📖 #دو_خط_شعر
به درد سوختن از عشق، مبتلاست خدیجه
چراغ خانهی پیغمبر خداست خدیجه
غمی خریده که آن را به عالمی نفروشد
به رمز و راز تجارت چه آشناست خدیجه
به شوق دیدن آیات چشمهای محمد
به دست، بقچهی نان، راهی حراسْت خدیجه
چنان به یاری نور ایستاده است که گویا
نماز ِصبحدمی، تا ابد به پاست خدیجه
در این زمانه که شب، تهمت جنون زده بر ماه
تمامآینه، با ماه همصداست خدیجه
هبوط کرده که بر خاکِ سجدهگاه، شود اشک
اگر ستارهای از آسمان جداست خدیجه
و شاهد است بلندای پاکدامنی او
فرود آمده از عرش کبریاست خدیجه
به کویاش آمدهاند از بهشت، ساره و مریم
چه غم میان قبیله در انزواست خدیجه
اگر مرور کنی سرگذشت جود و سخا را
در ابتداست خدیجه، در انتهاست خدیجه
بهار میرسد از بارش مداوم نامش
که عاشقانهترین شعر ابرهاست خدیجه
✍ اعظم سعادتمند
#وفات_حضرت_خدیجه سلاماللهعلیها
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖#دو_خط_شعر
تا نگاهت بشود سهم گدایت شبِ قدر
میشوم زائر ایوانِ طلایت شبِ قدر
در خیالاتِ خودم آمدهام سمتِ حرم
تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر
چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام»
آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر
بینوا آمدهام تا به نوایی برسم
دردمندم! برسد کاش دوایت شب قدر
غرقِ عصیانم و گفتی که بگو: یازهرا
فرق دارد به خدا ذکرِ شفایت شبِ قدر
عاشقت هست خدا؛ پس بعلیٍ(ع) العفو...
رو زدم بر کرمت، شاه ولایت! شبِ قدر
نام تو هست امان نامهی از دوزخ؛ پس_
شبِ قدرم به فدایت! به فدایت شبِ قدر
چشم در چشم تو گفتم صد و ده بار «ألغوث»
تا که بخشیده شوم بعدِ دعایت شبِ قدر
غمت افتاده به دل! رفتی و با گریه شده_
مسجد کوفه چه دلتنگِ صدایت شبِ قدر
بیتُ الاحزان شده این خانه! ببین جمع شدند...
بچّههایت همگی دورِ عبایت شب قدر!
✍🏻 مرضیه عاطفی
#ماه_رمضان #شب_قدر
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖#دو_خط_شعر
«پِلی استیشنش تمام شده
میرود سمت پاکت آجیل»
...قصهی کودکی فلسطینیست
اگر آنجا نبود اسراییل
بازی هفت سنگ او جنگ است
کم نبینید سنگهایش را
فیل را در میآورد از پا
یادتان رفته قصهی سجیل؟
پدرش تشنه تشنه جان داده
او که ده بار امتحان داده
باز سرمشق آب بابا را
به معلم نمیدهد تحویل
آی فرعونیان به حکم خدا
کودک قصه زنده میماند
باز تاریخ تازه خواهد شد
باز موسی و رد شدن از نیل...
میشکوفد دوباره زیتونها
به بهار و به انتظار قسم
میرسد فصل دیگری از راه
میشود داستان ما تکمیل
✍🏻 عاطفه جوشقانیان
#فلسطین
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖 #دو_خط_شعر
تو مادری آن را که با داغت عجین باشد
خوشبخت شد آنکس که با تو همنشین باشد
ای مرجعِ تقلیدِ زنهای سبک پرواز!
پلکی بزن که جانِ ما در آستین باشد
چادرسیاهت شب به شب پهن است و در هر روز
چادرنمازت آفتابِ سرزمین باشد
باید که دستی زد به این چادر... توسّل جست
چون چادرت تفسیری از حبلُ المتین باشد
ارثیّهی نابت... حجابت، سایهپرور شد
تا قامت ریحانهها پنهانترین باشد
در بندگی و همسری و مادری و علم
جز تو چه کس "خیرُ النّساء العالمین" باشد؟
دستانِ تو چرخانده دستاسِ دو عالم را
"لولاک..." در مدحِ تو قطعا شرطِ دین باشد
نُه سالِ نوری ، "عشق" را در خانه جا دادی
تا در فراقت با امیرالمومنین باشد
ای مادرِ آیینه و آب و گل و لبخند
ای کاش مانندِ تو یک زن، اینچنین باشد
✍🏻 عارفه دهقانی
#حجاب #یادگار_حضرت_مادر
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖 #دو_خط_شعر
لبی گشود و شراب طهور جاری شد
سکوت کرد و غمی سوت و کور جاری شد
کسی که فلسفه هم عاشق تکلم اوست
کسی که در نَفسَش، نفخِ صور جاری شد!
