eitaa logo
آستان وصال ( اشعار آئینی؛ مقتل، آموزش مداحی)
2.6هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
8 ویدیو
45 فایل
👈 آدرس اینترنتی سایت جامع آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 👈 برای بهرمندی بهتر و بیشتر از قسمت های 18 گانه سایت اصلی آستان وصال و حجم بسیار بالای مطالب سایت؛ لطفا همزمان با این کانال به سایت اصلی آستان وصال هم مراجعه نمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه شهادت امام محمد باقر علیه السلام شد دل عـالم پـریشان و حـزین در عـزایت ای امـام پـنجـمـیـن ای شهـیـد زهـر کـیـنـه الـسلام چـشـمـۀ نـور مــدیـنـه الـسـلام سیدی یا حضرت باقر مدد (۴) بند دوم باقـر العـلـمی و نـور سـرمـدی لالـه ای از بـوسـتـان احــمـدی تـو قــمـر در آسـمـان رحـمـتی مصحـف اله را بیـان رحـمـتی گرچه بر خون شریعت تشنه بود بر تن اسلام همچون دشنه بود سیدی یا حضرت باقر مدد (۴) بند سوم دشمن از ضربه زدن ناکام شد قـال بـاقــر حـافـظ اســلام شـد ای فـدای داغِ بـر دل حاکی‌ات ای به قـربان مـزار خـاکـی‌ات در عزایت رزق ما درد و غم است هرچه گریم در عزای تو کم است سیدی یا حضرت باقر مدد (۴) بند چهارم ای تـمـام هستـیت وقـف هـدف وقف راه دین و قرآن و شرف دیــدۀ آفــاق شـد؛ گــریــان تــو مقـتـدای عشق، جان قـربان تو ای امـام پـنـجـم، ای نـور خـدا روضه خوان روضه های کربلا سیدی یا حضرت باقر مدد (۴) بند پنجم ای‌که بودی بین مشتاقان عشق یاوران حضرت سلطان عـشق عصرعاشورا جسارت دیده‌ای بر حـرم ظلم و جـنایت دیده‌ای بهر ما از صورت نیلی بخوان روضه‌ای از ضربۀ سیلی بخوان سیدی یا حضرت باقر مدد (۴) شاعر: امیر عباسی ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹
ز خاطرات و مرورش هنوز بیـزارم به یُـمن گـریۀ شب تا به صبح بیدارم به آب می‌نگرم روضه می‌شود تکرار بـه یـاد الـعـطـش روزهـای دشــوارم هـنـوز لحـظـۀ گـودال خـاطـرم مانـده هـنوز فکـر حـسـیـنـم، هـنوز می‌بارم هنوز قابل لمس است جای دست سنان بـه تـازیـانـۀ خـود داده بـسـکـه آزارم تمام کـودکی‌ام با رقـیـه یکجا سوخت هنوز هم که هـنوز است من عزادارم نرفته از نظرم عمه‌ام زمین می‌خورد نـرفـتـه از نـظـرم گـریـه‌های بـسیارم هجوم و غارت و پای برهنه و صحرا من این سیاهۀ غـم را چگونه بشمارم تـنـم مــیـانـۀ بــازار بــرده‌هـا لـرزیـد بــلا کــشــیــدۀ شــام ســیــاه بــازارم ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
خـواهم کـنم روایت، با صوتِ آشکـارا یک گـوشه از تمامِ، غوغای کـربلا را وقتی‌که مرکب آمد بی‌راکبش ز گودال حالِ حرم بهم ریخت، عصمت شد آشکارا از پرده‌های خـیمه بیـرون شـدند زن‌ها لطمه‌زنان به صورت، خَستند قلب ما را من بودم و امـامـم، یـعـنی امـام سـجـاد مَحـرم نمانده بود از اَقـوام، خیمه‌ها را دیـدم که بانـوان تا، گـودال می‌دویـدنـد سعیِ صفا و مـروه اینجاست نـیـنوا را بر سر زنان تـمـامِ اهل حرم به گـودال کردند جـمـله بـر پـا اهلِ سـمـا عزا را کعـبه حسین بود و اهلِ حرم به گِردش با چشمِ خویش دیـدیم خـونبارشِ مِنا را من هـمـرهِ رقـیـه مـلحـق شدم به عـمه غلطان به‌خاک دیدم فرزند مصطفی را با گوشه چشمِ جدم، عمه به خیمه برگشت نگذشت دیری اما، دیدم چـنین قضا را "وَالشمرُ جالِسٌ" وای، با چکمه روی سینه دیـدیـم سـاعـتی بعـد، آقـای سر جدا را بی‌سر عزیز زهـرا افتاده بود بر خاک این است عـشـق‌بازی با بندگان خدا را تـنگِ غـروب بود و حکـمِ امیرِ لشکر: عـریان کـنـید اینَک ابـدانِ کـشته‌ها را! تن‌ها همه به صحرا، سرها همه به نیزه! نه با کـسی مـروت، نه با کـسی مـدارا دیدم تمامِ سرها بر نیزه‌ها چو خورشید کردند سوی سرها، پرتاب سنگِ خارا در بینِ آتش و دود شد صحبت از اسارت از عـمـه‌اَم بجـوئـیـد دنـبـال مـاجـرا را ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal آدرس سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🌹
ای هـم نـوای غـربت تـو عـنـدلـیب‌ها خـاکـی‌تـرین نـگـیـن بـقـیـع غـریب‌ها ای پـنـجـمـین مـعـلـم دین، باقـرالعلوم شـاگــرد مـکـتـبـت عـلـمـا و ادیـب‌هـا از قال باقر است هر آنچه به ما رسید عــلـم مُـنـَجـّمـیـن و دوای طـبـیـب‌هـا درس است خطبه‌های فصیح و بلیغ تو زانـو زدنـد پـای کـلامـت خـطـیـب‌ها از پنـج سالـگی جگـرت پاره پاره شد ایـوب صبـر هـستی و کـوه شکـیب‌ها مسمـوم زهـر کینه شدی ظاهراً، ولی کـشـته تو را جـسـارت آن نـانجـیب‌ها پـنـجـاه سـال رفـتـه و اما نـرفته است از خـاطـر تـو بـد دهـنـی و نـهـیـب‌ها پـنجـاه سال رفـته و یادت نرفته است طـفـلان بـی‌پـنـاه و شــرار لـهـیـب‌هـا بالای تل و گـودی گـودال؛ وای وای خون شد دلت به یاد فـراز و نشیب‌ها هر تکه‌ای ز "ماه" نصیب کسی شد و بـردنـد جـامـه از بـدنش بی نصیب‌ها گرگانِ بی‌حیا ز شعف زوزه می‌کشند عـریان به روی خـاک امـام نجـیب‌ها یک بیت از این غزل به دلیل مغایرت با مضامین زیارت جامعۀ کبیره « وَ وَرَثَةِ الْأَنْبِياءِ، وَ سُلالَةَ النَّبِيِّينَ، وَ صَفْوَةَ الْمُرْسَلِينَ » و عدم رعایت شأن انبیا؛ حذف شد ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
بغضی که پنجه زد گـلوی اطهـرت را عـمـری گـرفـتـه بود راه حـنجـرت را شب تا سحرگه، در دل محراب طاعت پـاشـیـده بـودی اشـک‌هـای بـاورت را تو پنجـمـین خـورشیدِ اهل نـور هـستی نـور خـدا کـرده احـاطـه، محـورت را خود سـوخـتی بـهـر نجـات اهل ایـمان کردی تو خرج خلق، مهـر انـورت را در بـسـتر بیماری و در هُـرمی از تب کردی صدا با اشک حسرت، مادرت را بـا خـاطـرات کـربـلا و کـوفـه و شــام پُـر کـرده بودی برگ‌برگِ دفـتـرت را یـاد عـلـیِّ اکـبـر و عــبـاس و اصـغــر آتـش فـکـنـده لـحــظـه‌هـای آخــرت را از کربلا جان و دلت می‌سوخت، ازچه آتـش زده زهـر سـتـم بـال و پـرت را؟ شـد بـقـعـۀ نـوری دگر، خـاک مـدیـنـه بُـردنـد زیر خاک، وقـتی پـیـکـرت را قلب «وفایی» سوخت هنگامی که بشنید پُرکرده گَرد درد و غم، دور و برت را ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
زبانم قاصر است از وصف غم‌هایی که تو دیدی ندیده هیچ‌کس رنج و ستم‌هایی که تو دیدی مصائب لحظه لحظه بر صدایت لحنِ ماتم داد نوای نینوا شد زیر و بم‌هایی که تو دیدی غروب و خیمه و غارت‌؛ چه بد شد قاتل جانت به روی چادر عمه‌‌، قدم‌هایی که تو دیدی به رویِ نيزه‌ها با خنده سرها را علَم کردند دلم آتش گرفت از آن علَم‌هایی که تو دیدی ندیده قدر یک ثانیه در عمرش به خود تاریخ سپاهی از همان نامحترم‌هایی که تو دیدی برای شیرخواره تیر شیر افکن مهیا شد به دست کینۀ آن بی‌جنم‌هایی که تو دیدی نهایت‌‌‌‌‌‌‌! پنج سالت بود سال شصت و یک اما کهنسال است و صد ساله‌ست غم‌هایی که تو دیدی! ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
نفس کشیدن من رنگ و بوی غربت داشت همیشه از غـم بی‌انـتهـا حکـایت داشت قـد خـمـیـدۀ امروز، ارث دیـروز است چقدر پیری‌ام از کودکی شکایت داشت اگـرچـه آتـش زهـر اسـت در تـنـم امـا نشد حریف دلم هر چقـدر قدرت داشت شـبـیه عـمه نشـسـته نـماز شب خواندم نماز خواندن من هم به او شباهت داشت بـه یـاد حـمـلـۀ بــد مــوقــع اراذل بـود که این دو چشم به بیداربودن عادت داشت چگونه می‌رود از خاطرم غـروبی که هـزارسـال برای دلـم مـصـیـبت داشت پـنـاه عالـیمان رفت و غـم نـصـیـبم شد به نیزه رفـتن او قـیـمت اسارت داشت کسی لباس تنـش را ز پیکـرش می‌بُرد کسی به خیمه زد و نیت جسارت داشت خـرابـه بود که هـم‌بـازی مرا کـشـتـنـد همان زمان که ز هجر پدر شکایت داشت همان زمان که تنش را کبود می‌کردند همان زمان که ز درد شدید لکنت داشت ز داغ آن نـَـفــَس بـنــد آمــده ز کـتـک نفس کشیدن من رنگ و بوی غربت داشت ❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد وزنی و سکت موجود در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید. پـنـاه رفت و زن و بچـه بی‌پـنـاه شـدند به نیزه رفـتن او قـیـمت اسارت داشت ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🌹
با ذکر یا حـسین تو دل دم گرفته است در عرش سینه خیمۀ ماتم گرفته است آتش به خـون دل زده قـقـنـوس دیده‌ها از روضه‌هات بال و پر غم گرفته است چشم از شب شهادت تو رزق و روزی خود را بـرای مـاه محـرم گرفته است از آه آتــشـیـن تـو در پـای روضـه‌هـا از سنگ روضه‌خوان تو شبنم گرفته است بـاد از نفـس‌نفـس زدنت بـین گـریه‌ات موج عـزا به دامن پـرچـم گرفته است بشکن سکوت بغض گلو را عزیز جان بر منبرت جلوس کن و روضه‌ای بخوان *** بند دوم *** با سـیـر در مـیان مـقـاتل، و روضه‌ها ما را فدای عشق حسین کن در این منا تا غـرق اشتـیاق حـسین دق نکـرده‌ایم هـمراه خـود بـبـر دل ما را به کـربـلا واکن گـره ز روضـۀ گـودال قـتـلـگـاه از نـالـۀ غـریـب زنـی بـیـن خــنـده‌هـا قرآن به لحن روضه، بخوان آیه‌های کهف هـم نـالـه بـاش قـاری قـرآن نـیــزه را با پـای دل بـبر دل ما را در این سفـر بر روی خار غصه و غـم شام پر بلا بی‌شک شـنـیده از دم روضه، پـیام تو دنـیـا طـنـیـن نــالـۀ الـشـام و شــام تـو *** بند سوم *** در نفخ روضه کار تو با غم دمیدن است با گریه تا نهـایت غـصه رسیدن است قـربان حج کودکی‌ات ای سفـیر عشق هر روضه‌ات منای به قربان رسیدن است سعی صفا و مروۀ حجت به روی خار از کـربـلا به شام، پـیـاده دویـدن است دیدی جـواب قاری قـرآن به شهر شام با چوب خیزران ز لبش بوسه چیدن است دیدی که ظرف جان پر از زخم عمه‌ات بین خـرابه لب پره شوق پـریدن است جسمت مدینه بود و دلت مـرغ کـربلا ای آخـرین شهـیـد محـرم به روضه‌ها لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal
1️⃣ كلينى به سند صحيح روايت كرده است كه حضرت امام محمّد باقر علیه‌السلام هشت صد درهم براى تعزيه و ماتم خود وصيّت فرمود. « الكافى، ج ۳3، ص ۲۱۷» و به سند موثق از حضرت صادق علیه‌السلام روايت كرده است كه پدرم گفت: قَالَ لِي أَبِي يَا جَعْفَرُ أَوْقِفْ لِي مِنْ مَالِي كَذَا وَ كَذَا لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِي عَشْرَ سِنِينَ بِمِنًى أَيَّامَ مِنًى ‏اى جعفر از مال من مقداری وقف بكن براى ندبه كنندگان كه ده سال در منا در موسم حجّ بر من ندبه و گريه كنند، و رسم ماتم را تجديد نمايند و بر مظلوميّت من زارى كنند. الكافى ج ۵ ص ۱۱۷؛ بحارالأنوار ج ۴۶ ص ۲۲۰ 2️⃣ حضرت صادق علیه‌السلام فرمود پدرم در وصيت خود نوشت او را در سه جامه كفن كنم. ردائى كه زرد رنگ بود و در روزهاى جمعه با آن نماز می‌خواند و يك جامه ديگر و پيراهنى؛ عرض كردم پدر اين يكى را ننوشته ‏اى فرمود می‌ترسم مردم عيبجوئى كنند و بگويند در چهار يا پنج جامه پدرش را كفن نموده ولى بر سرم عمامه ‏اى ببند زيرا عمامه جزء كفن محسوب نمی‌شود كفن آن چيزى است كه جسد را بپوشاند ادامه روایت وصیت های امام باقر در فایل بعدی👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal آدرس سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir
ادامه روایت های وصیت های امام باقر علیه 6️⃣ عبد الاعلى از امام صادق علیه‌السلام فرمود: پدرم هر چه در آنجا بود به من سپرد مرگش در رسيد فرمود: چند گواه نزد من حاضر كن و من چهار تن از قريش كه يكى از آنها نافع وابسته عبدالله بن عمر بود حاضر كردم، پس از آن فرمود: بنويس: اين است كه يعقوب به فرزندانش وصيّت كرد: «اى پسرانم به راستى خدا براى شما ديندارى را برگزيده مبادا بميريد جز اينكه مسلمان باشيد (۱۳۲ سوره بقره)» و محمد بن على عليه السّلام به جعفر بن محمد عليه السّلام وصيّت كرد و به او امر كرد تا در آن بُردى كه روزهاى جمعه در آن نماز می‌خوانده كفنش كند و عمامه مخصوص او را به سرش بندد و گورش را چهار گوش بسازد و چهار انگشت از زمين بلند كند و هنگام خاك سپردن گره‏ هاى كفن او را باز كند (جامه دوخته او را بكند) سپس به گواهان فرمود: خدا رحمتتان كند برگرديد، و چون آنها برگشتند، گفتم: پدر جان اين مطالب اهميتى نداشت كه شما بر آن گواه گرفتيد؟ فرمود: پسر جانم، من بد داشتم كه تو در تصدّى امر دفن و كفن من مغلوب نظر ديگران شوى و بگويند كه به او وصيّت نشده، من خواستم دليل و مدركى داشته باشى. متن عربی روایت: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: إِنَّ أَبِي عليه السّلام اسْتَوْدَعَنِي مَا هُنَاكَ فَلَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ قَالَ ادْعُ لِي شُهُوداً فَدَعَوْتُ لَهُ أَرْبَعَةً مِنْ قُرَيْشٍ فِيهِمْ نَافِعٌ مَوْلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ فَقَالَ اكْتُبْ هَذَا مَا أَوْصَى بِهِ يَعْقُوبُ بَنِيهِ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ وَ أَوْصَى مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ إِلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ أَمَرَهُ أَنْ يُكَفِّنَهُ فِي بُرْدِهِ الَّذِي كَانَ يُصَلِّي فِيهِ الْجُمُعَةَ وَ أَنْ يُعَمِّمَهُ بِعِمَامَتِهِ وَ أَنْ يُرَبِّعَ قَبْرَهُ وَ يَرْفَعَهُ أَرْبَعَ أَصَابِعَ وَ أَنْ يَحُلَّ عَنْهُ أَطْمَارَهُ عِنْدَ دَفْنِهِ ثُمَّ قَالَ لِلشُّهُودِ انْصَرِفُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَقُلْتُ لَهُ يَا أَبَتِ بَعْدَ مَا انْصَرَفُوا مَا كَانَ فِي هَذَا بِأَنْ تُشْهِدَ عَلَيْهِ فَقَالَ يَا بُنَيَّ كَرِهْتُ أَنْ تُغْلَبَ وَ أَنْ يُقَالَ إِنَّهُ لَمْ يُوصَ إِلَيْهِ فَأَرَدْتُ أَنْ تَكُونَ لَكَ الْحُجَّةُ. الكافى ج ۱ ص۳۰۷؛ بحارالأنوار ج ۴۷ ص۱۳ 7️⃣ ‏در كافى است- از زراره گفت حضرت باقر علیه‌السلام وصيت كرد هشتصد درهم در عزاداريش خرج كنند اين عمل را سنت پيغمبرصلى الله عليه وآله وسلم می‌دانست زيرا حضرت رسول در شهادت جعفر فرمود براى خانواده ‏اش ترتيب غذا بدهيد كه آنها مشغول بعزاى خود هستند. متن عربی روایت: الكافي عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ أَوْ غَيْرِهِ قَالَ: أَوْصَى أَبُو جَعْفَرٍ بِثَمَانِمِائَةِ دِرْهَمٍ لِمَأْتَمِهِ- وَ كَانَ يَرَى ذَلِكَ مِنَ السُّنَّةِ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم قَالَ اتَّخِذُوا لِآلِ جَعْفَرٍ طَعَاماً فَقَدْ شُغِلُوا الكافى ج ۳ ص ۲۱۷؛ بحارالأنوار ج ۴۶ ص ۲۱۵ ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
ادامه روایت های وصیت های امام باقر علیه السلام 2️⃣ حضرت صادق علیه‌السلام فرمود پدرم در وصيت خود نوشت او را در سه جامه كفن كنم. ردائى كه زرد رنگ بود و در روزهاى جمعه با آن نماز می‌خواند و يك جامه ديگر و پيراهنى؛ عرض كردم پدر اين يكى را ننوشته ‏اى فرمود می‌ترسم مردم عيبجوئى كنند و بگويند در چهار يا پنج جامه پدرش را كفن نموده ولى بر سرم عمامه ‏اى ببند زيرا عمامه جزء كفن محسوب نمی‌شود كفن آن چيزى است كه جسد را بپوشاندـ متن عربی روایت: الكافي عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِعليه السّلام قَالَ: كَتَبَ أَبِيعليه السّلام فِي وَصِيَّتِهِ- أَنْ أُكَفِّنَهُ فِي ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ أَحَدُهَا رِدَاءٌ لَهُ حِبَرَةٌ- كَانَ يُصَلِّي فِيهِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ ثَوْبٌ آخَرُ وَ قَمِيصٌ- فَقُلْتُ لِأَبِي ع لِمَ تَكْتُبُ هَذَا- فَقَالَ أَخَافُ أَنْ يَغْلِبَكَ النَّاسُ- وَ إِنْ قَالُوا كَفِّنْهُ فِي أَرْبَعَةٍ أَوْ خَمْسَةٍ فَلَا تَفْعَلْ- وَ عَمِّمْنِي بِعِمَامَةٍ- وَ لَيْسَ تُعَدُّ الْعِمَامَةُ مِنَ الْكَفَنِ- إِنَّمَا يُعَدُّ مَا يُلَفُّ بِهِ الْجَسَد . كافى ج ۳ ص ۱۴۴؛ بحارالأنوار ج ۴۶ ص۲۲۰ 3️⃣ هشام بن سالم از امام صادق علیه‌السلام فرمود: چون مرگ پدرم در رسيد، فرمود: اى ابا جعفر تو را نسبت به اصحابم به خوش رفتارى وصيّت می‌كنم، گفتم: قربانت آنها را به مقامى از دانش و پرورش رسانم كه هر كدام در شهرى باشند نياز به پرسش از كسى نباشدـ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِعلیه‌السلام قَالَ: لَمَّا حَضَرَتْ أَبِي الْوَفَاةُ قَالَ يَا جَعْفَرُ أُوصِيكَ بِأَصْحَابِي خَيْراً قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ اللَّهِ لَأَدَعَنَّهُمْ وَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ يَكُونُ فِي الْمِصْرِ فَلَا يَسْأَلُ أَحَداً. الكافى ج ۱ ص ۳۰۶؛ بحارالأنوار ج ۴۷ ص۱۳ 4️⃣ حماد بن عثمان از حضرت صادق علیه‌السلام نقل كرد كه فرمود پدرم در بيمارى خود فرمود پسر چند نفر از قريش را بياور تا آنها را شاهد بگيرم من چند نفر را آوردم در حضور آنها فرمود پسرم جعفر؛ وقتى من از دنيا رفتم مرا غسل ده و كفن كن قبرم را چهار انگشت بلند كن و آن را با آب تر كن. بعد از رفتن آن چند نفر عرض كردم پدر اگر بخودم می فرمودى اين كارها را می‌كردم احتياج به آوردن اين گواهان نبود. فرمود خواستم در اين مورد با تو كسى منازعه نكند متن عربی روایت: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِعلیه‌السلام قَالَ: إِنَّ أَبِي قَالَ لِي ذَاتَ يَوْمٍ فِي مَرَضِهِ يَا بُنَيَّ أَدْخِلْ أُنَاساً مِنْ قُرَيْشٍ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ حَتَّى أُشْهِدَهُمْ قَالَ فَأَدْخَلْتُ عَلَيْهِ أُنَاساً مِنْهُمْ فَقَالَ يَا جَعْفَرُ إِذَا أَنَا مِتُّ فَغَسِّلْنِي وَ كَفِّنِّي وَ ارْفَعْ قَبْرِي أَرْبَعَ أَصَابِعَ وَ رُشَّهُ بِالْمَاءِ فَلَمَّا خَرَجُوا قُلْتُ يَا أَبَتِ لَوْ أَمَرْتَنِي بِهَذَا لَصَنَعْتُهُ وَ لَمْ تُرِدْ أَنْ أُدْخِلَ عَلَيْكَ قَوْماً تُشْهِدُهُمْ فَقَالَ يَا بُنَيَّ أَرَدْتُ أَنْ لَا تُنَازَعَ. الكافى ج ۳ ص ۲۰۰؛ بحارالأنوار ج ۴۶ ص۲۱۴ 5️⃣ موقعى كه وفات حضرت باقر علیه‌السلام نزديك شد امام جعفر صادق علیه‌السلام را خواست و فرمود: امشب همان شبى است كه بمن وعده (شهيد شدن) داده شده. امام باقرعلیه‌السلام اسم اعظم خدا و ميراث هاى پيمبران و شمشير را به امام جعفر صادق علیه‌السلام تسليم كرد و به آن حضرت فرمود: درباره شيعيان چقدر سفارش كنم، حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: بخدا قسم نمی‌گذارم كه آنان به احدى محتاج شوند؛ آنگاه حضرت باقر علیه‌السلام فرمود: طولى نمی‌كشد كه بعد از من زيد ادعاى امامت می‌كند، او را واگذار و با او (درباره امر امامت) نزاع مكن زيرا كه عمر او كوتاه خواهد بود متن عربی روایت: فلما قربت وفاته عليه السّلام دعا بأبي عبد اللّه جعفر ابنه عليهما السّلام فقال: ان هذه الليلة التي وعدت فيها ثم سلّم إليه الاسم الأعظم و مواريث الأنبياء و السلاح و قال له: يا أبا عبد اللّه! اللّه اللّه في الشيعة. فقال أبو عبد اللّه: و اللّه لا تركتهم يحتاجون الى أحد. فقال له: ان زيدا سيدعو بعدي الى نفسه فدعه و لا تنازعه فان عمره قصير. اثبات الوصیه ص ۱۷۷