📌کرونا و حال و هوای این روزها🙃 ک بویایی و چشایی خیلی از افراد تحت تاثیر قرار گرفته⁉ 🔻حس بویایی از طریق تحریک اعصاب، بر روی مغز اثر می گذارند ♦درمیان عطرهای خوشایند و ناخوشایند ،این روزها مواد ضدعفونی کننده ی شیمیایی و سرد کننده ی مغز باعث اختلال در بویایی و حتی چشایی افراد جامعه شده🤒 👈از دست دادن حس بویایی می تواند، انسان را در معرض خطر ابتلا ب مشکلات روانی ،مانند افسردگی و اضطراب قرار دهد که ناشی از سردی مغز می باشد 👈همچنین تنفس مواد ضدعفونی کننده 👇 🔻 کم حافظگی، سر درد، سوزش چشم و حلق و سینه ،تنگی نفس، مشکلات ریه و عفونت ریه و ب دنبال آن ضعف قلب ب دلیل نرسیدن اکسیژن کافی را، در پی دارد 🔻البته از دست دادن حس بویایی و چشایی ب دلایل التهاب سینوس ها، سرما خوردگی و پولیپ بینی در صورت عدم استنشاق مواد سمی (ضد عفونی کننده) .. نیز می تواند باشد. #در_خانه_بمانیم 🌺🌺🌺🌺

🔴استرس و اضطراب ◀نتیجه ی طبع سرد و سردی مغز است 🔻گرم کننده های مغز قبل از خواب (عطر گل محمدی عطر گل نرگس) 🔻دو بار در هفته فسنجان (نصف بادام نصف گردو) 🔻3 وعده شیره انگور روزانه 🔻21 عدد مویز روزانه 🔻روزانه یک ق م خوری اسفند (با تجویز طبیب) 👈طول درمان 40 تا 120 روز #استاد خیر اندیش

💢کاربردهای خاکشیر👇 🔶افرادی ک با خوردن شیرینی های غیر طبیعی و شکولات و چربیها صورت آنها جوش میزند🤒 👈 خاکشیر با ترنجبین را مخلوط کنند هر صبح ناشتا میل شود 📌نکته ؛ خاکشیر یک تا دو ساعت خیس بخورد☝👇 💢خاکشیر مقوی حنجره 🔶کسانی که دائم از حنجره خود استفاده می کنند 👈مانند سخنورها ،مداح ها ،خوانندگان و اساتید....؛می توانند از 👈ترکیب روزانه👈 خاکشیر با اب ولرم استفاده کنند

⭕️ پروفسور علی کرمی در شبکه افق: کرونا ویروس، ویروس عادی نیست و دستکاری شده است. 🔹ژنوم ملت ایران دست آمریکاست! 🔹ژنوم زعفران ایرانی توسط چند شرکت خارجی برداشته شده است. این یعنی در حالی که زعفران در کشورهای دیگر کاشته می‌شود، دقیقا طعم و مزه و رنگ زعفران ایرانی را دارد! 🔹فقط با قطع زنجیره انتقال، می‌توان جلوی کرونا را گرفت. #بیوتروریسم

ساخت و استفاده از واکسن ممنوع است !!! عجب 😳💉 #واکسن_کرونا رو اگه کشف کنیم #سازمان_بهداشت_جهانی اجازه استفاده اون واکسن رو به ما نمیده و اگه استفاده کنیم تخلف کردیم!! ⁉️ آیا این همه اطاعت و فرمان برداری از سازمان ملل و نهادهای زیر مجموعش درسته؟ درحالیکه میدونیم در راس آنها یهودیانی هستند که برنامه شون نابودی مسلمان هاست...! 📽 در این کلیپ #استاد_حسن_عباسی براتون توضیح میده #ویروس_کرونا #بیو_تروریسم #ماسک #هلال_احمر #صلیب_سرخ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

‌#در_خانه_بمانیم با در خانه ماندن به سلامت جامعه کمک کنیم، همه حق حیات و سلامتی دارند، یاری گر هم باشیم. #کرونا_را_شکست_میدهیم

☢️ توصیه های امام خامنه ای در مقابله با کرونا 🌎 مخصوص پخش در کانال ها و صفحات ایثنستاگرامی انگلیسی زبان های جهان The Islamic Revolution Leader's Recommendations on the Coronavirus Issue ترجمه انگلیسی از تیم رسانه تنهامسیرآرامش 🌷 @IslamlifeStyles

📹 #چگونه_دعا_کنیم؟ (۱) 🔻 قسمت اول: ادبِ دعا #تصویری @Panahian_ir

📸 تصویری از پزشکان و پرستاران خط مقدم مبارزه با کرونا عااااالی!😊💪🏼 🌷 @IslamlifeStyles

#داستان_کودکانه توپ🌹 واردِ کوچه که شد، مادرش از پشت سر صدا زد:" پارسا نون و تخم مرغ یادت نره." دلش هُری ریخت. نگاهی به جعبه واکسش انداخت و گفت:" چشم." بغض کرد. کمی ایستاد. نفس عمیقی کشید. قدم هایش را تند کرد. به ایستگاهِ تاکسی رسید. جعبه کوچکش را زمین گذاشت. وسایل کار را بیرون آورد. به کفش های مردمی که از آنجا رد می شدند نگاه کرد. پسرِ کوچکی با مادرش نزدیک شدند. به کفش های نو و براق پسرک نگاه کرد. توپِ فوتبالِ قشنگی هم در دست داشت. پسرک به مادرش گفت:"مامان جون الان که بریم خونه، اجازه می دی برم کوچه فوتبال بازی کنم." مادرش گفت:" بله اجازه می دم." پسرک توپی را که در دست داشت به هوا پرتاب کرد. روی وسایلِ پارسا افتاد. پارسا توپ را برداشت. همیشه آرزوی داشتنِ چنین توپی را داشت. پسرک جلو رفت و توپ را از دستِ پارسا گرفت. موقع رفتن، دوباره نگاه پارسا به کفش های براقش افتاد. آهی کشید و منتظر نشست. هوا تاریک شد. فقط چند نفر برای واکس زدن آمدند. پول هایش را شمرد. با این پول فقط می توانست، نان و تخم مرغ بخرد. امروز هم نتوانست پس اندازی داشته باشد. پول هارا در جیبش گذاست. وسایلش را برداشت. از جا بلند شد. به طرف خانه راه افتاد. صدایی از پشت سرش شنید. :"صبر کن. پسرم صبر کن." به طرف صدا برگشت. مردی کیسه به دست ایستاده بود. کیسه را به طرفِ پارسا گرفت. با لبخند گفت:" پسرم لطف کن بیا این کفش ها را هم واکس بزن." پارسا با خوشحالی برگشت. دوباره بساطش را پهن کرد. مشغول واکس زدن شد. کارش که تمام شد، مرد کفش ها را برداشت. دستمزدِ پارسا را داد. پارسا با خوشحالی اسکناس ها را نگاه کرد. حالا می توانست با اضافه کردنِ این پول به پس اندازهای قبلش، یک توپ خوب بخرد. ( فرجام پور) https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون