ــــــ ـ من میروم
و کلیدِ این خانھی دلگیر را
زیر هیچ گلدانـے نخواهم گذاشت !
دلتنگ کھ شدی ، آمدی نبودم ؛ نگرد
باران،هرگز شبیهِ آنچه بود به آسمان
بر نمـے گردد . .
_
هدایت شده از ـ منزِندهام ـ
چقدر طول کشید تا فهمیدۍ زندگے اونۍ نیست کہ تو رویاهات ساختیش ؟
ارغوان ؛
شاخه همخون جدا ماندھ من
آسمان تو چه رنگ است امروز ؟
آفتابی ست هوا ؟
یا گرفته است هنوز ؟
- ابتھاج -