eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.6هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
131 فایل
🔺️کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
💑 به خلوت همسرتان احترام بگذارید! 🔸زن‌ها باید به این موضوع توجه کنند و بدانند در مواقعی که مرد حرفی درباره مطلبی نمی‌زند به این معنی است که هنوز پاسخ آن را پیدا نکرده اما مشغول فکر است و منظور او بی‌توجهی و بی‌محبتی به همسرش نیست. اما مردها باید بدانند که همین سکوت و حرف‌نزدن‌شان به تنهایی برای همسرشان ایجاد ناامنی کرده و در تخیلات خود عواقب بدی را پیش‌بینی می‌کند. 🔸خانم‌ها باید بدانند زمانی که همسرشان کم‌حرف می‌شود و به لاک خود فرو می‌رود، تحت فشار روحی است و مسئله‌ای دارد که با در خود فرو رفتن دنبال راه‌حل است. هرگز در این حالت به درون لاک ذهنی مرد سرک نکشید و سکوت او را بر هم نزنید. زن نباید با آن روشی که خودش آرام می‌شود در صدد آرامش مرد بر آید. @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
❤️🍃❤️ ✍برای داشتن روابط زناشویی موفق باید مراقب کلماتتان باشید‼️ ⭕️خیلی چیزها هست که اصلا نباید به همسرتون بگید حتی اگر واقعیت داشته باشند. ❗️مثلا نگید که ” به نظرت همسایه جدیدمون خیلی جداب نیست؟ ❗️ ” یا مثلا از جملاتی که با “به نظرم مشکل تو اینه که … ” شروع میشن اصلا استفاده نکنید. ❓آیا خودتون هم دوست دارید همچین جملاتی رو از شریک زندگیتون بشنوین؟ ✍باید بدانید چگونه همسرتان را نقد کنید. 👈جملات تاثیر فراوانی در هدایت رابطه دارند، ♦️ فرقی نمیکنه تو رابطه کاری هستین و یا دارید با دوست قدیمیتون معاشرت میکنید. @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
💑 همسـرتان را بخاطـر شغل و تلاشش تشویق کنــید! 🔸مردها دوست دارند بدانند که شغل و فعالیت روزانه‌ی آنها تاثیر مثبتی بر جای می‌گذارد و از با رضایتِ کاری است که آنها انرژی و اعتماد به نفس خود را به دست می‌آورند. 🔸وظیفه‌ی شما این است که هم در داخل و هم خارج از منزل، او را برای کاری که انجام می‌دهد و برای تلاشی که می‌کند تشویق کنید. 🔸این کار، مرد را در کار خود با انگیزه کرده و ابهت و اقتدار او را تقویت می‌کند. مطمئن باشید بازتابِ حفظ ابهت مرد، شیرین و لذت‌بخش است. @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
🎀 🎀 👏تو لباس پوشیدنتون داشته باشین👗👚👙 مثلا: یه بار تیپ بزنید؛ خرگوشی ببندین و ... یه بار تیپ تر.. ✌️آی خانومایی که همیشه ی خدا فقط میپوشید تو خونه😁 یه وقتایی هم یا بپوشید👗 رو بذارید واسه تنوع نه اینکه تیپ غالبتون باشه؛ و 😍 🙃 لازم نیست لباستون قیمت باشه ولییییی لاااازمه "تمیز" و "مرتب" و "آراسته" باشه... 😉تمیز باشه یعنی: چند روز دائم یه لباس تنت نباشه، با لباسی که میکنی شب نرو تو پیش شوهرت 🙂لباستون باید باشه یعنی: وقتی بهتون نگاه میکنه چشمش بشه 😉 😊مرتب باشه یعنی: داشته باشه و... سعی کنید لباساتون همیشه با هم هماهنگ باشه،از نظر و ... ✅همیشه سعی کنید یه گیرمویی، تلی، چیزی رو با ست کنید، مثلا ست رنگ لباستون...💅 😌راستی یه سری به لباستون بزنید؛ چند دست لباس دارید؟ خیلی..... درسته؟ پس چرا دائم یه دست لباس رو میپوشید فقط؟ برنامه ریزی کنید روزی یه دست از لباساتونو بپوشید... حتی ها رو..👗 چه داره؟؟؟ @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
تحقیقات نشان میدهد استرس و شادی هردو واگیر دارند و بودن در کنار افرادی که شاد و یا افسرده هستند به طور مشخص و مستقیم بر روح و روان ما تأثیر میگذارد! پس شاد باشید😍👏 @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
😍💖 وجود تو توی زندگیم از اکسیژن واجبتره😍😘💕❣💕 @asraredarun ┄┅─✵💞✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام 🌹 در خدمتتون هستم با بحث مشاوره در رابطه با 👇 ✴️خانواده و مشکلات خانوادگی ✴️همسرداری ✴️سیاست‌های زنانه ✴️تربیت فرزند ✴️ازدواج ✴️اصلاح تغذیه ✴️مسائل اعتقادی (فرجام‌پور) جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید 👇👇 @asheqemola مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 کانال فرم های مشاوره https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
سلام علیکم تشکر ویژه دارم از استاد عزیز خانم فرجام پور راهکار های بسیار مفید وارزنده ارائه کردند بابت راهنمایی های ایشون باعث ارامش خاطر بنده شدند از صحبت های ارزشمند ایشون بهره بردم امیدوارم خداوند به ایشون طول عمر وسلامتی بده 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خدا را شکر🌺 هر چه هست لطف خداست🌺 التماس دعا🌺
🎁 💞دوره انتخاب همسر 💞 مخصوص و جوان👌 برگرفته از آیات و روایات با تدریس استاد فرجام پور از مشاوران برتر و باسابقه💥 🔹شناخت باورهای صحیح در ازدواج 🔸معیارهای صحیح و اصولی در انتخاب 🔹آشنایی با طبع و مزاج 🔸اصول صحیح خواستگاری 🔹روش‌های صحیح تحقیق 🔸جایگاه دعا و استخاره 🔹و... . 🌼پاسخ به تمامی سوالات 🌼پی دی اف سوالات خواستگاری 💥50درصد تخفیف شهریه دوره 🤩به مناسبت دهه ولایت و امامت 🔰 آیدی ثبت‌نام: @adminasrar جهت دریافت اطلاعات بیشتر وارد کانال شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
این دوره به زودی شروع میشه👆👆👆👆 از تدریس جا نمونید👏👏👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از علیرضا پناهیان
1401.5.02-Panahian-Gharagah-Khtam-Yad-EmamZaman-Dar-PiadeRavi-Arbaeen-Medium.mp3
11.59M
📌 سخنرانی مهم علیرضا پناهیان درباره اربعین ۱۴۰۱ با عنوان: 🌱 یاد امام زمان(عج) در پیاده‌روی اربعین 🔴 به همه اربعینی‌ها پیشنهاد می‌کنیم این سخنرانی ۲۰ دقیقه‌ای را بشنوند. فیلم: 📎 aparat.com/v/S0nDe @Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫معجزه جاری آخرین پیامبر 🔻 گفتگو جالب علیرضا پناهیان با مستندساز خارجی درباره علت محبت مردم به امام حسین(ع) @Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 🦋 ✍ترانه سینی غذا را روی زمین گذاشت و برای هزارمین بار گفت: _بخدا موندم تو کار شما! خب خواهر من بعد تحمل این همه استرس و پنهون کاری از ترس شوهرت، حالا که بنده خدا برگشته تو روت تقریبا گفته من دیگه اون ارشیای ترسناک سابق نیستمو اصلا بچه می خوام، تازه تو ناز کردی؟! زانوی غم بغل گرفته بود و مثل گهواره تکان های آرام می خورد، چشمانش هنوز هم سرخ بود از شدت گریه _تو نمی فهمی! تمام معادلاتم بهم ریخته... _بیخیال، زندگی تو همیشه پر از مجهول حل نشدنی بوده! من خودم تا همین دیروز بکوب می گفتم بهت که جلوی ارشیا وایسا. اما امروز میگم نه... اذیتش نکن، حتی خوشحالم باش که بالاخره صبرت نتیجه داده... بابا خب اون بنده خدا به گفته ی خودت، انقدر تو بچگی از دست مادر و پدرش خون دل خورده و با سرخوردگی بزرگ شده که خب، تو یه دوره ای اصلا با همین تصور نمی خواسته خودشم یکی دیگه رو بدبخت کنه! ولی حالا فرق کرده... چند ساله که داره با تو زندگی می کنه و حالا می دونه تو نه شبیه مه لقا هستی و نه نیکا! کجا می تونه مثل تو پیدا کنه؟ _منو با نیکا مقایسه نکن... _چشم! _تعجبم از زری خانومه _مادر شوهر جانم که جانم فدای او؟ بابا اینجوری چپکی نگام نکن، بخدا از وقتی گفتی واسطه شده و با ارشیا حرف زده و یه باری از رو دوش تو برداشته و از اونورم گوش مالی داده فرد مذکور رو، انقدر خوشحالم که نگو... اصلا رو ابرا سیر می کنم. خداروشکر سایش بالا سر زندگی ما هم هست! ببین چه دهن قرصم هستا، من که عروسشمو تو یه خونه ایم از هیچ کارش خبر ندارم اما کلا دست به خیرش خوبه... _میشه این املت رو برداری؟ _چرا؟ شام نپختم که همینو بزنیم _ببر خودت بخور من سیرم _وا! بازم همون ارشیاست که با این همه ناز تو می سازه ها بالش را از روی تخت برداشت، گذاشت پشت کمرش و تکیه زد. _دیگه انقدر این چند وقته با اشک و این قیافه پاشدم اومدم خونه ی تو، از خودمم خجالت می کشم! هیچ وقت انقدر زودرنج نبودم ترانه یکی از خیارشورهای کوچک را برداشت و گاز زد، با دهان پر گفت: _آره دیگه... من شونصد بار خودم رو با تو مقایسه کردمو جلوی نوید کلاس گذاشتم که آبجی من صبوره بسازه ولی من فرق دارم الم و بلم! حالا می بینم برعکسه... خداوکیلی حداقل تو دو ماه اخیر خودم گوی سبقت رو ربودم و غش غش زد زیر خنده... ریحانه پیام های ارشیا را باز کرد و گفت: _یعنی میگی کار بدی کردم؟ خب توام بودی بهت برمی خورد... تمام این چند روز برام نقش بازی کرده بوده! ترانه با چشم های ریز شده گفت: _دقیقا مثل خودت! کاری که عوض داره گله نداره... تو نمازخونی دختر، اهل دعا و خدا و پیغمبر؛ چقدر خانوم جون بیخ گوشمون می گفت که دروغ نگیم! که خوبیت نداره تو زندگی حتی اگه مجبور شدیم و به نفعمون بود رول بازی کنیم؟ چقدر تو خودت مقید بودی به... _بس کن ترانه! چرا همه چیز رو بهم ربط میدی؟ من مگه دروغ گفتم؟ فقط از روی ترس بخاطر از هم نپاشیدن زندگی مشترکم نتونستم جریان بارداریم رو بگم به همسرم، اونم که از آخر باید می گفتم! دستش را روی دست های سرد ریحانه گذاشت و گفت: _الهی که من فدای خواهر خوبم بشم، بخدا از صد طرفم که نگاه کنی به این داستان باز باید خوشحال باشی که داره ختم بخیر میشه همه چی! ناشکری نکن... ممنون باش از زری و بی بی که با تجربشون تونستن یادتون بدن شیرازه ی زندگی رو درست کنید! بابا تو آخه همیشه راهنما و مشاور من بودی، الان انگار رد دادی خودت... _گیج ترم کردی... باید فکر کنم! به همه چیز تکه ای نان سنگک را برداشت و لقمه ی کوچکی برای ریحانه گرفت، دستش را دراز کرد و با لبخند گفت: _خیلی وقت نداریا، آخر هفته همه خونه ی عمو دعوتیم! حتی شما... کاش تا اون موقع بتونی اوضاع رو روبه راه کنی تا دشمن شاد نشی! _دشمن شاد؟! چشمکی زد و با نیش باز گفت: _طاها دیگه... ریحانه لقمه را گرفت و جواب داد: _اون هیچ وقت دشمن کسی نبوده... غیبت بیخود نکن _والا با اون خاطره ی نصفه کاره که تو برامون گفتیو گذاشتیمون توی بهت، من فقط همین برداشت رو کردم. _جدا؟ مگه تا کجا برات گفتم؟ _گمونم رفتنت از مغازه ی عمو و... _آهان! پس تا تهش رو نشنیدی که میگی دشمنه پسرعمو _من سراپاگوشم ⇦نویسنده:الهام تیموری.... @asraredarun اسرار درون 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 📕 🦋 ✍ترانه چهار زانو نشست و با ذوق گفت:من سراپا گوشم _مثلا رفته بودم مغازه ی عمو تا آینده ی طاها رو خراب نکنم، اما با ناغافل سر رسیدن عمو و حرف های مجبوری طاها باعث شده بودم وجهه ش خراب بشه. اون شب مثل مرغ سرکنده بودم، انقدر ناخنام رو از استرس جویدا بودم که صدای خانوم جانم در اومده بود... می ترسیدم از پیشامدای بعدی. اینکه خب حالا عمو و زنعمو در مورد پسرشون چه فکری می کنند؟ اصلا کاری که کرده بودم عاقلانه بود یا بچگانه؟ دلم مثل سیر و سرکه می جوشید... برای مامان همه چی رو تعریف کرده بودم و حالا اونم دست کمی از من نداشت. غصه ی طاها رو می خورد که بعد این همه سال برای اولین بار از باباش کتک خورده و خورد شده بود... اصرار کردن برای اینکه مامان زنگ بزنه خونه ی عمو و مثلا چاق سلامتی بکنه هم کار درستی نبود، در واقع تابلو بود! این بود که ما تو بی خبری موندیم و بنا رو بر این گذاشتیم که هر اتفاق جدی بیفته بالاخره به گوش ما هم می رسه دیگه. دو روز بعد بود دقیقا، آماده شده بودم برم دکه ی روزنامه فروشی که زنگ خونه رو زدن... خانوم جون در رو باز کرد و با تعجب گفت:" پناه بر خدا! طاهاست..." به دلم بد افتاده بود، همون چادر مشکی که تو دستم بود رو انداختم روی سرم و ایستادم کنار در اتاق. سابقه نداشت که تنها بیاد آخه... از پله ها اومد بالا، صدای احوالپرسیش رو می شنیدم جالب بود که خودش به خانوم جون گفت: _زنعمو ببخشید که این وقت روز و بی خبر مزاحم شدم، میشه چند دقیقه بیام داخل؟ _چه حرفیه پسرم، مگه ادم برای رفتن خونه عموش باید اجازه بگیره؟ بفرما تو خیلیم خوش اومدی تقریبا دیگه مطمئن شدم برای حرف زدن اومده اونم بدون اطلاع خانوادش! رو نداشتم که باهاش چشم تو چشم بشم.. وارد شد و مثل همیشه سلام کرد، آروم جوابش رو دادم. انگار پارانوئید شده بودم، بیخودی فکر می کردم دیگه اون طاهای سابق نیست... اما بود! خانوم جون گفت: _بشین طاها جان، برم یه چایی بیارم برات بعدم به عادت لبه ی چادرش رو داد زیر دندون و رفت سمت آشپزخونه. نشست و تکیه داد به پشتی، من اما هنوز یه لنگه پا وایساده بودم... _خوبی دخترعمو؟ هنوز به گل های لاکی رنگ قالی نگاه می کردم. _جایی می خواستی بری؟ بد موقع اومدم _نه... _حرف دارم باید می اومدم خانوم جون با سینی چای اومد بیرون و گفت: _بفرمایید، ریحانه جان مادر حواست به غذا باشه ته نگیره، ترانه هم تو اتاق خوابه. من برم پیش ملک خانوم پیغام فرستاده کار واجب داره و با اشاره چیزی گفت که نفهمیدم. طاها به احترامش وایساد و بعد از رفتنش دوباره نشست. مطمئن بودم تمام وقتی که در نبود خانوم جون برای صحبت داریم پنج تا ده دقیقه ست... خودم پیش دستی کردم: _چیزی شده؟ دستی به صورتش کشید و جواب داد: _من نمی تونم ریحانه ⇦نویسنده:الهام تیموری.... ‌@asraredarun اسرار درون 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان سلام صبح بخیر🌺 @asraredarun ┄┅─✵💖✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨اميرالمومنين عليه السلام خطاب به خاك كربلا فرمود: چه خوش‌بويى اى خاك! در روز قيامت قومى از تو به پا خيزند كه بدون حساب و بى‌درنگ به بهشت روند.✨ @asraredarun ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💔✺✦۞✦┄
سلام آقا صدای پای تو خبر از آمدن باران می دهد ای بهار سبز هستی ماه محرم هم آمده است کی می آیی ای صاحب عزا @asraredarun ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 💥 ما شهید هم بشیــم نمی‌رسیم! چی داشتن مگه شهدای کربلا ؟ .... instagram.com/ostad.shojae1
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تو برای حسین(ع) چه کردی؟ ❤️ خیلی حسین(ع) زحمت ما را کشیده است ... @Panahian_ir