eitaa logo
آستانِ مهر
6.3هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
61 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام تنها کانال بانوان اعتاب مقدس Admin: @karimeh_135 @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 امور فرهنگی خواهران به مناسبت ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، مسابقه « مشکات » ویژه خواهران برگزار می کند، و قید قرعه جوایز نفیسی اهدا می شود. 🔸تاریخ برگزاری مسابقه: از 24 بهمن تا ساعت 24, 1 اسفند ماه 98 🔸فقط گزینه صحیح را برای هر سوال( به طور مثال، سوال پنجم: گزینه الف) به آی دی زیر ارسال کنید. 🆔 @karimeh_139 🔸اعلام برندگان مسابقه: 6 اسفند ماه 98، همزمان با ولادت امام محمد باقر(علیه السلام) 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «امور فرهنگی خواهران» آستان مقدس @astanehmehr
3259-fa-zahra-bartarin-banoye-jahan.pdf
1.29M
پی دی اف کتاب " زهرا برترین بانوی جهان " نوشته: آیت الله مکارم شیرازی 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
🔺 زائر کوچولوهایی که این هفته، مهمان بانوی کرامت بودند 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
📰 اختتامیه مسابقه "بی صدا فریاد کن" در جشن بادبادک ها مسابقه بی صدا فریاد کن، که با موضوع دست‌سازه‌های کودک و نوجوان در ایام دهه فجر برگزار شد، در روز ۲۲ بهمن با جشن بادبادک‌ها به پایان رسید. در این جشن به تمامی شرکت کنندگان مسابقه بسته یاد بود اهدا شد، و به پنج نفر از کودکان که دست سازه‌های برتر درست کرده بودند با جایزه ویژه تقدیر شدند. 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
📖 جذاب و عاشقانه اینک شوکران (قصه شهید منوچهر مدق) 🍃قسمت شانزدهم🍃 می خواست بیاید تو. داشت شیشه را میشکست. اسلحه را گرفتم طرفش. گفتم: «اگر یکی پا بگذارد تو، می زنم.» خیلی زود دوتا تویوتا از بچه های لشکر آمدند. هرپنج تاشان را گرفتند و بردند. به منوچهر خبر رسیده بود. وقتی فهمیده بود آنها آمده اند توی خانه، قبل از اینکه بیاید، رفته بود یکی زده بود توی گوش صاحب خانه. گفته بود: «ما شهر و زندگی و همه چیزمان را گذاشته ایم، زن و بچه هامان را آورده ایم اینجا، آن وقت تو که خانواده ت را برده ای جای امن، این جوری از ما پذیرایی می کنی؟» شام می خوردیم که زنگ زد. اف اف را برداشتم. گفتم«کیه؟» گفت: «باز کنید لطفا.» پرسیدم: «شما؟» گفت: «شما؟» سر به سرم می گذاشت. یک سطل آب کردم، رفتم بالای پله ها. گفتم: «کیه؟» تا سرش را بالا گرفت بگوید «منم»، آب را ریختم روی سرش و به دو به دو آمدم پایین. خیس آب شده بود. گفتم: «برو همان جا که یک ماه بودی.» گفت: «در را باز کن. جان علی. جان من.» از خدایم بود ببینمش. در را باز کردم و آمد تو. سرش را با حوله خشک کردم. برایش تعریف کردم که تو رفتی، دوسه روز بعد آقای موسوی و خانمش رفتند واین اتفاق افتاد.دیگر ترسیده بود. هر دو سه روز می آمد. اگر نمی توانست بیاید، زنگ می زد. شاید این اتفاق هم لطف خدابود. او که ضرر نکرد. منوچهر که بود، چیزی کم نبود. فکر کرد اگر بخواهد منوچهر را تعریف کند چه بگوید. اگر از دوستان منوچهر می پرسید، می گفتند: «خشن و جدی است.» اما مادر بزرگ می گفت: «منوچهر شوخی را از حد گذرانده.» چون دست می انداخت دورکمرش وقلقلکش میداد و سربه سرش می گذاشت. مادر بزرگ می گفت: «مگر تو پاسدار نیستی؟ چرا اینقدر شیطانی؟ پاسدارها همه سنگین و رنگینند.» مادر بزرگ جذبه ی منوچهر را ندیده بود و عصبانیتش را، وقتی تا گوشهاش سرخ می شد. فرشته تعجب می کرد که چطور می تواند این قدر عصبانی شود و باز سکوت کند و چیزی نگوید. شنیده بود سیدهای حسینی جوشی اند، اما منوچهر اینطوری نبود. پدربزرگ منوچهر سید حسینی بود. سالها قبل باکو زندگی می کردند. پدر وعموهاش همان جا به دنیا آمده بودند. همه سرمایه دار بودند و دم ودستگاهی داشتند، اما مسلمان ها بهشان سیدی می دادند. وقتی آمدند ایران، بازهم این اتفاق تکرار شده بود. به پدر بزرگ بر می خورد و شجره نامه اش را می فروشد. شناسنامه هم که میگیرد، سید بودنش را پنهان می کند. منوچهر راضی بود از این کار پدربزرگ. می گفت: «یک چیزهایی باید به دل ثابت باشد، نه به لفظ.»... 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
