#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
چگـونه جمع کـند پارههای جانش را؟
به خـیـمهها بـرسـانـد تـن جـوانـش را
شکفت روی لبانش: علی عَلَی الدنیا...
همین که غرق به خون دید پهلوانش را
علی، همان که جهان محو در شمایل اوست
نـدیـده هـیچکجا، هـیچکـس نـشانش را
همان که در شب میلاد او پدر فهـمید
پـیـمـبـر آمـده زیـبـا کـند جـهـانـش را
به آنکه تشنۀ معنای «قاب قوسَین» است
بگـو نـظـاره کـند ابـروی کـمـانش را
میان سجده خـدا را فـقـط صدا میزد،
جـهـان کـفـر، اگر میشـنـید اذانش را
::
چقدر زخم مصور، چقدر مصرع سرخ
خبر دهـیـد جـوانان نـوحـهخـوانش را
به هر طرف که نظر کرد اکبرش را دید
خــبــر دهـیـد نـدارد دگـر تـوانـش را
❇️ نقد شعر: بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت های معتبر حذف شد زیرا بر خلاف آنچه گفته میشود مطابق با اسناد کتب معتبر همچون: تاریخ الامم والملوک ج۵ ص ۴۴۶؛ الارشاد ج۲ص ۱۵۸؛ اللهوف ۹۹؛ مُثیرُالأحْزان ۲۴۸؛ الکامل فیالتّاریخ ج۱۱ ص ۱۸۴؛ مَقْتَل خوارزمی ج۲ ص ۲۷۳؛ إعْلام الوَری ۳۴۶؛ بحارالأنوار ج۴۵ ص ۴۴؛ منتهی الآمال ۴۴۲؛ نفس المهموم ۲۷۰؛ کبریت احمر ۱۸۵؛ مقتل امام حسین ۱۵۳؛ مقتل مقرّم۲۳۱؛ قمقام ۴۳۳؛ مقتل جامع ج۱ ص ۸۲۰ و .... سیدالشهدا علیهالسلام خواهرش حضرت زینب را از روی جسم غرقه بخون علی اکبر بلند کرد و دلداری داد، داستان ساختگی دلداری حضرت زینب به سیدالشهدا علیهالسلام برای اولین در قرن چهاردهم در کتاب معالی السبطین آنهم بدون هیچ سندی تحریف شده است
به خیمه آمدن او دوباره ممکن نیست
نگـیـرد عـمـه اگـر زیـر بـازوانش را
👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
حضرت علي اكبر علیهالسلام دوباره راهي ميدان شدند و شمار دیگری از دشمنان را به درك واصل كردند. مُرَّةبْنِ مُنقَذعَبْدِي یا مُنْقِذبْنِ مُرَّةَ عَبْدِي گفت: گناه عرب به گردن من باشد، اگر اين جوان بر من بگذرد و چنين حمله بکند و من داغ مرگش را بر دل پدرش نگذارم. تا اینکه فرصتي یافت و تیر یا نيزهاي از پشت به بدن مبارك علي اكبر علیهالسلام زد. به روایتی، شمشیری بر فرقش زدند. از اين فرصت ديگران هم سوء استفاده كردند و چند ضربه شمشير ديگر به علي اكبر وارد كردند و رمق جان علي كم شد؛ عنـان اسب را رها كردند و دست به گردن اسب انداختند و راه ديدة اسب بسته شد و اسب بي اختيار علي را در بين دشمن به اين سو و آن سو ميبرد و در اين ميان هر كس كه به اين بزرگوار ميرسيد، ضربه شمشيري به ایشان ميزد تا جايي كه نوشتهاند: وَ قَطَّعُوهُ بِسُیُوفِهِم إِرباً إِرباً؛ او را با شمشیرها قطعه قطعه كردند. ....
ادامه روایت در فایل بعدی 👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesa
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
ادامه روایت فایل قبل
حضرت علي اكبر علیهالسلام دوباره راهي ميدان شدند و شمار دیگری از دشمنان را به درك واصل كردند. مُرَّةبْنِ مُنقَذعَبْدِي یا مُنْقِذبْنِ مُرَّةَ عَبْدِي گفت: گناه عرب به گردن من باشد، اگر اين جوان بر من بگذرد و چنين حمله بکند و من داغ مرگش را بر دل پدرش نگذارم. تا اینکه فرصتي یافت و تیر یا نيزهاي از پشت به بدن مبارك علي اكبر علیهالسلام زد.
به روایتی، شمشیری بر فرقش زدند. از اين فرصت ديگران هم سوء استفاده كردند و چند ضربه شمشير ديگر به علي اكبر وارد كردند و رمق جان علي كم شد؛ عنـان اسب را رها كردند و دست به گردن اسب انداختند و راه ديدة اسب بسته شد و اسب بي اختيار علي را در بين دشمن به اين سو و آن سو ميبرد و در اين ميان هر كس كه به اين بزرگوار ميرسيد، ضربه شمشيري به ایشان ميزد تا جايي كه نوشتهاند: وَ قَطَّعُوهُ بِسُیُوفِهِم إِرباً إِرباً؛ او را با شمشیرها قطعه قطعه كردند.
بنا بر نقل بعضی از مقاتل در اين میان تیري هم به گلوي مبارك علي اكبر علیهالسلام خورد و از اسب به زمين افتادند، در حال جان دادن بودند و روح به گودی گلویشان رسیده بود که فرياد زدند: يَا أَبَتَاهْ !عَلَيْكَ السَّلَامُ ! هَذَا جَدِّي يُقْرِؤُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ عَجِّلِ الْقَدُومَ عَلَيْنَا! پدر جان! خداحافظ! اين جدّم پيامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است كه بر شما سلام ميرساند و ميگويد براي آمدن نزد ما عجله كن!
بـه روایت دیگری فرمودند: يَا أبتَاهْ! هَذَا جَدِّيَ رَسُولُ الله قَدْ سَقَاني بِكأسَةً الأَوْفى شَرْبَةً لَا أَظْمَأ بَعْدِهَا أَبَداً وَ هُوَ يَقُولُ اَلعَجِّلْ العَجِّل فَإِنْ... ؛ پدر جان! این جدّم رسول خداست صلیاللهعلیهوآلهوسلم که با جام گوارایش سیرابم کرد که پس از آن تشنگـی نخـواهم داشت و میگوید زود بشتـاب که جامی هم برای تو آماده کردهایم. ثُمَّ شَهَقَ شَهْقَةً فَارَقَ الدُّنْيَا؛ سپس صیحهای زدند و جان بجان آفرین تسلیم کردند.
سیّدالشهدا علیهالسلام با عجله به بالاي سر علي اکبر رفتند وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ؛ و سر به صورت علي گذاشتند و فرمودند: قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ ! مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى انْتِهَاكِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ! خدا بكشد كساني كه تو را كشتند! اينها نسبت به خدا و هتك حرمت پيامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم چقدر گستاخ شدهاند. عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفَاءُ! پس از تو خاك بر سر دنيا! بنا بر نقل بعضی از مقاتل امام علیهالسلام بر سر بدن علی اکبر با صدای بلند گریه کردند و تا آن زمان کسی صدای گریه امام را نشنیده بود.
در اين هنگام حضرت زينب (سلام الله علیها) از خيمه بيرون آمدند، خودشان را به بدن مبارك علي اكبر رساندند و خویش را روي پیکر مطهّر علي اكبر انداختند. امام علیهالسلام سر خواهر را از روي علي اكبر برداشتند و او را آرام كردند و به خيمه برگرداندند؛ آن گاه اهل بیت امام یکی پس از دیگری وارد قتلگاه حضرت علی اکبر علیهالسلام شدند و دشمن هم به آنان حمله میکرد! سیّدالشهدا علیهالسلام فریاد زدند: « صَبْراً يَا بَنِي عُمُومَتِي! صَبْراً يَا أَهْلَ بَيْتِي! فَوَ اللَّهِ لَا رَأَيْتُمْ هَوَاناً بَعْدَ هَذَا الْيَوْمِ أَبَداً ! ای عمو زادگان و ای اهل بیت من، صبر و تحمّل کنید، زیرا به خدا قسم از این پس مشکلی نخواهید داشت »، سپس رو كردند به جوانان بني هاشم و فرمودند: إِحمِلُوا أَخَاكُم إِلَي الفُسطَاط؛ بياييد بدن نازنين برادرتان را به خيمه بازگردانيد. اللهوف ۹۹؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص۲۷۳؛ تَسْلِیَةُالْمُجالِسْ۲ ص۲۶۴؛ بحارالأنوار۴۵ ص۴۴؛ منتهی الآمال ۴۴۲؛ نفس المهموم ۲۷۰؛ ناسخ التّواریخ ۴۸۶؛ منتخب التّواریخ ۲۱۹؛ کبریت احمر ۱۸۵؛ مقتل امام حسین۱۵۳؛ مقتل مقرّم۲۳۱؛ قمقام۴۳۳؛ وقایع الأیام۴۰۱؛ مقتل جامع ۱ص ۸۲۰
امـام صـادق علیهالسلام در روایتی ضمـن تشریح چگـونگی زیارت قبر حضرت علی اکبر علیهالسلام، فرمودند: سیّدالشهدا علیهالسلام بالای سر علیاکبر شهادت او را برای خدا دانستند و خون او را به آسمان پرتاب کردند و قطرهای از این خونها به زمین بر نگشت کامل الزیارات ص۷ ۳۸؛ نفس المهموم ص۲۷۱؛ مقتل امام حسین ۱۵۴؛ وقایع الأیام ۳۹۶؛ مقتل مقرّم ۲۳۳؛ مقتل جامع ۸۲۳
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
آسمان شک کرد اَسماءِ پیمبر را شمرد
بعد از آن حتی پیمبرهای دیگر را شمرد
«او به چشم خویشتن میدید جانش میرود»
زیر لب با بغض، رد پای اکبر را شمرد
دشمن از زیباییات تکبیر میگوید هنوز
کاش میشد این همه اللهاکبر را شمرد
حاجیان کعبۀ چشمت، تو را خواهند کشت
در طوافت میتوان یک فوج خنجر را شمرد
چند ضربه کوفیان و چند ضربه شامیان
میتوان با زخمهایت کُلِّ لشکر را شمرد
رشتۀ تسبیح عمرم بودی و صد پارهای
بعد تو با اشک باید ذکر آخر را شمرد
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
مـیرود بـر لــبـۀ تــیـغ قــدم بــردارد
درد را یکتـنه از دوش حرم بردارد
مثل یک ماهِ پسِ اَبر عبورش زیباست
بارها گفتهام این قصه مرورش زیباست
پسری با دلِ پُـر خـون به دل دریا زد
پـشت پـا بر هـمۀ خـوب و بد دنیا زد
ماه میخواند پس از رؤیت او سورۀ شمس
سایه انداخته بر صورت او سورۀ شمس
در دل سنگدلان قصد شکـفـتن دارد
پـسـری جـای زره آیـنـه بـر تـن دارد
چشم وا کرده و در پیش، یلی را دیدند
پرده از چهره که برداشت، علی را دیدند
تـرس دارند از این چـهـرۀ آرامِ عـلی
لـرزه انداخـتـه بر پیـکـرشان نامِ علی
پیر جنگاند ولی از دل و جان میترسند
از رجزخوانی سردار جوان میترسند
پیش میآید و رخساره برافروخته است
تیر هم چشم به زیبایی او دوخته است
مثل بابای خود، اول همه را موعظه کرد
لافتی خواند و به شمشیرِ سخن، معجزه کرد
آی لشکر، منم اینک پسر بدر و حنین
پسر سورۀ والفجر، «علی بن حسین»
بارها بر لب خود زمزم و کوثر دیدم
خویش را در دل آئـیـنه، پیـمـبر دیـدم
آمـدم بـا قـد و بـالای بـنـیهـاشـمـیام
وای اگر باز شود حـنجـرۀ فـاطـمیام
چه خیالات محالیست که در سر دارید
دست از ریـخـتـن خـون خـدا بردارید
گرچه در معرکۀ کربوبلا حق تنهاست
باکی از کشته شدن نیست، اگر حق با ماست
گر نمیخواست پدر جام بلا سر بکشد
شمر کوچکتر از آن بود که خنجر بکشد
ما بخواهیم، ملائک به کمک میآیـند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک میآیند
سپـر محـکـمـی از چادر خاکی دارند
پـسران علی از جنگ چه باکی دارند
غرق در خون بشود لقـمۀ نان شبـتان
ساقـۀ گـنـدم ری خشک شود بر لبتان
حـزب بـادیـد که با سـکـۀ بـاد آورده،
چه بـلایـی سـرتـان اِبـن زیـاد آورده!
من لبم روضۀ رضوان و شما خاموشید
ناخلفها خودتان را به جُوِی نفروشید
یک قدم بین شما تا حـرم ما راه است
چقدر فاصلۀ باطل و حق کـوتاه است
لشکر سنگ! ببـیـنید دلم از نور است
حیف چشم دلتان در پی دنیا کور است
آدم، ایـن قـدر طـمـعکـردۀ دنـیا باشد!
پـسـر فـاطـمـه در معـرکه تنهـا باشد!
و همینطور رجز خواند و به سوگند رسید
خسته از جنگ به آغوش خداوند رسید
بر نـمیخـیـزد و برخـاسـته آه پـدرش
و گره خورده نگاهش به نگـاه پدرش
عطش عشق علی بود که بیتابش کرد
دستی از غیب برون آمد و سیرابش کرد
شاخهشاخه بدنش روی زمین گل میکرد
داشت شمشیرِ ابالفضل تحمل میکرد
چـقـدر فـاصلهات کـم شده تا ماه علی
آسـمـانـی شـدهای! آجَــرَکَ الله عــلـی
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیهالسلام
غـرقِ حـمـاسه است طلـوعِ پگاه تو
خـورشـید میدمد ز تمـاشـای ماه تو
دلـتـنـگ مـیشـویـم بـرای پـیـامـبـر
وقـتی كه نـیـست آیهٔ فـجـر نـگـاه تو
با اشکهای خویش فرستادهام تو را
آبـی نـبـود تـا كه بـپـاشـم بـه راه تـو
جایی برای بوسه به جسمت نمانده است
از بس که تیر، خیمه زده در پناه تو
صـبـح آشـنـای مـدّ اذان تو بـودهایـم
حــالا بــریــده بـریــدهسـت آهِ تــو؟!
✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید
👇👇👇
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/astanevesal
لینک کانال در روبیکا
https://rubika.ir/astanevesal
آدرس اینترنتی سایت آستان وصال
https://www.astanevesal.ir/
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