eitaa logo
آستانِ مهر
6.2هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2هزار ویدیو
59 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام تنها کانال بانوان اعتاب مقدس Admins: @karimeh_135 @astanee_mehr اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام. وقتتون بخیر. پنج شنبه داشتم میرفتم تهران. منتظر شدم یه ماشینی بیاد ک تا اتوبان برم باهاش. خدا رو شکر یه ماشینی اومد ک دقت نکردم چی بود، نمی‌دونم سمند بود تیپا بود یا ... ولی سفید بود. راننده و سرنشین کنارشون هم آقا بودن. دوتا آقای ماشاءالله قد بلند هیکلی با محاسن و ظاهر مذهبی و از ین جلیقه خبرنگاری ها و ..خلاصه این مدلی. وقتی سوار ماشین شدم دیدم دعای فرج امام زمان عج رو گذاشتن پخش بشه😍 خیلی حس خوبی بود اول صبحی ساعت حدود ۶ اینا. حال و هوام امام زمانی عج شد الحمدلله.🤲 بعد حدیث کساء (با صدای خوب یک قاری) رو شروع کردن بذارن. مسیر کوتاه بود و دیگه داشتم میرسیدم، ک ازشون پرسیدم کرایه چقدر میشه، گفتن کرایه ش صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج😍 منم گفتم چشم و تشکر کردم. داشتن میرفتن قزوین سرکار، یعنی مسیرشون اصلا اتوبان نبود، و فقط چون دیدن یه خانم چادری اونجا هست خواستن برسونن اتوبان و بعد برگردن برن به سمت قزوین 😍 خدا خیرشون بده ازشون پرسیدم شما مسئول هستید؟ گفتن نه، گفتم قزوین سرکار میرید؟ گفتن بله ( چون واقعا آدمهای متشخصی بودن و خیلی اصلا مدل مدافع های حرم بودن، از کنجکاوی زیاد واقعا دلم میخواست بدونم این افراد مذهبی اینقدر خوب در کدام سازمان قزوین کار میکنن ک یه سری پیشنهادات بهشون بدم😅) ولی خب دیگه بیشتر از این توضیح ندادن😅 منم تشکر کردم و گفتم خدا خیرتون بده دعای فرج خیلی عالی بود و همینطور حدیث کساء و صلوات برای امام زمان عج بجای کرایه (تشویق ب معروف هم یه جور امربمعروفه دیگه، انگیزه میگیرن و تشویق میشن بازم انجام بدن إن شاء الله یا متوجه میشن مردم از این صوت ها خوششون میاد و اینطور نیست ک حتما بخوان آهنگ های پاپ و... بذارن تو ماشین!) جوابی ک داد جالب بود. با همون صدای بم و خیلی جدی گفت کاری نکردیم خدا کنه تزویر نباشه، دین بازی نباشه 😳😍😅 خیلی جالب بود، اینطوری می‌گفت ک خودش دچار غرور نشه منم دلم میخواست بگم حالا ب هر حال حتی اگه تزویر یا دین بازی بود برای شما، حال من رو خوب و امام زمانی عج کرد، ولی دیگه هیچی نگفتم. تشکر کردم و اومدم بیرون. ✍ ع . حسن زاده @astanehmehr
تو راه برگشت پلاک خودروهایی ک داخلشون کسی کشف حجاب کرده بود ب ۱۱۰ گزارش میدادم. رسیدم ب میدان آزادی، وارد پایانه آزادی شدم، همینطوری توی راه متاسفانه کشف حجاب کننده زیاد وجود داشت، البته باحجاب هم زیاد بود خدا رو شکر ولی خب اینا هم بودن، بهشون برگه حجاب میدادم و اگه شرایط بود تذکر هم میدادم. تا رسیدم ب جایی ک اتوبوسهای قزوین میان، دیدم چند نفر هستن و اتوبوسها تموم شده. یه خانم با مانتو شلوار مقنعه مشکی ک موهاش بیرون بود و آرایش داشت اومد گفت کی میاد باهم بریم سواری بگیریم، منم چون دیگه دیر بود و نمیتونستم بیشتر منتظر اتوبوس بمونم و شایدم اصلا اتوبوس نمیومد کلا ( چون گاهی پیش میاد اصلا دیگه نیاد بعد از ساعت ۱۹) گفتم من میام. دو نفر ک اونجا کشف حجاب کرده بودن ب اونها هم برگه رو دادم و با این خانم رفتیم ب سمت سواری هایی ک بسمت قزوین میرن. همینطوری توی راه ک با این خانم باهم می‌رفتیم ب کشف حجاب کرده ها سلام میگفتم و از این برگه ها میدادم. بعد این خانم گفت این تبلیغ چی هست؟ ب منم بگو😅 لبخند زدم و گفتم تبلیغ حجابه😎😍😅 بعد یه برگه هم ب ایشون دادم و گفتم میخواین شمام ببینین😍❤️ خدا رو شکر گرفتن و تشکر کردن رسیدیم ب اون قسمتی ک سواری های قزوین رد میشن، اون خانم دید یه آقای دیگه هم قزوین می‌خوان برن، گفتن پس باهم ماشین بگیریم. چون میدونین وقتی یه نفر باشین راننده ها واینمیستن، یا اگه وایستن کرایه زیادتر میگیرن ولی وقتی میگیم سه نفریم یا چهار نفریم اینقدر تومان قبول کن بریم، معمولا قبول میکنن. تو همین فاصله ک اون خانم و آقا ب راننده ها میگفتن قزوین؟ منم یه خانم چادری محجبه قدبلند دیدم منتظر ماشینن، مقصدشون داخل تهران بود. سلام گفتم و گفتم خدا خیرتون بده ک باحجابید و چادری هستید و ...😍😍 تشکر کرد و گفت من خودم نظامیم😍 گفت از لباس فرمم متوجه نشدی؟ گفتم نه معلوم نیست چیزی😅 شب هم بود، رنگ لباسهاش هم تیره بود، خودمونم همینطوری لباس می‌پوشیم آخه😅 بعد آستینش ک یه کم بیرون بود و با گوشی کار میکرد و بقیه زیر چادرش بود رو یه کم جابجا کردم و دنبال علامت پلیس گشتم ک دیگه دیدم اون علامت طلایی روی آستینشون رو😍 حدود ۲۰ سانت بالاتر از مچ بود. خدا رو شکر اینجا یادم بود ک برگه تبلیغ دوره آموزشی امربمعروف رو بهشون بدم ک شرکت کنن. برگه رو بهشون دادم و دوره رو معرفی کردم خدا رو شکر و گفتم اگه میشه ب همکارهاتون هم تبلیغ کنین شرکت کنن خیلی دوره خوبیه و لازمه برای پلیس. دوره رو نمی‌شناخت از قبل. براش جالب بود تشکر کرد. بعدشم خدا رو شکر ماشین جور شد و من و خانم مانتویی عقب ماشین سوار شدیم و اون آقا جلو نشستن. از خانم پلیس خداحافظی کردم و ماشین حرکت کرد🌺 حالا صحبتهایی ک با خانم مانتویی کناریم داشتم:... ⬅️ ادامه دارد...... ✍ ع. حسن زاده @astanehmehr
تو ماشین ک نشستیم اول خانم کناریم و اون آقای مسافر ک جلو بودن درباره قیمت یه کم با راننده صحبت کردن ک یه کم کمتر بگیره و ... . بعدش دیگه من با این خانم ارتباط گرفتم و پرسیدم تهران سر کار میرین؟ گفت نه، گفت مربی تکواندو و داور کونگ فو هست و هفته ای سه روز میاد تهران ب فدراسیون سر میزنه برای بروز رسانی آموزش ها و ... یکی از کتابهام رو برداشتم و داشتم میخوندم. این خانم ازم پرسیدن ک دانشجویی؟ گفتم بله، گفت دانشگاه شما اوضاع چطوره؟ اعتراض میکنن هنوز دانشجو ها؟ 😳 تعجب کردم و متوجه شدم اخباری ک تو اینستا پخش میشه رو دیده ک دانشگاه رو خیلی متلاطم و در حال اعتصاب و اعتراض نشون میده. گفتم نه خدا رو شکر آرامش هست و همه دارن درسشون رو میخونن و کارهاشون رو انجام میدن. بچه های ارشد و دکتری هستن.🤲 ایشون گفتن آفرین این بخاطر اینه ک شما هدف دارید. دانشجوهای شما هدف دارن. بعدش خودش ادامه داد گفت خب ببین اگه همه آدمها هدف داشته باشن دیگه ب موی خانمی توجه نمیکنن😳🤔 ( در واقع داشت یه واکنشی نشون میداد ب تذکرات من درباره حجاب ب خانمهای کشف حجاب کرده) ، گفتم خب همه ک هدف ندارن، مثلا نوجوان‌ها خیلی اذیت میشن ( دیگه میخواستم کاملتر توضیح بدم ک البته این مسئله متفاوته و حتی حواس کسانی که هدف دارن هم می‌تونه پرت کنه، اما این جواب کوتاه اومد تو ذهنم و گفتم)، و ایشون هم سریع قبول کرد و با یه حالت افسوس و اینکه واقعا از ته دل قبول کرده باشه این حرف رو ، گفت آره واقعا نوجوان‌ها اذیت میشن😢 بعدا در طول مسیر ک باز صحبت کردیم متوجه شدم ک یه پسر نوجوان ۱۲ ساله داره برای همین خوب درک کرده عمق مسئله رو. بعد بازم صحبت کردیم، درباره فرزند بیشتر. گفتم بازم بچه بیارین، گفت بهش فکر نکرده بودم، ولی آخه هزینه پوشک و شیرخشک و ...