🔎 #معرفی
🎈مرکز والد_کودک کوما با همکاری موسسه آسوریک برگزار میکند:🎈
🌱 کارگاه تربیت مربی کودک (مهد و پیشدبستان)
عناوین دوره:
🔴 _ سنین رشد و سیر تحول کودک ۳ تا ۶ سال
🟢 _ بازی و نقش آن در رشد ذهنی و شخصیتی کودک
🔵 _ طراحی فضای یادگیری با توجه به نیازها و ویژگیهای کودک
🟠 _ نگاهی به رویکرد مرکز کوما
🎈 (به صورت تئوری و عملی)🎈
◀️ مدت و زمان دوره: ۱۶ ساعت
۹ لغایت ۱۲ تیرماه ▶️
✅ از تعدادی از شرکت کنندگان برای همکاری در مرکز کوما دعوت خواهد شد.
✅ این دوره برای والدین و علاقمندان به موضوع فرزند پروری و کار با کودک اعم از آقایان و بانوان نیز میتواند مفید باشد.
✅ به همه شرکت کنندگان گواهی حضور ارائه میشود.
✅ درصورت تمایل اطلاعات خود را در لینک ثبت نام وارد کرده و یا با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید.
https://formafzar.com/form/15tfo
۰۹۱۲۲۵۲۲۸۰۹
۳۲۸۵۴۷۴۴
ما هروقت صحبت از ارتباط میکنیم سراغ ارتباط با دیگران میرویم و چگونگی ارتباط با دیگران؛ در صورتی که پیش از ارتباط با دیگران ما با دو ارتباط دیگر مواجهیم و تا تکلیفمان با این دو ارتباط روشن نشود نمیتوانیم وارد ارتباط موثر با دیگران بشویم. این دو ارتباط یکی ارتباط با منشا و دیگری ارتباط با خود است.
#معرفی_کتاب
#تعادل_تعامل_تعالی
#محمود_سلطانی
@asoorikbook
یکی از کتابهای کاربردی در مورد ارتباط با دیگران کتاب #کودک_خانواده_انسان است.
این کتاب هم مثل "کتاب به بچهها گفتن، از بچهها شنیدن" (که قبلا از آن نوشتهایم) نوشتهی دو مادر است.
دو مادر که در مواجهه با مسائلی که با کودکانشان دارند به یک مشاور به نام دکتر هایم جینات مراجعه میکنند و از او راه حل میگیرند.
همین هم باعث شده که این کتاب یک کتاب مادرانه، راحتخوان و با راه حلهایی ساده و کاربردی باشد.
نکاتی که نه فقط در ارتباط با کودک که در مواجهه با هر انسانی به کار ما خواهد آمد.
#معرفی_کتاب
#کودک_انسان_خانواده
@asoorikbook
🎈 به مناسبت روز #ادبیات_کودک_و_نوجوان
ما در بحث "ادبیات کودک" با دو واژه مواجهیم که در هردو دچار سوء تفاهم و سوء تعبیر هستیم.
🎈 تعریف سنتی ما از کودک باعث شده عمدتا ادبیات تعلیمی (هرگونه ادبیاتی که برای آموزش نوشته شدهاست اعم از پندنامهها، آموزش مهارتها و ...)در این سالها ترویج شود.
🎈 از سوی دیگر تعریف ما از ادبیات نیز تعریف جامعی نبودهاست. ادبیات نه وسیله و ابزاری برای یادگیری و انتقال مفهوم که خود، هدف است. ادبیات نهایت هنر، هارمونی و لذت است که اگر این هنر مهم از زندگی انسان گرفته شود چیزی باقی نمیماند.
🎈 برای کودکانمان لذتبخشترین و هنریترین متون را انتخاب کنیم متونی که هم ادبیات باشند و هم کودک .
@asoorikbook
مردم نه بر اثر وقایعی که برایشان اتفاق می افتد
بلکه با نوع نگاهشان بر آن وقایع مضطرب می شوند
#معرفی_کتاب
#ارتباط_بدون_خشونت
@asoorikbook
هدایت شده از موسسه فرهنگی/هنری آسوریک
👩👦کارگاههای تک جلسهای مادر و کودک (جلسه اول ساخت خمیر رنگی)👩👧
😍یک دورهمی شاد مادر و کودکی😍
به تفکیک سنی از ۲/۵ تا ۶ سال
زمان؛ سهشنبه ۹ مرداد
ساعت ۱۷ الی ۱۸:۳۰
مکان؛ صفاشهر، روبروی کوچه ۴، موسسه فرهنگی هنری آسوریک
هزینه؛ ۱۵۰ تومان
جهت ثبت نام و یا اطلاعات بیشتر:
09102939579
@mrym_rashidi
مسئولیت والدین تنها خوشحال کردن کودک نیست بلکه ساختن شخصیت اوست.
صرفا با خوشحال کردن کودک به او خدمتی نکردهایم.
#معرفی_کتاب
#کودک_خانواده_انسان
#باهم_کتاب_بخونیم
@asoorikbook
نادیده گرفتن خود برای اینکه دیگران احساس نا امنی نکنند خدمت محسوب نمی شود.
