گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود، بدنبال کسی می گشت که آن را در آورد تا به لک لک رسید و از او درخواست کرد تا او را نجات دهد و در مقابل گرگ مزدی به لک لک بدهد.
لک لک منقارش را داخل دهان گرگ کرد و استخوان را درآورد
و طلب پاداش کرد. گرگ به او گفت همین که سرت را سالم
از دهانم بیرون آوردی برات کافی است.
وقتی به فرد نالایقی خدمت می کنی تنها انتظارت این باشد
که گزندی از او نبینی گاهی اشتباهمان در زندگی این است
که به برخی آدم ها جایگاهی می بخشیم که هرگز لیاقت آن را ندارند . #داستان_گرگ_ولک_لک #جایگاه_شخصیتی #دلنوشت_عشق https://www.cloob.com/c/bache_hay_emrozi/127613384
#امام_باقر(ع):
كیست كه از خدا خواسته باشد و خدا به او نداده باشد؟!❤️
یا برخدا توکل كرده باشد و او كفایتش ننموده باشد؟!❤️
یا به او اعتماد كرده باشد و خدا نجاتش نداده باشد؟!❤️
+ بحار:78/183/8 https://eitaa.com/zaerin
آرزو نکن که کارها آسانتر شوند
آرزوکن خودت توانمندتر شوی
یه هیزم شکن
وقتی خسته میشه که تبرش کندبشه،
نه اینکه هیزمش زیادبشه،
تبرماانسانهاباورهامونه
نه آرزوهامون . #آرزو #توانمندی #دلنوشت_عشق https://eitaa.com/zaerin
ما به جایِ آموزش ، تحمیل کردیم و به جای پرورش ، تخریب !
به جایِ مطالعه ، گوش دادیم و بدونِ علت ، هرچه شنیدیم را پذیرفتیم ،
ما به جایِ عمل ، ایستادیم و شعار دادیم و به جایِ درمان ، نشستیم و به دردهایمان عادت کردیم ...
این آشفتگی ، این درجا زدن و این بلاتکلیفی ؛
پیامدِ همان جامعه ای ست که با تکرار و سازگاریِ مداوم ، خرابش کردیم !
جامعه ای که سالهاست همه جایش می لنگد . #جامعه_ما #دلنوشت_عشق https://www.cloob.com/c/especially/127640429
شب سردی بود قسمت اول
زن بیرون میوهفروشی زُل زده بود به مردمی که میوه میخریدند .
شاگرد میوهفروش ، تُند تُند پاکتهای میوه را داخل ماشین مشتریها میگذاشت و انعام میگرفت .
زن با خودش فکر میکرد چه میشد او هم میتوانست میوه بخرد و ببرد خانه رفت نزدیکتر چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوههای خراب و گندیده داخلش بود .
با خودش گفت : «چه خوبه سالمترهاشو ببرم خونه . »
میتوانست قسمتهای خراب میوهها را جدا کند و بقیه را به بچههایش بدهد هم اسراف نمیشد و هم بچههایش شاد میشدند .
برق خوشحالی در چشمانش دوید دیگر سردش نبود زن رفت جلو ، نشست پای جعبه میوه . تا دستش را برد داخل جعبه شاگرد میوهفروش گفت : « دست نزن ننه ! بلند شو و برو دنبال کارت ! »
زن زود بلند شد ، خجالت کشید چند تا از مشتریها نگاهش کردند . صورتش را قرص گرفت دوباره سردش شد . راهش را کشید و رفت چند قدم بیشتر دور نشده بود که خانمی صدایش زد : «مادرجان ، مادرجان ! »
زن ایستاد ، برگشت و به آن زن نگاه کرد . زن لبخندی زد و به او گفت : « اینارو برای شما گرفتم . » #انسانیت #ورزش_قلب #دلنوشت_عشق https://eitaa.com/zaerin
شب سردی بود قسمت دوم سه تا پلاستیک دستش بود ، پُر از میوه ؛ موز ، پرتقال و انار پیرزن گفت : دستت درد نکنه ، اما من مستحق نیستم . زن گفت : « اما من مستحقم مادر . من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به همنوع توجه کردن و دوست داشتن همه انسانها و احترام گذاشتن به همه آنها بیهیچ توقعی . اگه اینارو نگیری ، دلمو شکستی . جون بچههات بگیر . » زن منتظر جواب پیرزن نماند ، میوهها را داد دست زن و سریع دور شد
پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن را نگاه میکرد . قطره اشکی که در چشمش جمع شده بود ، غلتید روی صورتش دوباره گرمش شده بود... با صدایی لرزان گفت : « پیرشی خیر ببینی» هیچ ورزشی برای قلب ، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست . #انسانیت #ورزش_قلب #دلنوشت_عشق https://eitaa.com/zaerin
لطفا این مطلب را برای همه دوستان فوروارد کنید و در تمام فضای مجازی منتشرکنید تا کلیه کاربران بخوانند . #امنیت #جدی_بگیرید #دلنوشت_عشق https://eitaa.com/zaerin
رحمانی فضلی وزیر کشور، در دفاع از انتخاب پسرش
به عنوان مشاور وزیر اقتصاد گفته :
فرزند من نابغه است اگر فرزند من در این جایگاه قرار نگیرد ،
پس چه کسی باید مشاور وزیر اقتصاد شود؟
پ.ن : باقر احمدی رتبه ۱۲ کشوری آزمون دکترای سال ۹۵ جوان مریوانی کولبری میکند.
#ژن_خوب #دلنوشت_عشق https://www.cloob.com/c/bache_hay_emrozi/127644702
آمار عجیبی از دور ریز غذا در ایران
" در ایران سالانه غذای 15 میلیون نفر دور ریخته میشود "
فرهنگ سازی و اول باید از خودمون شروع کنیم . #اصراف #گرسنگان #فرهنگ_سازی #دلنوشت_عشق https://eitaa.com/zaerin