#عکس_نوشت
غدیر عید خداوند و عید خلق خداست
غدیر عید علیّ و محمّد و زهراست
#یاامیرالمومنین
#عیدغدیر
💐🌾💐🌾💐🌾💐
@astanehmehr
آستانِ مهر
#داستان_غدیر 🔸️پرده چهارم: مراسم حج به پایان رسیده است، حاجیان با خانه خدا وداع میکنند و به سمت
#داستانغدیر
🔸️پرده پنجم:
آفتاب سوزان روز هجده ذی الحجه کم کم به نصف النهار نزدیک می شود.
حرارت سوزنده صحرا هرلحظه شدید تر می گردد. کاروانیان چون رشته زنجیری دراز به طول چند فرسنگ به آرامی در پی یکدیگر گام برمی دارند ولی از آبادی وجای توقف هیچ خبری نیست. مسافران شتاب دارند که هرچه زودتر در منزلگاهی اطراق کنند. گروهی از حاجیان در مسیرهای قبل از جحفه هستند و عده ای دیگر هنوز نرسیده اند. ناگهان صدایی بلند می شود دلربا، شیرین، مهربان و روح افزا.
رسول خدا فرمان توقف میدهند که: آنها که عقب ترند خود را به اینجا برسانند و آنها که پیش افتاده اند به عقب بازگردند.
و مردانی باصدای بلند فرمان پیامبر را به دورمانده ها و پیش افتادگان میرسانند.
بین کاروانیان هیاهو برپاشده، هرکس چیزی میگوید: آخر چرا اینجا؟! دراوج گرما! چه رخ داده که محمد مهربان ما را به توقف در این آفتاب سوزان میخواند؟!
👈 ادامه دارد.....
✍ زینب سیدمیرزایی
#عیدغدیر
#یاامیرالمومنین
💐🍃💐🍃💐🍃💐
@astanehmehr
آستانِ مهر
#داستانغدیر 🔸️پرده پنجم: آفتاب سوزان روز هجده ذی الحجه کم کم به نصف
#داستانغدیر
🔸️پرده ششم:
حانیه و آتیه خودرا به پیامبر میرسانند میبینند که پیامبر محل گردآوری را نزدیک برکه قرار داده است. آتیه از سلمان میپرسد: عموجان اینجا کجاست؟ این برکه چقدر زیباست!
سلمان پاسخ میدهد:
دخترم نام این برکه غدیر خم است.
👈 ادامه دارد.....
✍ زینب سید میرزایی
#عیدغدیر
#یاامیرالمومنین
💐🍃💐🍃💐🍃💐
@astanehmehr
#عکس_نوشت
دارد خبر"غدیرخم"میآید
تا باشد از این خوش خبریها باشد...
#یاامیرالمومنین
#عیدغدیر
💐🌾💐🌾💐🌾💐
@astanehmehr
آستانِ مهر
#داستانغدیر 🔸️پرده ششم: حانیه و آتیه خودرا به پیامبر میرسانند میبینند که پیامبر محل گردآوری ر
#داستانغدیر
🔸️پرده ی آخر
اکنون ماه و خورشید بر فراز منبر از جهاز شتر ایستاده اند و رسول خدا دست ولی خدا را به گونه ای بالا گرفته است که همه ببینند و با صدایی رساتر می پرسد : آیا من سزاوارتر به شما از شما نیستم؟! مردم یکصدا پاسخ می دهند : بله یا رسول الله و پیامبر شاد و مسرور می فرمایند " من کنت مولاه فهذا علی مولاه
هرکه من مولای او هستم از این پس علی مولا و امام توست"
نبوت و ولایت اینک دست در دست هم گنبدی ساخته اند به عظمت توحید و ایمان و عدالت.
جبرئیل همراه ملائک فرود می آید برای تبریک جشن ولایت .
شور عجیبی در صحرا و کنار غدیر خم برپاست . زمین و آسمان پر شده ایت از صدای الله اکبر انسانها و فرشتگان.
حضرت محمد(ص)در برابر جمعیت صد و بیست هزار نفری مسلمانان از منبر پایین می آیند در حالی که هنوز دست جانشینش را در دست گرفته است، بهار شادمانی سیمای پیامبر را زیباتر کرده است.
پیامبر دستی بر معجر حانیه و مولا علی دستی بر چادر آتیه می کشندو بار دیگر رسول خدا جمله ای را که بالای منبر گفته بود را تاکید می کند که حاضران به غایبان و آیندگان برسانند: هرکه من مولای او هستم زین پس علی مولا و سرپرست اوست.
رسالت پیامبر تکمیل شده است و اینک حیدر امیرالمومنین است.
حاجیان حجه الوداع را با پیامی مهم و گوهری گرانبها به پایان رسانده اند و هر یک مامورند تا پیام غدیر را به جهان اسلام آن روز ابلاغ کنند. کاروان پیامبر به سمت مدینه حرکت می کند .
لحظه خداحافظی فرا رسیده است ، یکدیگر را در آغوش می گیرند، با اشک با هم وداع می کنند و قرار می گذارند سر حوض کوثر وقت پس دادن امانت رسول خدا همدیگر را ملاقات کنند.
آتیه با صدای خانم امامی به خود می آید، نقاشی اش تمام شده است. برگه نقاشی بوی گل محمدی می دهد. اثر هنری آتیه به عنوان یک تصویر سرشار از واقعیت و احساس مقام اول را آورده است. یکی از هدایای نفیس دیدار با مقام معظم رهبری امام خامنه ای است.
حالا آتیه برگه به دست در حسینیه امام خامنه ای نشسته است و به سخنان ایشان گوش سپرده است . پس از اتمام سخنرانی، دوان دوان خود را به حضرت آقا می رساند، تا می آید سلام کند حضرت آقا گل سلام را تقدیمش می کند. چقدر این رفتار آشناست.
با اشتیاق می گوید: آقا جان این نقاشی هدیه من به شماست، دوستتان دارم و می دانم که شما سکان دار کشتی غدیر هستید تا روز ظهور.
امام خامنه ای مهربانانه به آتیه نگاه می کند و لبخندی از روی رضایت می زند و این لبخند و نگاه نیز چقدر برای آتیه آشناست.
و حضرت آقا می گویند: دخترم آتیه قراری که با حانیه گذاشتی یادت نرود!
آتیه می گوید: چشم آقا جان و به دور دستها می نگرد، حانیه از آن دوردستها برایش دست تکان می دهد.
پایان
✍زینب سید میرزایی
#عیدغدیر
#یاامیرالمومنین
💐🍃💐🍃💐🍃💐
@astanehmehr