eitaa logo
آستانِ مهر
6.2هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
60 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام تنها کانال بانوان اعتاب مقدس Admins: @karimeh_135 @astanee_mehr اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 کتاب «بانوی عاشق» به قلم اعظم بروجردی، روایتی است از زندگی بانویی عاشق، بزرگوار و بلند مرتبه که نام او را همواره در کنار نام بلند پیامبر اسلام و دختر بزرگوار ایشان حضرت فاطمه سلام الله علیها شنیده ایم. بانو خدیجه، زنی که در تجارت سرآمد زمان خود بود و با زیرکی و درایت ثروتی عظیم را نصیب خود ساخت. کتاب ماجرای خدیجه را تا پیدا کردن عشق حقیقی اش پیش می برد و ازدواج او را ترسیم می کند؛ سپس به دنیا آمدن حضرت زهرا سلام الله علیها را حکایت می کند و در نهایت از هنگامه ای می گوید که بانوی بزرگ اسلام چشم از دنیا فرو می بندد. سلام‌الله‌علیها ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 "صدای زنی را شنید که پردۀ سیاه کعبه را گرفته بود و گریه می کرد. چند نفر با شتر دور کعبه می چرخیدند. نگاهش به مکانی افتاد که محمد می آمد و رو به کعبه می ایستاد و خم و راست می شد. کلمه هایی را که او آرام زمزمه می کرد، دوست داشت. زن که آرام شده بود، از باریکۀ راهِ... “ °¬~°¬~°¬~°¬~°¬~°¬~°¬~°¬~° این روزا که متبرک به نام أمیرالمؤمنین علیه‌السّلامه، فرصت خوبیه که فرزندانمون رو آشنا کنیم با ابرمرد تاریخ 🪴 «روز تلخ، شب شیرین» با ٨ قصه از زندگی امام علی علیه‌السّلام، پیشنهاد برای این روزهاست. علیه‌السّلام ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 «ضربهٔ قاشق بر بشقاب، به اندازهٔ سکوت ژنرال در نظر سموئیل ناخوشایند بود. به‌خوبی می‌دانست که پشت این هم‌سفرگی، دسیسه‌ای تازه برای نفوذ در کارهایش خوابیده است. مادر مثل همیشه نگران از این بود که چیزی مایهٔ ناراحتی پیرمرد شود. حتی وقتی لیوان نوشابه را سر می‌کشید از ته بلور، حرکات ژنرال را زیر نظر داشت. میز غذای سه‌نفره در نگاه سموئیل خنده‌دار به نظر رسید. تنوع شش‌گانهٔ غذا با حجمی که بی‌شک ده مرد گرسنه را سیر می‌کرد، جز تلاش مادر...» §🍃§🍃§🍃§🍃§🍃§ محبوبه زارع در این رمان روایت داستانی جوان یهودی، از خانواده احزاب قدرتمند صهیونیسم را قلم زده است؛ سموییل، فیلمنامه‌نویسِ موفق هالیوود است که نادانسته در زمین سیاسی خانواده خود بازی کرده و قلم می‌زند. سموییل ده سال پیش، عاشق ربکا، دختر دانشجوی یهودی می‌شود که شخصیتی خاص و حقیقت‌جو داشته و البته پدرش روزنامه‌نویس مخالف صهیونیسم و اهداف شوم آن‌ها است! جنگیدن سموییل برای رسیدین به حقیقت و البته وصال به ربکا، داستان زیبا و جذاب و تکان‌دهنده‌ای را به تصویر می‌کشد که گویای وضعیت موجود صهیونیسم و اهداف شوم آن‌ها است. ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 "آقامحسن باشوخی ادامه داد: «مقدم! این بچه‌هایی که دور خودت جمع کردی از بهترین بچه‌های جنگن. من الان فرمانده گردان نیاز دارم. فرمانده تیپ نیاز دارم. اینا رو ولشون کن بیان!» حسن‌آقا خنده‌ای کرد: «این چه حرفیه آقامحسن؟ یعنی الان از یه فرمانده گردان کمتر دارن به جنگ خدمت می‌کنن؟ نه؛ ما هرطور شده نمی‌ذاریم کار موشکی بخوابه...»" <<°>>▫️<<°>>▫️<<°>>▫️<<°> ✍🏻فائضه غفار حدادی برشی مستند از میانه خط زندگی حسن طهرانی‌مقدم است که دور از تخیل و رویاپردازی‌های نویسندگی را قلم زده است. بازه زمانی مطالب کتاب هم از مرداد سال ۶۳ تا دی‌ماه ۶۵ است. 💥 این روزها، با سر و صدایی که عملیات غرورآفرین به پا کرده، خواندن این کتاب را اکيداً توصیه می‌کند. 🌝📖 ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 "از این حرف ها خیلی خجالت می کشیدم، جارو را برداشتم و رفتم توی کوچه، اما این حرکتم دست انداختن ها را بیشتر کرد، دختر قد بلد لاغری پشت سرم چند قدم آمد و گفت: - چیه خانوم ناز؟ به خودت گرفتی، دختر ما شوخی کردیم... ما خودمون می دونیم از این شانس ها نداریم! بعد درحالی که صورتش از خشم و حسادت قرمز شده بود اضافه کرد: فعلا تو دختر شاه پریون هستی!" >°<°>°<°>°<°>°<°>°<°>°< ساجده تقی‌زاده، داستان زندگی خانم ناز علی‌نژاد، همسر شهید شیرعلی سلطانی را در سه فصل بصورت داستان‌های کوتاه و پیوسته روایت می‌کند. رمانی عاشقانه از زندگی خانم‌ناز، که همسرش شهید شیرعلی سلطانی او را«خانم‌ماه» خطاب می‌کند. ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 🏴 در آستانه شهادت جانسوز امام صادق علیه‌السّلام، شما را به خواندن رمان «صادقانه» به قلم سهیلا عبدالحسینی دعوت می‌کند. ▪️در این رمان زندگی جوانی به نام محمد روایت می‌شود که پدرش با نام سلیمان در قیام زیدیه شرکت می‌کند؛ اما هنگامی که متوجه می‌شود که امام صادق علیه‌السّلام با قیام زیدیه مخالفت داشته‌اند از میدان جنگ کنار می‌کشد و یکی از پیروان امام صادق علیه‌السّلام باقی می‌ماند. ▪️محمد نیز همانند پدرش از پیروان و محبان امام ششم شیعیان است و احادیث و روایات امام صادق علیه‌السّلام را کتابت می‌کند. ▪️بعد از ازدواج، همسرش نیز با او در این مسیر همراه می‌شود ولی برادر محمد به شورشیان و خلفا و دربار پیوند می‌خورد. ▪️این اثر ضمن اینکه یک عاشقانه آرام و شرح زندگی خانوادگی محمد و همسرش است، در کنار داستان گزارش دقیقی از اوضاع سیاسی و اجتماعی زمانه حضرت امام صادق علیه‌السّلام شرح می‌دهد. ▪️شخصیت‌هایی که در داستان بخشی از زندگی و فعالیت‌های خوب و بد آنان روایت می‌شوند، در تاریخ گزارش هایی در مورد آن‌ها وجود دارد. ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 "_ بفرمایید! خیلی خوش آمدید... قدم بر چشم ما گذاشتید! _ از شما متشکریم... قصد مزاحمت نداریم. _ مراحمید. بفرمایید! نمی‌شود تا اینجا بیایید و گلویی تازه نکنید. بفرمایید! مردها داخل شدند و خدمتکارها برایشان شربت آوردند. فاطمهٔ معصومه که آن زمان شش سال بیشتر نداشت... " ❁❧❁❧❁❧❁❧❁❧❁❧❁❧❁❧❁ ✍🏻 سارا عرفانی نویسنده کتاب دختر ماه، تلاش کرده تا با قلمی روان، حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها رو به نوجوانان معرفی کنه. 🧕🏻 به مناسبت 🎊، این کتاب رو به شما پیشنهاد میکنه. ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
