eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
131 فایل
🔺️کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ لینک کانال 👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💝✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان سلام صبح بخیر🌹 @asraredarun اسرار درون ┄┅─✵💝✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: روز جمعه نزدیك غروب آفتاب به غلام خود مى فرمود: بالاى پشت بام برو، هر موقع نصف خورشید غروب كرد مرا خبر كن تا براى خود و دیگران دعا كنم.✨ @asraredarun اسرار درون ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
تک تک ثانیه هایی که تو را کم دارد ساعتم درد، دلم درد، جهانم درد است 😔💔 @asraredarun اسرار درون ❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: با حال و روز امروز آمریکا، هنوز هم قبله عده‌‌ای آمریکاست 🔹۱۹ دی اولین تبر ابراهیمی به بت بزرگ آمریکا بود. امروز حال آمریکا و افتضاح انتخاباتی و حقوق بشر آن‌ها که هر چند ساعت یکبار یک سیاهپوست را می‌کشند مشاهده می‌کنید. 🔹ارزش‌های آمریکایی باعث تمسخر همه دنیا شده‌ است. اقتصاد آمریکا به معنای واقی فلج است و ده‎ها میلیون بیکار و گرسنه دارند اما عجیب‌تر امید عده‎ای به همین آمریکاست. 🌷 @IslamlifeStyles
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم🌹 (از خودشناسی به خدا شناسی برسیم) راز و رمزهای آفرینش انسان یک دوره خود شناسی✅ حتما با دقت بخوانید👌 و دو
سلام به بنده های خوبِ خدا 🌹 امیدوارم حالِ دلتون اربعینی باشه😍🌺 🌹تقوا🌹 🔹خب حالِ تقواتون چطوره⁉️☺️ آیا موفق شدید لباسِ تقوا بپوشید ⁉️ سخت بود 😳⁉️ تلاش کنید 👌 معلومه که اولش سخته 👌 ولی تضمین کننده آخرتمونه ✅ یادتون که هست😊 (خدا ی مهربون فقط از متقین قبول می کنه) یعنی چی😳⁉️ یعنی عزیزم تقوا نداشته باشی هیچی نداری ✅ داستانِ هابیل وقابیل را یادتونه 🤔⁉️ چی شد که قابیل شد قاتلِ برادرش⁉️ 🔹بله درسته چون خدا قربانی هابیل را قبول کرد وقربانی قابیل را قبول نکرد👌 چرا⁉️😳 🔹چون خدا فقط از متقین قبول می کنه . قابیل تقوا نداشت👌 دنبالِ اون جایزهه بود😏 🔹ای دادِ بیداد، سخت تر شد ☺️ بله سخت تر شد تقوا یعنی منتظرِ جایزه نباش 😊 چرا😳⁉️ 🔹آخه کاری که به فکرِ جایزه اش باشی که به درد نمی خوره👌 چرا😳⁉️
رسیدیم به قسمتِ خوبِ تقوا 😍 💟جایزه 🔹بله درسته خدای مهربون برای همه کارهای خوبی که از روی تقوا انجام بشه جایزه داره😍 ولی جایزه خدا با جایزه های دیگه فرق می کنه👌 جایزه خدا یک کم با تاخیر میاد و البته ماندنی است وجاودان✅ بله درسته 👌 جایزه خدا بهشته ✅ همان بهشتی که وعده فرموده . و برای متقین آماده شده. خب به نظر شما این جایزه بزرگ ارزشِ صبر کردن نداره⁉️ اصلا شما تقوا داشته باش. به بقیه اش چه کار داری⁉️ تقوا زندگی خودت را خوب می کنه ✅ اصلا ما برای زندگی بهتر نیاز به برنامه داریم. ولی خوب واسه تلاشی که برای زندگی بهترِ خودت می‌کنی. باز خدا بهت جایزه هم می ده اون هم چه جایزه‌ای ✅😍 جایزه ای بزرگ و ماندنی. آنقدر زندگی در بهشت، و آرامشِ انجا را نیاز داریم که نگو. آنقدر آغوشِ پرمهرِ خدا را نیاز داریم که نگو. مثلِ این بچه ها که خطا کردند و از تنبیه می‌ترسند. یه گوشه ای قایم می‌شن یواشکی مامان و نگاه می کنند. به این فکر می‌کنند چطوری دلِ مامان را به دست بیارند و دوباره بپرند توی آغوشش.😭 💟ما به آغوشِ پر مهر ِ پروردگارمان نیاز داریم. پس باید برای یافتنش که البته همیشه به رویمان باز است. بشتابیم و تلاش کنیم. 😭
بهشت 😍🌸 که ان شاءالله روزی همه ما باشد. همه مشتاقِ بهشتیم. ولی آیا به خاطرِ بهشت کارِ خوب انجام دادن درسته🤔❓ درسته که ما شب و روز مواظبِ رفتارهامون باشیم، به خاطرِ اینکه بریم بهشت🤔⁉️ آیا واقعا خداوند ما را آفریده که از بهشت بیرون بیاییم و بعد دوباره تلاش کنیم برگردیم بهشت⁉️🤔 🔹پس ای بنده خوب، شما کارِ خودت و وظیفه خودت را انجام بده 👌 ونیتت فقط قربت الی الله باشه✅ بقیه اش را بسپر به خودِ خدا 😊 جایزه هم بهت می ده 😍 بهشت هم بهت می ده😍 عزت و آبرو هم بهت می ده😍 💟من ینصرالله ینصرکم 🌹 (هرکس خدا را یاری کند .خدا یاریش می کند ) 💟پس فقط بندگی کنیم و بگیم چشم خدا جون یعنی چی؟ 🔹یعنی اگرهدفِ خلقتِ آدم بهشت می‌بود، که آدم توی بهشت بود دیگه😳❗️ پس هدف خلقت چیه⁉️ برگشتیم سرِ خانه اول 😊 💟هدف خلقت لقاءالله است🌹 رسیدن به خودِ خدا😍❤️ ان شاءالله همگی توی این مسیر موفق باشیم 🌹 اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا اللهم عجل لولیک الفرج اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم🌹 درپناه خدا التماس دعا🌺 (فرجام پور) http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انوار الهی💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : چه کنیم تا لایق دیدار امام زمان(عج) شویم؟ 👤 حجت الاسلام بهشتی ✨ @anvar_elahi
ای غروب جمعه مولایم چه شد؟ یوسف گم گشته، آقایم چه شد؟ بار دیگر جمعه آمد، یـار نیست تشنه‌ام،سرگشته،سقایم چه شد؟ @asraredarun اسرار درون ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃🌺🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 سلام و عرض ادب وقتتون بخیر ان شاءالله همگی خوب و خوش و سلامتید🌺 با عرض شرمندگی امشب فرصت نشد رمان را بنویسم ان شاءالله فردا شب🌺 خیلی ممنون از همراهی و صبوریتون🌺
امشب براتون داستان کوتاه داریم💥
بسم الله الرحمن الرحیم صدای زوزه گرگ‌ها از بیرون ده به گوشش رسید. کفش‌هایش را پوشید و چوب‌دستی‌اش را به دست گرفت. نگاهی به قفل قدیمی انداخت. از بسته بودنش که مطمئن شد، کلیدش را که به تکه‌ای پارچه سیاه گره زده بود، توی جیب کت کهنه‌اش گذاشت. از حیاط که بیرون رفت، نگاهش را دور تا دورش چرخاند و در را بست. آفتاب کم جان زمستانی، تازه از پشت کوه ها خودنمایی می‌کرد. نگاهی به آسمان کرد. "خدایا به امید تو" دیوارهای بلند گلی که از روی هر کدام شاخه‌های خشکیده‌ی مو آویزان بود را از چشم گذراند. سر کوچه که رسید، مش‌جعفر که جلوی دکانش، آفتاب گرفته بود، صدایش را بلند کرد، -سلام، نقدعلی، اول صبحی کجا می‌ری باز؟ دستش را بلند کرد. - سلام، همین‌جام. سرش را پایین انداخت و راهش را ادامه داد. مش‌جعفر سری به تاسف تکان داد و زیر لب چیزی گفت. قدم‌های کوتاهش، کوچه‌های آشنا را یکی یکی پیمود. نزدیک خانه‌ای قدیمی رسید. کمی ایستاد و یقه کتش را مرتب کرد. سگی کنار دیوار را به دنبال غذا می بویید. چوب‌دستی‌اش را آهسته تکان داد. سگ بی‌توجه راه خودش را رفت. نفس عمیقی کشید و صدایش را صاف کرد. سعی کرد کمر خمیده‌اش را صاف نگه دارد. اما دردی در ستون فقراتش پیچید که ناله‌اش را بلند کرد. چهره‌اش در هم شد و آهی کشید. نگاهی به در بسته‌ی خانه انداخت.‌ لبخند روی لبانش نشست. دست به کمر گرفت و قدم تند کرد. کلون در را میان مشتش فشرد و بعد از لحظه‌ای رهایش کرد. صدای برخوردش با در چوبی، در گوشش طنین انداخت. وقتی جوابی نشنید، دوباره کلون را گرفت و این بار محکم‌تر کوبید. باز هم پاسخی نیامد. بارها و بارها تکرار کرد و هیچ خبری نشد. صدای یارمحمد را از پشت سرش شنید. -ها! نقدعلی، باز هم که اومدی؟ تو خسته نمیشی؟ به طرفش برگشت که سوار بر الاغش به طرف صحرا می‌رفت. جوابی نداد. یار محمد همان طور که پاهایش را به پهلوی‌ الاغش می‌کوبید، با خودش گفت. -بیچاره پیرمرد. عقلش رو از دست داده. ده سالِ ماهرو مرده. این هنوز میاد پشت در، برای خواستگاری. الاغش سرعت گرفت و از آنجا دور شد و دیگر صدایش شنیده نشد. اما نقدعلی گوشش به این حرف‌ها بدهکار نبود. همچنان کلون را به در می‌کوبید. و چهره زیبای ماهرو را که به رویش لبخند می‌زد، در ذهنش مجسم کرد. روزهای دور را به خاطر آورد، که برای خواستگاریش آمد ولی پدرش او را به پسر کدخدا داد و او هم ماهرو را به شهر برد. تمام این سال‌ها تنها مانده بود تا اینکه ده سال پیش ماهرو تنها و بیمار به ده برگشت. زن‌های ده به عیادتش می‌رفتند و از او پرستاری می کردند. اما سرفه امانش را برید و در آخر جانش را ستاند. اما وقتی گفتند ماهرو دیگر نیست، نقد‌علی حرفشان را نپذیرفت و هر روز برای خواستگاری از او پشت در خانه‌اش، تا ظهر می‌نشست. اما امروز با روزهای دیگر فرق دارد. خود ماهرو به خوابش آمد و گفت "منتظرش است" بگذار هر کس هر چه می‌خواهد بگوید، تلاش عاشق بالاخره نتیجه می دهد. آنقدر کلون را کوبید تا خسته شد و نشست. به آفتاب کم جانِ دم ظهر چشم دوخت. تمام گذشته جلوی چشمش نقش بست. حیاط بزرگ اربابی و شب عروسی ماهرو. نگاه غمگینی که لحظه آخر قبل از ورود به مجلس به او انداخت. سال‌ها تنهایی و انتظار و برگشتن ماهرو. همه جا فقط ماهرو بود و ماهرو. آهی کشید که صدای باز شدن در به گشش رسید. برگشت و با کمال ناباوری ماهرو را میان چهارچوب در دید. بی اختیار از جا بلند شد. -بالاخره در رو باز کردی؟ -آره! منتظرت بودم. -یعنی،.... ماهرو سرش را به نشانه تایید تکان داد و به داخل رفت. با خوشحالی چوب دستی را زمین انداخت. کمر صاف کرد، دیگر خبری از درد نبود. لبخند به لب، قدم برداشت. آفتاب بی‌جان پشت کوه‌ها می‌رفت که صدای فریاد و جیغ ننه زهرا کل محل را برداشت. -خاک برسرم. بالاخره این پیرمرد پشت این در جون داد. ( (فرجام‌پور) ⛔️کپی و فروارد ممنوع و حرام است ⛔️ @asraredarun اسرار درون ایتا و تلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنوشته 🌹 به گمانم برسد جمعه ولی یار نیاید به تمنای دلی خسته و تبدار نیاید همه شب دست به دعا ناله کنان چون همیشه بنشینم به سحر خیره و بیدار، نیاید همه گویند شود جمعه و آید به حضورش صد و یک جمعه رود ، وعده ی دیدار نیاید به گمانم که گناهم شده سد، بر سر راهش که به عمری زده ام ضجه و تیمار نیاید تو بگو چاره ی کارم، چه کنم با غم یارم نگرانم که شود مرگ پدیدار، نیاید اللهم عجل لولیک الفرج🌺 شبتون بهشت🌹 التماس دعا🌹 (فرجام‌پور) ⛔️کپی و فروارد ممنوع و حرام است⛔️ https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام 🌹 در خدمتتون هستم با بحث مشاوره در رابطه با 👇 ✴️خانواده و مشکلات خانوادگی ✴️همسرداری ✴️سیاست‌های زنانه ✴️تربیت فرزند ✴️ازدواج ✴️اصلاح تغذیه ✴️مسائل اعتقادی (فرجام‌پور) جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید 👇👇 @masoomi56 مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 کانال فرم های مشاوره https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
هدایت شده از 
خواستم از خانم فرجام پور واقعا تشکر کنم که با صبوری وبا تقوا جواب منو میدادن خدا حفظشان کنه بااینکه همه چیزا را رعایت نکردم ولی حالم بهتره شده عاقبت بخیر باشید🌺 خدا را شکر🌹👌
┄┅─✵💝✵─┅┄ 💜به نام خداوند لوح و قلم 💖حقیقت نگار وجود و عدم 💙خدایی که داننده رازهاست 💚نخستین سرآغازِ، آغازهاست سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 @asraredarun اسرار درون ┄┅─✵💝✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: اوّل باید در فكر مشكلات و آسایش همسایه و نزدیكان و سپس در فكر خویشتن بود.✨ @asraredarun اسرار درون ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