eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
2.7هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
10 ویدیو
46 فایل
👈 آدرس اینترنتی سایت جامع آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت اصلی آستان وصال و حجم بسیار بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه نمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
کـیـسـت زهـرا؟ روشـنـای آب‌ها مــرد مـردان در دل مــرداب‌هــا عشق چون آتشفشان در سیـنه‌اش مـهــربـانـی‌، جــلــوۀ آئـیــنــه‌اش در دلـش گـنـجـیـنـۀ اســرار حـق قـطره‌ای از عـلـم او صدها ورق عـالـمه، راضیـه، صدیـقـه، بتـول حــجـة الله اسـت بــر آل رســول صـد گـره وا می‌شـود با فـاطـمـه ذکـر اعـجـاز نـبـی یــا فــاطــمـه بـنـدگی از عـمـق جـان، دلداه‌لش جــان فــدای زنــدگــی ســاده‌اش چـادر او سـرپـنـاه مـکـتـب است فـاطـمـه الـگـوی راه زینب است نام زهرا، بانگ تکـبیر عـلی‌ست خطبۀ او، همچو شمشیر علی‌ست واژه‌هـایـش تـیـغ بُـرّانـنـد و بـس خط به خط تفـسیر قـرآنـند و بس رزم او در پیش مردش، دیدنی‌ست در دل میدان، نبـردش دیدنی‌ست در بـصیرت، اُسـوۀ عـمارهاست «فاطمه» نه! «فاتحِ» پیکارهاست اشک را در جنگ، جنگ افزار کرد گریه‌هایش «خواب» را «بیدار» کرد عـزّتش طعـنـه به هر سو می‌زند نـزد زهــرا کــوه زانــو مـی‌زنـد حــرکـت او در مــدار نــور بـود انـقـلابـش، انـفــجــار نــور بــود قـد خـمـیـده در قـیـامـش ایـسـتـاد یـک‌تــنـه پـای امـامـش ایــسـتـاد زن نگـو، مـردانگـی شرمـنده‌اش بـاز می‌شد زخـم‌هـا بـا خـنـده‌اش زخم خورد و حرفی از مرهم نزد بـیـن آتـش ســوخـت امـا دم نـزد رو به قـبله دست بر پهـلو گرفت مـاه از خـورشید عـالم رو گرفت ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal آدرس سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیده‌هـایم چـادر خاکی که رؤیت می‌کند
دیده‌هـایم چـادر خاکی که رؤیت می‌کند ناگهان در چشم‌هایم اشک حرکت می‌کند اذن این گریه نمودن‌ها به دست فاطمه است چشم را در محفل غم اوست دعوت می‌کند هرکه از داغش بگوید، روضه‌ لازم می‌شوم این دل وامـانـدۀ من میل هـیئت می‌کـند بانیِ پیـدایـش دنـیـا وجـود فـاطمه است نور او نوری است که آغاز خلقت می‌کند عرشیان محـو تماشای نمازش می‌شوند تا که زهرا با خدای خویش خلوت می‌کند گرچه پیغمبر کمال زهد او را درک کرد وقت سجده کردن او باز حـیرت می‌کند هم کلام او شدن در فهم اهل خاک نیست بیشتر با ساکنین عـرش صحبت می‌کند صبح و ظهر و شب، به فرمان خدا، روح الامین پشت در می‌ایستد، از او عیادت می‌کند فاطـمه در هر گـناهی آبـرویم را خـرید طفل بازیگوش را، مادر وساطت می‌کند تا سلامی وقت تلقین ‌خواندنم بر او دهید روح این گریه‌کنش را غرق رحمت می‌کند روز محشر کار ما لنگ نگاه فاطمه است او در آن هول و ولا ما را شفاعت می‌کند از تـنـور خانۀ او رزق عـالم پخـش شد با همین نان پختنش بر ما عنایت می‌کند فـاطمـیّه بارها بابای پـیـرم گـفته است: کسب و کار ما به لطف اوست، برکت می‌کند شرح اوصـاف خـداوندی او را می‌دهـد قاری قرآن که کـوثـر را تلاوت می‌کند خون پهلو، خون بازو، محسنش، حتّی خودش هرچه دارد فـاطمه خرج امامت می‌کند بی‌برو برگرد، بی‌شک؛ مقتدایش فاطمه است هر مجـاهـد که دفـاع از ولایت می‌کـند با زبان نه، دستمالی را که بر سر بسته است دارد از این روزهای او شکایت می‌کند آن گلی که تاب باران را ندارد؛ بین راه دست سنگینی به گلبرگش اصابت می‌کند ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانه‌ای بود مدینه که به دلها جا داشت
خانه‌ای بود مدینه که به دلها جا داشت ظاهرش کاگلی و باطن خوش‌سیما داشت جدّ این خانه کسی بود که ختم رُسُل است آنکه سِرّی به سراپـردۀ اَو اَدنی داشت پدر خانه که قرآن همه در مدحت اوست پهلوان بود و سری بین همه سرها داشت حضرت حـیدر کـرّار هـمان شاهی که در فضیلت به‌جز از نام خدا آنرا داشت مـادر خـانـه چــراغ هــمـۀ عـالــم بـود حُکم مادر به همه عالم و بر بابا داشت حضرت فاطمه آن سِرِّ، که به یُمن نورش دست در خـلقـت ذرّات همه دنیا داشت پـسـر ارشـد این خـانـه خـدای حُـسن و غبطۀ یوسف کنعان و رُخی زیبا داشت پــسـر دوّمـشـان بود هـمـانـکـه ز ازل افتخـار صف قـربانگه عاشـورا داشت دخـتر کوچک این خانه به لوح عُـشّاق ناجـی دین خـدا مـرتـبـۀ کـبـری داشت دخـتر دیگـر این خـانه شـبـیـه خـواهر در حیا و شرف و حُجب یَدی طولا داشت کُلّ این خانه که مـأوای بهـشـتی‌ها بود بین قرآن خدا شُهـرتِ بر طوبی داشت روزیِ هر دو جهان برکتی از این در بود خانه‌ای که دَرِ آن راه به آن بالا داشت خوب بودند و به منوال گذر می‌شد عُمر بر اهـالی شریفـش که شرافت‌ها داشت آمد آنـروز که روح نـبی از تن پـر زد اذن حق روح نبی را به پریدن وا داشت بعد از آن وای که یکباره ورق‌ها برگشت حرمت اهل چـنین خـانه اگر امّا داشت عـدّه‌ای قـصد نمـودنـد که آتـش بـزنـند خانه‌ای را که در آن خانه مَلَک احیا داشت تـا بـگـیـرنـد ز مــولای ولایت بـیـعـت غافل از آنکه علی روز غدیر امضا داشت شعـله بر پا شد و دیـوانه‌ای از راه آمد یک حرامی که به دل، شک به صف فردا داشت حوریه پـشت در آمد که نصیحت بکـند آن پلیدی که ز پست دیگری فتوا داشت کیـنه‌های دل تارش همگی سر وا کرد زد به در باهمه زوری که میان پا داشت آنچنان زد که به مسمار جناقی چـسبید ضربۀ مُهلک او قدرت رعد آسا داشت بار شیشه به صدف بود که با ضربه شکست چه گناهی مگر آن انسیـۀ حورا داشت محسن افتاد و تن فاطمه شد غرق لگـد نفـس فـاطـمه بـند آمد و اسـتدعا داشت که بـیا فـضه به دادِ من مجـروح برس نالـۀ فـاطـمـه آنجا به خـدا مـعـنا داشت بعد از آن روز پُر از تاول وخون شد جسمش بسکه آن معرکه مشت و لگد و گرما داشت دست‌بسته شه دین را که ز خانه بردند فاطمه فاطمه جان زیر لبش نجوا داشت ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سال‌ها پیـش در این شهر درخـتی بودم یـادگـار کـهـن از دورۀ سـخـتـی بــودم هـرگـز از هـمـهـمـۀ بـاد نـمـی‌لـرزیـدم ناز پـروده چه اقـبال و چه بخـتی بودم به بـرومـنـدی من بود درخـتـی کـمـتـر رشد می‌کـردم و می‌شد تـنه‌ام محکـم‌تر من به آیندۀ خود روشن و خوش بین بودم بـاغ را آیــنـه‌ای سـبــز بـه آئـیـن بـودم روزها تـشـنۀ هـم‌صحـبـتیِ با خـورشید همه شب هم نفس زهره و پروین بودم ریشه در قلب زمین داشتم و سر به فلک برگ‌هایم گـل تسبـیـح به لب مثل ملَک راستی شکر خدا برگ و بری بود مرا با درخـتانِ دگر سِـرّ و سَـری بـود مرا دست و دل بازتر از سرو و صِنوبر بودم چتری از سایه و شهد و ثمری بود مرا چشم من بود به شاهـین ترازوی خودم تکـیه کردم هـمۀ عـمر به بازوی خودم ادامه این شعر در فایل بعدی👇👇👇
