eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
2.7هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
8 ویدیو
46 فایل
👈 آدرس اینترنتی سایت جامع آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت اصلی آستان وصال و حجم بسیار بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه نمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انـگـار بـایـد غـصـه تـا آخـر بمـاند چـشـمان زینب تا هـمیـشه تـر بماند یادت می‌آید که به من گفتی: عزیزم اصلاً نـبـایـد خـانه بـی‌مـادر بمـاند؟ می‌میرم از این غُصه بابایم چگونه تنهـا بـدون تو در این سنـگـر بمـاند وقتی نمی‌مانی! مگیر از ما رُخت را تا صـورتت در خاطـرم بهـتر بماند تو می‌روی و بغض سنگینی که باید یک عمر در این خانه با دختر بماند * * می‌ترسم از ظهری که می‌گویی قرار است جسم حـسینت بین خون بی‌سر بماند دلـواپـسـم، آه از غـروبـی که بـبـینم بر خاک، بی‌انگشت و انگشتر بماند این شعر دیگر طاقـت غـم را ندارد انـدوهِ دسـتِ آتـش و مـعـجـر بمـاند ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب گـریه‌های غـربت مـادر تمام شد زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد امـشب اذان گـریه بگـوید بگـو، بـلال سـلـمـان به آه گـفت: ابـوذر! تـمام شد طفلان تشنه، هروله در اشک می‌کنند ایـام تــشـنـه کـامـی مــادر تـمــام شـد آن‌شب حسن شکست که آرام‌تر! حسین چـشم حـسـین گـفت: بـرادر! تـمام شد تا صبح با تو اُستن حـنـانه ضجـه زد محراب خون گریست كه منبر تمام شد زایـنـده است چـشـمۀ زهـرایی رسول بـاور مكـن که سـورۀ کـوثـر تمام شد باور مكن كه فاطمه از دست رفته است باور مکـن حـمـاسـۀ حـیـدر تـمـام شد زهـرا اگـر نـبـود حـدیـث کـسـا نـبـود زیـنـب نـبـود و واقـعـۀ کـربـلا نـبـود ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا از لحظۀ پیـدایش عـالـم دعـا کردی همیشه هر کجا نام تو را بردم دعا کردی مسیح و حضرت موسی و ابراهیم مدیونت برای هاجر و آسیه و مـریم دعـا کردی جهان را می‌توانستی به نفرینی بسوزانی ولی در پاسخ بی‌مهری عالَم دعا کردی در اثبات کریمی‌ات همین یک‌جمله هم کافی‌ست که آن همسایه‌های بی وفا را هم دعا کردی مُسلَّم شد برای اهل خانه رفـتـنی هستی از آنجا که برای رفتنت یک دم دعا کردی* ❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انطباق مطالب با روایات مستند و معتبر و انتقال بهتر معنای شعر، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید. مُسلَّم شد برای اهل خانه رفـتـنی هـستی از آنجا که برای رفتنت هر دم دعا کردی ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابن شهرآشوب به نقل از أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَلٍ می‌نویسد: پیامبر در بیماری که منجر به وفاتشان گردید فاطمه سلام‌الله‌ُعلیها‌ را خواست و کلامی را به صورت پنهانی به وی فرمود که به واسطه آن فاطمه سلام‌الله‌ُعلیها‌ گریست. دَعَا فَاطِمَةَ فِي شَكْوَاهُ الَّذِي قُبِضَ فِيهِ فَسَارَّهَا بِشَيْ‏ءٍ فَبَكَتْ ثُمَّ دَعَاهَا فَسَارَّهَا