eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.6هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
131 فایل
🔺️کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 افسردگی یک مرد... یک زن چطور میتونه همسرشو از افسردگی نجات بده @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
هدایت شده از 
008.mp3
2.72M
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش هشتم" 🔺 راه صحیح زندگی درست در یک خانواده نگاه امانت داری هست... 💥 دکتر حمید 🔹@IslamlifeStyles
😍💖 میگویند: ارزشمندترین مکان های كه ❣ می توان در دنیا حضور داشت❣ در فکر کسی❣ در قلب کسي❣ و در دعاي كسي ست❣ در قلب من❣ فکرِ من❣ و تک تک دعاهای من هستی 😍💕❣💕 @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام 🌹 در خدمتتون هستم با بحث مشاوره در رابطه با 👇 ✴️خانواده و مشکلات خانوادگی ✴️همسرداری ✴️سیاست‌های زنانه ✴️تربیت فرزند ✴️ازدواج ✴️اصلاح تغذیه ✴️مسائل اعتقادی (فرجام‌پور) جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید 👇👇 @masoomi56 مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 کانال فرم های مشاوره https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
من با استاد فرجام پور چندین جلسه تاحالا مشاوره داشتم و تقریبا هربار که کم آوردم تو زندگی ،راهنمایی ها و صحبتهای آرامش بخش ایشون باعث شده آرامش پیدا کنم و یه امید دوباره برای زندگی ازشون خیلی خیلی ممنونم 🌹🌹🌹🌹 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 خدا را شکر🌺 هر چه هست لطف خداست و بس👌🌹 ان شاءالله آرامش مهمان دائمی دلهاتون باشه🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍نمیدانم چه سری در آن تربت معجون شده در آبِ زمزم بود که چشمانِ فاطمه خانم و پروین را به سلامتیِ محالم، امیداوار و گریان میکرد. چند روزی از آن ماجرا گذشت و غیر از ملاقاتهایِ هروزه ی آن دو زنِ مهربان، حسام به دیدنم نیامد. دل پر میکشید برایِ شنیدنِ آوازِ قرآن و دیدنِ چشمانِ به زمین دوخته اش.. اما نیامد.. بالاخره حکم آزادیم از زندانِ بیمارستان امضا شد. و من بیحال شده از فرط خواستن و نداشتن، خود را سپردم به دستانِ پروینی که با مهربانی لباس تنم میکرد، محضِ رهایی.. چند روز دیگر به دیدن دنیا مهلت بود؟ همه اش را به یکبار دیدنِ دانیال و… شاید حسام میبخشیدم. پروین با قربان صدقه زیر بغلم را گرفت و با خود در راهرویِ بیمارستان حرکت داد نزدیک به در ورودی که رسیدیم ریه هایم خنک شد.. از بویِ تند بیمارستان خالی شدم و سرشار از عطری که زیادی آشنا بود. صدایش پیچک شد به دورِ سرم. خودش بود.. نفس نفس زنان و لبخند به لب. مثل همیشه.. و باز مردمک چشمانش خاک رو زیر و رو میکرد سلام.. سلام.. ببخشید دیر کردم.. کار ترخیص طول کشید.. ماشین تو پارکینگ پارک.. تا شما آروم آروم بیاین، من زودی میارمش تا سوار شین نفسهایم را عمیق کشیدم. خدایا بابت سوپرایزیت متشکرم. پروین با لحن مادران ایرانی، خود را فدایِ این حسام و جدی که نمیدانستم کیست، میکرد..حسامی که امیرمهدی بود و لایق این همه دوست داشتن. راستی چرا خبری از فاطمه خانم نبود؟ بیچاره مادرم که هیچ وقت اجازه ی مادری کردن را به او ندادم.. کاش خوب میشد.. کاش حرف میزد.. کاش… مردانه برایش دختری میکردم.. سوار ماشین شدیم.. پروین روی صندلی عقب در کنارم، سرم را به شانه میکشید.. حسام مدام شیرین زبانی میکرد و سر به سر پروین میگذاشت و من حسرت میخوردم به رنگی که زندگیش داشت و من سالها از آن محروم بودم.. خطاب قرارم داد سارا خانووم.. حالتون که بهتره انشالله.. کم کم پاشنه ی کفشاتونو وربکشین که دانیال قراره تشریف فرما بشه.. به سرعت در جایم نشستم متوجه حالم شد البته به زودی.. این به زودی چرا انقدر دیر بود؟ پس باز هم باید روزهایم با ترسِ ملاقاتِ عزرائیل میگذشت، که دوستی اش گل نکند و تا آمدن دانیال، سراغم را نگیرد. به خانه رسیدیم. پروین زودتر برایِ باز کردن در از ماشین خارج شد. قبل از پیاده شدن؛ حسام صدایم زد. به تصویر چشمانِ خیره به روبه رویش در آیینه نگاه کردم مادرم کاری براشون پیش اومد نتونستن بیان، گفتن از طرفشون ازتون عذر خواهی کنم.. چند کتاب به سمتم گرفت این چندتا کتابم آوردم که مطالعه بفرمایید.. کتابای خوبین.. شاید به دردتون خورد.. هم حوصله تون سر نمیره.. هم اینکه شاید براتون جذاب بود.. اینجا هیچ هم زبانی نداشتم و جز حسام کسی زبان آلمانی نمیدانست. در سکوت نگاهش کردم. وقتی متوجه مکث طولانی ام در گرفتن کتابها شد به عقب برگشت حالتون خوب نیست؟؟ چیزی شده؟؟ بابت کتابها ناراحت شدین چرا باید بابت کتابها دلگیر میشدم؟ دیگه قرآن برام نمیخوونید.. لبخند زد هر وقت امر کنید، میام براتون میخوونم.. ناگهان انگار چیزی به ذهنش رسیده باشد به سمت داشبورد ماشین اش رفت و چیزی را از آن درآورد تو این فلش، تلاوت چندتا از بهترین قاریهای جهان هست.. اینم پیشتون بمونه تا هر وقت دلتون خواست گوش کنید.. فلش را روی کتابها گذاشت و به طرفم گرفت. بغض گلویم را فشرد.. این فلش یعنی دیگر به ملاقاتم نمیآمد؟؟ من بهترین تلاوتهایِ دنیا را نمیخواستم.. گوشهایم فقط طالب یک صدا بود.. کتابها و فلش را بدونِ تشکر و یا گفتن کلمه ایی حرف، گرفتم و به خانه رفتم.. دلم چیزی فراتر از بغض و غم گرفته بود.. به سراغ مادر رفتم.. ماتِ جانمازش گوشه ایی از اتاق، چمپاتمه زده بود. ناخواسته بغلش کردم.. بوسیدم.. بوییدم.. فرصت کم بود.. کاش زودتر دخترانه هایم را خرجش میکردم. و او انگار در این عالم نبود.. نه لبخندی نه اخمی.. هیچ.. هیچه هیچ.. سرخورده و ماتم زده به تاقم کوچ کردم. کتابهایِ حسام روی میز بود. ترجمه ایی انگلیسی و آلمانی از نقش زن در اسلام.. نهج البلاغه و امام علی.. لبخند رویِ لبهایم نشست. حالا دلیل سوالش مبنی بر ناراحت شدم را میفهمیدم. دادن کتابی از علی به دختری سنی زاده مثله من.. چهره ی برزخی پدر در مقابل چشمانم زنده شد کجا بود که ببیند تنفراتش، وجب به وجبِ زندگیش را با طعمی شیرین پر کرده بودند.. و من .. سارای بی دین.. دخترِ سنی زاده.. عاشق همین تنفرات شده بودم.. هر چه که پدر از آن بد میگفت، یقینا چیزی جز خوبی نبود.. فلش را در دستانم فشردم.. این به چه کارم میآمد؟؟ منی که قرآن را با صدایِ امیرمهدیِ فاطمه خانم دوست داشتم.. ⏪ ... 📝نویسنده:اسعد بلند دوست @asraredarun اسرار درون
سلام 🌹 در خدمتتون هستم با بحث مشاوره در رابطه با 👇 ✴️خانواده و مشکلات خانوادگی ✴️همسرداری ✴️سیاست‌های زنانه ✴️تربیت فرزند ✴️ازدواج ✴️اصلاح تغذیه ✴️مسائل اعتقادی (فرجام‌پور) جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید 👇👇 @masoomi56 مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 کانال فرم های مشاوره https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ خرد هرکجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود و عدم خدایی که داننده رازهاست نخستین سرآغاز آغازهاست الهی به امید تو💚 سلام صبحتون بخیر🌹 @asraredarun ┄┅─✵💝✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: سه چيز است كه خداوند به سبب آنها جز بر خير و خوبى نمى افزايد: تواضع كه خداوند به سبب آن جز بلند مرتبگى نمى افزايد، شكسته نفسى كه خداوند به سبب آن جز عزّت نمى افزايد و مناعت طبع كه خداوند به سبب آن جز بى نيازى نمى افزايد.✨ @asraredarun ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
نسیم جمکرانت زندگی بخش دل ماست فقط یاد تو در این خاطر ما خانه دارد @asraredarun ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانواده اسمانی 72.mp3
12.61M
۷۲ ▫️انسان، ذاتاً آزاد آفریده شده و آزادی را دوست دارد ! - گاهی ازدواج می‌کند، تا آزاد شود! - گاهی به طلاق روی می‌آورد، تا آزاد شود! - گاهی انواع بی‌قیدی‌ها را تجربه می‌کند، تا آزاد شود! - گاهی تمام اعتقاداتش را زیرپا می‌گذارد، تا آزاد شود! حال، یک سؤال؛ ❓انسان بعد از تمام این تجربه‌ها، طعم آزادگی، سَبُکی یا پرواز را چشیده است؟ ❓آیا از سطح افسردگی‌ها و نآرامی‌های انسان، کاسته شده است؟ @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿⃟📜؎•° علت نامگذاری ۱۶ آذر به 👨‍🎓 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@asraredarun اسرار درون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعتماد به نفس کودکان بسیار ارزشمند است آن را نادیده نگیرید. فریاد های پی در پی اعتماد به نفس کودک را از بین می‌برد. تمام دنیا به کودکانمان خواهند گفت اشتباهاتشان چیست. آن هم با صدای بلند و به کرات. ما باید اجازه دهیم کودکانمان بدانند که کدامیک از خصلت هایشان پسندیده است. @asraredarun
پدر و مادر در طول روز با مشكلات زيادي سر و كله ميزنند و مانند يك بالغ و عاقل رفتار ميكنند، با دیگران درعين عصبانيت لبخند ميزنند، در عين خستگي وظايف خود را انجام ميدهند، اما به فرزند خود كه ميرسند تازه به ياد حق و حقوق از دست رفته، خستگى ها يا عصبانيت خود مي افتند. گاهى كودكان تبديل به كيسه بوكس والدين خود ميشوند، گاهى ما بزرگسالان ديوارى كوتاه تر از ديوار بى پناهى كودكان پيدا نميكنيم. آنها كه زورى ندارند، نه ما را ترك ميكنند نه از ما شكايت ميكنند نه ما را تنبيه ميكنند، آنها محتاج ما هستند، اين ما هستيم كه طلبكار آنها هستيم. و از كودكان انتظار داريم "تو ديگه شروع نكن، حوصله ندارم، ساكت" @asraredarun