مبارز است و معلم...، مفسّر است و شهید...
مطهری که در او رودِ نور جاری شد
نه هر که زنده فقط، در فراقِ او جان داد
که جان، دوباره از اهلِ قبور جاری شد!
و قطره قطرهی دریا و رودها خشکید
و اشک از دلِ سنگِ صبور جاری شد
چه سخت میشود از نو، میان ما برسد
کسی در آینهی تو، میان ما برسد
کسی که پارهای از جانِ آسمان باشد
چو رود، جاری و چون بحر، بیکران باشد
برای راهِ تو، پشت و پناه باید بود
قدم قدم قلمت را سپاه باید بود
هنوز هم کسی آیینهوار چون تو نزیست!
چقدر جای صدای بصیرتت خالیست!
✍🏻 عارفه دهقانی
#روز_معلم #شهید_مطهری
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖 #دو_خط_شعر
خوش بو شده آنکه قدمش
به این حرم افتاده
انگار که در رودِ گل و
باغِ ارم افتاده
آباد شود دین و دل و دنیایم
در صحن تو
چون که گذرم افتاده...
خوشبخت منم،..
که در تمام اوقات
بیت و غزلم به نامِ تو افتاده...
در روزِ حساب
سربلندم چون که
بانویِ حرم به یادِ من افتاده...
✍🏻 آسترکی
#يَا_فَاطِمَةُ_اشْفَعِي_لِي_فِي_الْجَنَّةِ
#میلاد_حضرت_معصومه✨
سلاماللهعلیها
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖#دو_خط_شعر
کسی دلتنگ از مشهد به مقصد برنمیگردد
به اقیانوس تو، رودی که آمد برنمیگردد
چگونه جلد خود کردی منِ از خود فراری را؟
که با زورِ هزار اجبار و باید برنمیگردد
چه در سر دارد آن جوجه کلاغ روسیاهی که_
نگاهش از طلاییهای گنبد، برنمیگردد؟
به شالیزار خوش آب و هوا هم، چای گیلانی
اگر در چایخانه رفته باشد، برنمیگردد
چه خوشبخت است آن غرق گناهی که یقین دارد
از آغوش پر از مهرت کسی بَد برنمیگردد
چنان در وصل عشاق جهان از جان نظر کردی
که هرگز عاشقی با پاسخ رَد برنمیگردد
از این دریای جاری از حرم تا خانه فهمیدم
که چشم ابریام بی اشکِ ممتد برنمیگردد
✍🏻 عطیه ضرابی
#دهه_کرامت #امام_رضا عليهالسّلام
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
🏴📖#دو_خط_شعر
مه بود و آه رنگ خبرها پریده بود
مه بود و ماه قامتش از غم خمیده بود
مه بود و باد بین درختان سوگوار
دنبال بالگرد تو، هرسو دویده بود
بعد از شبی دقیقه دقیقه رجا و خوف
ساعت به هشتِ صبحِ شهادت رسیده بود
گل داده بود زخم تو در شیب دیزمار
آتش تمام راه گل لاله چیده بود
با جان هنوز میشنود مشکل مرا
آن گوشها که زخمزبانها شنیده بود
عطر حضور تو چقدر حرف تازه داشت
با نسل نورسی که بهشتی ندیده بود
ای دیده در رضایت مردم رضای او
ای خادمی که مشی و مرامت پدیده بود
دست تو مزد خدمت خود را چنین گرفت
از دستهای حق که تو را برگزیده بود
چون حاج قاسم، آن شبِ بی بازگشتِ سرخ
انگشتر عقیق تو در خون تپیده بود
✍🏻 عاطفه جعفری
#شهید_جمهور #سید_شهیدان_خدمت
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖 #دو_خط_شعر
خون میچکد ز داغ جگرهای سوخته
در هر طرف رها شده پرهای سوخته
خون گریه میکنند درختان بیثمر
بر شانههای شانهبهسرهای سوخته
آوار خانههای امید است و کوه غم
بر دوش زخم خوردهی درهای سوخته
بر روی دست نام خودش را نوشته بود...
نامی نمانده است به سرهای سوخته
غزه میان بهت بشر شعله میکشد
در حسرت حقوق بشرهای سوخته
زینب تویی هنوز پرستار خستگان
نام تو مرهم است به پرهای سوخته
باید "که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود"
✍ نغمه مستشار نظامی
#رفح #مرگ_بر_اسرائیل
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖#دو_خط_شعر
در اين حريم، هيچكسی بیمراد نيست
بازار اهل معرفت اینجا کساد نیست
همواره بیحساب فقط لطف میكند
بيهوده نام او كه امامِ "جواد " نيست
ديدم كه در تمامی حاجتگرفتهها
فرقی ميان مجتهد و بیسواد نيست
پرسيدم از حوائج و بين جوابها
حتی يكیش، "حاجت ما را نداد"، نيست
نامی برای درب ورودی مرقدش
درخور تر از ورودی "باب المراد" نيست
✍🏻 نفیسه سادات موسوی
🏴 #شهادت_امام_جواد علیهالسّلام
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
🏴 #دو_خط_شعر
داغِ تو روشن می کند شمعِ محرم را
در شعله ی غم می کشاند جانِ عالم را
مثلِ پدر میراث دارِ کربلایی تو
چون از مسیرِ کربلا آوردی این غم را
قلبی شکسته داری و لبریز از آهی
بر گونه ات داری کماکان اشکِ نَم نَم را
درد است طفلِ چار ساله از سرِ بغضی
در قلبِ کوچک جا دهد این حزنِ اعظم را
✍🏻 هستی محرابی
#شهادت_امام_باقر علیهالسّلام
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖#دو_خط_شعر
فراتر است از ادراک ما، حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
کسی که وحی به شوق کتابتش شده نازل
که خطّ کوفی او بوده زینت کلماتش
کسی که خطبۀ غرّاست واژه واژه سکوتش
کسی که حجتِ بحثِ ولایت است زکاتش
کسی که شیفتۀ نامههای اوست بلاغت
کسی که چشمۀ جوشانِ حکمت است دواتش
علیست او، که زمین مفتخر شده به حضورش
علیست او، که زمان معتبر شده به حیاتش
علیست معنی حیّ علی الصلاة من و تو
علی کسیست که میزان سنجشست صلاتش
هرآنچه اشک به دامان چاه ریخت شبانه
بدل به درّ نجف شد یکایک قطراتش
علی معادل عدلست، آن عدالت دلخواه
بگو به دهر که تنها علیست راه نجاتش
✍🏻 بشری صاحبی
#عید_غدیر
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖 #دو_خط_شعر
بگو که وارث شکوه نخلهای بیسری
نشان بده که از تبار لالههای پرپری
نشان بده که از تمام صخرهها، صبورتر
نشان بده که از تمام قلّهها فراتری
اگر شب از هزار سو به قصد هجمه آمدهست
نشان بده تو بار نور را به شانه میبری
نشان بده که حرفهای پوچ و پر فریب را
هر آنقدَر گران؛ به یک پشیز هم نمیخری
به یاد «حاج قاسم» و «ابوعلی» و «صابری»
به یاد این همه شهید «کشوری» و «لشکری»
بایست مثل نخل در مصاف تندبادها
نشان بده که پای کار این نظام و رهبری
✍ فائزه زر افشان
#انتخابات
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖#دو_خط_شعر
بین تمام خستگیهای زمانه
در زیر بار کوه غمها روی شانه
با بالهای زخمی و قلب شکسته
تنها به عشق دوست خواهم شد روانه
من انتخابم هر چه باشد سربلندم
دشمن همین یک رأی را کرده نشانه
هرگز نمیخواهد برای میهن من
شادی و سهمی بیشتر از آب و دانه
اما برای من قفس معنا ندارد
در آسمان پَر میکشم بی هر بهانه
من رأی خواهم داد و میدانم که حتماً
دانه به دانه عشق خواهد زد جوانه
✍ #الهام_نجمی
#انتخابات
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
🏴📖 #دو_خط_شعر
در این زمانهی در شهر خود غریب شدن
خوشا به دوست رسیدن، خوشا حبیب شدن
بیا به سر بدویم این مسیر را زیباست
بهقصد کشتهشدن در برش، رقیب شدن
بخواه تا که بمیریم، در معیّت عشق
کم است صاحبِ یک جان بیشکیب شدن
بیا که میبردت روی شاخههای بهشت
میان معرکه همراه عطر سیب شدن
برای شکوهی از میلههای دنیا نه
خوش است از غم آن یار عندلیب شدن
اگر که آخر این جاده میرسد به حسین
چه غم ز خسته و بیمار و بی طبیب شدن
خوشا اگر نرسیدن، ز وصل حرف زدن
به شوق گفتنِ از کربلا خطیب شدن
✍️ اعظم سعادتمند
#محرم
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
🏴📖 #دو_خط_شعر
سی سال گریه کردهام آن ظهر داغ را
چشمم سرود وسعت آن اتفاق را
تنهاییام صحیفه صحیفه ورق زدهست
یعقوبوار قصهی اشک و فراق را
هر شب عبور قافلهای باز می کند
در من مسیر تازهی شام و عراق را
بگذار تا ز خاک سجودم برآورم
هفتاد و دو صنوبر آن کوچه باغ را
بگذار لب به لب شوم از جام تشنگی
در من بریز بادهی لبریز داغ را
در آب و خاک... آتش من گُر گرفته است
طوفان! به حال خود بگذار این اجاق را
حج مرا ببین و فرزدق شو و بخوان
شاعر! بخوان و گریه کن آن اتفاق را
✍🏻 زهرا سادات هاشمی
#محرم #شهادت_امام_سجاد عليهالسّلام
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
🏴📖 #دو_خط_شعر
عاشقتر از خون تو در رگهای عالم نیست
خون خدایی! انتظاری غیر از این هم نیست
این شور حین سوگواری چیست در جانها؟!
الحق که روح این عزاداری فقط غم نیست
اشک از سر هر شانه با زنجیر میریزد
این گریهها آیا برای ماتمات کم نیست؟
دریا هم از اشکش بسازد عابدی تا صبح
تاثیر آن اندازهی اشک محرم نیست
گشتم تمام شهر را و کوچههایش را
جایی برایم امنتر از زیر پرچم نیست
✍ اکرم هاشمی سجزئی الهه
#محرم
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
🏴📖 #دو_خط_شعر
بیا و عجزِ نامردانِ رسوا را تماشا کن
به قلبِ خستهٔ اسلام، إحیا را تماشا کن
بیا که رفت در چشمانشان دودِ جنایتها
برایِ دیدنِ این صحنه، بالا را تماشا کن
تمام آسمان، ماتِ غبارِ دودِ جنگندهست
شجاعت را ببین! مرگِ مدارا را تماشا کن
به خاک و خون کشید آخر سپاه قدس، صهیون را
به زیرِ نامهی "ألمَوتْ"...، امضا را تماشا کن
بگو بعد از أشداءُ عَلیَ الکفّار: یاحیدر
از این مَنظر، تولّی و تبرّی را تماشا کن
به شیطان، سخت حزب الله غالب شد از این لحظه
هراس و اضطرابِ سختِ حیفا را تماشا کن
::
ببند آن عهدِ دیرین را و در آدینهی موعود
کنارِ کعبه حاضر باش و آقا را تماشا کن!
✍ #مرضیه_عاطفی
#خونخواهی_هنیه_عزیز
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
🏴📖#دو_خط_شعر
بارانِ پُر مهرِ حرم را دوسـت دارم
الماسِ چشمان ترم را دوست دارم
وقتی که دفتر نوحه خوانِ ماتم توست
خون گریهی چشم قلم را دوست دارم
کنج رواق عاشقی... در زیر باران
طوفانِ شعر محتشم را دوست دارم
غرقم میانِ موج موجِ روضههایت
طوفانِ اشک و سیلِ غم را دوست دارم
عمری نمک گیرم کنار سفرهی تو
احسانِ این بیت الکرم را دوست دارم
چون از ازل مثلِ تمام خاندانم
این خاندانِ محترم را دوست دارم
هم پایِ جابر... #اربعین ... پایِ برهنه
تا کربلایت، هر قدم را دوست دارم
جانا اگر مقصد تویی تا پای جانم
این جادهیِ پُر پیچ و خم را دوست دارم
نامت دلیلِ آشکار معجزات است
بر نام تو حتّیٰ قسم را دوست دارم
آقا به گیسویت قسم، از عمقِ جانم
جان دادنِ زیرِ علم را دوست دارم
***
در بیت آخر یک صِله میخواهم ارباب
گرمایِ آغوشِ حــــــــرم را دوست دارم
✍🏻منصوره محمدی مزینان
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
🏴📖 #دو_خط_شعر
همسفر با موجهای بی قرار جادهام
من برای دل به دریایت زدن آمادهام
از همان روزی که راهت را نشانم دادهای
بی خیال جادههای پیش پا افتادهام
زخم و تاول کی حریف شوق و ذوقم میشود؟!
من به چشمم قول دیدار حرم را دادهام
عاشقانه مثل راهِ از نجف تا #کربلا
میرسد روزی به تو این قلب صاف و سادهام
بارها بوسیده پای خستهام را در مسیر
جاده هم سرخوش شده با حس فوق العادهام
ناگهان عطر اجابت در قنوتم میوزد
در حرم وا میشود وقتی دلِ سجادهام...
✍ #فرزانه_قربانی
#اربعین
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
🏴📖 #دو_خط_شعر
به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم
همه آماده... کفش و کوله... حتی گیرهی مویم...
به گوشت میرسم از دورها... از دورهای دور...
ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم
اِله بیکم...هِله بیکم...؟! نمیدانم چه میگوید!
غذاهای بهشتی را تعارف میکند سویم
ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما
به یاد کودکان #کربلا چیزی نمیگویم
رقیه -دوستم- موهای درهم برهمی دارد
برای او ندارم هدیهای جز گیرهٔ مویم...
کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟!
زنی با مهربانی مینشیند آه... پهلویم...
::
من اینجا آسمان را دیدهام با قد کوتاهم
نمیخواهم که پیدایم کنند آری... نمیخواهم...
✍ راضیه مظفری
#اربعین
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
🏴📖 #دو_خط_شعر
هم آسمان به شوق حریمت پیاده است
هم چشم بی قرار زمین، سمت جاده است
جان داده است این دل همچون کویر را
این اشکها که در غم تو بی اراده است
ای نبض جان ما شده در هر طپش حسین
این قلب بی ولای تو بی استفاده است
من خانهزاد ایل و تبار شما شدم
سرمایهام محبت این خانواده است
دیگر کسی شبیه تو پیدا نمیشود
همچون حسین، مادر گیتی نزاده است
وقتی که فاطمه است خریدار اشکها
مردن برای نم نم این غم، چه ساده است
شهد وصال جای خودش، تحت قبهات
طعم دعا برای فرج، فوقالعاده است
ذکر فرج زیاد بخوانید؛ چون ظهور
در ایستگاه سبز دعا ایستاده است
✍ منصوره محمدی مزینان
#اربعین
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖 #دو_خط_شعر
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود
هر کس میان صحن حرم راه میرود
از هر چه غصه دارد و غم، میشود رها
هر سائلی به خدمت این شاه میرود
وقتی فرشتههای حرم بال میزنند
از سینههای شعلهزده آه میرود
اینجا بهشتِ رویِ زمینِ فرشتههاست
از کوی تو فرشته به اکراه میرود
خورشید در طواف حرم، وه! چه دیدنیست
هر شب به پایبوسی آن ماه میرود
بابالجواد راه ورودی به قلب توست
حاجت رواست هر که از این راه میرود
✍🏻 فاطمه نانی زاد
#امام_رضا علیهالسّلام
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
🏴📖 #دو_خط_شعر
سوزاند چنان زهر جفا بال و پرش را
انگار نمیديد دگر دور و برش را
جانش ز عطش سوخت چنان جد غريبش
طوری كه بهم ريخت تمام جگرش را
شش سال، نگهداشت علیرغم اسيری
ميراثِ به جا ماندهی نسلِ پدرش را
پنداشته بودند اگر حبس كنندش
از شاخه بريدند دگر برگ و برش را
با اينكه به زندان شده مسموم، ولی باز
تاريخ نوشت آنچه كه آمد به سرش را
تا شيعه به بيراههی ترديد نيفتد
بگذاشت درين معركه، تنها پسرش را
✍ نفيسه سادات موسوى
#شهادت_امام_حسن_عسکری علیهالسّلام
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══
📖#دو_خط_شعر
"امین" و "امن" و "مؤمن" آنقَدَر دنیا خطابت کرد
خدا طاقت نیاورد و سرانجام انتخابت کرد
برای هر سری از روشنایت سایهبان میخواست
که شب را پیش پایت سَر بُرید و آفتابت کرد
حجازِ وحشیِ «زیبا ندیده» دل به حُسنات باخت
که بتها را شکست و قبلهی دلها حسابت کرد
تو را از آسمان بارید مثل عشق بر دنیا
زمین را تشنه دید و در دل هر قطره آبت کرد
دوای درد دین و درد دنیا، درد بیدردی
حضورت دردهای مرگ را حتی طبابت کرد
هنوز از قلههای مأذنه نام تو میروید
فقط باید دعا خواند و یقین در استجابت کرد
✍🏻 سودابه مهیجی
#هفته_وحدت
╔══✿══════✿══
║@astanehmehr | «آستانِ مهر»
╚══✿══════✿══