فَضَحِكَتْ سپس دوباره او را خواند و کلام پنهانی دیگری به وی فرمود که این بار فاطمه سلام الله علیها به واسطه شنیدن آن خندان گردید. از ایشان علت این گریه و خنده را پرسیدم؛ فرمود: أَخْبَرَنِي النَّبِيُّ أَنَّهُ مَقْبُوضٌ فَبَكَيْتُ ثُمَّ أَخْبَرَنِي أَنِّي أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقاً بِهِ فَضَحِكْتُ‏ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به من خبر وفات خود را داد که مرا گریان کرد سپس مرا خبر داد که اولین کسی که از خانواده به وی ملحق می شود من هستم که این مرا شاد گرداند ابن شهرآشوب می افزاید ام سلمه از حضرت زهرا سلام‌الله‌ُعلیها‌ علت گریه و خنده اش را پرسید؛ حضرت فرمود: أَخْبَرَنِي النَّبِيُّ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم أَنَّهُ مَقْبُوضٌ ثُمَّ أَخْبَرَ أَنَّ بَنِيَّ سَيُصِيبُهُمْ بَعْدِي شِدَّةٌ فَبَكَيْتُ ثُم‏ ؛ یعنی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به من خبر وفات خود و اینکه به فرزندانش سختی و مصیبت می‌رسد را داد که به واسطه آن گریان شدم؛ سپس به من فرمود که تو اولین نفر از خانواده ام هستی که به من ملحق می‌شوی که به واسطه آن خوشحال شدم مناقب آل ابطالب ج ۳ص۳۶۱ بحارالانوار ج ۴۳ ص۱۸۲ ادامه روایت در فایل بعدی
ادامه روایت از فایل قبلی👆👆 شیخ طوسی هم می نویسد: هنگامى كه وفات پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نزدیك گردید آن حضرت به قدرى گریست كه محاسن مباركش تر شد؛ عرض شد: یا رسول اللَّه! چرا گریه مى‏ كنى؟ فرمود: أَبْكِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی براى ذرّیّه و فرزندانم و آن ستم هایى كه از جفاكاران امّتم بعد از من به ایشان مى ‏رسد، مى ‏گریم؛ كَأَنِّی بِفَاطِمَةَ بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی یَا أَبَتَاهْ فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی؛ گویا مى ‏بینم دخترم فاطمه زهرا بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا مى ‏زند: یا ابتاه! احدى از امّت من به فریاد او نمى ‏رسد وقتى فاطمه این مطلب را شنید، گریان شد. پیغمبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به وى فرمود: لَا تَبْكِینَ یَا بُنَیَّةِ؛ دخترم، گریان مباش! فاطمه گفت: لَسْتُ أَبْكِی لِمَا یُصْنَعُ بِی مِنْ بَعْدِكَ وَ لَكِنِّی أَبْكِی لِفِرَاقِكَ یَا رَسُولَ اللَّهِ؛ پدر جان! من براى ظلم‏ هایى كه بعد از تو خواهم دید گریه نمی كنم، بلكه براى فراقت اشك می ریز پیغمبر فرمود: لَهَا أَبْشِرِی یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ بِسُرْعَةِ اللَّحَاقِ بِی فَإِنَّكِ أَوَّلُ مَنْ یَلْحَقُ بِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی دخترم، مژده باد تو را! زیرا تو اوّلین كسى هستى كه در میان اهل بیتم به من ملحق خواهد شد. امالى طوسى ج ۱ ص ۱۹۱ بحارالانوار ص ۲۸ ص ۴۱ 😭 روايت شده كه حضرت زهرا سلام‌الله‌ُعلیها‌ بعد از فوت پدر بزرگوارش دائما سر خود را مى ‏بست مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ، جسمش