eitaa logo
عصرتبیین عصررسانه
1.6هزار دنبال‌کننده
660 عکس
409 ویدیو
29 فایل
هوالمصور محفلی برای تاملات رسانه ای در حوزه های فرهنگ، جامعه و سیاست... عصر پردازش بهتر و روایت قوی تر اطلاعات ارتباط با مدیرسایت و کانال: @Sarbaze_eslam_31312 جانشین مدیر: @Fadaiyani ادرس سایت: Www.asretabyin.ir آپارات: www.aparat.com/Asre_Tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔎خطر حواس پرتی، فقدان خلوت و اقتصاد توجه در عصر دیجیتال در این عصر آکنده از تردید، پیش‌بینی‌ها بی‌ارزش شده‌اند. ولی یک پیش‌بینی انکارناپذیر هم هست: چیزی نمانده تا زمانی که هیچ‌کس روی زمین یادش نیاید دنیا پیش از اینترنت چه شکلی بود. صدالبته سوابقش خواهند ماند، که در بایگانی‌های نامحدود و ناملموس ابری ذخیره خواهد شد. ولی تجربۀ زیستۀ واقعی در کار نخواهد بود که بگوید پیش از ظهور کلان‌داده، اندیشیدن و حس کردن و انسان بودن چه شکلی داشت. وقتی که این اتفاق بیافتد، چه چیز از دستمان می‌رود؟ به عقیدۀ جیمز ویلیامز، استراتژیست سابق گوگل که فیلسوف درس‌خواندۀ آکسفورد و اخلاق‌شناس عرصۀ دیجیتال شد، آن که اکنون تجربه‌اش می‌کنیم فقط زوال معصومیت نیست. او در کتاب "از جلوی نورمان کنار بروید" خطر اخلاقی «اقتصاد توجه» فعلی را شرح می‌دهد. در این اقتصاد، ذی‌نفعان سرمایه‌داری در رقابت مداوم با همدیگر می‌خواهند حواسمان را پرت کنند تا سود ببرند. ویلیامز به من گفت که اگر راه‌های بهتری برای تنظیم و تعدیل حواس‌پرتی‌های مضرّ فناوری‌های عظیم نیابیم، بعید نیست اهداف و ارزش‌های شخصی و جمعی‌مان را به‌خطر بیاندازیم یا حتی اراده‌مان نیز به مخاطره بیافتد. او گفت: «اگر بتوان به یک معنا گفت هر چیز که متوجه آنی آنی، آنگاه در این کشمکش بر سر توجه‌مان آنچه به خطر می‌افتد توانایی ما برای تعیین و پی‌گیری آن نوعی از زندگی است که می‌خواهیم داشته باشیم، چه فردی و چه اجتماعی». او که مثل من در دنیایی بدون اینترنت بزرگ شده است، دلواپس آن است که ما همچنان «سرگرمی را با تفریح مخلوط کنیم، که متعاقباً فرصت‌هایمان برای تأمل و درون‌نگری کمتر و کمتر می‌شود». اگر تسلیم حواس‌پرتی‌های جنون‌آمیز اقتصاد توجه شویم، بومیان دیجیتال مثل بچه‌های من و شما را تهدید می‌کند: تنها ماندن با فکرها و خیال‌ها، تجربۀ مهمی است که شاید از کف آن‌ها برود. قبول، سرگرمی‌هایشان استادانه‌تر از چیزهایی است که ما داشتیم؛ بالاخره مگر آدم عاقلی پیدا می‌شود که به‌جای سفرۀ پرنعمت و آسمانی نت‌فلیکس، سراغ بازپخش‌های این‌جهانی سریال فرندز برود؟ اما چیزی که از دست می‌دهند، آن ساعت‌های خالی، بی‌قرار و کمابیش محزونی است که ما به ابرها زُل می‌زدیم و میان درخت‌ها لانه می‌کردیم. صدالبته شوق این چیزها به دلشان نمی‌افتد، چرا که این‌ها را نمی‌شناسند. ولی ما که می‌شناسیم، ما معصومان، مایی که معنای ساعات خالی و ملال را می‌دانیم. چون در همان ساعات بود که ناخواسته خودمان را می‌شناختیم، ساعاتی که اکنون ازدست‌رفته‌اند: تخیلاتی بازیگوش و تنبل و سرگردان، بی هیچ قید و بندی، در کمال آزادی. و این وضع گرچه گاهی کسالت‌بار و بی‌هیجان می‌شد، اما همۀ شگفتی‌های دست‌ساز بشر (از جمله خود اینترنت) از همین یک سرچشمه برخاسته‌اند: یک فرد، یک فکر، یک خیال‌بافی. مایکل هریس در کتاب پایان غیبت دقیقاً همین «از دست رفتنِ فقدان» را می‌کاود. آزمایش‌ها و آزمون‌های او برای ، مرا یاد میز پدرم می‌اندازد: او توصیه می‌کند که بدون تلفن به یک پیاده‌روی طولانی بروی. بعدازظهر یک روز را با قلم و کاغذ مشغول نوشتن باشی. بنشین و ۱۵۰ صفحه کتاب را یک‌باره بخوان. گفتنشان ساده است، ولی در عمل به طرز غریبی هولناک و دشوارند. هریس هم مثل ویلیامز گفت که خودش را بیشتر ناظر منتقد اثرات فناوری می‌داند تا یک آدم ضدفناوری. او اشاره می‌کند که همۀ اختراعات بشر، حتی آن‌هایی که بی‌خطر یا سودمند می‌شماریم مثل ماشین و کتاب، و آگاهی‌مان را مختل می‌کنند. با ظهور کلان‌داده هم خطری تهدیدمان می‌کند: اینکه غنای حیات درونی و ذهنی‌مان را از دست بدهیم. او گفت: «تجربه کردن فضای خالی، زمینه‌ساز رشد تخیل و اندیشۀ مستقل می‌شود، یعنی می‌توانی بدون فشار افکار عمومی یا ارتش روبات‌ها به ایده‌هایی از آن خودت برسی». بعلاوه، اتصال مجازی مانع توانایی‌مان در تماس برقرار کردن و همدلی می‌شود. «وقتی از اتصال اجتماعی با واسطۀ فناوری اشباع شوی، روزبه‌روز سخت‌تر می‌توانی توجهت را وقف آن‌هایی کنی که واقعاً با تو و کنار تو هستند». 📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید: https://tarjomaan.com/neveshtar/9502/ 🌐کانال عصرتبیین، عصررسانه 🆔@asre_tabyin