سید محرومین (1).pdf
6.63M
🏴📚 🔰 سیدِ محرومین ▪️این روزها کشور عزادار خادمانی از جنس مردم است. خادمانی که هنوز کامل از گمنامی در نیامده‌اند و شاید ندانیم چه خدماتی برای این کشور انجام داده‌اند. 😔 خادمِ کتاب، برای آشنایی بیشتر با ، خواندن «سید محرومین» را پیشنهاد می‌کند. ♦️در این کتاب به بیان ۴۰ خاطره از سید ابراهیم رئیسی پرداخته شده است. ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
در مسیر پیشرفت.pdf
2M
📚 امروز دومین جمعه‌ای هست که شهید آرام گرفته‌اند 🥲 و خبری از تلاش‌های مجاهدانه و سفر‌های استانی‌‌شون به گوش نمیرسه. 😞 خادم کتاب، این هفته هم کتابی رو برای عموم علاقه‌مندان به پیشرفت ایران عزیزمون، معرفی میکنه: «در مسیر پیشرفت» این کتاب، فقط بخشی از خدمات در دو سال اول دولتشون هست. 🌷لطفاً منتشر کنید. ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 "میدان بزرگ بود و به خلاف بازار‌های کوچه مانند اطرافش، سقف نداشت. دستش را بالای چشم‌ها گرفت تا بهتر ببیند. ساعتی به ظهر مانده بود و آفتاب تیز و داغ بود. گاری وارد سایۀ بازار شد. آن را قاطری دورنگ می‌کشید. از دور گمان کرد قاطر یک گوش ندارد. دقت که کرد، دید یک گوشش سیاه بود و دیگری سفید. افسارش در دست سربازی لاغر و دراز بود که لباس نظامی‌ بر تنش زار می‌زد. بزرگش بود. می‌توانست مثل ماری که... " ●↬●↬●↬●↬●↬●↬●↬● 📓کتاب مرا با خودت ببر رمانی پرحادثه است که در دوران امام جواد علیه السلام روایت می‌شود. رمان داستانی عاشقانه دارد و درباره سه شخصیت بزرگ تشیع در دوره امام جواد علیه السلام گفتگو می‌کند. 👨🏻این کتاب قصه مرد جوانی به اسم ابراهیم است که عاشق دختری در دمشق شده است. ابراهیم با اعتبار پدر مرحومش کسب و کاری در شهر دمشق دارد، تمام فکر او درگیر دختری به‌نام «آمال» است و تمرکزش را به‌هم ریخته است، او حتی قصد دارد بهترین پیشنهاد کاری رفیق تجاری پدرش را رد کند. 🧕🏻آمال در محله‌ای فقیر نشین زندگی می‌کند و پدر و مادرش را از دست داده و با عمویش که فردی رباخوار است زندگی می‌کند، او دست فروشی می کند و از این طریق خرج زندگی خود را تهیه می‌کند تا مجبور نباشد از عمویش پولی بگیرد. ✍🏻 نویسنده این رمان زیبا، حجت الاسلام مظفر سالاری است. علیه‌السّلام ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
🏴📚 ▪️«قلم ­های بی­ غلاف» به قلم مریم ولی، رمانی است در گونه ادبیات آیینی با محوریت زندگی امام باقر عليه‌السّلام. ▪️در این رمان، نویسنده با پرداختی متفاوت و داستانی از منش و سلوک پنج تن ازخلفای مروانی هم ­دوره با امام و با به تصویرکشیدن داستان­ گونه جزییات امورات آنان، به واکاوی ابعاد مختلف زندگی و فعالیت­ های امام پرداخته است. ▪️قلم ­های بی­ غلاف، نخستین اثر داستانی از روایت دوره امامت امام باقر عليه‌السّلام است که نویسنده توانسته آن را در قالبی به دور از فضای رسمی و کلیشه­ ای تاریخ و مستندات روایی، با تکیه بر داستانی لطیف و پرهیجان به تصویر بکشد. علیه‌السّلام ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 «این را بار ها گفته ‏ام و خندیده‏‌اید؛ علی بشر نیست، او از ما جداست، با ما یکی نیست. چشمانِ او پشت دیوارها و درها و درونِ سینه‏ ها را می‏‌بیند. دستانِ او کوه را مثل پیاله‌‏ای سفالین جا به جا می‏‌کند. زبانِ او بُرنده و گزنده و اعجاب ‏آور است. شیر را می‏‌ترساند و فولاد را نرم می‏‌کند. علی بشر نیست. یتیمان عرب دوستش دارند...» ●🍃●🍃●🍃●🍃●🍃●🍃● رمان “کتاب مخفی”، نوشته مجید پورولی کلشتری در ١٠٨ صفحه، با موضوع واقعه تاریخی غدیر و توطئه قتل پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله منتشر شده است. در این داستان، ماهان یک ایرانی است که برای شفای چشم‌های کور فرزندش شهر به شهر در پی طبیب می‌گردد. به او خبر می‌رسد که در مدینه پیامبری از جانب خدا نازل شده و اعجاز می‌کند. او به قصد شفای چشمان فرزندش به مدینه می‌رود و در آخر فرزند او شفا پیدا می‌کند. ماهان که حین طول سفرش در جریان واقعه غدیر خم قرار گرفته بود، شروع به نوشتن تاریخ سفر خود و همچنین آخرین حج رسول خدا و ماجرای غدیر خم می‌کند. ماهان راهی ایران می‌شود تا ایرانیان را از واقعه غدیر آگاه سازد اما در بین راه... ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 ❓سردرگم شدی؟😶‍🌫 ❓نمیدونی به کی رأی بدی؟😥 ❓نمیدونی اصلاً چرا باید رأی بدی؟🤔 🎈پیشنهاد : خوندن کتابِ «انتخاب صالحان» هست. 📔 این کتاب در موضوع انتخابات و با بهره‌گیری از بیانات رهبر معظّم انقلاب(مدّظلّه‌العالی) تدوین شده و نُه فصل داره: ١. واجب سیاسی (بیان اهمّیّت انتخابات، انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی) ٢. راه و اصول امام (بازخوانی خطّ امام برای سنجش عیار احزاب و جریانهای فعّال در انتخابات) ٣. خوابهای بی‌تعبیر (شرح توطئه‌ها و برنامه‌های دشمنان برای انتخابات) ۴. اصولگرای اصلاح‌طلب انقلابی (به منظور بازخوانی شاخص‌های جریانهای وفادار به نظام) ۵. مجری و ناظر (شرح وظایف وزارت کشور و شورای نگهبان) ۶. هـمه باهم (شرح وظایف عموم مردم در انتخابات) ٧. تکلیف نخبگان (شرح وظایف نخبگان و خواص در امر انتخابات) ٨. الزامات داوطلبی (شرح وظایف نامزدها و بایدها و نبایدهای رفتاری آنان در ایّام انتخابات) ٩. ویژگیهای نماینده‌ی صالح ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
نقطه وصل.pdf
3.07M
📚 ❓چه جوری با هجمه‌ها و شبهات علیه انتخابات مقابله کنیم؟ ❓چه موانعی باعث میشه یه انتخابات پرشور برگزار نشه؟ 🔰 تو کتاب نقطه وصل، پاسخِ این سؤالات و سؤالات دیگه‌ای با موضوع رو پیدا می‌کنید. 😊 🚨لطفاً نشر حداکثری🙏🏻 ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
🏴📚 «عقیله» روایت داستانی زندگی حضرت زینب سلام الله علیها از تولد تا رحلت ایشان است. شیوه نگارش رمان، خطاب به حضرت زینب سلام‌الله‌علیها است، گویی خواننده خود را در محضر آن بانوی عظیم الشان می‌بیند و با ایشان صحبت می‌کند. 🟢 عقیله؛ با روایت مهمترین بخش‌های زندگانی حضرت زینب(س) تلاش داشته تا نقش آفرینی‌های وجود مقدس ایشان را در مقاطع گوناگون تاریخی با قلمی شیوا و هنرمندانه و ذوقی قابل تحسین برای خوانندگان گرامی بازگو کند. 👌دکتر محمد حسین رجبی دوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام برای این کتاب مقدمه ارزشمندی نوشته‌اند و مطالعه آن را به همه علی‌الخصوص تمام دختران و زنان پیشنهاد کردند. 🏆 کتاب سال هجدهمین جایزه کتاب سال خراسان رضوی در بخش ادبیات داستانی (۱۴۰۱) 🏆 شایسته تقدیر در بخش مستندنگاری پانزدهمین جشنواره ادبی جلال ال احمد (۱۴۰۱) 🏆 شایسته تقدیر در بخش مستندنگاری چهلیمن دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (۱۴۰۱) 📣 کد تخفیف ۲۰ درصد ♨️behnashr1403 📬لینک ثبت سفارش https://b2n.ir/s26069 ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴📚 ¦ مرد بی سر رمان دینی - نوجوان | روایت داستانی از زندگی پر فراز و نشیب یکی از تابعین و اصحاب امام سجاد عليه‌السّلام به نام سعید بن جُبَیر است. ایشان با فراگیری علوم دینی در علم تفسیر نیز مهارت داشت. با اقدامات خود آرامش را از حجاج بن یوسف حاکم کینه‌توز عراق گرفته بود. حجاج هر کاری برای از بین بردن سعید می‌کرد او پس از شکست قیام ابن اشعث به سوی اصفهان و قم گریخت و مدتی در این شهرها به‌سر برد. 🟢 در کتاب «مرد بی سر» ضمن اشاره به مهمترین وقایع زمانه، کرامات و بیانات عليه‌السّلام، به ماجراها و اتفاقات مهمی که مدت سکونت او در ایران رخ داد، برای مخاطب نوجوان بیان شده است. پایان بدفرجام زندگی حجاج بخش دیگر و قابل تامل رمان است. ✍🏻 به قلم: سید سعید هاشمی ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
🏴📚 ▪️کتاب بچه های عاشورا به قلم طاهره ایبد، مجموع چند داستان دربارهٔ کودکان و نوجوانانی است که در واقعهٔ عاشورا حضور داشتند. ▪️این داستان‌ها با بیان صمیمی و سادهٔ خود می‌‌خواهند کودکان و نوجوانان را با این واقعهٔ بزرگ تاریخی آشنا کنند. 🔰نام داستان‌های این کتاب: ▫️عطش و آتش (علی؛ فرزند حسین بن علی) ▫️مرد و میدان (قاسم؛ فرزند حسن بن علی) ▫️از غریبه‌ها می‌ترسم (محمد؛ فرزند سعید بن عقیل) ▫️جنگجوی کوچک (عبدالله؛ فرزند حسن بن علی) ▫️اسیران کوچک (پسران مسلم بن عقیل) ▫️کوچه به کوچه (قاسم؛ فرزند حبیب بن مظاهر) ▫️شمشیر و اسب زخمی (عمرو؛ پسر جناده بن حارث سلمانی) ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 ¦ لیلی منم 🇮🇷شهید مهدی سورچی از جانبازان ۷۰ درصد دفاع مقدس بود که پس از تحمل سال‌ها درد و رنج در دوم آبان سال ۱۳۸۵ به درجه رفیع شهادت رسید. ✍🏻مریم عرفانیان در رمان لیلی منم، داستان واقعی از زندگی عاشقانه خانم راضیه فدایی و همسر جانبازش شهید مهدی سورچی را نوشته است که در ۲۳ فصل بهم پیوسته روایت می‌شود. ▫️خانم فدایی در ۲۲ سالگی تصمیم گرفته برای خدمت به انقلاب، زندگی خود را وقف یکی از رزمندگان جبهه و جنگ کند تا بخش کوچکی از درد و رنجی که ترکش‌ها به جسم و جانش وارد کردند را با همدلی و همراهی‌اش بکاهد. ▫️در لابلای سطرها و ماجراهایی که راوی می‌گوید عشق خودنمایی می‌کند. راضیه تا لحظه شهادت در کنار همسرش ماند و عاشقانه زندگی کرد. ▪️ماجرای شهادت و سال‌های زندگی بدون مهدی تا ازدواج یگانه دخترشان زینب را نیز در کتاب «لیلی منم» می‌خوانید. ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
🏴📚 "دخترک گفت: ما به سفر رفتیم، به کربلا آدم های زیادی با اسب و شمشیر در آن بیابان جلو ما را گرفتند. ما در صحرا خیمه زدیم. یک خیمه کوچک داشتیم. در آن من بودم و علی اصغر و رباب و سکینه.» دنیای کودکانه رقیه علیها السلام آرزوی شاهزادگی را داشت. رقیه علیها السلام در خرابه های شام وقتی سر بریده پدر را دید کمی با آن سخن گفت. به او گفت: پدر مگر نگفتی برای من قصری زیبا در شام می سازی قصری بزرگتر از عالم..." *_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_* ▪️«قاصدک کربلا» یکی از جلدهای مجموعه «قهرمانان کوچک کربلا» به قلم محبوبه زارع است و با استناد به منابع تاریخی معتبر، به بیان سرگذشت حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها در واقعه عاشورا می‌پردازد. ▪️در این کتاب, قاصدکی از زاویه دید سوم شخص به سراغ احساسات دختری کوچک که آرزوی سفر دارد, رفته است ؛قاصدک با همراهی حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها داستان را برای مخاطبان کتاب روایت می کند. سلام‌الله‌علیها ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 "تا آن روز پایم تاول نزده بود اما آنقدر درد می‌کرد که میانه راه تصمیم گرفتم کفش‌هایم را در بیاورم. هر دو پایم را باندپیچی کردم و راه افتادم… داغی آسفالت زیر پایم تا عمق جانم را می‌سوزاند و پا درد قدیمی حالا خودش را تا کمر بالا کشیده بود و شانه‌هایی که رد آغوش گرفتن کوله‌ها، کبودش کرده بود. شاید اگر این‌ها را برای هر عقل سلیمی می‌گفتیم، قسم می‌خورد دیوانه‌ایم که شب‌ها و روزها دعا کردیم و اشک ریختیم که این سفر روزی مان شود. نه دیگر مثل روز اول در نجف پرواز می‌کردم و نه مثل روز اول پیاده روی راه می‌رفتم. حالا شبیه تکه آهنی شده بودم که مغناطیسی چون سیدالشهدا علیه‌السّلام من را به سمت خود جذب می‌کرد. افتاده بودم در این میدان پر کشش و دیگر رفتنم دست خودم نبود، دل بود که هر طور شده مرا به سوی حرم می‌کشید..." -●--●--●--●--●--●--●--●--●--●- «رو به راه» به قلم فاطمه سادات مظلومی، یکی از سفرنامه‌های زیبای اربعینه. 🧕🏻 خادم کتاب، توصیه میکنه در این روزها، این سفرنامه رو بخونین و با حال و هوای همراه بشین. ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
🏴📚 «نفهمیدم چطور گذشت که ۳ ساعت بعد با اذان صبحی که در محوطه پخش می‌شد از خواب پریدم. باید وضو می‌گرفتم و به سرعت نماز می‌خواندم و بعد از خداحافظی با امام، به محل قرارِ کاروان می‌رفتم. به سرویسِ کنار صحن رفتم؛ که متوجه شدم آب قطع است. بدتر از این نمی‌شد! سراسیمه به صحن دیگری رفتم که در میان راه چشمم به شیر آب گوشهٔ صحن افتاد. پیرزنی به وسواس وضو می‌گرفت. به سرعت بعد از وضویش مشغول وضو شدم. و چون عده‌ای دیگر هم با دیدن ما امیدوارانه تلاشِ وضو داشتند؛ چند قدم آن طرف‌تر رفتم تا ساعت مچی و دکمه‌هایم را ببندم. در تلاش و عجله‌ای که داشتم ساعت مچی‌ام از دستم افتاد و صاف وارد پنجره‌های مشبکِ فاضلابِ زیر پایم شد! متحیر مانده بودم که...» ღ--ღ--ღ--ღ--ღ--ღ--ღ--ღ--ღ فاطمه پهلوان سفرنامه‌اش را از پیش‌تدارکش برای حضور در عتبات آغاز می‌کند. گاهی از وسواس و شوقش برای بستن جهاز سفر روایت کرده و گاه از دلهره‌ای که برای ناکام ماندن در سفر دارد؛ اما در نهایت ماجرا و گزارش او از این سفر از زمان حضورش در مرز ایران و عراق شروع می‌شود. روایت فاطمه پهلوان از سفر اربعین یک گزارش سریع از آن چیزی است که یک زائر زن در سفر زیارتی اربعین شاهد بوده است، روایتی که سعی کرده در کنار بازخوانی شیفتگی راوی از آنچه به دیدارش شتافته؛ یک تصویرسازی پرجزئیات از مشقات و زیبایی‌های سفر داشته باشد. ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
🏴📚 " کســی چــه می‌داند که در ســینه‌ام چه نهفته‌ام؟... فقط مــن می‌دانم و بت‌هایی کوچــک کــه - هنــگام نیاز مــن و ناز روزگار - ســر بــه آستانشــان می‌ســایم... و توقع برآورده‌شدن نیازم را «ندارم»... تا روزنی به دیوار ایمانم ننشیند. جــز بت‌هــای کوچکــم،درخــت «خرما»یــی نیــزدارم... کــه سال‌هاســت مهمان خاندان من است. او... نشــان «پیونــد»ی از درختــی کهنســال‌تر دارد... و مــرا بــه آن پیرمــرد آرام و سبزه‌رو، پیوند زده است. پیرمــرد چــه می‌دانســت کــه - در برهــوت این شــهر کبــود - مردی در مــرز جوانی و میانســالی... " ~^~^~^~^~^~^~^~^~^~^~^~ 📖 رمان «گناه زیبایی» اثر نویسنده‌ٔ نام‌آشنا و پرکار اهل‌بیت، سید محمد سادات اخوی، داستانی است با محوریت دوران حضرت مجتبی علیه السلام و اتهامات و هجمه‌های ناروایی که در مورد حضرت بود. 🔸در این داستان جوانی راهش را گم می‌کند و در مسیر زندگی به خرما‌فروشی به نام میثم برخورد می‌کند و روزگاری را با او هم‌مسیر و هم‌کلام می‌شود. ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 "محمد دست‌های سیاهش را کنار حوض می‌شست. مامان حسن را بغل گرفته بود و بالای سر محمد ایستاده بود. ـ اوستا نگفت این هفته حقوقت را زیاد می‌کند یا نه؟! سر سال شده است ها! محمد با پشت دست، دماغش را پاک کرد و با بی‌میلی جواب داد: «نه بابا، اوستا و دستمزد بیشتر؟!» پوزخندی انداخت پشت حرفش! ـ اوستا، اوستاست. لامصب پول اضاف بالای هیچ نمی‌دهد! مامان روی دو پا نشست و با اخم گفت: «بی‌خود! دو سال است داری بیگاری می‌دهی. بهش بگو دستمزدت را بیشتر کند. هفته‌ای پنج تومان که نمی‌شود حقوق! نرفته‌ای مفت و مجانی جان بکنی. صبح آفتاب نزده می‌روی آن خراب‌شده و الان که هوا تاریک است و همه سرشان را گذاشته‌اند زمین، برمی‌گردی. دست‌هایت هم شکر خدا مثل همیشه زغال و سیاه!» حوله را به دست محمد دادم. تازگی‌ها پشت لب‌هایش سیاه شده بود و... " ~~^~~^~~^~~^~~^~~^~~ «اشک جمعه» نوشته مونا اسکندری یک رمان در حال و هوای سال‌های انقلاب است. این کتاب به واقعه روز هفده شهریور یا جمعه سیاه می‌پردازد که رژیم طاغوت مردم زیادی را در میدان ژاله کشت. در مظلومیت شهدای این واقعه همین بس که هیچ‌گاه آمار دقیقی از شهدا اعلام نشد... 😔 🌷 در آستانه‌ی این روزِ تاریخی، خواندن این کتاب را به شما مهربانوان عزیز توصیه می‌کند. ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 🎊 به مناسبت نهم ربیع الاول، یه پیشنهاد عالی براتون داره 😍: 🔸«سرود سرخ انار» داستان بلندی به قلم الهه بهشتی است که برمبنای یکی از ملاقات‌های افراد با عجل‌الله‌فرجه در هشت قسمت نوشته شده است. 🔹اصل این وقایع در کتاب بحارالانوار آمده که نشان از یاری و کرامت اهل بیت علیهم‌السّلام و به ویژه امام زمان علیه‌السّلام به افراد است. 🍉 برشی از کتاب: "من نیز جزء دعوت‌شدگان بودم. از وقتی دعوت‌نامه به دستم رسید، دلشوره عجیبی در دلم افتاد؛ آن قدر که صبحانه‌ای که خورده بودم، جای آنکه هضم شود، مثل سنگی بر معده‌ام سنگینی می‌کرد. ناهار هم نخوردم؛ زیرا نه میلش را داشتم و نه میخواستم دوباره معده‌ام را به آشوب صبح بِکشم.‬‬‬‬‬‬‬‬‬ نزدیک غروب، رئوف همسرم که خدا او را رحمت کند، شیر و تکه‌ای نان برایم آورد و گفت: «بخور! معده‌ات را آرام میکند».‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ گفتم: «میل ندارم». در چشمانم خیره شد، پرسید: «چرا این قدر..." ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══
📚 سلااااام به همه‌ی آستانِ مهری‌های عزیز ✋🏻 جمعه‌تون بخير ❣ بیاین ببینین ویژه صلی‌الله‌علیه‌وآله چی میخواد معرفی کنه؟ 😍🍭 -●-ღ-●-ღ-●-ღ-●-ღ-●-ღ-●- ❞ آمنه کاری نداشت که بکند. ماه‌ها بود که گرما مردم مکه را گداخته بود و آمنه کاری نداشت جز آنکه در عطش آبی خنک و هوایی خنک‌تر به شانهٔ پنجره تکیه بزند و از اتاق بالاخانه به کوچه بنگرد. تازه دستش به قفل پشت پنجره رسیده بود. برای دیدن گوشه‌ای از کعبه باید روی پنجهٔ پاهایش می‌جست تا لته‌های پنجره را باز می‌کرد و از میان مشبک‌های چوبی آن سرک می‌کشید. همیشه هم فقط می‌توانست کنجی را ببیند که کوه ابوقبیس از پشتش قد کشیده بود. تیغ‌های تیز آفتاب از میان پنجره به اتاق سرک می‌کشید و در دستان دختر فرومی‌رفت. دلش برای... -●-ღ-●-ღ-●-ღ-●-ღ-●-ღ-●- مریم بصیری یکی از زیباترین رمان‌ها در مورد زندگی حضرت آمنه سلام‌الله‌علیها رو با اسم: «عروس قریش» نوشته. از دستش ندین 👌🏻☺️ ╔══✿══════✿══ ║@astanehmehr | «آستانِ مهر» ╚══✿══════✿══