ناتوان بود، نَاحِلَةَ الْجِسْمِ قوّت خود را از دست داده بود مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ، چشمانش گريان و قلبى سوخته داشت بَاكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ، ساعت به ساعت از حال می رفت يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ و به حسنين عليهما السّلام مى ‏فرمود: أَيْنَ أَبُوكُمَا الَّذِي كَانَ يُكْرِمُكُمَا وَ يَحْمِلُكُمَا مَرَّةً پدر (يعنى جدّ) شما كه شما را گرامى مى ‏داشت و مرتّب شما را در آغوش مى‏ گرفت كجاست؟ أَيْنَ أَبُوكُمَا الَّذِي كَانَ أَشَدَّ النَّاسِ شَفَقَةً عَلَيْكُمَا فَلَا يَدَعُكُمَا تَمْشِيَانِ عَلَى الْأَرْضِ كجاست آن جدّ شما كه از همه مردم بيشتر به شما مهربان بود، نمى‏ گذاشت كه روى زمين راه برويد لَا أَرَاهُ يَفْتَحُ هَذَا الْبَابَ أَبَداً وَ لَا يَحْمِلُكُمَا عَلَى عَاتِقِهِ كَمَا لَمْ يَزَلْ يَفْعَلُ افسوس كه هرگز نخواهم ديد جدّ شما در خانه مرا باز نمايد و شما را به دوش خود بگيرد، در صورتى كه دائما اين عمل را انجام مى ‏داد ثُمَّ مَرِضَتْ وَ مَكَثَتْ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ دَعَتْ سپس حضرت زهرا سلام‌الله‌ُعلیها‌ مريض شد و مدت چهل شب بيمارى او ادامه پيدا كرد مناقب آل ابیطالب ج ۳ ص ۳۶۲؛ بحارالانوار ج ۴۳ ص ۱۸۱ ( با همین مضمامین در روضة الواعظین ج ۱ ص ۱۵۰ و تسلیة المجالس ج ۱ ص ۵۶۸ ) ❇️ شیخ صدوق در كتاب خصال از امام صادق عليه السّلام روایت كرده: افرادى كه فوق العاده گریه كردند پنج نفر بودند: 1️⃣ حضرت آدم از فراق بهشت به قدرى گریه كرد كه اثر اشك در دو گونه مباركش نظیر جوى باقى ماند 2️⃣ حضرت یعقوب به قدرى از فراق یوسف گریه نمود كه چشمان خود را از دست داد و بدو گفتند: به خداوند سوگند یوسف را از خاطر نخواهى برد تا آنكه افسرده یا نابود گردى 3️⃣ حضرت یوسف به قدرى براى پدرش یعقوب گریست كه اهل زندان ناراحت شدند و به وى گفتند: یا باید شب گریان و روز ساكت شوى و یا اینكه روز گریان و شب ساكت باشى 4️⃣ حضرت فاطمه سلام‌الله‌ُعلیها‌ در فراق پیغمبر به قدرى گریه كرد كه اهل مدینه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطه كثرت گریه ‏ات ما را اذیّت مى‏ كنى. لذا حضرت زهرا سلام‌الله‌ُعلیها‌ از مدینه خارج و به سوى قبر شهدا مى‏ رفت، وقتى ناراحتی هاى قلبى خود را با گریستن خالى مى‏ كرد به سوى مدینه باز می‌گشت 5️⃣ امام سجاد عليه السّلام مدت بیست یا چهل سال بر حضرت حسین گریست. هیچ غذایى در مقابل آن حضرت نمى‏ گذاشتند مگر اینكه گریان مى‏ شد. كار آن حضرت به جایى رسید كه یكى از غلامانش به وى گفت: اى پسر رسول خدا! فداى تو شوم، من مى ‏ترسم تو خود را (بخاطر كثرت گریه) هلاك نمایى! فرمود: چاره‏ اى نیست جز اینكه از غم و اندوه خود به خداوند شكایت كنم. من چیزهایى را مى ‏دانم كه شما نمى ‏دانید. من یادآور قتلگاه فرزندان فاطمه سلام الله علیها نمى ‏شوم مگر اینكه گریه راه گلویم را مسدود مى‏ كند الخصال ج ۱ ص ۲۷۲ و۲۷۳ لطفا شما هم مُبلّغ این کانال بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا