عصر زنان
#سرمقاله «سلبریتیسم و تأثیر آن بر مسائل زنان در ایران» ◾️«سلبریتیسم»، پدیده نوظهور نشأت گرفته از ف
#پرونده_ویژه | #یادداشت
🔶️ چراییِ همراهیِ سلبریتی در اعتراضات
📋 #تاثیر_سلبریتیسم_برمسائل_زنان
✍🏼| دکتر تینا چهارسوقی امین
#بخش_اول
🔸حتماً به دفعات شاهد موجسواری سلبریتیها بر روی انواع موجهای اجتماعی و سیاسی بودهایم. این یادداشت مختصر سعی دارد صورتبندی علمیتری از چراییِ این موجسواریها بر مبنای فرهنگ شهرت ارائه دهد؛ زیرا تأثیر این تحرکاتِ سلبریتیها در کوتاهمدت بر جهتدهی و هیجانی شدن موجهای سیاسی و اجتماعی یا جریانهای اعتراضی، و در طولانیمدت نیز بر تغییرات سبک زندگی افراد موثر است.
🔹یکی از مؤلفههای فرهنگ رسانهای جایابی و ایفای نقش در متن جامعه نمایش است تا همواره بقا و دیدهشدن تضمین شود. شخصیت سلبریتی و رفتارهایی که انجام میدهد همانند متنی متشکل از انواع نشانهها، درون همین جامعه نمایش قابل شناسایی و تحلیل است. بنابراین بدون دستآویزی به نشانههای به روزِ این جامعه نمایش و موجسواری بر آنها، سلبریتی به حاشیه رانده میشود و حاشیه رانده شدن برای سلبریتی یعنی به نوعی فراموشی در اذهان. اگر با ادبیات نظری لوتمان به این مهم نگاه کنیم، سپهر نشانهایِ فرهنگ متشکل از مرکز و پیرامونی است که متن فرهنگی در مرکز آن تولید شده و به تثبیت میرسد و در فضای پیرامون است که آشوب و بینظمی فرهنگی تهدید میشود. گاهی سلبریتی با استفاده از بینظمیها و آشوبهای فرهنگی موجود در فضای پیرامون سپهر فرهنگی، میکوشد تا خود را به مرکز آن نزدیک کند. این تلاش برای نزدیک شدن به مرکز لزوماً در جهت دستیابی به ابزارهای تولید ارزشهای فرهنگی اصیل و یا نزدیک شدن به مرکزیت قدرت نیست، بلکه بیشتر در راستای جلب توجه، دیده شدن و ابراز وجود در سطحی بالاتر است.
🔸 از واقعیات تلخ عصری که در آن زندگی میکنیم این است که شهرت ارزش بالاتری از مسئولیت اجتماعی دارد. فرهنگ شهرت یکی از جلوههای مهم فرهنگ رسانهای است؛ از همین رو برای سلبریتیها اموری که موجب تقویت شاخصههای رسانهای آنها میشود، اهمیت فراوانی دارد. لذا این افراد انواع مسئولیتهای اجتماعی را به مثابه ابزاری به خدمت ارتقای سطوح دیده شدن خود در میآورند. بنابراین دستآویزی به شکلِ ابزاری شده مسئولیتهای اجتماعی به همراه توسل به فعالیتهایی که نظم مسلط بر محیط پیرامون سپهر فرهنگی را به چالش کشیدهاند، سلبریتی را به عنصری نمادین تبدیل میکند که گویا یک کنشگرِ پیشرو یا یک الگویِ معترضِ اجتماعی است. به عبارتی دیگر، این دو عامل از سلبریتی در حالی یک کنشگر معترضِ فرهنگی میسازد که در چرایی و اصالتِ ارزشها و بنیادهای اعتراضی او تشکیک وجود دارد.
🔹ارزشهای مردمِ معمولی و غیر سلبریتی در به چالش کشیدنِ نظم مسلطِ فضای پیرامونی در سپهر فرهنگی، حتماً با سلبریتیها متفاوت است، چرا که نیاز به دیده شدن و حتی به رسمیت شناختنِ نیازها و مطالبات آنها با افراد سلبریتی متفاوت است. این به معنی جدا دانستن سلبریتیها از بدنه عمومی مردم نیست بلکه به معنی این است که آنان برای حفظ بقا و ارزشهای سلبریتیزه شده خود به ناچار در سطح متفاوتی ایفای نقش میکنند. اما برای داشتن بدنه هواداری خود در میان عموم مردم و بسط محبوبیتشان، فعالیتهای نمادین خود را در راستای برهم زدن آن نظم مسلط، به فعالیتهای عموم مردم نزدیک میکنند و همان کنشهای اعتراضی را تقلید میکنند. در این مرحله دیگر اصالت یا صحت آن کنشهای اعتراضی مهم نیست. یعنی اصلاً برای سلبریتی اعتبارسنجیِ کنشهای اعتراضی یا پویشهای نمادینِ اعتراضی محل بحث نیست، بلکه انجام آن تحرکاتی که در موج اعتراضیِ ایجاد شده آنها را برجستهتر و مهمتر جلوه دهد، مهم مینماید. در این بین هرچه حرکت نمادینِ انجام شده چشمگیرتر و رادیکالتر باشد، به ضرب آهنگ محبوبیت و بلندتر شدن صدای به اصطلاح اعتراضیِ سلبریتی کمک بیشتری میکند.
🖇 ادامه دارد...
🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|
عصر زنان
#پرونده_ویژه | #یادداشت 🔶️ چراییِ همراهیِ سلبریتی در اعتراضات 📋 #تاثیر_سلبریتیسم_برمسائل_زنان ✍🏼|
#پرونده_ویژه | #یادداشت
🔶️ چراییِ همراهیِ سلبریتی در اعتراضات
📋 #تاثیر_سلبریتیسم_برمسائل_زنان
✍🏼| دکتر تینا چهارسوقی امین
#بخش_دوم
🔸 مسائل مربوط به زنان همواره از مسائل مهم حوزه فرهنگ به شمار میرود، به ویژه در جامعه ما که به دلیل همنشینی و بعضاً تقابل مداوم عناصر فرهنگِ سنتی و مدرن در متن سپهر فرهنگی، چالشهای بسیاری از این حیث دارد. به علت نزدیکی تنگاتنگ سبک زندگی و امر زنانه، اساساً زن و مقولات زنان بستر زایش و در عینحال به چالش کشیدن عناصر فرهنگی است. این مسائل همواره حساسیتهای چشمگیری داشته و حتی به مقولات چالشبرانگیز ادوار مختلف نیز تبدیل میشود. نسبت امر آزادی و حجاب از منظر وجوه فرهنگیشان، مثالهایی از این دست هستند. سلبریتی عصر حاضر همانطور که از ورود به انواع حوزههای مسائل اجتماعی و سیاسی و حتی علمی ابایی ندارد، به فراخور گسترش و همهگیری شبکههای اجتماعی از ورود به مسائل حساس، که اظهارنظر در آنها نیاز به بینش انتقادی و حرفهای است، نیز باکی نداشته و بر خود مسلم میداند که به عنوان انجام بخشی از مسئولیت اجتماعی خود (در همان کارکرد ابزاری یا جعلی که پیشتر ذکر شد) به همه حوزهها ورود کند.
🔹 این مختصر محل پرداخت به چیستی یا درستی و نادرستیِ اعتراض و مدلهای آن در نسبت با نظم فرهنگی مسلط در فضای پیرامونی سپهر فرهنگی یک جامعه نیست. همچنین طرح بحث درباره عدم تناسب میان نظم فرهنگی مطلوب در مرکز با جنس فرهنگ عامه شکل گرفته در پیرامون سپهر فرهنگی نیز خود از مسائل مهم قابل پرداخت است. آنچه مسلم است رابطه میان گستردگی آشوبها در فضای پیرامون و نقشآفرینی سلبریتیها در میان آن آشوب است. یعنی هرچه مرزهای آشوب در محیط پیرامون نسبت به نظم مطلوبِ مرکز وسیعتر باشد، گویا تمایل سلبریتی برای نقشآفرینی در آن بیشتر میشود. زیرا سطح مطرح شدن و دیده شدن فراتر از مرزهای سپهر فرهنگی جامعه خودش میرود و سطح منطقهای و حتی جهانی مییابد. بنابراین حتماً برای سلبریتی مطرح شدن در سطح جهانی و فضای رسانههای جدیدتر و بزرگتر ترجیح دارد بر نقشآفرینیِ مرسوم و تابع قدرت مرکزی.
🔸 در مسائل مربوط به وقایع کشور از میانه سال ۱۴۰۱ تا اکنون سطح نقشآفرینی جدیدتری از سلبریتیها را در نسبت با سایر رویدادهای کشور در سالهای گذشته میبینیم. حساسیت مسائل زنان از یکسو، گستردگی حوزه کنشهای اعتراضی و نمادین این وقایع به مرزهایی فراتر از داخل از سوی دیگر، محرک اصلی در فرصتطلبی سلبریتیها در نقشآفرینی اعتراضی است. به عبارت دیگر نظر به آنچه در ابتدای یادداشت ذکر شد، سلبریتی از نشانههای برتر فضای پیرامون سپهر فرهنگی استفاده میکند و انجام و همراهی با آن را مسئولیت اجتماعی خود دانسته و آن را تریبونی برای اکو دادن به صدای خود و افزایش دیده شدن خود تبدیل میکند. در حوادث اخیر فعالیتهایی مانند برداشتن حجاب توسط زنان سلبریتی، حضور در محافل رسمی و رسانهای بدون حجاب، حمایت از کنشهای اعتراضی سایر معترضین، ملحق شدن به کمپینهای خارجی و هشتگ زدنها و... از مثالهای واضح این رفتار هستند.
🔹 البته که اگر از همان ابتدا مسئله اصلی در همین باب در حوزه گفتمان عفاف مطرح میشد نه گفتمان حجاب، شاهد تقلیل مقوله حجاب به زنان نبودیم و آن به مثابه یک امر کلان فرهنگی قابل خوانش در هر دو حوزه زنان و مردان یعنی کل متن جامعه بود. بر همین اساس است که طی چند ماه اخیر شاهد آن بودیم که بسیاری از سلبریتیها، چه زن چه مرد، با انجام انواع حرکتهای نمادین اعتراضی یا حتی کنشگریهای وسیع، سعی در مطرح شدن در سطح وسیعتری را داشتهاند و حتی در نهایت برخی از آنان با انجام مهاجرت یا مشمول حذف و حبس شدن و... بر بدنه هواداری خود افزوده و یا به مطلوب مدنظر خود دست یافتند. این امور در حالی است که انجام مسئولیتهای اجتماعی اصیل یک هنرمند در حیطه رسالتش، از مسیرهای دیگری رقم میخورد. هنرمند اصیل چنانچه خواهان اصلاح نشانههای فرهنگی در فضای پیرامون یا مرکز سپهر فرهنگی جامعه است، راههای موثرتری برای اثرگذاری دارد و از عواطف و هیجانات جمعی غالب در فضای جامعه در راستای اهداف شخصی استفاده نمیکند.
🔻پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|