#معرفی_کتاب
#ارتباط_بدون_خشونت
#باهم_کتاب_بخونیم
@asoorikbook
#وحشی عنوان کتابی از #دیوید_آلموند
نویسنده انگلیسی است و آثار او تحت تاثیر آثار ویلیام بلیک است.
#وحشی کتابی است دربارهی خلق کردن، درباره از بین بردن فاصلهی بین حقیقت و مجاز.
#وحشی کتابی فلسفی است برای آشتی دادن دنیای درون و بیرون.
همذات پنداری با پسرک درون داستان تا جایی پیش می رود که دیگر فاصلهای بین او و وحشی نیست.
#وحشی نشان میدهد چطور میتوانی با بیان احساس از طریق نوشتن با مسایل خود روبرو شوی.
مسالهای که اگر در کودکی و نوجوانی اهمیت داده شود میتواند راهگشای مناسبی برای نسل نوجوان باشد.
"بلو" شخصیت اصلی داستان بوسیله نوشتن خود را با مسایلی که از آن ها رنج می برد مواجه میکند و از آنها عبور میکند.
#وحشی
#معرفی_کتاب
#کتاب_نوجوان
#دیوید_آلموند
@asoorikbook
اگر کسی حقیقتا می خواهد زندگی را برای خودش تلخ کند، کافی است یاد بگیرد خودش را با دیگران مقایسه کند.
#باهم_کتاب_بخونیم
#ارتباط_بدون_خشونت
@asoorikbook
دیبس بیلچه را برداشت و آرام و مصمم، سوراخی عمیق در شن درست کرد. متوجه شدم که یکی از سربازهای انتخابی را تکه
تکه کرده است. سوراخ را که کند، سرباز تکه تکه شده را با دقت توی سوراخ گذاشت و با بیلچه روی آن شن ریخت. سوراخ را پر از شن کرد و با پشت بیلچه روی شن کوبید. بعد اعلام کرد: «این یکی دفن شد. این یکی شانس بالا رفتن از تپه رو نداشت. و البته، این یکی به بالای تپه نمیرسه. اون می خواست که بره بالا. اون می خواست که با بقیه باشه، آرزو هم داشت. اون می خواست تلاش بکنه. اما هیچ شانسی نداشت. دفن شد.»
من با تکرار حرف هایش توضیح دادم: «پس این یکی دفن شد. شانس از تپه بالا رفتن رو از دست داد و نتونست به قلهی تپه برسه.»
دیبس خودش را به سمت من خم کرد و گفت: «اون دفن شد و نه تنها دفن شد، بلکه من یک تپهی دیگه، یک تپه ی
بزرگ، بلند و محکم روی قبرش درست میکنم
هرگز، هرگز دوباره این شانس رو نداره که بره بالای تپه!» با
دستهایش شن را روی گور سرباز مدفون ریخت و تپه ای
درست کرد. تپه که درست شد، شن ها را از دستش پاک کرد،
پاهایش را جمع کرد و چهار زانو نشست. همانجا نشست
من نگاه کرد. آرام گفت: «اون پدر من بود.» و از جعبه ی شن بیرون آمد
پرسیدم: «این پدرت بود که زیر تپه دفن شد؟»
جواب داد: «بله، پدرم بود.»
زنگ کلیسا به صدا درآمد. دیبس تعداد زنگها را شمرد. گفت:
«یک. دو. سه. چهار. ساعت چهاره. توی خونه من یک ساعت
دارم و ساعت بلدم.»
پاسخ دادم: «ساعت داری؟ و می تونی ساعت رو بگی؟»
گفت: «بله. ساعتهای مختلفی هست. بعضیها رو کوک می کنی. بعضی ها الکتریکی هستن. بعضیها زنگ می زنن. بعضی ها آهنگ می زنن.»
پرسیدم: «شما توی منزل چه جور ساعتی دارین؟» به نظر می آمد دیبس با این بحث روشنفکرانه می خواست از دفن «پدر» فاصله بگیرد. منهم همراهی اش کردم. این کار به او وقت می داد روی احساسی کار کند که در باره پدرش داشت. به نظر می رسید زیر بار این احساسات در حال خفه شدن است. انگار از آنچه انجام داده، ترسیده و در جستجوی بازگشت به مکانی امن برای
خود است. مثل همین بحث در باره ی اشیاء، در این جا و در این ساعت. به او فشار نیاوردم که در باره ی احساساتش صحبت کند.
#دیبس_درجستوجوی_خویشتن
#کتاب_والدین
@asoorikbook
وقتی به کتابهای خردسال که در سایر کشورها تولید میشود نگاه میکنیم، میبینیم این کتابها عموما کتابهایی با کیفیت چاپ بالا است که از تکنولوژیهای پیشرفته چاپ در تولید آنها استفاده شده است. کتابهایی قابل شستوشو، تعاملی و ...
کتابهایی که ارزان نیستند و البته بیشترین فروش را نسبت به کتابهای سنین دیگر دارند.