیزم فراوان بدانجا میبرند و هفت روز آتش بر گور او میافروزند.»(۱)
📚منبع :
۱)سفرنامۀ ابن بطوطه، ج۱، ص۲۷۱
@AsnadolMasaeb
🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا امینَ اللهِ فی اَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبادِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ(علیه السلام)》🔶🔸
✅طبق نقل تاریخ، امام علی(علیه السلام) در دو جا با صورت مبارک بر زمین افتاده اند.
اما بسی جای تعجب است، که این دو جا در میدان جنگ و نبرد نبوده است.
چون امام علی(ع) در بخشی از نامه ای که به «عثمان بن حُنیف»، حاکم بصره نوشته بود، فرمود :
📋《وَاللهِ لَو تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی
لَمَّا وَلَّیتُ عَنْهَا!》
♦️به خدا سوگند! اگر تمام عرب به قصد قتال من، پشت در پشت هم درآیند و مقابل من قرار بگیرند، و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنها پشت نمی کنم و از مقابلشان نمی گریزم.(۱)
امام علی(ع) با این یک جمله، معرفی شد!
اما باید این دو جائی که حضرت(ع) در آن با صورت به زمین افتاده است، باید حادثه سنگینی باشد که حضرت(ع) را مجبور به افتادن به این حالت کرده است.
اما آن دو جا؛
1⃣جایی که ابن ملجم لعین در صبح روز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(ع) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتی سنگین بر فرق مبارک حضرت(ع) زد، که تاریخ می نویسد :
📋《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》
♦️پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارک امام علی(ع) فرود آورد.(۲)
📋《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ، فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ(ع) بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه》
♦️پس ضربه ی شمشیر آن لعین، سر مبارک امام علی(ع) را تا سجده گاهِ آن حضرت(ع) شکافت.
پس در این هنگام، امام(ع) اثر ضربه ای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد.
اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود و ناگهان با صورت بر زمین افتاد.(۳)
2⃣دومین جا، اونجایی است که «اسماء بنت عمیس» بعد از اینکه متوجه شد حضرت فاطمه(س) از دنیا رفته است، بلافاصله حسنین(علیهما السلام) را به دنبال پدرشان به مسجد فرستاد و گفت :
📋《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》
♦️ای فرزندان پیامبر اکرم(ص) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید.
در این هنگام، حسنین(ع) سراسیمه وارد مسجد شدند و امام علی(ع) وقتی حالت پریشانی آنان را دید و از آنان پرسید :
📋《مَا الخَبَرُ؟》
♦️چه اتفاقی افتاده است؟
آنان گفتند :
📋《قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س)!》
♦️مادرمان فاطمه(س) از دنیا رفته است.
وقتی امام علی(ع) این سخن آنان را شنید، در این هنگام ؛
📋《فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ》
♦️علی(ع) با صورت بر زمین افتاد.(۴)
﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾
📝شعر :
داغ تو بُرد تاب پدر را وگر نه صد
لشگر حریف فاتح خیبر نمی شود!
👤احمدی
📚منابع :
۱)امالی شیخ صدوق، ص۵۱۴
۲)اعلام الوری طبرسی، ج۱، ص۳۰۹
۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۹
۴)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰
@AsnadolMasaeb