eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
2.6هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
8 ویدیو
45 فایل
👈 آدرس اینترنتی سایت جامع آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت اصلی آستان وصال و حجم بسیار بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه نمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
بــاران نــدارد ابــرهـای آسـمــانـش بـاران نـه اما چـشم‌های مهربانش... می‌خواست در سینه غمش پنهان بماند نـگـذاشت امـا گـریـه‌های بی‌امـانـش دارد نفس‌های خودش را می‌شمـارد با هـر قـدم پـشـت سـرِ آرام جـانـش او مــی‌رود دامــن‌کــشـان آرام آرام مـولای مـا می‌مـانـد و داغ جـوانـش چـنـدیـن سـتـاره مـنـتـظر تا بازگرد تا بـاز هم بـاشـند مـحـو کهـکـشانش روی لب شـمـشـیر او بـانگ تـفـرّوا از جنس صفین است شور نهروانش آیـا شـنـیـدیـد إبن مـلـجـم‌های کـوفه! فـزت و ربّ الکـربلا را از زبانش؟ پـاشـید از هم چـون انـاری دانه دانه در لـحـظـهٔ سرخ غـروب بی‌کرانش تأثـیر آن دیـدار آخر خـوب پیـداست از عـطر سیبی که می‌آید از دهانش عمرش شـبیه یک نماز صبح کـوتاه آمــد ســلام آخــرش روی لــبــانـش پـایـان ابـیـات من و وقت نماز است فرصت نشد دیگـر بگـویم از اذانش ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
بنا بر نقل اکثر مورخین و مقاتل معتبر نخستین كسي كه از بني هاشم خدمت امام علیه‌السلام رسيد و اذن ميدان گرفتند حضرت علي اكبر بودند، از این‌رو در زيارت ناحیه مقدّسه مي‌خوانيم: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا اَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيرٍ سَليِلٍ. امام علیه‌السلام بی‌درنگ اجازه دادند و حضرت علي اكبر راهي ميدان جنگ شدند؛ امّا نگاه مأيوسانه‌اي به او‌كردند؛ در دل امام غوغايي بود. جدا از پیوند پدري و پسري، علي اكبر جايگاهي خاص براي امام داشتند؛ بوي پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را می‌دادند، از این‌رو وقتي مي‌رفتند امام فرمودند: اللَّهُمَّ! اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ ! وَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَيْهِ؛ خدايا! تو شاهد باش كه جواني براي جنگ به سوي اين قوم رفت كه از نظر شمايل، اخلاق و گفتار شبيه‌ترين مردم به پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم تو بود! ما هر وقت مشتاق زيارت پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مي‌شديم به اين جوان نگاه مي‌كرديم. سپس دعا فرمودند: اللَّهُمَّ! امْنَعْهُمْ بَرَكَاتِ الْأَرْضِ وَ فَرِّقْهُمْ تَفْرِيقاً وَ مَزِّقْهُمْ تَمْزِيقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرَائِقَ قِدَداً وَ لَا تُرْضِ الْوُلَاةَ عَنْهُمْ أَبَداً فَإِنَّهُمْ دَعَوْنَا لِيَنْصُرُونَا ثُمَّ عَدَوْا عَلَيْنَا يُقَاتِلُونَنَا؛ خدایا! از این جماعت برکاتت را باز دار و پراکندشان گردان و ....... ادامه روایت در فایل بعدی 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal
ادامه روایت فایل قبل جدا از پیوند پدري و پسري، علي اكبر جايگاهي خاص براي امام داشتند؛ بوي پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را می‌دادند، از این‌رو وقتي مي‌رفتند امام فرمودند: اللَّهُمَّ! اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ ! وَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَيْهِ؛ خدايا! تو شاهد باش كه جواني براي جنگ به سوي اين قوم رفت كه از نظر شمايل، اخلاق و گفتار شبيه‌ترين مردم به پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم تو بود! ما هر وقت مشتاق زيارت پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مي‌شديم به اين جوان نگاه مي‌كرديم. سیدالشهدا سپس دعا فرمودند: اللَّهُمَّ! امْنَعْهُمْ بَرَكَاتِ الْأَرْضِ وَ فَرِّقْهُمْ تَفْرِيقاً وَ مَزِّقْهُمْ تَمْزِيقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرَائِقَ قِدَداً وَ لَا تُرْضِ الْوُلَاةَ عَنْهُمْ أَبَداً فَإِنَّهُمْ دَعَوْنَا لِيَنْصُرُونَا ثُمَّ عَدَوْا عَلَيْنَا يُقَاتِلُونَنَا؛ خدایا! از این جماعت برکاتت را باز دار و پراکندشان گردان و والیان را از ایشان راضی مگردان که این جماعت ما را به یاری طلبیدند، چون لبیکشان گفتیم، راه دشمنی پیش گرفتند و شمشیر بر روی ما کشیدند. سپس امام رو به عمربن سعد كردند و فرياد زدند: يَا ابْنَ سَعْدٍ! قَطَعَ اللَّهُ رَحِمَكَ كَمَا قَطَعْتَ رَحِمِي! اي پسرسعد! خدا رَحِم تو را قطع كند، همان گونه كه رحم مرا بریدی. آن گاه رو به آسمان کردند و این آیات را تلاوت فرمودند: « إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ * ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليم»؛ خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر مردم جهان برترى داد. فرزندانی (و دودمانى) كه (از نظر پاكى و تقوا و فضيلت،) بعضى از برخی ديگر( نسلِ دیگر) گرفته شده بودند؛ و خداوند، شنوا و داناست الفُتوح ج ۵ ص ۱۱۴؛ اللهوف ص ۹۹؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص۳۴، تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ج۲ ص ۳۱۰؛ بحارالأنوار۴۵ص۴۳؛ جلاءالعیون ۵۷۳ ؛ منتهی الآمال ۴۴۲؛ نفس المهموم ۲۶۸؛ مقتل امام حسین ۱۵۱؛ منتخب التّواریخ ۲۱۷؛ مقتل مقرّم ۲۲۸؛ وقایع الأیام ۳۹۱؛ قمقام ۴۳۱؛مقتل جامع ۱/۸۱۷ و۸۲۲ حضرت علي اكبر علیه‌السلام به ميدان رفتند و شمار زیادی از دشمنان را به درك فرستادند؛ سپس به خدمت پدر برگشتند و عرض کردند: يَا أَبَتِ! الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي وَ ثِقْلُ الْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي! فَهَلْ إِلَى شَرْبَةٍ مِنَ الْمَاءِ سَبِيل؟ پدر جان! تشنگي آن قدر شديد است كه كم مانده مرا از پاي درآورد و سنگيني اين اسلحه و زره من را به سختي انداخته است! آيا راهي براي به دست آوردن آب هست؟ مورّخین نوشته‌اند؛ فَبَكَى الْحُسَيْنُ وَ قَالَ وَا غَوْثَاهْ! يَا بُنَيَّ ! قَاتِلْ قَلِيلًا فَمَا أَسْرَعَ مَا تَلْـقَى جَـدَّكَ مُحَمَّداً فَيَسْقِـيَكَ بِكَأْسِهِ الْأَوْفَى شَرْبَـةً لَا تَظْمَأُ بَعْدَهَا أَبَـداً؛ امام حسین علیه‌السلام گريه كردند و فرمودند: اي پسرم! نزد من آبي نیست؛ كمي ديگر جنگ كن، ساعتي ديگر جدّت پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را ملاقات خواهي كرد و از دست او آن چنان آب مي‌نوشي كه سيراب شوي و پس از آن هرگز تشنه نخواهي شد در روایتی دیگر امام فرمودند: پسرم! زبان خود را نزديك بياور و زبان حضرت علي اكبر را در دهان مباركشان گذاشتند و مكيدند و انگشتر خود را به علي اکبر دادند و فرمودند آن را در دهانت بگذار و به سوي دشمن برگرد؛ اميدوارم كه هنوز روز به پايان نرسيده از جدّت جامي بنوشي كه هرگز تشنه نشوي! أمـالی صدوق م ۳۰ ص ۱۶۲؛ اللهوف ص ۹۹؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص ۳۵؛ تَسْلِیَةُالْمُجالِسْ ج ۲ ص۳۱۱؛ بحارالأنوار۴۵ص۴۳؛ جلاءالعیون۵۷۲؛ منتهی الآمال ۴۴۳؛ نفس المهموم ۲۶۹؛ منتخب التّواریخ ۲۱۹؛ مقتل مقرّم۲۳۰؛ مقتل امام حسین ۱۵۲؛ وقایع الأیام ۳۹۵؛ قمقام ۴۳۲ ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
دلـتـنـگـی هـمـیـشـۀ بـابـا عـلی عـلی! سـردارِ لـشـکـر مـن تـنـهـا علی علی! قدری بمان، به دل نگران‌های این حرم مـهـلـت بـده بـرای تـمـاشا علی علی! باید «وَ إن یکـاد» بخوانم که دور باد چشمان بد از این قد و بالا علی علی! یک سوی خیره چشم همه: این پیمبر است یک سوی باز مانده دهان‌ها: علی علی از هم گـسـست رشتۀ تـسـبـیـحـم آه آه از هم گـسـست؛ ارباً اربا؛ عـلی علی جز آب چشم و آتش دل بعد از این مباد بعد از تو خاک بر سر دنیا علی علی ❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر حذف شد. لازم به ذکر است که مقاتل معتبر تصریح کرده‌اند قبل از رسیدن سیدالشهدا عليه‌السلام حضرت علی اکبر به شهادت رسیده بودند!!؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی سایت آستان وصال مراجعه فرمائید این گونه پا مکش به زمین، می‌کُشی مرا بنگـر نـفـس نـفـس زدنم را علی علی ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
چگـونه جمع کـند پاره‌های جانش را؟ به خـیـمه‌ها بـرسـانـد تـن جـوانـش را شکفت روی لبانش: علی عَلَی الدنیا... همین که غرق به خون دید پهلوانش را علی، همان که جهان محو در شمایل اوست نـدیـده هـیچ‌کجا، هـیچ‌کـس نـشانش را همان که در شب میلاد او پدر فهـمید پـیـمـبـر آمـده زیـبـا کـند جـهـانـش را به آن‌که تشنۀ معنای «قاب قوسَین» است بگـو نـظـاره کـند ابـروی کـمـانش را میان سجده خـدا را فـقـط صدا می‌زد، جـهـان کـفـر، اگر می‌شـنـید اذانش را :: چقدر زخم مصور، چقدر مصرع سرخ خبر دهـیـد جـوانان نـوحـه‌خـوانش را به هر طرف که نظر کرد اکبرش را دید خــبــر دهـیـد نـدارد دگـر تـوانـش را ❇️ نقد شعر: بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت­ های معتبر حذف شد زیرا بر خلاف آنچه گفته میشود مطابق با اسناد کتب معتبر همچون: تاریخ الامم والملوک ج۵ ص ۴۴۶؛ الارشاد ج۲ص ۱۵۸؛ اللهوف ۹۹؛ مُثیرُالأحْزان ۲۴۸؛ الکامل فی‌التّاریخ ج۱۱ ص ۱۸۴؛ مَقْتَل خوارزمی ج۲ ص ۲۷۳؛ إعْلام الوَری ۳۴۶؛ بحارالأنوار ج۴۵ ص ۴۴؛ منتهی الآمال ۴۴۲؛ نفس المهموم ۲۷۰؛ کبریت احمر ۱۸۵؛ مقتل امام حسین ۱۵۳؛ مقتل مقرّم۲۳۱؛ قمقام ۴۳۳؛ مقتل جامع ج۱ ص ۸۲۰ و .... سیدالشهدا علیه‌السلام خواهرش حضرت زینب را از روی جسم غرقه بخون علی اکبر بلند کرد و دلداری داد، داستان ساختگی دلداری حضرت زینب به سیدالشهدا علیه‌السلام برای اولین در قرن چهاردهم در کتاب معالی السبطین آنهم بدون هیچ سندی تحریف شده است به خیمه آمدن او دوباره ممکن نیست نگـیـرد عـمـه اگـر زیـر بـازوانش را 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal
حضرت علي اكبر علیه‌السلام دوباره راهي ميدان شدند و شمار دیگری از دشمنان را به درك واصل كردند. مُرَّةبْنِ مُنقَذعَبْدِي یا مُنْقِذبْنِ مُرَّةَ عَبْدِي گفت: گناه عرب به گردن من باشد، اگر اين جوان بر من بگذرد و چنين حمله بکند و من داغ مرگش را بر دل پدرش نگذارم. تا اینکه فرصتي یافت و تیر یا نيزه‌اي از پشت به بدن مبارك علي اكبر علیه‌السلام زد. به روایتی، شمشیری بر فرقش زدند. از اين فرصت ديگران هم سوء استفاده كردند و چند ضربه شمشير ديگر به علي اكبر وارد كردند و رمق جان علي كم شد؛ عنـان اسب را رها كردند و دست به گردن اسب انداختند و راه ديدة اسب بسته شد و اسب بي اختيار علي را در بين دشمن به اين سو و آن سو مي‌برد و در اين ميان هر كس كه به اين بزرگوار مي‌رسيد، ضربه شمشيري به ایشان مي‌زد تا جايي كه نوشته‌اند: وَ قَطَّعُوهُ بِسُیُوفِهِم إِرباً إِرباً؛ او را با شمشیرها قطعه قطعه كردند. .... ادامه روایت در فایل بعدی 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesa
ادامه روایت فایل قبل حضرت علي اكبر علیه‌السلام دوباره راهي ميدان شدند و شمار دیگری از دشمنان را به درك واصل كردند. مُرَّةبْنِ مُنقَذعَبْدِي یا مُنْقِذبْنِ مُرَّةَ عَبْدِي گفت: گناه عرب به گردن من باشد، اگر اين جوان بر من بگذرد و چنين حمله بکند و من داغ مرگش را بر دل پدرش نگذارم. تا اینکه فرصتي یافت و تیر یا نيزه‌اي از پشت به بدن مبارك علي اكبر علیه‌السلام زد. به روایتی، شمشیری بر فرقش زدند. از اين فرصت ديگران هم سوء استفاده كردند و چند ضربه شمشير ديگر به علي اكبر وارد كردند و رمق جان علي كم شد؛ عنـان اسب را رها كردند و دست به گردن اسب انداختند و راه ديدة اسب بسته شد و اسب بي اختيار علي را در بين دشمن به اين سو و آن سو مي‌برد و در اين ميان هر كس كه به اين بزرگوار مي‌رسيد، ضربه شمشيري به ایشان مي‌زد تا جايي كه نوشته‌اند: وَ قَطَّعُوهُ بِسُیُوفِهِم إِرباً إِرباً؛ او را با شمشیرها قطعه قطعه كردند. بنا بر نقل بعضی از مقاتل در اين میان تیري هم به گلوي مبارك علي اكبر علیه‌السلام خورد و از اسب به زمين افتادند، در حال جان دادن بودند و روح به گودی گلویشان رسیده بود که فرياد زدند: يَا أَبَتَاهْ !عَلَيْكَ السَّلَامُ ! هَذَا جَدِّي يُقْرِؤُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ عَجِّلِ الْقَدُومَ عَلَيْنَا! پدر جان! خداحافظ! اين جدّم پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است كه بر شما سلام مي‌رساند و مي‌گويد براي آمدن نزد ما عجله كن! بـه روایت دیگری فرمودند: يَا أبتَاهْ! هَذَا جَدِّيَ رَسُولُ الله قَدْ سَقَاني بِكأسَةً الأَوْفى شَرْبَةً لَا أَظْمَأ بَعْدِهَا أَبَداً وَ هُوَ يَقُولُ اَلعَجِّلْ العَجِّل فَإِنْ... ؛ پدر جان! این جدّم رسول خداست صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم که با جام