زیاده! گفتم نه اتفاقا من حساب کردم پوشک ماهی حدودا ۷۰۰ تومن میشه، شیر خشک هم نمی‌خواد ک خدا شیر مادر رو آماده میکنه از قبل براش.😍 گفت واقعا پوشک اینقدر میشه؟ گفتم آره ( البته ما ارزونهاشو میخریم، ایرانی ارزان قیمت، فرقی هم با خارجی ها نداره) گفتم شما ورزشکارها ک پولدارین😅 نگرانی پول نداشته باشین برای بچه. خندید. گفتم درباره لباس هم ما خودمون لباسهای بچه های بزرگتر رو برای بچه های کوچکتر میپوشونیم، نهایتا مثلا یکی دو دست لباس برای بیرون براشون میخریم، ولی توی خونه همون لباسهای قبلی داداشها رو میپوشن. یا مثلاً توی فامیل میشه اونایی ک بچه کوچک دارن، بچه شون ک بزرگتر میشه لباس و کفشش رو بدن ب اون بچه فامیلی ک کوچکتره و بعد از استفاده دوباره برگردونن بهشون. و همینطور چرخشی استفاده کنن. گفت آره اتفاقا ما هم قدیم‌ها همین کارو با دخترخاله هامون انجام میدادیم😍☺️ خلاصه یه کم ک صحبت کردیم، گفت باشه میرم إن شاء الله ب همسرم میگم، گفت بهش فکر نکرده بودم، الان ک گفتی افتادم تو فکر بچه دوم😍 خدا رو شکر😍 بعدش درباره شبهاتی ک بود صحبت کرد، مثلا از قضیه اغتشاشات پارسال و سلبریتی ها و ...هنوز شبهه داشت تو ذهنش.😴 ک خدا رو شکر براش توضیح دادم. درباره روحانی یه سری چیز ها گفت و براش توضیح دادم. گفتم می‌دونستی روحانی فامیلی اصلیش فریدون بود و داداشش اسمش هنوز حسین فریدون هست ولی این رفت فامیلیشو عوض کرد؟😐 فامیلی پسرش هم با خودش فرق داره. پسرش مجید عمرانی هست!! گفت چرا؟😬 گفتم خب بخاطر اینکه راحت خلاف کنن‌. مثلا همین حسین فریدون کلی فساد مالی و اختلاس انجام داده بود ک حتی در فیلم گاندو نشون داد اون آقایی ک توی فیلم انداختنش زندان و دیگه آشناهاش نتونستن کاری کنن براش، همین حسین فریدون بود. ک خدا رو شکر آقای رئیسی اون موقع ک رئیس قوه قضاییه بودن ، حسین فریدون رو انداختن حبس ابد.👌 این پرونده ای بود ک هرکسی جرئت نداشت بهش دست بزنه چون همون موقع هم روحانی رئیس جمهور بود و حتی گفته بود برادرم خط قرمز منه، بهش دست بزنید اعلان جنگ میکنم. ک سر همین قضیه ک آقای رئیسی ، حسین فریدون رو انداخت حبس ابد، روحانی اومد اون فتنه بنزین رو راه انداخت ک کشور رو ب آشوب بکشه. و بعد ب لطف خدا و اهل بیت ع و شهدا و با درایت رهبر اون قضیه جمع شد. یه سری اتفاقاتی هست پشت پرده ش ک کامل باید توضیح داده بشه برای مردم تا متوجه بشن. مثلا همون موقع ها توی تلویزیون اخبار داشت درباره تخلفات حسین فریدون می‌گفت ولی خب چون فامیلیش با روحانی فرق میکرد احتمالا خیلی ها متوجه نمی‌شدن ک برادر رئیس جمهور یعنی برادر روحانی این خرابکاری ها رو کرده. 👈 ادامه دارد..... ✍ ع. حسن زاده https://eitaa.com/astanehmehr
آقایون دوباره ادامه دادن و درباره باغهاشون صحبت کردن، سرنشین کنار راننده میگفت ما چند هکتار باغ داریم. تو ارومیه باغ سیب داریم ولی دولت همکاری نمیکنه مردم سیب ها رو میریزن دور و ...، گفت دولت خوبی نداریم و ... بعد دیگه اینجا دیدم از دولت بد گفت وارد شدم، گفتم نمی‌تونید سیب ها رو تبدیل ب چای سیب کنید؟ الان چای سیب خیلی مد شده و مردم میخرن. گفت خانم چی میگی؟ نمیشه و ... ، بعد آقای پشت سریش هم وارد بحث شد و گفت من دیدم اونجا کارخونه های آبمیوه هست و خیلی ب آبمیوه تبدیل میکنن و ...، دوباره این آقاهه گفت آره ولی باز زیاده خراب میشه میریزن دور😳 یعنی آب میوه ای ک تولید شده میریزن دور🤦‍♂ یعنی فقط میخواست الکی بهانه بیاره. گفتم میتونید ب چای سیب تبدیل کنید یا هرچیز دیگه ای، میتونید فرآوری کنید و محصول کل کشور رو تامین کنید. میتونید صادر کنید. گفت خانم این کارها رو دولت باید کنه. گفتم چند سال پیش یه جوان دهه هفتادی ( ک البته طلبه هم بود خدا خیرش بده) رفت کرمان و اونجا یه سری محصولات مثل گوجه و .. ب مقدار خیلی زیاد وجود داشت و همینطوری میریختن دور و خراب میشد. رفت اونجا از چندین خیّر در کل کشور کمک گرفت، بعد اومد با کمک مردم اون محصولات رو فرآوری کردن، مثلا گوجه ها رو ب رب تبدیل کردن و ... بعد فروختن ب استانهای مختلف کلی درآمد کسب کردن، دوباره با بخشی از درآمد دستگاههای جدید خریدن و باز فرآوری های بیشتر انجام دادن، طوری شد ک از شهرهای اطراف هم میومدن این روستاها برای کار. بعد یهویی این آقایی ک عقب نشسته بود گفت آره منم اون خبر رو دیدم، خب اون یک نمونه بود و فلان و ...🤦‍♂ گفتم خب اینجا هم باید خودشون فعال باشن و یه کاری بکنند. بعد اون آقای جلویی گفت خانم میدونی چرا آمریکا ابرقدرته؟ گفتم البته الان دیگه ابرقدرت نیست😅. دوباره حرفشو تکرار کرد و منم دوباره تکرار کردم ک البته الان دیگه ابرقدرت نیست😁 گفت چرا اینجوری میگی؟ گفتم خب الان آمریکا کلی بدهکاری داره ب بانکهای دنیا، از بس می‌ره تسلیحات نظامی میخره می‌ره این ور اون ور جنگ راه میندازه. حالا این وسط های حرفهامون این خانم کناری من همچنان کشف حجاب بود و سر نکرده بود، و همچنان مسخره میکرد حرفهای من رو و با آقای بغل دستیش صحبت میکرد مثلا ب من تیکه مینداخت.😐 من بدون توجه ب این رفتارها حرفهامو میزدم و اتفاقا همه شون هم خوب گوش میدادن و حتی گاهی متوجه میشدن، ولی باز برای اینکه قبول نکنند یه بحث دیگه میاوردن وسط و یه چیز دیگه میگفتن.😏 همین بحث آمریکا ک بود، ک اون آقای جلویی میگفت اینا رو از کجا میگی؟ این خانم کناریم مسخره میکرد می‌گفت لابد از صداسیمامون دیده! منم گفتم آقا الان برید توی یوتیوب ببینید فیلمهاش هست، الان مردم اونجا خیلی تظاهرات میکنن و اعتراض میکنن میگن چرا اینقدر از پولهای ما مالیات برمی‌دارید میدید تسلیحات جنگی می‌خرید میدید اسرائیل و جاهای دیگه. بعد اون وقت خیلی از مردمشون فقیر و بیکار شدن و ...😔😔 بعد همین آقای عقبی ادامه داد گفت من خودم هلند زندگی کردم چند سال، اونجا یه روز کار می‌کنی اندازه چند ماه اینجا پول درمیاری، گفتم خب عوضش اونجا مسکن و بیمه و خیلی چیزها ب شدت گرونه. گفتم بابت هر خرج پزشکی شون بعضی از اونایی ک خارج هستن پا میشن میان ایران کار پزشکی شون رو انجام میدن دوباره میرن خارج. دوباره مثال زدم براشون گفتم مثلا الان انگلیس معروفه ب اینکه مردمش بی ریخت ترین دندانهای دنیا رو دارن.☺☺ ✅ادامه دارد..... ✍ع. حسن زاده @astanehmehr