❤️🔥✨به خودتان، نوع لباسی که میپوشید، ظاهر زندگیتان و دستپختتان توجه کنید.
✍🏻 بیانگیزگی شما در رسیدگی به اوضاع خانه، خورد و خوراک و پوشش در همسرتان نیز تاثیر میگذارد.
به همسرت بگو چرا متفاوته😍
بگوچرا برات اهمیت داره👏
بگوچرا دوستش داری♥
هرروز بگو☺️
تحسینش کن👏😘
او میخواهد شاهزاده سوار بر اسب قهرمان تو باشد🤴
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
❤️🕊
#دلبرانه😍💞
وجودت تو زندگیِ من اینجوریه که؛
قلبم به امیدِ تو میتپه که هستی🫀
که میتونم ببینمت،
بودنتـــو حس کنم😍
برایِ زنده بودنم واجبی ❤️🔥
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۲۸۹)
#تینا
#قسمت_۲۸۹
شیرینی گفتارش چنان به جانم نشست که تکراری بودن داستان زندگیش را هم به گوش جان خریدم.
هیچ وقت فکر نمی کردم که دوباره احساس عشق و عاشقی را درک کنم. عشق طعم شیرینی دارد که اگر در وجودمان نباشد، حال خوشی نداریم.
اما در آن شب هایی که دست تقدیر مرا مهمانِ خانه شان کرده بود، طعم عشقی را سر سجاده چشیدم که با هیچ لذتی برابری نمی کرد.
عشقی که به جای ترس و اضطراب، برایم نوید بخش آرامش و حال خوب بود.
در مدتی که به پرهام و عشق و عاشقی با او درگیر بودم، نصیبی جز ترس و آشفتگی نداشتم. ترس از دست دادنش، بیقرار و نگرانم می کرد.
ولی الان که آن بند را از پایم باز کردم، به عشقی رسیدم که مایه آرامشم بود. آرامشی که همیشه در جستجویش بودم. کلام مرضیه خانم، برایم زیبا و جذاب بود، مخصوصا وقتی که انتخاب احمد آقا را فقط به خاطر ایمانش و رضای خدا می دانست. خوب درکش می کردم. چون خودم هم لذت ایمان و داشتن خدا را فهمیده بودم.
نگاهم بین عقربه های ساعت و چهره مرضیه خانم رفت و آمد می کرد.
بیقرار شنیدن صدای اذان و رسیدن لحظه دعا و مناجات بودم. شاید هنوز عاشق نبودم؛ ولی شعله هایی از عشق در وجودم، حس می کردم.
حس زیبای عاشقی که منتظر است از معشوق اذن حضور بیاید. صدای اذان بلند نشده بود که مرضیه خانم قصه را به اتمام رساند و از جا برخاست. برایم آرزوی خوشبختی کرد. وضو گرفت، با جازه ای گفت و به اتاقش رفت. پشت سرش وضو گرفتم. سجاده را گوشه پذیرایی گشودم.
برای برداشتن چادر نماز به سمت اتاقش رفتم که زمزمه اش توجه ام را جلب کرد.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۲۹۰)
#تینا
#قسمت_۲۹۰
دلم نیامد در بزنم، پشت در ایستادم. این نواها برایم آشنا بود، ولی گوارا بودنش را الان درک می کردم. با اجازه ای گفتم و داخل شدم.
کنارش نشستم و به کتاب دعایش چشم دوختم.
(السلام علیک یا ابا عبدالله)
تکرار کرد؛ تکرار کردم. با سوز و گداز می خواند و اشک می ریخت. در بین کلمات، قطعه کوچکی روضه هم برای خودش می خواند.
قطرات اشکم، بی اختیار، می بارید.
قبلا یکی دوبار، با ریحانه و مادرش مجلس روضه رفته بودم، اما از سخنان مداح چیزی نمی فهمیدم. چون حواسم به گوشی و برنامه های خودم بود. اما کنار مرضیه خانم، تمام حواسم به او و کلماتی بود که از زبانش جاری می شد و
چه شیرین به جانم می نشست. کتاب را که بست، صدای اذان هم بلند شد. ایستاد و دست به سینه، به چهارده معصوم سلام داد. سه بار تکرار کرد(صلی الله علیک یا ابا عبدالله)
چادرم را روی سر انداختم. سجاده ام را کنارش گشودم. هرچه کرد تکرار کردم. اذان که تمام شد، قامت بستیم. احساس سبک بالی و لذت بیشتری داشتم. سجاده ها را که جمع کردیم، کنجکاوانه پرسیدم:
-شما همیشه، قبل از نماز زیارت عاشورا می خونید.
-بله دخترم، سعی می کنم که این کار رو کنم. آخه می دونی ما هر چی داریم از ارباب داریم.
اربابی که پیش خدای مهربون خیلی اجر و قرب داره. سفارش بزرگانه که قبل از نماز به آقا سلام بدیم. تا نمازمون پذیرفته بشه. البته حتما نباید زیارت عاشورا بخونیم، ولی خب چون سفارش و تاکید زیاده برای خوندن زیارت عاشورا، سعی می کنم حتما هر روز حد اقل یک بار بخونم.
-چه قدر خوب، خوش به حالتون.
-تو هم می تونی بخونی عزیزم. کاری نداره. فقط کافیه جزو برنامه های روزانه ات بگذاری.
-ولی من خوب بلد نیستم. یعنی قرآن و عربی خوندن برتم سخته.
خم شد و پیشانی ام را بوسید:
-پس من اینجا چه کاره ام. خودم یادت می دم.
لبهایم از هم گشوده شد و با لبخند، نزدیکش شدم. به خودم اجازه دادم که به آغوشش پناه ببرم و رویش را ببوسم.
دست نوازش بر سرم کشید. صدای باز شدن در که بلند شد. از آغوشش بیرون آمدم.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#نظر_شما
#مشاوره_تلفنی
خانم فرجام پور عزیزم
شما فوق العاده اید . اون روز که باهاتون صحبت کردم قبلش شدیدا از همسرم ناراحت بودم و ممکن بود همسرم که اومد خونه دعوامون بشه اوقاتمون تلخ بشه و تبعات دیگه ، ولی انقدر صحبتهای شما روی من تاثیر گذاشت و بهم آرامش داد و همچنین با استفاده از راهنماییهاتون که چطور باید رفتار کنم ورق کاملا برگشت و یه روز قشنگ شد برامون و همچنان از راهنماییهاتون دارم استفاده میکنم و بکار میبندم تا ان شاءالله همه چی عالی و درست پیش بره همیشه
خدا حفظتون کنه 😍
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا را شکر، هر چه هست لطف خداست🌺
آی دی منشی جهت هماهنگی مشاوره👇
@asheqemola
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مداحی آنلاین - نماهنگ بوی تربت - سید امیر حسینی.mp3
6.29M
با تو دل من سامون داره
چشمای ترم بارون داره
بیتو دل من داغون میشه
از دوری تو ویرون میشه
#استودیویی🔊
#جدید🔄
#شب_جمعه🌙
#سید_امیر_حسینی🎙
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#نذر_فرهنگی💥 السلام علیک یا امیرالمومنین🌺 میلاد مولای متقیان امیر مومنان بر همگی مبارک باد🌺🌺🌺 ب
حتما از #تخفیف_ویژه استفاده کنید
فرصت زیادی باقی نمانده👏
┄┅─✵💖✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
سلام امام زمانم❤️
سلام صبحتون پر نور🌹
━═━⊰🍃✺﷽✺🍃⊱━═━
#حدیث_نور
💚 امام علی علیهالسلام فرمودند:💚
خدا داناست به هر رازى كه مردم در دل نهان
داشتهاند، و به نجواى آهسته رازگويان و به هر گمان كه در خاطرى نهفته است و به هر تصميمى كه از روى يقين گرفته شود.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#جمعه_صبح_است
بوی عطر یاس دارد جمعه ها
وعــده دیــدار دارد جمعه ها
جمعه ها دل یاد دلبــر میکند
نغمه یابن الحسـن سـر میکند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