گوارایش سیرابم کرد که پس از آن تشنگـی نخـواهم داشت و می‌گوید زود بشتـاب که جامی هم برای تو آماده کرده‌ایم. ثُمَّ شَهَقَ شَهْقَةً فَارَقَ الدُّنْيَا؛ سپس صیحه‌ای زدند و جان بجان آفرین تسلیم کردند. سیّدالشهدا علیه‌السلام با عجله به بالاي سر علي اکبر رفتند وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ؛ و سر به صورت علي گذاشتند و فرمودند: قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ ! مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى انْتِهَاكِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ! خدا بكشد كساني كه تو را كشتند! اين‌ها نسبت به خدا و هتك حرمت پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم چقدر گستاخ شده‌اند. عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفَاءُ! پس از تو خاك بر سر دنيا! بنا بر نقل بعضی از مقاتل امام علیه‌السلام بر سر بدن علی اکبر با صدای بلند گریه کردند و تا آن زمان کسی صدای گریه امام را نشنیده بود. در اين هنگام حضرت زينب (سلام الله علیها) از خيمه بيرون آمدند، خودشان را به بدن مبارك علي اكبر رساندند و خویش را روي پیکر مطهّر علي اكبر انداختند. امام علیه‌السلام سر خواهر را از روي علي اكبر برداشتند و او را آرام كردند و به خيمه برگرداندند؛ آن گاه اهل بیت امام یکی پس از دیگری وارد قتلگاه حضرت علی اکبر علیه‌السلام شدند و دشمن هم به آنان حمله می‌کرد! سیّدالشهدا علیه‌السلام فریاد زدند: « صَبْراً يَا بَنِي عُمُومَتِي! صَبْراً يَا أَهْلَ بَيْتِي! فَوَ اللَّهِ لَا رَأَيْتُمْ هَوَاناً بَعْدَ هَذَا الْيَوْمِ أَبَداً ! ای عمو زادگان و ای اهل بیت من، صبر و تحمّل کنید، زیرا به خدا قسم از این پس مشکلی نخواهید داشت »، سپس رو كردند به جوانان بني هاشم و فرمودند: إِحمِلُوا أَخَاكُم إِلَي الفُسطَاط؛ بياييد بدن نازنين برادرتان را به خيمه بازگردانيد. اللهوف ۹۹؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص۲۷۳؛ تَسْلِیَةُالْمُجالِسْ۲ ص۲۶۴؛ بحارالأنوار۴۵ ص۴۴؛ منتهی الآمال ۴۴۲؛ نفس المهموم ۲۷۰؛ ناسخ التّواریخ ۴۸۶؛ منتخب التّواریخ ۲۱۹؛ کبریت احمر ۱۸۵؛ مقتل امام حسین۱۵۳؛ مقتل مقرّم۲۳۱؛ قمقام۴۳۳؛ وقایع الأیام۴۰۱؛ مقتل جامع ۱ص ۸۲۰ امـام صـادق علیه‌السلام در روایتی ضمـن تشریح چگـونگی زیارت قبر حضرت علی اکبر علیه‌السلام، فرمودند: سیّدالشهدا علیه‌السلام بالای سر علی‌اکبر شهادت او را برای خدا دانستند و خون او را به آسمان پرتاب کردند و قطره‌ای از این خون‌ها به زمین بر نگشت کامل الزیارات ص۷ ۳۸؛ نفس المهموم ص۲۷۱؛ مقتل امام حسین ۱۵۴؛ وقایع الأیام ۳۹۶؛ مقتل مقرّم ۲۳۳؛ مقتل جامع ۸۲۳ ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
آسمان شک کرد اَسماءِ پیمبر را شمرد بعد از آن حتی پیمبرهای دیگر را شمرد «او به چشم خویشتن می‌دید جانش می‌رود» زیر لب با بغض، رد پای اکبر را شمرد دشمن از زیبایی‌ات تکبیر می‌گوید هنوز کاش می‌شد این همه الله‌اکبر را شمرد حاجیان کعبۀ چشمت، تو را خواهند کشت در طوافت می‌توان یک فوج خنجر را شمرد چند ضربه کوفیان و چند ضربه شامیان می‌توان با زخم‌هایت کُلِّ لشکر را شمرد رشتۀ تسبیح عمرم بودی و صد پاره‌ای بعد تو با اشک باید ذکر آخر را شمرد ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
مـی‌رود بـر لــبـۀ تــیـغ قــدم بــردارد درد را یک‌تـنه از دوش حرم بردارد مثل یک ماهِ پسِ اَبر عبورش زیباست بارها گفته‌ام این قصه مرورش زیباست پسری با دلِ پُـر خـون به دل دریا زد پـشت پـا بر هـمۀ خـوب و بد دنیا زد ماه می‌خواند پس از رؤیت او سورۀ شمس سایه انداخته بر صورت او سورۀ شمس در دل سنگ‌دلان قصد شکـفـتن دارد پـسـری جـای زره آیـنـه بـر تـن دارد چشم وا کرده و در پیش، یلی را دیدند پرده از چهره که برداشت، علی را دیدند تـرس دارند از این چـهـرۀ آرامِ عـلی لـرزه انداخـتـه بر پیـکـرشان نامِ علی پیر جنگ‌اند ولی از دل و جان می‌ترسند از رجزخوانی سردار جوان می‌ترسند پیش می‌آید و رخساره برافروخته است تیر هم چشم به زیبایی او دوخته است مثل بابای خود، اول همه را موعظه کرد لافتی خواند و به شمشیرِ سخن، معجزه کرد آی لشکر، منم اینک پسر بدر و حنین پسر سورۀ والفجر، «علی بن حسین» بارها بر لب خود زمزم و کوثر دیدم خویش را در دل آئـیـنه، پیـمـبر دیـدم آمـدم بـا قـد و بـالای بـنـی‌هـاشـمـی‌ام وای اگر باز شود حـنجـرۀ فـاطـمی‌ام چه خیالات محالی‌ست که در سر دارید دست از ریـخـتـن خـون خـدا بردارید گرچه در معرکۀ کرب‌وبلا حق تنهاست باکی از کشته شدن نیست، اگر حق با ماست گر نمی‌خواست پدر جام بلا سر بکشد شمر کوچک‌تر از آن بود که خنجر بکشد ما بخواهیم، ملائک به کمک می‌آیـند ابر و باد و مه و خورشید و فلک می‌آیند سپـر محـکـمـی از چادر خاکی دارند پـسران علی از جنگ چه باکی دارند غرق در خون بشود لقـمۀ نان شبـتان ساقـۀ گـنـدم ری خشک شود بر لبتان حـزب بـادیـد که با سـکـۀ بـاد آورده، چه بـلایـی سـرتـان اِبـن زیـاد آورده! من لبم روضۀ رضوان و شما خاموشید ناخلف‌ها خودتان را به جُوِی نفروشید یک قدم بین شما تا حـرم ما راه است چقدر فاصلۀ باطل و حق کـوتاه است لشکر سنگ! ببـیـنید دلم از نور است حیف چشم دلتان در پی دنیا کور است آدم، ایـن قـدر طـمـع‌کـردۀ دنـیا باشد! پـسـر فـاطـمـه در معـرکه تنهـا باشد! و همین‌طور رجز خواند و به سوگند رسید خسته از جنگ به آغوش خداوند رسید بر نـمی‌خـیـزد و برخـاسـته آه پـدرش و گره خورده نگاهش به نگـاه پدرش عطش عشق علی بود که بی‌تابش کرد دستی از غیب برون آمد و سیرابش کرد شاخه‌شاخه بدنش روی زمین گل می‌کرد داشت شمشیرِ ابالفضل تحمل می‌کرد چـقـدر فـاصله‌ات کـم شده تا ماه علی آسـمـانـی شـده‌ای! آجَــرَکَ الله عــلـی ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
غـرقِ حـمـاسه است طلـوعِ پگاه تو خـورشـید می‌دمد ز تمـاشـای ماه تو دلـتـنـگ مـی‌شـویـم بـرای پـیـامـبـر وقـتی كه نـیـست آیهٔ فـجـر نـگـاه تو با اشک‌های خویش فرستاده‌ام تو را آبـی نـبـود تـا كه بـپـاشـم بـه راه تـو جایی برای بوسه به جسمت نمانده است از بس که تیر، خیمه زده در پناه تو صـبـح آشـنـای مـدّ اذان تو بـوده‌ایـم حــالا بــریــده بـریــده‌سـت آهِ تــو؟! ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ادامه فهرت مطالب کانال آستان وصال ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