🕊 از خدا خواستم " بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه " آب دجله او را برای همیشه با خودش برد... " شهید مهدی باکری" 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
طراوت خانه پیامبر، با مادرانه ترین قدم ها آمده ای تا ام ابیها باشی، و شانه به شانه رسالت و ولایت، زیبایی و لطافت دوستی با خدا را به عالمی نشان دهی... ای حضرت مادر ... می خواهم همزمان با معنا گرفتن یاس ها، به درستی و زیبایی وصف تان کنم؛ پس فقط می توانم بگویم فاطمه فاطمه است سرچشمه نسل طهارتی که زمین هنوز هم از آن معصومیت خالی نمانده و چشم به راه آخرین ذخیره خدا، مهدی فاطمه(س) است. 📝 نویسنده: فاطمه ضیایی پور 📸 عکاس: زهرا سادات صحفی 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
🔉 🔘 ثبت نام جشن تکلیف "شده ام 9 ساله" 🔹زمان ثبت نام: 26 بهمن الی 1 اسفند ماه، از ساعت 11 الی 19 🔹مکان ثبت نام: حرم مطهر، بالکن شرقی_رواق کودک و نوجوان دختر 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
✅خوشبختان، به روایت قرآن کریم 🔸قسمت ششم: 📖 آدم‌ها یا خوشبخت‌اند یا تیره‌بخت؛ اما مفهوم و معیار خوشبختی و تیره‌بختی در قرآن با تصورات ما متفاوت است. ممکن است شما خود را نگون بخت بدانید، ولی صفاتی داشته باشید که شما را در دسته قرار دهد. 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
📰 تقدیر از برگزیدگان دلنوشته " نامه به خدا " همزمان با جشن تکلیف "شده‌ام 9 ساله" که در دی ماه سال جاری برگزار شد، مسابقه ای به صورت دلنوشته با عنوان " نامه به خدا " برگرفته از کتاب سلام خدا جونم برگزار شد که روز پنجشنبه 24 بهمن ماه 85 نفر از شرکت کنندگان به همراه مادرانشان در اختتامیه شرکت کردند و به همه کودکان یک یادبود اهدا شد، در این میان از 6 نفر به عنوان برگزیده تقدیر شایسته ای صورت گرفت. 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
📜 🔺برتری مردمان زمان غیبت 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
سرم را نه ظلم می‌تواند خم کند، نه مرگ، نه ترس، سرم فقط برای بوسیدن دست‌های تو خم می‌شود مادرم و از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست. ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر مبارک باد☘☘ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
💐 یٰابِنْتَ مُحَمَّدٍ یٰا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یٰا سَیِّدَتَنٰا وَ مَوْلٰاتَنٰا اِنّٰا تَوَجَّهْنٰا وَاستَشْفَعْنٰا وَ تَوَسَّلْنٰا بِكِ اَلَی اللهِ وَ قَدَّمْنٰاكِ بَیْنَ یَدَیْ حٰاجٰاتِنٰا یٰا وَجیهَةًعِنْدَاللهِ، اشْفَعی لَنٰا عِنْدَاللهِ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
📲 قابل استفاده در بخش استوری اینستاگرام @astanehmehr
📲 قابل استفاده در بخش استوری اینستاگرام @astanehmehr
📲 قابل استفاده در بخش استوری اینستاگرام @astanehmehr
📲 قابل استفاده در بخش استوری اینستاگرام @astanehmehr
NURE ASEMUNA(1).mp3
11.45M
🔈 💠 سرود نور آسمونا 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
32.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 🎞 سخنان شنیدنی حجت الاسلام و المسلمین اخوان درمورد تغذیه و طب اسلامی 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
📰 محفل بنات کریمه این هفته به مناسبت ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) در رواق نوجوان برگزار شد عرض ارادت نوجوانان به حضرت معصومه(س)، خطبه خوانی نوجوانان، مولودی خوانی، برش کیک میلاد، اجرای مسابقه با محوریت سخنان حضرت آقا، برپایی میز کتاب و تحویل کتاب امانی به نوجوانان از برنامه های اجرا شده در این محفل بود. 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
📖 جذاب و عاشقانه اینک شوکران (قصه شهید منوچهر مدق) 🍃قسمت هفدهم🍃 به چشم من که منوچهر یک مؤمن واقعی بود و سیّد بودنش به جا. می دیدم حساب و کتاب کردنش را. منطقه که می رفتیم، نصف پول بنزین را حساب می کرد، می داد به جمشید. جمشید هم سپاهی بود. استهلاک ماشین را هم حساب می کرد. می گفتم‌: «تو که برای مأموریت آمدی و باید برمی گشتی. حالا من هم با تو برمی گردم. چه فرقی دارد؟» می گفت: «فرق دارد.» زیادی سخت می گرفت. تا آنجا که می توانست، جیره اش را نمی گرفت. بیشتر لباس خاکی می پوشید با شلوار کردی. توی دزفول یکی از لباس های پلنگیش را که رنگ و روش رفته بود، برای علی درست کردم. اول که دید، خوشش آمد، ولی وقتی فهمید لباس خودش بوده، عصبانی شد. ندیده بودم این قدر عصبانی شود. گفت: «مال بیت المال است. چرا اسراف کردی؟» گفتم: «مال تو بود.» گفت: «الان جنگ است. آن لباس هنوز قابل استفاده بود. ما باید خیلی بیشتر از این ها دلسوز باشیم.» لباس هاش جای وصله نداشت. وقتی چاره نبود و باید می انداختشان دور، دکمه هاش را می کّند. میگفت: «به درد می خورند.» سفارش می کرد حتی ته دیگ را دور نریزم. بگذارم پرنده ها بخورند. برای اینکه چربی ته دیگ مریضشان نکند، یک پیت روغن را مثل آبکش سوراخ سوراخ کرده بود ته دیگ ها را توی آن خیس می کردم، می گذاشتم چربی هاش برود، می گذاشتم برای پرنده ها. توی دزفول دیگر تنها نبودیم. آقای پازوکی و خانمش آمدند پیش ما، طبقه ی بالا. آقای صالحی تازه عقد کرده بود خانمش را آورد دزفول. آقای نامی، کریمی، ملکی، عبادیان، ربانی و ترابیان هم خانواده شان را آوردند آنجا. هر دو خانواده یک خانه گرفته بودند. مردها که بیش تر اوقات نبودند. ما خانم ها با هم ایاق شده بودیم و یک روز در میان دور هم جمع می شدیم، هر دفعه خانه ی یکی. یک عده از خانواده ها اندیمشک بودند، محوطه ی شهید کلانتری. آنها هم کم کم به جمعمان اضافه می شدند. از علی می پرسیدم: «چندتا خاله داری؟» می گفت: «یک لشکر.» می پرسیدم: «چند تا عمو داری؟» می گفت: «یک لشکر.» نزدیک عملیات بدر، عراق اعلام کرد دزفول را می زند. دزفولی ها می رفتند بیرون از شهر. می گفتند: «وقتی می گوید، می زند.» دو سه روز بعد که موشک باران تمام می شد، بر می گشتند. بچه های لشکر می خواستند خانم هاشان را بفرستند شهرهای خودشان، اما کسی دلش نمی آمد برود. دستواره گفت: «همه بروند خانه ی ما، اندیمشک.» من نرفتم. به منوچهر هم گفتم. ادعا داشتم قوی هستم و تا آخرش می مانم. هرچه بهم گفتند، نرفتم. پای علی میخچه زده بود. نمی توانست راه برود. بردمش بیمارستان. نزدیک بیمارستان را زده بودند. همه شیشه ها ریخته بود. به دکتر پای علی را نشان دادم. گفت: «خانم، توی این وضعیت برای میخچه ی پای بچه ت آمده ای اینجا؟ برو خانه ات.» برگشتم خانه. موج انفجار زده بود در خانه را باز کرده بود. هیچ کس نبود. توی خانه چیزی برای خوردن نداشتیم. تلفن قطع بود. از شیرآب، گِل می آمد. برق رفته بود. با علی دم در خانه نشستیم. یک تویوتا داشت رد می شد. آرم سپاه داشت. براش دست تکان دادم. از بچه های لشکر بودند. گفتم: «به برادر صالحی بگویید ما اینجا هستیم، برایمان آب و نان بیاورد.»... 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
📜 🔺بهترین و ارزشمندترین مردم 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
🔰 کانال و صفحه آستانِ مهر در شبکه های اجتماعی ایتا، تلگرام و اینستاگرام: @astanehmehr با ما همراه باشید، تا از اطلاع رسانی برنامه های فرهنگی، مناسبتی و آموزشی اطلاع پیدا کنید. 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
📚 📗 آن مرد با باران می آید کتابی که رهبری آن را بسیار خوب و هنرمندانه و پرجاذبه و مورد نیاز جوانان امروز می دانند و می فرمایند: بسمه تعالی بسیار خوب و هنرمندانه و نوشته شده است. تصویری که از ماه های آخر مبارزات نشان میدهد، درست و روشن و واقعی است. به گمان من همه‌ی جوان ها و نوجوان های امروز به خواندن این کتاب و امثال آن نیاز دارند. از نویسنده‌ی کتاب باید تقدیر و تشکر شود ان‌شاءالله.(مرداد ۹۸) ✅این کتاب تاکنون 10بار چاپ شده و پرکشش در فضای انقلاب است 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
📸 🔸اردوی 180 نفری دانش آموزان مدارس مدرس و حضرت ابوالفضل به همراه جنگ و اجرای نمایش در رواق کودک و نوجوان دختران حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr