eitaa logo
آستانِ مهر
7.2هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
70 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام ✔اطلاع رسانی اخبارخواهران حرم Admin: @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳 ◾️ () هنگامی که امام علیه السلام دید قاسم قصد رفتن به جنگ را دارد ، او را در آغوش گرفت و آن قدر گریستند که از حال رفتند...امام علیه السلام به او اجازه نمی داد، دست و پای امام علیه السلام را بوسید تا توانست اجازهٔ جنگ بگیرد. چهره اش همچون ماه درخشان، شمشیر به دست و قبا و پیراهن به تن... به میدان آمد... لحظه ای شد که ملعونی شمشیری بر فرق مبارکِ قاسم... با صورت بر زمین افتاد و گفت : ای عموجان ! امام حسین علیه السلام چون بازی شکاری بر سر او حاضر شد، بالای سرش ایستاد، لحظات سختی بر او می گذشت و حسین علیه السلام می گفت: قاتلان تو از رحمت الهی دور باشند... سپس فرمود: سوگند به خدا برای عمویت سخت است که او را فراخوانی و نتواند جواب تو را بدهد، یا جوابت را بدهد اما سودی برایت نداشته باشد، سوگند به خدا این روزی است که دشمنانش بسیار و یارانش اندکند، امام علیه السلام قاسم را به سینه چسباند و آورد تا کنار دیگر کشته شدگان خانواده اش قرار داد... 📓 برگرفته از ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ (.) هنگامی که امام حسین علیه السلام پیکرهای جوانان و دوستانش را دید، تصمیم گرفت شخصاً وارد میدان نبرد شود و فریاد زد: آیا مدافعی هست که از حرم پیامبر دفاع کند؟ آیا خدا پرستی هست که درباره‌ی ما از خدا بترسد؟ آیا فریادرسی هست که برای خدا به داد ما برسد ؟ آیا یاوری هست به امید پاداش الهی به ما کمک کند؟ در اینجا فریاد و شیون زنان بلند شد، به سوی خیمه آمد و به زینب سلام الله علیها گفت: کودک شیرخوارم را بده تا با او خداحافظی کنم، او را در آغوش گرفت و خواست او را ببوسد، حرملة بن کاهل لعنة الله علیه تیری پرتاب کرد که به گلوی او خورد و گلویش شکافت... امام علیه السلام به زینب سلام الله علیها فرمود: او را بگیر، آنگاه کف دستش را زیر گلوی کودک گرفت،هنگامی که پر از خون شد، آنها را به سوی آسمان پرتاب کرد و فرمود: چون خدا ناظر اعمال ماست، هر مصیبتی که به من برسد برایم آسان است... خدایا بین ما و این قوم حکم نما، کسانی که ما را دعوت کردند تا یاری کنند اما مارا کشتند. از آسمان ندا آمد: حسین او را رها کن، در بهشت برای او شیردهنده ای وجود دارد... 📓 ، ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
🔳 ◾️ (.) هنگامی که حضرت عباس علیه السلام دید تنها او و امام علیه السلام مانده‌اند، عرضه داشت ای برادر آیا اجازه نبرد می دهی؟ امام علیه السلام به سختی گریست و فرمود ای برادرم تو پرچمدار منی و هرگاه تو شهید شوی لشکرم از بین رفته به شمار می آید. حضرت عباس علیه السلام عرض داشت سینه ام تنگ شده و از زندگی خسته شده ام...امام علیه السلام فرمود: پس برای این کودکان مقداری آب از آنان درخواست کن، حضرت عباس علیه السلام رفت و آنان را پند و اندرز داد اما سودی نبخشید... صدای فریاد تشنگی کودکان را شنید بر اسبش سوار شد و نیزه اش را برداشت و مشکی با خود حمل نمود و به سوی فرات حرکت کرد، جنگ نمایانی با نگهبانان آب و محاصره کنندگان کرد و داخل آب شد، هنگامی که خواست آب بنوشد ،به یاد تشنگی امام علیه السلام و خاندانش افتاد آب را ریخت، و مشک را پر کرد و روی کتف راست قرار داد و به سوی خیمه ها حرکت نمود جلوه حرکت ایشان را گرفته و از هر طرف او را محاصره کردند و با آنان جنگید... لحظه ای آمد که مردی لعنة الله علیه به ایشان حمله کرد و عمودی آهنین بر سرش زد که آن را شکافت و روی زمین افتاد در حالی که فریاد می زد : «ای اباعبدالله علیک منّی السلام». هنگامی که عباس شهید شد امام علیه السلام فرمود اکنون پشتم شکست و قدرت چاره‌جویی از من گرفته شد... ، ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr