آیتاللهبهجت :
وقتی که روح انسان به عالم دیگر رفت،
میفهمد...
این همه تشریفات در دنیا لازم نبود:)🌱
استاد محمد شجاعی :
میدونی چیه اصل ماجرا ؟
اقا ماجرا اینه که
هر چه خودت را بیشتر میشناسی بیشتر عاشق آسمان میشی …
و دیگه زمین و جاذبههای ش قادر به جذبِ روح تو نخواهد بود ...!
+به همین قشنگی...
#استادشجاعی
#شہید_چمران :
احساس میکنم کھ تحملِ درد و غم و خطر مصیبت در راه خدا مہمترین و اساسیترین لازمہ تکامل در این حیات است !(:🌸
مـنتـوشهـرغـریبم،
شهـرمـنکربلـاست :))))
#حسینم
خدا روگفتم:
عشق چیست؟
گفت مرا تا بخوان
تاره عشق را چشی
#یامولا_اباصالح_المهدی❤
بی عشق مهدی در دلم لطف و صفا نیست
لایق به خاک اسٺ آن دلی که مبتلا نیست
هرروز باید از فراقش ناله سر داد
مهدی فقط آقای روز جمعه ها نیست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ماجرای جالب گفتوگوی شهید محمدخانی با تکفیریها
یکی از بیسیمهای تکفیریها افتاد دست ما. سریع بیسیم را برداشتم. میخواستم بد و بیراه بگم
عمار(شهید محمدخانی) آمد و گفت که دشمن رو عصبانی نکن.
گفتم پس چی بگم به اینا؟!
گفت: «بگو اگه شما مسلمونید، ما هم مسلمونیم. این گلولههایی که شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد...»
سوال کردند شما کی هستید و چرا با ما میجنگید؟
گفت: «به اونها بگو ما همونهایی هستیم که صهیونیستها رو از لبنان بیرون کردیم.
ما همون هایی هستیم که آمریکایی ها رو از عراق بیرون کردیم. ما لشکری هستیم از لشکر رسول الله...
هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیستها و آزادی قبله اول مسلمون ها، مسجدالاقصی است✊
بحث و جدل ما ادامه پیدا کرد تا وقت اذان..
بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تکفیریها تسلیم ما شدند.
میگفتند «از شما در ذهن ما یک کافر ساخته اند.»❤️
کتاب «عمار حلب»، زندگینامهی
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#زیبا_و_قابل_تأمل
🌱 یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت : مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !!
یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند.
یاد شهید بابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله ... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !!
یاد شهید حسین خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه !!
یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !!
آره یاد خیلی شهدا به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم !!
برای رد شدن از سیم خاردار باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن(!!) داوطلب زیاد بود.
قرعه انداختند، افتاد بنام یک جوان زیبارو !! همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد که گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه ...
همه تودلشون گفتند : عجب پیرمرد سنگدلی !! دوباره قرعه انداختند، باز هم افتاد بنام همون جوون ...
جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار
تو دل همه غوغائی شد ...!!
بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان ... همه رفتند الا همون پیرمرد ... گفتند چرا نمیای ؟؟
گفت : نه شما برید من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش
آخه مادرش منتظره ... درود بر شهامت و غیرت آنان !!
نمیدونم الان برای رد شدن و رسیدن به عرش دنیا پاتون رو روی خون کدام شهید گذاشتید ؟؟!!
#آرامبخش
شنیده ای می گویند "سر بشکند، پا بشکند، دل نشکند"؟ چرا؟
به خدا می گویند: جبار.
جبار یعنی چی؟ یعنی شکسته بند.
حالا خدا کجا را اگر بشکند درستش می کند؟
سر را؟ پا را؟
نه. این ها را که همین دکترها درست می کنند. آن که از او برمی آید و از دکترها برنمی آید "دل" است.
دکترِ دلِ شکسته، خودش است.❤️🍃
من از شرمِ گنه خاموش و او در انتظار از لطف
که بگشایم منِ مجرم، زبانِ عذرخواهی را ..💔
حاجاسماعیلدولابی میگفتن :
بزرگترینآزمونایمانزمانی ستکهوقتی
چیزی رامیخواهیدوبهدستنمی آورید؛
بااینحالقادرباشیدکه بگویدخدایاشکرت...
#خدایا_شکرت