ادامه شعر مربع ترکیب استاد غفورزاده راستی شکر خدا برگ و بری بود مرا با درخـتانِ دگر سِـرّ و سَـری بـود مرا دست و دل بازتر از سرو و صِنوبر بودم چتری از سایه و شهد و ثمری بود مرا چشم من بود به شاهـین ترازوی خودم تکـیه کردم هـمۀ عـمر به بازوی خودم ناگـهـان پـیک خـزان آمد و بـاد سردی باغ شد صحـنـۀ طـوفـان بیـابـان گردی در همان حال که احساس خطر می‌کردم نـرم و آهـسـته ولی با تـبـر آمد مـردی تا به خـود آمدم از ریشه جـدا کرد مرا ضربه‌هـایش مـتـوجّه به خـدا کـرد مرا حـالـتی رفت که صد بـار خـدایـا کردم از خــدا عـاقـبـت خـیــر تـمـنّــا کــردم گر چه از زخـمِ تـبر روی زمین افتادم از سعادت به رُخم پـنـجـره‌ای وا کردم از من سوخته دل بال و پری ساخته شد کم کم از چوب من آن روز دری ساخته شد وقـف دیـوارِ حـرم‌خـانـۀ مـاهـم کـردنـد هر چه در بود در آن کوچه نگاهم کردند از همان روز که سیـمای عـلی را دیدم همه شب تا به سحر چشم به راهم کردند مثل خـود تـشـنـۀ سیـراب نمی‌دیـدم من این سعادت را در خـواب نمی‌دیـدم من بـارهـا شـاهـد رُخــسـار پـیـمـبـر بـودم مَحـرم روز و شب سـاقـی کـوثـر بودم تا عـلی پنجه به این حلـقۀ در می‌افکـند بـه خـدا از هـمـۀ پـنـجـره‌ها سـر بـودم دست‌های دو جگر گوشه که نازم می‌کرد غرق در زمزمه و راز و نیازم می‌کرد به سرافرازی من نیست دری روی زمین خورده بر سینۀ من بال و پر روح الامین سایۀ وحی و نـبـوت به سـرم بوده مدام به خـدا عـاقـبت خـیر همین است همین هر زمانی که روی پاشنه می‌چرخـیـدم جـلـوۀ روشـنـی از نـور خـدا مـی‌دیـدم گاه گاهی که زِ من فاطمه می‌کرد عبور مـوج می‌زد به دلـم آیـنـه در آیـنه نـور سبزپوشان فلک پشت سرش می‌گـفـتـند قل هوالله احد، چَشم بد از روی تو دور ســورۀ کـوثـری و جـلـوۀ طـاهـا داری آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری! دیدم از روزنِ در جـلـوۀ احساسـش را عـطر گل‌های بـهـشتی و گل یاسش را دیـده‌ام مـائـده‌ای را کـه فـرسـتـاده خـدا دیـده‌ام فـاطـمه و گردش دسـتـاسـش را زیر آن سقف گلین عرش فرود آمده بود روح هـمـراه ملائک به درود آمده بود هر گرفتار غمی حلقه بر این در می‌زد هرکه از پای می‌افتاد به من سر می‌زد آیۀ روشن تطـهـیر در این کـوچه مـدام شانه در شـانۀ جـبـریل امـین پر می‌زد یک طرف شاهـد نجـوای یتـیـمان بودم یک طرف محـو شکـوفایی ایـمان بودم من ندانستم از اوّل که خطر در راه است عمر این دلخوشی زودگذر در راه است دارد این روز مبارک، شب هجران در پی شب تـنـهـایی ریـحـان رسـول الله است مانـده بـودم که چرا آیـنـه را آه گرفت؟ یا پس از هجرت خورشید چرا ماه گرفت؟ رفت پیـغـمبر و دیدم که ورق برگـشته مانـده از بـاغ نـبـوت گل پـرپـر گـشـته مهـبـط وحی جـدا گـرید و جـبـریل جدا مسجد و منبر و محراب و حرم سرگشته هست در آیـنـۀ بـاغ خـزان دیـده؛ ملال نیست هنگام اذان صوت دل انگیز بلال هـمه حـیـرت‌زده افـروخـتـنـم را دیـدند دیده بر صحـن حـرم دوخـتـنم را دیدند بی‌وفـایـان هـمه آن روز تـماشا کـردند از خـدا بی‌خـبـران سـوخـتـنـم را دیـدند سوخـتـم تا مگر از آتش بـیـداد و حـسد چشم زخمی به جگر گوشۀ یاسین نرسد هیچ آتش به جهان این همه جانسوز نشد شعله جان سوز اگر بود جهان سوز نشد رسم آتش زدن از عهـد خلـیل الله است آتش آن روز گـلستان شد و امروز نشد آه از این شعله که خاموش نگردد هرگز داغ این بـاغ فـراموش نـگـردد هـرگـز سوخت در آتشِ بیداد رگ و ریشه و پوست پشت در این علی است و همۀ هستی اوست یادم از غفلت خویش آمد و با خود گفتم حیف آن روز به نجّار نگفتم ای دوست تو که در قامت من صبر و رضا را دیدی بر سر وسیـنـۀ من مـیخ چرا کوبـیدی؟ همه رفـتند و به جا ماند درِ سوخـته‌ای دفـتـری خـاطـره از آتشِ افـروخـتـه‌ای روی گـلـبرگ شـقـایق بنـویـسـید هنوز هست در کوچۀ ما چشمِ به در دوخته‌ای تـا بگـویـند در این خـانه کـسـی می‌آیـد مـژده ای دل که مسیـحـا نـفـسی می‌آید ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه امروز: در محضر کلام الله مجید👆👆 ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث امروز: در محضر اهل بیت علیهم السلام « قرآن ناطق »👆👆 ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 السَّلاَمُ عَلَى مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ... 🌱سلام بر آن خورشیدی که با ظهورش روحی تازه در کالبد اهل ایمان می‌دمد و بساط کفر را برای همیشه برمی‌چیند. 📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس. ۲۱ ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هـر که مـرا بـا داغ زهــرا آشـنـا کـرد خـیرش قـبولِ حق، دلـم را با خـدا کرد من دسـتـبوسـش می‌شوم تا روز محشر هرکس مرا ایـنگـونه بر او مـبـتلا کرد یک لحظه با خود فکر کن بی‌او چه می‌شد؟ پـروردگـار ما عجب لـطـفی به ما کرد حــتـی اگــر ذریــۀ زهـــرا نــبــاشــیـم او‌ را به مهرش می‌شود مادر صدا کرد در قـلب زهـرا جا گرفته هرکه خود را پـای دفـاع از مـذهبِ شـیـعـه، فـدا کرد زهـرا، که امرش بر امامش بود واجب خود را به پشت در فدای مرتضی کرد آن فرقه که در سینه‌اش بغض علی بود در کوچه با زهرای مرضیه چه‌ها کرد مـلـعـونِ نـامـردِ نـمـک نـشـناسِ کـافـر چـه آتـشـی در خـانـۀ حــیـدر بـپـا کـرد راه ورود نــانـجــیــبــان را بـه خــانــه روبـاه پـیـرِ شـهـر، بی‌رحـمـانه وا کرد در ازدحـام و همهمه، یک لحـظه مادر با سـیـنۀ زخـمی کـنـیزش را صدا کرد چـشـمان حـیـدر تـار می‌بـیـند، بـمـیـرم شهـر دو رویی ها عجب با او وفـا کرد دار و نـدارش بـین آتش سـوخـت مردم آهی کـشـید و ذوالفـقـارش را رها کرد ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فاطـمـه جـلـوۀ بـاقـی ازل تـا ابـد اسـت آی مردم! بخدای احـد! او هم احد است قامت سرو خودش را به علی داد و خمید راز زیبایی دریا به همین جزر و مد است از غـذای حـسنـیـنش زد و بخشید به ما مادر ما به خدا مـادری‌اش را بلـد است جامـه نـو به تن فـضه و اسـمـا می‌کرد بانویی که به تنش پـیرهنی از نمد است به فدک کار ندارد هـدفش نام عـلی‌ست نکند فکـر کنی در طلب یک سند است گر علی پیکر یک عبدود انداخت به خاک پشت در فاطمه درگیر چهل عبدود است لال باد آنکه ازو شاهد حرفش را خواست آنچه صادر بشود از لب او مستند است نـبی از خانه او دست به سیـنه‌ می‌رفت تو ببین خانۀ زهرا شرفش تا چه حد است شـأنـی از تـربـت اربـاب فــراتــر دارد خاک آن چادر خاکی که به زیر لگد است بین دیـوار و در خانه چه آمد به سرش مدد از فضه گرفت آنکه به عالم مدد است ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حـتی بـریـده شد به گـمانم امـان صبر آری، نبود صبر عـلی در گـمان صبر تنها نه با حق است، مع الصبر هم علی‌ست این افـتخـار تا به هـمیـشه از آن صبر دست فـلـک به مـرد تـعـارف نمی‌کـند جز خون دل که ریخته در استکان صبر وقـتی تـنـور خانه به سـردی گـذاشـته باید که در تنور جگـر پخت نان صبر لات و عزی به منبر و توحید در عزا در چشم خار و بین گلو استخوان صبر این دست بسته شد که شد آن چشم نیمه باز هم این، هم آن نبود به غیر از نشان صبر در بین دود و آتش و هیزم چه می‌کند حـوریـۀ مــبــارکـۀ دودمــان صـبــر؟ محـبـوبـۀ حبیب خـدا بین شـعـله‌هاست از خود گرفته است خدا امتحان صبر ✅ لطفا شما هم مبلغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا