fardin: مقصود من چیدمان غزل لبهای توست از صدر عشق تا روز نخست هرکه کارش به محبت افتاد زود از دایره ی غم بیرون جست #فاضله #بداهه جمعه و پاییز و باران فی المثل رنگین کمان یک گل رز شمعدان نکته های شیرین قرآن حضرت صاحب زمان فقط مهدی کم است #فاضله #بداهه

عهد تو چینی ست قلب من اینچنینی نیست عشق اتفاق ساده ای ست او آدم افتاده ای ست انگشتری آسمان نی ام نگین سهم عادلانه ای ست #بداهه #فاضله

میل پاییز رفتن نیست زمستان یلدا نمیشود #بداهه #فاضله

زمستان جاده را بوسه خواهد زد سپیدتراز برف نمی آیی؟ #فاضله

نسخه ی دلتنگی هایم را دور انداخته ام دردی نیست که چشمانت چاره نباشد #فاضله #بداهه

آغوشت بغض هایم را میشکند تبر ابراهیم را نمیخواهم شادی کنارم مینشیند و از تو میگوید #فاضله #بداهه

تا خیابان وصال بن بست محال را دور میزنم به قلبت نمیرسم خیال من #فاضله

یلدا به رنگ پاییز است برف سپیدی نمی‌دهد آذر دمید زمستان شد #فاضله

تو نباشی خدا کافی نیست این دل انگیز ترین سوره ی هر قرآن است #فاضله

خواب و تاب و جاده ی میناب یک درختم تا شمال #فاضله