مادر عصبانی: «مرا دیوانه کردی! چندبار به تو گفتم این کار را نکن؟!» آن‌چه در ذهن کودک می‌گذرد: «لطفاً بس کن! حرف‌هایت مرا ناراحت می‌کند و می‌ترساند. چرا این قدر فریاد می‌زنی!؟ من که هنوز شمردن بلد نیستم. پس از کجا بدانم که چندبار به من گفتی که آن کار را نکنم؟ حتماً بچه‌ی بدی هستم. هنوز هم دوستم داری؟ نمی‌خواهم تو را عصبانی کنم. بعضی روزها دوساله‌بودن واقعاً سخت است. کلی نقشه دارم که می‌خواهم امتحان‌شان کنم... وقتی‌که لیوان را یک‌وری کردم، فکر نمی‌کردم شیر می‌ریزد. وقتی که در وان حمام بازی می‌کردم، نمی‌دیدم که آب دارد روی کف زمین می‌ریزد. امیدوارم وقتی سه‌ساله شدم بهتر بتوانم بفهمم چه چیزهایی تو را عصبانی می‌کند. امّا، حالا فریادِ تو مرا گیج می‌کند و می‌ترساند. نمی‌دانم باید چه کنم، حتی نمی‌دانم چه کرده‌ام!» 📓 «من دوساله‌ام»
مادر و پدر بايد مهر تاييد دستشون باشه هر وقت بچشون ميگه "ترسيدم"، "خسته ام"، "دوسش ندارم" يا هر حس ديگه ايى رو بايد اول تاييد كنن "ميدونم ميفهمم ميترسى، اذيت شدى، ناراحتى حالا بيا با هم در موردش حرف بزنيم ببينيم ميشه كارى براش كرد." عدم تاييد احساسات كودك و نفى كودك مانند زدن چاقو به روح و روان كودك است. حس بي ارزش بودن احمق بودن بيخود بودن به كودك دست ميده، كودكان بايد بتونن در هر شرايطى درست و غلط به پدر و مادر پناه بيارن و كنار اونها توانايى تجزيه و تحليل شرايط را داشته باشن. كودكان دو گوش شنوا و يك آغوش گرم ميخوان تا بتونن با كمك شما دنياي ذهنى و دنياى واقعى رو با چشم خودشون ببينن.
کودک موجودی است استثنایی که باید به آن عشق دادوعشق بزرگترین نیاز او نیاز به محبت است از کنارخواسته های کوچکش نبایدآسان گذشت پاسخ به این نیازها, پاسخ به امنیت کودک است فراتر از آن چیزی که فکرمیکنید میفهمد وراحتر از آن چیزی که فکرمیکنید آرام میگیرد با او حرف بزن هرچند که زبان تو را نفهمد و او را لمس کن هرچندکه پاسخی نگیری مطمئن باش پاسخ نگاه ها و مهربانی هایت را روزی به تو خواهد داد زیباتر و حساستر از آن چیزی است که می اندیشی او را دریاب چرا که او...."‌"تنها یک کودک است
در سیر والد بودن توجه داشته باشیم که نیازهای کودک را به میزانی کافی برای داشتن شروعی خوب در زندگی تامین کنیم نه اینکه تمام نیازهای کودک را بطور کامل برآورده کنیم! نقش ما بعنوان والد این است که کودک را در انجام کارهایش توانمند سازیم نه اینکه خود توانمند شویم! مادر کافی مادریست که کودک خود را با کفایت میسازد اما مادر کامل مادریست که بطور کامل کودک را به خود وابسته میسازد به طوری که کودک برای پایین‌ترین نیازهایش به مادر محتاج است و کودک تصور میکند بدون مادر زنده نخواهد ماند! چون کفایت انجام کارها را ندارد. تیتر برگرفته از کتاب فرزندپروری باکفایت لوییس و لوییس
كودكان براي رسيدن به خواسته هاشون روش هاي مختلفي را امتحان مي كنند. -پرت كردن اشيا -گريه كردن -خودزني جيغ زدن و ... اين به والدين بستگي داره كه كدام رفتار را تقويت كنند.كودك از هر كدام از اين رفتارها نتيجه مي گيرد و اين رفتار راهي براي رسيدن به خواسته اش مي شود. پس اگر از كلمه " نه " استفاده كرديد و با اين رفتارها مواجه شديد از موضع خود كوتاه نياييد و اگر نمي توانيد سر حرف خودتون باشين اصلا "نه" نگين. توجه داشته باشين كه در مواقعي كه خيلي ضرورت داره از كلمه "نه" استفاده كنيد و كودكانمان را زياد محدود نكنيم و بزاريم دنيا را تجربه كنند.